سری مقالات 50 ایده روانشناسی- ایده یازدهم، خطاهای حسی

آیا تو ای دیده‌ی فانی به حس کردن و دیدن راغب هستی؟ آیا تو ذهنی ناموزون و مخلوقی نابهجایی که از شوقی سرکوب شده در ذهن جریان یافته‌ای؟

سری مقالات 50 ایده روانشناسی- ایده یازدهم، خطاهای حسی

آیا تو ای دیده‌ی فانی به حس کردن و دیدن راغب هستی؟ آیا تو ذهنی نا‌موزون و مخلوقی نا‌به‌جایی که از شوقی سرکوب شده در ذهن جریان یافته‌ای؟

شکسپیر، مکبث، 1606

تعریف: عبارت "توهمات ذهنی" دو ویژگی دارند: "رویاپردازی کردن" و "پریشان حواس بودن". این کلمه به احتمال زیاد از کلمه‌ی لاتین alucinari گرفته شده که به معنای سرگردان بودن ذهن است. انسان‌های معمولی از توهمات ذهنی خود با عنوان "بازی ذهن" و "حیله‌بازی" یاد می‌کنند، نه توهم و خطای ذهن. این پدیده هنگامی رخ می‌دهدکه فرد مشغول کاری است یا توجه و علاقه‌ایبه اتفاق‌های اطرافش ندارد. توهم ذهنی به بیان بسیار ساده شامل صدا، بو یا تصویری است که فرد آن را احساس می‌کند، اما در واقع وجود ندارد. توهم ذهنی حواس را به هنگام بیداری و هوشیاری درگیر چیزی می‌کند که در دنیای واقعی وجود ندارد. به عبارت دیگر، حسی است بدون حضور محرک. این پدیده‌ی حسی ممکن است شنیدن صدای مردگان یا شخصیت‌های اسطوره‌ای باشد، یا حس کردن حرکت حشره‌ای روی پوست بدن یا دیدن فرشتگانی که در مقابل نور می‌رقصند. برخی توهمات منحصر به فرد هستند، بسیاری گذرا و ناپایدار وبرخی هم  غیرواقعی و ناخوشایند.

باید میان توهمات، خطاهای ذهنی و هذیان تمایز قائل شد. خطای ذهنی یعنی واکنش واقعی نسبت به ادراکاتی واقعی، بدون دلیل واقعی. مثلا شیفتگی هنرمندانه، بصری، یا به بیان بهتر، توهم هنرمندانه که باعث می‌شود فرد پدیده‌هایی را ببیند که وجودشان غیرممکن است؛ مثلاً افراد را به صورت نیمه دیدن. هذیان واکنش به پدیده‌ا‌ی واقعی است که منشأیی غیرواقعی،ناممکن و عجیب و غریب دارد.

گونه‌های مختلف توهم: توهمات ذهنی به عوامل متعددی وابسته‌اند: مانند خواب، به‌ویژه کم‌خوابی و بی‌خوابی، مصرف داروهای خاص که به‌طور مشخص ایجاد توهم می‌کنند و عوارض جانبی آن‌ها که روی بسته‌شان درج شده است، بیماری‌های ذهنی مانند روان‌پریشی و برخی  بیماری‌های عصبی خاص. توهمات ذهنی معمولاً دربیماران اسکیزوفرنی نیز دیده می‌شوند که در روانپزشکی به مرحله‌ای از گفت‌وگو باشخص یا اشخاص ذهنی گفته می‌شود که فرد حتی صدای آن‌ها را در ذهن خود می‌شنود.  

توهمات ذهنی تجربه‌ای ادراکی هستند که تمام ویژگی‌های ذهنییک واکنش حسی عادی را دارند، اما محرک فیزیکی ابتدایی‌ درایجادشان  دخیل نبوده است.

