روز دوم نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رسید و این بار روایت دوم من از نمایشگاه کتاب.
پنجشنبه است و معمولاً در روزهای آخر هفته و مخصوصاً پنجشنبه خیلی از مردم برای تفریح به سراغ پاساژها و متجمعهای تجاری میروند، اما این پنجشنبه با پنجشنبههای دیگر فرق میکند؛ چرا که با آغاز نمایشگاه بینالمللی کتاب به جرات میتوان گفت امروز شلوغترین محل تهران همینجاست. خودتان هم خواهید آمد و خواهید دید. هوا اگر چه ابری است اما از روز اول اندکی گرمتر است.
اینبار از درب ورودی خیابان قنبرزاده، روبهروی خیابان خرمشهر وارد نمایشگاه کتاب شدم. معمولاً این ورودی نسبت به ورودیهای دیگر نمایشگاه خلوتتر است و مردم از درب وردی خیابان شهیدبهشتی و مصلی بیشتر وارد نمایشگاه می شوند؛ زیرا هر دو ورودی مترو هم دارند.
برای رسیدن به غرفهی کانون دو مسیر را میتوانستم انتخاب کنم. اولی ورود به سالن شبستان بود که غرفهی ناشران عمومی در آن قرار دارد و دومی هم از سمت رواق شرقی بود که غرفهی ناشران کودک در آن قرار دارد که بعد از گذر از حیاط مصلی و آبنمای زیبایش وارد رواق غربی و عرفهی کانون شوم.
اولی را انتخاب کردم و از سالن ناشران عمومی گذر کردم و نگاهی هم به کتابها انداختم. در انتهای شبستان از درب شبستان خارج شدم و وارد حیاط بسیار زیبایی شدم و از انتهای حیاط از راهرویی به سمت رواق غربی و غرفهی کانون رفتم. این مسیر مخصوصا اگر هوا گرم باشد، مسیر مناسبی برای رسیدن به غرفهی کانون است.
به غرفهی کانون رسیدم. دیروز برایتان از :25 سال نوآوری آموزشی" گفتم و این بار موضوعی دیگر من را به فکر فرو برد: "25 سال نتایج درخشان"
در درون همین یک عدد 25 و سه کلمهی دیگر زحمت و تلاش بسیاری در مجموعهی کانون قرار دارد. اینکه در سالهای اخیر همواره اکثر رتبههای یکرقمی با نام کانون فرهنگی آموزش (قلمچی) ارتباطی عمیق داشتهاند؛ مثل همین امسال که رتبههای یک تجربی و ریاضی کشور از ابتدای دبیرستان در آزمونهای برنامهای کانون شرکت میکردند و کتابهای شناسنامهدار و استاندارد کانون را به عنوان منبعی قابل اعتماد برای خود انتخاب کرده بودند.
در نمای بالایی غرفه هم میتوانید بخشهایی از فیلم جشن نخبگان را ببینید و با رتبههای برتر امسال بیشتر آشنا شوید. آن جا هم میتوانید "25 سال نتایج درخشان" را ببینید و حس خوب موفقیت را در خودتان ببینید و مطمئن باشید که در غرفهای حضور دارید که موفقیت بارها و بارها از طریق آزمونها و کتابهایش و نوآوریهای آموزشی که داشته برای دانشآموزان تکرار شده است.
درون غرفه دانشآموزی به نام «آیلا» را دیدم. ششم دبستان بود و با پدر و مادرش برای خرید کتاب آمده بود.
از او پرسیدم به چه درسی علاقهی بیشتری دارد و آیلا با ذوق گفت: ریاضی و توضیح داد که ترازش در آزمونهای برنامهای کانون 6000 است.
از او پرسیدم چه کتابهایی را در نمایشگاه و غرفهی کانون تهیه کرده است؟ در پاسخ به کتابهای کار و سهسطحی ریاضی و علوم و تعدادی دیگر از کتابها که برای سال هفتم بود اشاره کرد و گفت که برای تابستان میخواهد درسهایش را پیشخوانی کند.
آیلا و پدر و مادرش از الان به فکر آینده و تابستان هستند. یادتان هست دیروز گفتم یکی از ویژگیهای دانشآموزان برتر سختکوشی و آیندهنگری است. آیلا از این دسته دانشآموزان است.
