گفتوگو با سبحان احمدیانمقدم، دانشجوی کامپیوتر دانشگاه امیرکبیر از قم
از رتبهی 2057 تجربی سال 96 تا رتبهی 144 ریاضی سال 97
سبحان احمدیانمقدم در یک نگاه
شهر: قم
رتبهی سال 96: 2057 تجربی
رتبهی سال 97: 144 ریاضی
سالهای حضور در کانون: 2 سال، چهارم دبیرستان و یک سال فارغالتحصیلی
رشتهی قبولی: مهندسی کامپیوتر دانشگاه امیرکبیر
لطفاً خودت را معرفی کن.
من سبحان احمدیانمقدم از قم هستم. سال اول که در کنکور تجربی شرکت کردم، رتبهام حدود 2000 شد. سال 97 در کنکور ریاضی شرکت کردم و رتبهام 144شد. در حال حاضر دانشجوی کامپیوتر دانشگاه امیرکبیر هستم.
دلیل اینکه تغییر رشته دادی چه بود؟
من به علوم کامپیوتری علاقه داشتم؛ ولی دوم دبیرستان با مشورت خانواده رشتهی تجربی را انتخاب کردم. همیشه به تغییر رشته فکر میکردم تا اینکه در کنکور تجربی شرکت کردم و بعد از اعلام نتایج تصمیم گرفتم برای سال بعد در کنکور ریاضی شرکت کنم. اطرافیانم میگفتند سال دوم در کنکور تجربی قبول میشوم و مخالف تغییر رشته بودند. حتی مشاورم میگفت در رشتهی ریاضی موفق نمیشوم؛ به هر حال به علاقهام توجه کردم و به نظرم تصمیم عاقلانهای گرفتم.
نحوهی مطالعهات نسبت به سال قبل چه تغییری کرد؟
سال اول انگیزه نداشتم. بعضی روزها اصلاً درس نمیخوندم و هدفم برایم نامشخص بود. سال دوم هر روز دغدغهی آن را داشتم که عقب نمانم. هر روز به هدفم فکر میکردم و باعث میشد نتیجه بگیرم و درس بخوانم .روش مطالعهام متکی بر خلاصهنویسی بود. برای تمام درسها خلاصهنویسی داشتم. البته در خلاصهنویسی فقط نکتهها را مینوشتم. چیزی را هم جا نمیانداختم؛ یعنی هم خلاصه بود و هم کامل. کار ویژهام برای درس ریاضی این بود که فرمولها و نکات را در جعبهی لایتنر مینوشتم و ابتدا تستهای کنکور سراسری را حل میکردم. در درس فیزیک و شیمی هم از جعبهی لایتنر و خلاصهنویسی استفاده کردم. برای فیزیک و شیمی در کلاسهای کانون فرهنگی آموزش شرکت میکردم و خیلی به من کمک کرد. در درسهای عمومی هم از خلاصهنویسی استفاده کردم و کلمات زبان انگلیسی و ادبیات فارسی را وارد جعبهی لایتنر کردم. تاریخ ادبیات را هم خلاصهنویسی میکردم. در درس دین و زندگی روش مطالعهام را دیر پیدا کردم. خیلی دیر فهمیدم که نباید آیهها را حفظ کنم بلکه باید مفهوم آنها را یاد بگیرم و فقط نکات کلیدی را حفظ کنم.
هدفگذاریات در درسهای عمومی چگونه بود؟ آیا از روش چند از ده استفاده میکردی؟
در کنکور 97 نمراتم به ترتیب در درسهای ادبیات 49، عربی 50، دین و زندگی 43 و زبان 56 شد. در آزمونهای کانون هم عمومیها را پنج از ده پاسخ میدادم. در کنکور از روش چند از ده استفاده کردم؛ اما اشتباهم در اختصاصیها این بود که چون شیمی خیلی آسان بود فکر میکردم ریاضی هم آسان است و بیش از هدفگذاریام پاسخ دادم و بعد متوجه شدم پاسخهایم اشتباه بوده است.
