گفتوگو با مهدی انوریثانی، دانشجوی مهندسی شیمی دانشگاه علم و صنعت از مرند
از رتبهی 3401 سال 96 تا رتبهی 840 سال 97
وقتی نتیجهی کنکور اعلام شد همان موقع تصمیم گرفتی دوباره در کنکور شرکت کنی؟
قبل از کنکور هم میدانستم که باید دوباره کنکور بدهم تا بتوانم در رشتههای برتر دانشگاههای تهران قبول شوم.
خانواده و دوستان و معلمها با تصمیمت مخالف نبودند؟
پدرم تصمیم را بر عهدهی خودم گذاشت؛ ولی مادرم اصرار داشت که به دانشگاههای تبریز بروم تا نزدیک خانواده باشم. داییام از تهران آمد و با مادرم صحبت کرد و راضیاش کرد که اجازه دهد یک سال دیگر هم تلاش کنم.
اینکه قبل از کنکور تصمیم گرفته بودی یک سال دیگر هم درس بخوانی از نگرانیات در جلسهی کنکور کم نکرد؟
من در مدرسهی تیزهوشان درس میخواندم و همیشه در مدرسه جزو رتبههای برتر بودم. همه از من انتظار داشتند رتبهی خوبی کسب کنم. بههمین دلیل حتی با اینکه میدانستم قبول نمیشوم، نگران بودم. سال اول ترازم بالای 6500 نمیشد و میدانستم که رتبهی زیر هزار کسب نمیکنم؛ اما سال دوم مطمئن بودم که رتبهام در کنکور زیر هزار میشود.
از چه زمانی درسخواندن برای سال دوم را شروع کردی؟
دو هفته بعد از کنکور میخواستم در آزمونهای کانون ثبتنام کنم و درسخواندن را از همان زمان شروع کنم. پشتیبانم پیشنهاد داد تابستان استراحت کنم و روحیهام را تقویت کنم و بعد از اعلام نتایج کنکور، برای سال بعد تصمیم قطعی بگیرم. شیمی نقطهضعف من بود و سال اول آن را حذف کرده بودم. در تابستان، شیمی 2 را کامل و شیمی 3 را تا نیمه خواندم. نمرهام در مدرسه 19 بود؛ اما چون در جلسهی آزمون وقت کم میآوردم آن را بهکل حذف کردم و پشتیبانم هرچه گفت این کار را نکنم، به حرف او گوش ندادم و خیلی به ضررم شد.
از درسهای عمومی هم درسی را حذف کرده بودی؟
از عمومیها زبان انگلیسی را حذف کرده بودم؛ البته سفید نگذاشتم و به تعدادی از سؤالات جواب دادم.
در اولین آزمونی که سال دوم شرکت کردی ترازت چند شد؟
با اینکه زیاد نخوانده بودم، ترازم 6500 شد و انگیزهی خوبی پیدا کردم. سال گذشته بهترین ترازم 6400 بود.
اینکه سال اول نتیجه نگرفتی چه دلیلی داشت؟
تمام روشهای مطالعهام غلط بود. اگر به عقب برگردم از دوم دبیرستان در آزمونهای کانون شرکت میکنم تا با شرایط کنکور آشنا شوم. من با روش مطالعه برای کنکور آشنا نبودم و حتی چهارم دبیرستان هم کاملاً تشریحی میخواندم.
یعنی بهنظرت تشریحیخواندن خوب نیست؟
تشریحیخواندن خوب است؛ ولی کافی نیست و باید تست هم کار کرد.
سال دوم چه روندی را طی کردی؟
پیشرفتم تا اسفند خیلی خوب بود و ترازم به 7000 رسید. روش مطالعهی هر درس را پیدا کرده بودم. مثلاً برای شیمی از فیلمهای آموزشی استفاده میکردم و بعد، از کتابهای آبی تست میزدم. برای درسهای دیفرانسیل و فیزیک علاوه بر کتاب آبی از تستهای کتاب سهسطحی هم بهره میبردم که خیلی خوب بود. در دیماه از کتابهای جمعبندی کانون استفاده کردم. روش استفاده از این کتابها از خودِ کتابها مهمترند. باید بعد از آزموندادن حتماً آن را تحلیل کنیم و بعد نقاط ضعف را شناسایی کنیم. این روش باعث میشود وقتمان تلف نشود. اگر برای جمعبندی اول درس بخوانیم و بعد تست بزنیم خیلی وقت میگیرد.
از روش مطالعهی درسهای دیگر هم بگو.