به آیلا چند نکتهی مشاورهای مهم گفتم و از او خواستم سختکوشیاش را بیشتر کند. گفتم ساعتهایی هستند که تو بر اساس انتخاب خودت و بیشتر از نیاز مدرسهات درس میخوانی و تمرین بیشتر حل میکنی، این ساعتها برایت ذخیره میشوند و در آینده به کمک تو میآیند، مثل کاری که در تابستان انجام میدهی و در آزمونها شرکت میکنی و کتاب تابستان و منابع دیگرت را زودتر استفاده میکنی. گفتم اینکه تو در آینده در چه دانشگاهی درس بخوانی، صنعتی شریف یا تهران یا ... بستگی به همین سختکوشیهای امروزت دارد.
امروز هم غرفهی کانون شلوغ بود؛ شلوغتر از روز اول و مطمئن هستم در روزهای دیگر شلوغتر خواهد شد. همکاران کانون با روی باز به مراجعهکنندگان مشاوره میدهند و منابع مطالعاتی آنها را در اختیارشان قرار میدهند.
ویژگی نمایشگاه کتاب این است که میتوانید همهی منابع مورد نیاز خود را یکجا تهیه کنید؛ آنهم با تخفیف بسیار مناسب.
بعد از چند ساعت حضور در غرفهی کانون، تصمیم به بازگشت گرفتم. باز هم سالن ناشران عمومی را انتخاب کردم تا چند کتاب هم تهیه کنم. سیدریحان ناجیمقدم از همکاران بنیاد قلمچی که امور مربوط به ساخت مدارس و کتابخانهها را در سراسر کشور پیگیری میکند همراه شدم.
داشتم با خودم فکر میکردم. به "25 سال نتایج درخشان"، به "گفتوگو با آیلا"، به رتبههای یکرقمی کشور که بیش از چند سال با کانون همراهی کردند و از آزمونها و کتابهایش استفاده کردند، به مسیر دانشگاه صنعتی شریف که با سختکوشی و تمرین بیشتر قابل دسترس است و به اتفاقات امروز که در شبستان و سالن ناشران عمومی شگفتزده شدم. به نظر شما چه کسی را دیدم؟ آیا شما او را میشناسید؟
صابر دینپژوه، رتبهی 1 ریاضی کشور در سال 96 هم مانند ما در غرفهی ناشران عمومی حضور داشت و در حال دیدن و بررسی کتابها بود.
با او دربارهی دانشگاه صنعتی شریف صحبت کردم. از دانشگاه خیلی راضی بود و میگفت از آنچه فکر میکرد هم بهتر است و هر کسی را که آنجا میبیند از او بهتر است و در حال تلاش کردن!
صابر آنجا هم جز دانشجویان برتر است.
از صابر خواستم بگوید که در این بازهی زمانی چه کتابی را به دانشآموزان کنکوری توصیه میکند.
صابر دینپژوه بدون معطلی گفت: «کتاب زردعمومی که بهترین منبع این روزهاست». رتبهی یک ریاضی کشور در سال 96 به کتاب آبی 30 سال دیفرانسیل هم اشاره کرد و گفت دانشآموزان سؤالات مهم این کتاب را حتماً تمرین کنند. او تاکید کرد که خودش در همین بازهی زمانی سؤالات این کتاب را که شامل سؤالات کنکور سالهای گذشته و سؤالات استاندارد کانون هست، تمرین کرده بود.
دومین روز نمایشگاه هم برای من به پایان رسید. امروز پازلهایی که در ذهنم داشتم، ناخواسته در کنار هم قرار گرفتند. دیدن رتبهی یک ریاضی کشور در سالن ناشران عمومی نشان میدهد که یکی از ویژگیهای رتبههای برتر کتاب خواندن از سالهای کودکی است که بخشی از زندگی آنها شده است. آنها از همان کودکی "نه به کتاب نخواندن" گفتهاند. جملهای که شعار امسال سیویکمین دورهی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران است.
اگر دوست داشتید میتوانید از طریق لینک زیر روایت اول من را از روز اول نمایشگاه کتاب بخوانید:
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران - روایت اول
راستی! شما با چه کسی به نمایشگاه کتاب میآیید؟ پدر و مادرتان، خواهر یا برادرتان، یا با دوستانتان؟ منتظر شما در غرفهی کانون فرهنگی آموزش (قلمچی) هستیم.