گفتوگو با سعید ظهرابی، دانشجوی دندانپزشکی دانشگاه البرز از کرج
از رتبهی 2118 سال 96 تا رتبهی 307 سال 97
از بیداری تا بیهوشی
سعید ظهرابی در یک نگاه
شهر: کرج (استان البرز)
رتبهی سال 96: 2118
رتبهی سال 97: 307
مدرسه: دولتی دهخدا
رشتهی قبولی: دندانپزشکی دانشگاه البرز
شغل پدر: بازنشستهی فرهنگی
شغل مادر: خانهدار
لطفاً خودت را معرفی کن.
من سعید ظهرابی ساکن کرج هستم. در یک خانوادهی پنجنفرهی فرهنگی بزرگ شدهام. پدرم بازنشستهی فرهنگی و مادرم طراح دوخت و خانهدار است. برادر کوچکم امسال کنکور دارد و خواهرم دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت دانشگاه شهیدبهشتی است. در مدرسهی دولتی دهخدا درس خواندم. من اولین بار در سال 89 در کنکور شرکت کردم پس از قبولی در رشته کامپیوتر دانشگاه تهران که تنها علاقه و اولویت آن زمانم بود و زمانی که تصمیم به تغییر رشته گرفتم برای حفظ حق تحصیل رایگان به دانشگاه آزاد در تهران مرکز رفتم و از این دانشگاه در رشته مهندسی کامپیوتر فارغ التحصیل شدم . پس از آن به خدمت سربازی رفتم و در خدمت برای کنکور رشته تجربی درس خواندم. نهایتا در سال 97 با رتبهی 307 در اولین اولویتم یعنی رشتهی دندانپزشکی دانشگاه البرز قبول شدم.
در کنکور 97 چه درصدهایی را کسب کردی؟
ادبیات 60، عربی 90، دین و زندگی 60، زبان 70، زیست 80، ریاضی 65، فیزیک 65 و شیمی 68.
چه شد که مسیر زندگیات را تغییر دادی؟
چند ماه برای این تصمیم فکر کردم، عوامل زیادی دخیل بود . علاقه ، خانواده ، وضعیت شغلی و افرادی خاص که هرکدام به نحوی مایه ی حرکت و انگیزه من بودند ... هر چند که من در 25 سالگی به نتیجه رسیدم اما الان از تلاشی که کردم راضی هستم و مشکلی ندارم.
وقتی در خدمت سربازی بودی به کنکور فکر میکردی؟
اصل کارم را در زمان خدمت سربازی انجام دادم من هیچ وقت درس زیست را نخوانده بودم و با درس شیمی هم 6 سال بود که بیگانه بودم دروس دیگر هم به کلی فراموشم شده بود .هنگامی که در خدمت بودم بدون کلاس و معلم آنها را خواندم. معمولا در شیفت های نگهبانی بعد از نصف شب.
نگران نبودی که تلاشهایت نتیجهبخش نباشد؟
نگران بودم؛ اما برای رسیدن به هدف باید بر ترسها غلبه کرد. با توکل بر خدا تلاش کردم و پیش رفتم.
چه شد که آزمونهای کانون را انتخاب کردی؟
آزمونهای کانون کلاً برای دانشآموزان کنکوری مطلوب است و میتوانند با برنامهی آن پیش بروند. از طرفی داشتن برنامهی منسجم بدون سنجش ناقص است و به ارزیابی نیاز دارد. برای این ارزیابی، بهتر از آزمونهای کانون نمیشناسم. من به دلیل مسائل خاص ایام سربازی مثل زمان و ... در زمان خدمت نمیتوانستم در آزمونهای کانون شرکت کنم. البته بعدها از همکاران کانون در نمایندگی تقاضا کردم که مرا به عنوان بورسیه بپذیرند و آنها هم این لطف را در حق من انجام دادند.
بیشترین و کمترین ترازی که در آزمونها کسب کردی چند بود؟
در اولین آزمون ترازم 6650 شد که کمترین ترازم بود. بیشترین ترازم حدود 7100 بود. وقتی به این تراز رسیدم تا حدودی خیالم راحت شد.
منابع مطالعاتیات چه بود؟
منابع کمی داشتم اما متنوع بود اکثر کتاب هایم را تمام میکردم و به مراکز تبادل کتاب مراجعه میکردم. یعنی کتاب میدادم و درعوض کتاب میگرفتم. از بین این کتابها، کتاب آبی فیزیک خیلی خوب بود. این کتاب به نکات خوبی اشاره کرده است. تنوع تستهای آن زیاد است و تیپهای مختلف سؤال کنکور را پوشش میدهد. از طرفی شامل سؤالات آزمونهای کانون بود و چون سختتر بود، اطمینان بیشتری از فهم مطالب پیدا میکردم.
برای موفقیت در کنکور 97 چه کار ویژهای انجام دادی؟
در درس عربی و شیمی ضعیف بودم و لازم بود که از عربی مقطع راهنمایی شروع کنم یعنی درسی که 10 سال پیش خوانده بودم . مدتی روزانه اکثر ساعت را فقط برای این دو درس وقت کار میکردم تا جایی که به نقاط قوت من تبدیل شدند و نمرهام در کنکور 90 شد.
در هفته چند ساعت درس میخواندی؟
به دلیل مشکلاتی که داشتم ساعت مطالعهام نوسان داشت؛ گاهی کم و گاهی خیلی زیاد. بعد از برطرف شدن مشکلات به قول مادرم از بیداری تا بیهوشی درس میخواندم.
ایام عید را چهطور گذراندی؟
در کتابخانه درس خواندم و هیچ جا نرفتم.
آزمونها چه تأثیری در عملکردت داشت؟
آزمون های کانون بسیار برای من مهم بودند و محور برنامه ریزی من بودند ، در تحلیل آزمونها وسواس داشتم. اول به سراغ سؤالاتی میرفتم که خوانده بودم اما نتوانسته بودم در آزمون پاسخ دهم. بعد به سوالات غلط و پاسخنامه مراجعه میکردم تا بدانم اشکال کار کجا بوده است. درنهایت همهی سؤالات را تحلیل میکردم. من دو هفته مطالعه میکردم و نمایش دو هفته تلاشم را در آزمون میدیدم و نهایتا چکیده این نتیجه را هم تحلیل آزمون میدانستم.
پدر و مادر چه نقشی در موفقیت تو داشتند؟
هر کدام به نوعی مؤثر بودند؛ ولی مادرم نقش بیشتری داشت. چیزی به جز دست های مهربانش نمیتوانست من را از خواب بیدار کند .از هر دو ایشان سپاسگزارم.
برای دوران جمعبندی چه کار کردی؟
یادداشتهایی را که به صورت نکتهای و خلاصه از کتابها و آزمون ها جمعآوری کرده بودم خواندم. در کنار آن از تستهای جمعبندی هم استفاده کردم.
در هفتهی آخر مانده به کنکور چه حالی داشتی؟
خیلی استرس داشتم. با توجه به نوسانات شدیدی که در آزمونها داشتم نگران کنکور بودم.
چه صحبتی برای کنکوریها داری؟
کامپیوتر و داندانپزشکی هر دو علاقهام هستند و خوشحالم که به هر دو دست پیدا کردم البته گاهی مجبورند بین علاقه و اینده شغلی یکی را انتخاب کنیم. از تمام دوستانی که مرا در این مسیر همراهی کردند تشکر میکنم . و از دانشآموزان میخواهم که قدر زمان را بدانند. همه لیاقت و توانایی موفقیت را دارند .