همانطور که گفتم برای درس شیمی از کتاب آبی استفاده میکردم و فقط تستهای کنکور را پاسخ میدادم. بعد، نکات مهم و فرّار شیمی را در دفتر جداگانهای مینوشتم و سؤالات مهم را نشاندار میکردم. این نکات حدود 50 صفحه شد. فیلمهای آموزشی را هم میدیدم و آنها را نیز کامل مینوشتم و جزوهی کاملی درست کرده بودم. برای درس شیمی اصلاً تست تألیفی کار نکردم و بیشترین نمره را هم در این درس به دست آوردم. یعنی این درس را از صفر به 60 رساندم. در درس فیزیک هم مثل شیمی عمل میکردم؛ با این تفاوت که علاوه بر تستهای کتاب آبی، سؤالات کتاب سهسطحی را هم حل کردم. همچنین برای دوران جمعبندی از جزوههای خودم استفاده کردم. برای ریاضیات از کتاب آبی و سهسطحی استفاده کردم و توانستم نمرهی ریاضیام را از 38 به 50 برسانم.
درسهای عمومی را چه کار کردی؟
سال دوم برای عمومیها کار جدی انجام ندادم و قصدم این بود که بعد از عید آنها را بخوانم. بعد از عید مریض شدم و متأسفانه نتوانستم برای عمومیها وقت بگذارم. میخواندم اما وقت کمی برایشان میگذاشتم. بههمین دلیل با اینکه سال اول نمرهام در عربی 80 شده بود، سال دوم 40 شد. خیلی افت کردم. احساس میکردم این درس را خیلی خوب بلدم و مغرور شده بودم. تا روز کنکور این درس را نخواندم و سال دوم خیلی افت کردم. انتظار من رتبهی زیر 300 بود و بعد از کنکور، تازه فهمیدم عمومیها چقدر تأثیرگذار است. دوستانم با نمرههای اختصاصی مشابه و عمومی بهتر از من در دانشگاههای بهتری قبول شدند. به دانشآموزان توصیه میکنم عمومیها را از همان اول جدی بگیرند.
چه شد که بیمار شدی؟ این بیماری تا چه زمانی ادامه پیدا کرد؟
فروردینماه دچار بیماری خاصی شدم که دکترها هم آن را نمیشناختند. به مدت یک ماه پیش هر دکتری میرفتم متوجه دلیل بیماریام نمیشد. تا اینکه در تبریز دکتر متخصصی تشخیص داد که زخم روده دارم. خونریزی شدید داشتم و باعث کمخونیام شده بود. مدام میخوابیدم و روزی 21 عدد قرص میخوردم. دکترم میگفت درس نخوانم و من هم درسخواندن را کنار گذاشته بودم. پدرم هم که مشوق من برای کنکوردادن دوباره بود، خیلی ناراحت بود. قرصها عوارض داشت و باعث چاقی و سستیام شده بود.
توانستی بر این شرایط غلبه کنی؟
پشتیبانم، دلسوزترین پشتیبان بود. آقای حسینی که از سال قبل با روحیهی من آشنا بود، تماس داشت و حالم را جویا شد. به او گفتم که درس نخواندهام؛ اما باز به من روحیه داد و گفت نگران نباشم و میتوانم در دوران جمعبندی جبران کنم. به من توصیه کرد همان درسهایی را که خوانده بودم جمعبندی کنم. از 28 اردیبهشت دوباره درسخواندن را شروع کردم. با اینکه چیزی نخوانده بودم، پشتیبانم تأکید داشت حتماً در اولین آزمون جامع شرکت کنم و برایم مشخص شود که چه مباحثی را بلد نیستم و بیشتر برای آن ها وقت بگذارم.
در آن آزمون ترازت چند شد؟
ترازم 5800 شد؛ با این حال نفر دوم شهر شدم و این نتیجه باعث شد کمی روحیه پیدا کنم و بفهمم که خیلی عقب نیستم و میتوانم در دوران جمعبندی تاحدی جبران کنم.
خیلیها وقتی برای بار دوم در کنکور شرکت میکنند نمیتوانند پیشرفت خوبی داشته باشند. تو چطور قهرمان پیشرفت ما شدی؟
حرف شما کاملاً درست است. برای نمونه، بعضی از دوستانم که مثل من پشت کنکور ماندند، نتوانستند موفق شوند. سال دومی که میخواستم کنکور بدهم به دوستم گفتم از کانون جدا نشود؛ ولی قبول نکرد و میخواست با برنامهریزیِ خودش پیش برود. همان زمان متوجه شدم که دارد اشتباه میکند. بدون برنامه امکان ندارد موفق شویم. سال اول مجلهی آزمون را نمیخواندم؛ ولی سال دوم در زمانهای استراحت بین درسها مجله را میخواندم.