اِی ریبر، 1985

این توهمات گاه ملایم و گذرا هستند و در تجربه‌ای خواب‌گونه بر فرد ظاهر می‌شوند و بیش‌تر هنگامی رخ می‌دهد که فرد در حال به خواب رفتن یابیدار شدن است. برخی از افراد در اثر مصرف بعضی داروهای خاص تجربه‌ی توهمات ذهنی عجیب و غریبی دارند. کرومتوپسی یکی از آن‌هاست که فرد در آن همه چیز و همه کس رابه یک رنگ می‌بیند. افرادی که به توهم لیلیپوتی دچار هستند، معمولاً افراد را دراندازه‌های کوچک می‌بینند. از طرف دیگر اشخاصی که به توهم برودنیگانیان مبتلاهستند، افراد را در ابعاد بسیار بزرگ تصور می‌کنند.

نوع دیگری از توهم‌های ذهنی که بسیار جالب و غیر‌معمول است، شبه توهمات هستند و هنگامی رخ می‌دهد که فرد دچار توهمی ذهنی می‌شود، اما می‌داند که این توهم است و منشأ بیرونی خاصی ندارد. توهمات ذهنی گاه سیر خاصی را دنبال می‌کنند. برای مثال فرد خاطره یا صدایی که خاطره‌ای را در او بر می‌انگیزاند می‌شنود و پساز آن دچار توهم می‌شود و باور می‌کند که آن صدا یا خاطره واقعاً در حال رخ دادن است. این توهمات شروع به رشد می‌کنند و فرد را از دنیای واقعی جدا می‌کنند و درنهایت باعث می‌شوند که او  نتواند دنیای واقعی را از توهمات خود تمیز بدهد.

توهمات شنیداری: شنیدن صداهای مختلف معمولاً به‌عنوان یکی از نخستین نشانه‌های دیوانگی شناخته می‌شود. این پدیده در اثر برخی اختلالات روانی مانند اسکیزوفرنی رخ می‌دهد. در این گونه از توهمات، فرد صدای مشخص یا مبهمی می‌شنود که سایر افراد حاضر در آن محیط قادر به شنیدن آن نیستند. برخی از افرادی که دچار این توهم هستند باخود پچ پچ می‌کنند، برخی با خود صحبت می‌کنند و برخی دیگر به گونه‌ای رفتار می‌کنند که گویی در حال مکالمه هستند و گاه‌گاه ساکت می‌شوند و گوش می‌دهند. برخی نیز گاه داد و بیداد می‌کنند؛ گویی که در ‌حال بحث و جدال با کسی هستند. توهمات شنیداری هنگامی که فرد در حال گفت‌وگو با دیگران است کم‌تر رخ می‌دهد. این دسته از توهمات بیش‌تر در تنهایی رخ می‌دهند.

گونه‌ای دیگر از توهمات شنیداری مربوط به شنیدن موسیقی، مخصوصاً موسیقی آشنای فرد متوهم است که معمولاً با واکنش‌‌های احساسی شدیدی نیز همراه است. این توهم در اثر گوش دادن طولانی مدت به موسیقی با صدای بلند نیز ایجاد می‌شود.

توهمات دیداری: برخی افراد می‌گویند که در اطراف خود حیواناتی را مشاهده می‌کنند؛ برخی ادعا می‌کنند که قادرند درون افراد را ببینند و تعدادی نیز افراد غایب در جمعی را می‌بینند که می‌توانند روح، فرشته یا هر موجود عجیب و غریب دیگری را هم  شامل بشود. توهم دیداری ممکن است با سکوت همراه باشد، اما گاهی هم با مکالمه‌ی مستقیم با تصویری که فرد در ذهن خود می‌بیند همراه می‌شود. برخی از افراد متوهم اظهار می‌کنند که آن فرد از ایشان می‌خواهد کارهای خاصی را انجام بدهند. طیف گسترده‌ای از توهمات خاص دیداری وجود دارند که بر اساس نوع خاص‌شان نام‌گذاری شده‌اند. یکی از این اختلالات دیسمگلوپسیاست که فرد مبتلا به آن اشیا را با فرم‌های نا‌معمول می‌بیند و در دریافت آن چه واقعاً رخ داده ناتوان است. میکروپسیا و ماکروپسیا به  گونه‌هایی از اختلالات اطلاق می‌شوند که در آن فرد اشیاء را کوچک‌تر یا بزرگ‌تر از حد واقعی می‌بیند. آلستسیا نوعی اختلال است که در آن فرد مکان قرار گرفتن اشیاء را تشخیص نمی‌دهد و پالینوپسیا گونه‌ای دیگر از اختلالات دیداری است که در آن فرد اشیای موجود در صحنه را نمی‌بیند.

