ميدانيم كه هوش، مسئله ی مهمي در يادگيري است، اما واقعا هوش چيست؟ هر جامعهاي نگرش متفاوتي نسبت به هوش دارد و ويژگي ذهني يا شخصيتي خاص را مهم ميداند. اين اختلاف نظرها روشهاي سنتي سنجش آيكيو را زیر سوال برده است، اما هنوز هم روشهاي سنجش هوش از يك فرهنگ به فرهنگ ديگر تفاوت دارد.
برخي از هوش ذهني و برخي از هوش اجتماعي سخن ميگويند. هوش سيال و هوش ثابت هم از موارد ديگري است كه به آنها اشاره شده است و توانايي تحليل و نگرش متفاوت به يك موضوع را مورد اهميت قرار ميدهد. برخي از كارشناسان و پژوهشگران حتي براي آن كه به تواناييهاي مختلف ذهني اشاره كنند، طبقهبندي انواع هوش را به هشت مورد ميرسانند و هوش رياضي و كلامي و ... را از يكديگر تفكيك ميكنند.
خارج از نوع طبقهبندي و تعريف هوش، بايد به دو موردی که معمولا نادیده گرفته میشود، توجه کرد. نخست آن كه روشهاي مختلف سنجش هوش، معمولا تفاوتهاي محيطي افراد را ناديده ميگيرند. فردي كه تاكنون در محيط آموزشي نامناسبي بوده و بسياري از اصول بنيادي علم را نميداند، نمره ی بسيار پاييني در امتحان هوش كسب ميكند. با اين حال، هيچ دليلي وجود ندارد كه او در صورت قرارگرفتن در محيط جديد و مناسب آموزشي، نتواند عملكردي همسطح ديگران از خود نشان دهد؛ کما این که ممکن است در کسب دانش های بومی بسیار موفق بوده باشد. به طور كلي مطالبي كه ما ميآموزيم، كمك بسيار به آموختن مطالب آينده ميكنند و در حقيقت، همين موضوع هوش ما را بالا ميبرد. موضوع دوم آن است كه حتي با در نظر گرفتن محيط پيشين فرد، آزمونهاي هوش، تواناييها و آموختههاي افراد را، از گذشته تاکنون ميسنجند، در حالي كه براي موفقيت در آينده، موارد بسياري بايد لحاظ شود و موفقيت گذشته،كافي نيست.
منبع:
Brown, Peter; Roediger, Henry; McDaniel, Mark. make it stick:The Science of Successful Learning. London: The Belknap Press Of Harvard University Press, 2014. pp. 146-149.