کدام قسمت مجلهی کانون برایت جذابیت بیشتری داشت؟
بخش مصاحبه با قهرمانان پیشرفت خیلی انگیزهبخش بود. یکی از آنها که 5 سال برای رسیدن به هدفش پشت کنکور مانده بود، خیلی به من انگیزه داد. روشهای مطالعهی رتبههای برتر مثل غذایی بود که فقط نیاز داشت قورت بدهم. یکی از این روشها پیداکردن روش مطالعهی درسها بود که با داشتن کلسیون روشهای برترها لازم نبود خودم آنها را امتحان کنم. سال اول به این موضوع بیتوجه بودم.
چه روش مطالعهای را با خواندن مجلهی آزمون یاد گرفتی و استفاده کردی؟
روش بازیابی را یاد گرفتم و خیلی خوب بود. من اصلاً نمیدانستم بازیابی یعنی چه. سال اول هم پشتیبانم میگفت بازیابی کنم؛ اما من توجه نمیکردم. سال دوم وقتی دیدم رتبههای برتر با این روش نتیجه گرفتند، من هم استفاده کردم و در مدیریت زمان خیلی به من کمک کرد. روش دیگری که استفاده کردم، جمعبندی سهروزیکبار بود که از سؤالات کتاب زرد استفاده کردم.
در سال دوم چه تغییراتی در روش مطالعهات ایجاد کردی؟
سال اول فکر میکردم اگر سؤال سخت را یاد بگیرم حتماً سؤال ساده را هم یاد میگیرم. اشتباه میکردم. سؤال سخت وقت زیادی از من میگرفت و چون وقتم را برای سؤالاتی میگذاشتم که امکان نداشت در کنکور طرح شود، نمیتوانستم سؤالات ساده را هم حل کنم. سال دوم بیشترِ وقتم را برای سؤالات کنکور سالهای قبل و استاندارد صرف کردم. سال اول کل درسنامه را میخواندم و تمام میکردم و بعد بهسراغ مثالها میرفتم. سال دوم وقتی یک پاراگراف درسنامه را میخواندم، مثالش را حل میکردم تا موضوع را متوجه شوم.
روزهای جمعه بعد از آزمونهای کانون چه کار میکردی؟
میدانستم که رتبههای برتر روزهای جمعه بعد از آزمون، آن را تحلیل میکنند؛ اما من جمعه استراحت میکردم و تحلیل آزمون را از شنبه شروع میکردم و بهصورت درسبهدرس تحلیل میکردم. مثلاً وقتی میخواستم فیزیک بخوانم، اول سؤالات فیزیک آزمون قبل را تحلیل میکردم و بعد مباحث جدید را میخواندم. این روش را برای همهی درسها اجرا میکردم. تنها کاری که روز جمعه انجام میدادم گوشدادن به سخنان آقای قلمچی در جلسهی برترها بود. هم صحبتهای آقای قلمچی و هم نظرات رتبههای برتر خیلی مفید بود.
در چند آزمون غیبت داشتی؟
سال اول هدف از آزموندادن و پیوستگی به آزمونها را نمیدانستم و زیاد غیبت داشتم. مثلاً وقتی در آزمونی ترازم پایین میشد، برای اینکه از این هم بدتر نشود در آزمون بعدی شرکت نمیکردم. دو آزمون بعدی هم بهدلیل استرس زیاد شرکت نمیکردم و بعد از غیبت در دو آزمون با اصرار پشتیبانم در آزمون بعدی شرکت میکردم. سال دوم وقتی سرگذشت قهرمانهای پیشرفت و رتبههای برتر را مطالعه کردم، متوجه شدم همهی آنها در آزمونها پیوستگی دارند و برنامهی راهبردی را از دلایل موفقیت خود دانستهاند. من هم تصمیم گرفتم در همهی آزمونها شرکت کنم، حتی اگر نتیجهی خوبی نگیرم. وقتی یک آزمون را خراب میکنیم و بعد تحلیل میکنیم، قطعاً در آزمون بعدی افزایش تراز خواهیم داشت. حتی اگر نمیرسیدم کل مباحث آزمون را بخوانم باز هم شرکت میکردم. فقط بعد از اسفند چون مریض شدم، به مدت 50 روز در آزمونها شرکت نکردم.