گفت‌وگو با علی مقصودی دربه، دانشجوی پزشکی دانشگاه ایران
از رتبه‌ی 3022 سال 96 تا رتبه‌ی 584 سال 97
کنکور غلبه بر خستگی همیشگی است
علی مقصودی دربه در یک نگاه
شهر: اندیشه (استان تهران)
رتبه‌ی سال 96: 3022 تجربی
رتبه‌ی سال 97: 584 تجربی
رشته‌ی قبولی: پزشکی دانشگاه ایران
سال‌های حضور در کانون: سال دوم تا چهارم دبیرستان و یک سال فارغ‌التحصیلی به مدت 4 سال
لطفاً خودت را معرفی کن.
من علی مقصودی دربه، ساکن شهر اندیشه هستم. امسال در رشته‌ی پزشکی دانشگاه ایران قبول شدم. یک برادر بزرگ‌تر دارم که پزشک عمومی است. یکی از خواهرانم پرستار است و خواهر دیگرم کارشناسی زمین‌شناسی دارد.
چند سال عضو کانون بودی؟
چهار سال عضو کانون بودم.
این‌که برادرت پزشکی خوانده است تأثیری در انتخاب شما داشت؟
ابتدا به رشته‌ی ریاضی علاقه داشتم؛ اما تحصیلات برادرم باعث شد با رشته‌ی پزشکی آشنا شوم و به این سمت گرایش پیدا کنم.
چه کسانی مشوق شما بودند؟
مادرم، برادرم و پشتیبانم آقای دهقان بهترین مشوق‌های من بودند. همیشه به این فکر می‌کردم که باید خواسته‌های مادرم را برآورده کنم و این باعث شد تصمیم بگیرم که حتماً در رشته‌ی پزشکی قبول شوم. موقعیت اجتماعی برادرم خیلی خوب است و باعث شد انگیزه‌ام برای این رشته بیش‌تر شود.
چه کسی کارهایت را پیگیری می‌کرد؟
مادرم در همه‌ی جلسات 5نفره همراهم بود و تأکید داشت که برای درس‌های عمومی وقت بگذارم.
سال اول که در کنکور شرکت کردی انتظار رتبه‌ی حدود 3000 را داشتی؟
سال اول زیاد تلاش نکردم، اما انتظار رتبه‌ی بهتری را داشتم. روز کنکور، روز خوبی برایم نبود. فیزیک و ریاضی را خوب پاسخ ندادم. تمرین خوبی برای این دو درس نداشتم و وقتم را با تماشای تلویزیون و استراحت‌های زیاد هدر داده بودم.
در کنکور سال 96 نمره‌هایت چند شد؟
ادبیات 30، عربی 38، دین و زندگی 44، زبان 84، زیست 72، ریاضی 65، فیزیک 55 و شیمی 50
وقتی کنکور تمام شد حدس می‌زدی که در رشته‌ی پزشکی قبول نمی‌شوی؟
وقتی پاسخ‌برگ عمومی را تحویل دادم فهمیدم نتیجه‌ام آن چیزی که انتظار دارم نمی‌شود. بعد از این‌که نتایج اعلام شد، عزمم را جزم کردم و درس خواندن را با انگیزه‌ی بیش‌تری شروع کردم.
روزی چند ساعت درس می‌خواندی؟
از حدود 6 ساعت در روز شروع کردم و به حدود 9 ساعت مطالعه‌ی مفید رساندم.
از ابزارهای کانون کدام‌یک را استفاده می‌کردی؟
از دفتر برنامه‌ریزی و کتاب خودآموزی استفاده کردم. من سال اول هم دفتر برنامه‌ریزی را می‌نوشتم و این موضوع کمک کرد که مطمئن شوم سال دوم می‌توانم قبول شوم؛ زیرا ساعت مطالعه‌ام در دفتر برنامه‌ریزی خیلی کم بود.
سال دوم اولین ترازت چند شد؟
7001
آیا پیش آمد که خسته و ناامید شوی؟
اواخر آبان‌ماه سایت سنجش برای دانشگاه آبادان ظرفیت مازاد در نظر گرفتم. من هم ثبت نام کردم ولی قبول نشدم و ساعت مطالعه‌ام کاهش یافت. بعد از آن در اولین آزمون، ترازم حدود 7400 شد و انگیزه پیدا کردم که قانع نباشم.
از چه کتاب‌هایی استفاده می‌کردی؟
در درس‌های عمومی از کتاب زرد عمومی استفاده می‌کردم. از عید تا کنکور به طور مستمر مجموعه‌‌های این کتاب را از خودم آزمون می‌گرفتم و تأثیر خیلی خوبی در درس عربی داشت. بهترین کتاب من برای زیست‌شناسی کتاب آبی کانون بود. سال دوم کتاب سه‌سطحی را هم اضافه کردم.
چگونه از کتاب آبی استفاده می‌کردی؟
طبق بودجه‌بندی آزمون تعداد سؤالات را مشخص می‌کردم و به صورت زمان‌دار تست می‌زدم. ابتدا سؤالات آزمون‌های کانون را پاسخ می‌دادم و سپس تست‌های کنکور سراسری را حل می‌کردم. سؤالات کتاب آبی خیلی شبیه به کنکور است و استانداردترین منبع من بود.
فکر می‌کنی بزرگ‌ترین مانع در مسیر کنکور چیست؟
بزرگ‌ترین مانع دلسرد شدن در فصل زمستان است و راهکارش غلبه بر خستگی و دلسردی و ادامه دادن است.