در عمومیها تعادل خوبی داشتی. راهکارت برای رسیدن به این تعادل چه بود؟
خلاصهنویسی روش اصلی من بود. علاوه بر این، دفتر برنامهریزی تأثیر زیادی بر نتایجم داشت. من تا آخرین روز دفتر برنامهریزی را نوشتم و باعث شد در درس خواندن نظم داشته باشم.
از چه منابع کمکآموزشی استفاده میکردی؟
اوایل فکر میکردم وقت زیاد دارم و سختترین کتاب کمکدرسی شیمی را تهیه کردم؛ ولی در آزمون سوم آن را کنار گذاشتم. بعد کتاب آبی 10 سال کنکور را تهیه کردم. پیشنهادم این است که کتابی را انتخاب کنند که سؤالات کنکور سالهای گذشته را داشته باشد. اگر بتوانند این سؤالات را خوب کار کنند لازم نیست برای سؤالات تألیفی وقت بگذارند. بهترین منبع، سؤالات آزمون کانون و غیر حضوری است. آخر هفته، همیشه، آزمون غیر حضوری را حل میکردم که تا هفتهی بعد مشکلاتم را رفع کنم.
هر وقت ناامید میشدی چه کار میکردی؟ کسی بود که در این شرایط به تو کمک کند؟
مهمترین موضوع، انگیزه و علاقه است. هر وقت ناامید میشدم به علاقهام فکر میکردم و باعث میشد ادامه دهم. این تفکر همیشه موفقیتآمیز بود. روزهایی که ناامید بودم پدر و مادرم نقش مهمی در انگیزهبخشی به من داشتند.
آیا در آزمونها غیبت هم میکردی؟
سال دوم اصلاً غیبت نکردم. حتی در دو آزمون، بیمار بودم ولی شرکت کردم. سال اول چند غیبت داشتم. در یکی از آزمونها هم اواسط آزمون جلسه را ترک کردم. به نظرم نباید در آزمونها غیبت کرد و حتی اگر مطالب را بلد نباشیم باید تا آخر آزمون در جلسه بمانیم و تلاش کنیم. اگر آزمون را از دست بدهیم تحلیل آزمون را هم از دست میدهیم. تحلیل آزمون از خود آزمون مهمتر است. من یک روز کامل را برای تحلیل آزمون اختصاص میدادم.
بعضی از دانشآموزان وقتی در آزمونها نتیجه نمیگیرند دلیل آن را سؤالات آزمون میدادند. به نظرت درجهی سختی سؤالات زیاد بود یا در حد استاندارد؟
این اشتباه بزرگی است که وقتی در آزمونها نتیجه نمیگیرند، انصراف میدهند و فکر میکنند سؤالات، استاندارد نیست. کسانی که از آزمونها انصراف میدهند حتی از اینکه دیگر استرس آزمون و فشار درس خواندن را تحمل نمیکنند خوشحال میشوند؛ اما روز کنکور هر کس نتیجهی تلاش خود را میگیرد.
نقش پشتیبان را چهقدر مؤثر میدانی؟
سال دوم خیلی از پشتیبانم کمک گرفتم و تکنیکهای مدیریت زمان را به من یاد داد؛ مانند ضربدر و منها و زمانهای نقصانی. این تکنیکها در جلسهی کنکور خیلی به من کمک کرد.
پیشنهادی برای دانشآموزان دیگر داری؟
به تغذیهی خود توجه داشته باشند. من از قند طبیعی در برنامهی غذاییام استفاده میکردم. از شربت زعفران، عسل و کندر که به داروی امام علی معروف است، استفاده میکردم. معمولاً از مواد غذایی خوابآور مثل ماست و دوغ پرهیز میکردم و غذاهایی که باعث دلدرد میشد نمیخوردم. در جلسهی کنکور هم از مویز و خرما استفاده کردم.