علت‌ها: دلایل زیادی برای بروز توهمات دائمی و گاه ناراحت‌کننده درافراد وجود دارد. می‌توان ادعا کرد که توهم در افراد به‌دلیل وجود نوعی اختلال روانی ایجاد می‌شود. هنگامی که افراد از لحاظ احساسی تنها می‌شوند یا در سلول‌های انفرادی حبس و در معرض شستشوی ذهنی قرار می‌گیرند، معمولاً دچار توهمات شنیداری یا دیداری می‌شوند. علاوه بر این موارد، افرادی که از بیخوابی‌های طولانی رنج می‌برند یا  مدام تنها هستند و تنها کار می‌کنند نیز دچار توهم می‌شوند. عامل شماره‌ی یک تمام توهمات الکل و مواد‌مخدر است. عامل شماره‌ی دو تب شدید، به‌ویژه در کودکان و افراد مسن است. در رتبه‌ی سوم مشکلاتی قرار دارد که در یکی از حواس پنجگانه وجود دارد و فرد را در برقراری ارتباط با محیط اطراف دچار مشکل می‌کند؛ مثل نابینایی و ناشنوایی، چرا که به‌عنوان مثال افراد ناشنوا صداهای اطراف را نمی‌شنود. وضعیت مشابهی نیز در افرادی که دچار قطع عضو می‌شوند، وجود دارد. این افراد مدعی هستند عضو قطع شده‌ی خود را حس می‌کنند و حتی درد آن را  احساس می‌کنند. عامل بعدی ایجاد توهم در افرادی که از بیماری‌هایی جدی هم‌چون سرطان مغز، سرطان کبد و سرطان کلیه رنج می‌برند دیده می‌شود. عامل پن بیماری زوال عقل (آلزایمر) است. ششمین عامل دخیل در ایجاد توهم اختلالات روانی چون اسکیزوفرنی یا درگیر شدن در یک تنش شدید عاطفی است. افرادی که در دوره‌ی بعد از یک تنش عاطفی به سر می‌برند،معمولاً توهم را به شکل بازگشت به گذشته تجربه می‌کنند. این افراد  معمولاً هنگامی که در معرض صدا یا بوی خاصی که یادآور تنش باشد قرار می‌گیرند، دچار توهم می‌شوند و خود را در دوره‌ی تنش شدیدی که با آن روبه‌رو بوده‌اند تصور می‌کنند (مثل جنگ یا تصادف) یا حوادث خاصی برایشان یادآوری می‌شود. علاوه بر این موارد، برخی افراد در مراسم خاکسپاری یا عزاداری عزیزانشان معمولاً دچار توهم دیداری یا شنیداری می‌شوند و گمان می‌کنند که فرد متوفی را می‌بینند یا صدایش را می‌شنود که  ممکن است سبب آرام شدن تألمات شان ‌شود.

سال است که دانشمندان در حال مطالعه‌ی مغز و یافتن بخشی ازآن هستند که با ایجاد محرک‌های کاذب موجب ایجاد توهم می‌شود. بخش‌هایی که مسئول ایجاد حس تشخیص سردی یا گرمی آب، کرختی و بی‌حسی اندام‌ها و گزگز کردن آن‌ها هستند، همگی شناسایی شده‌اند. افرادی که از عارضه‌های مغزی چون زوال عقل رنج می‌برند، معمولاً دچار توهم شنیداری ـ معمولاً به شکل صداهای ناخوشایند ـ و توهم چشایی ـ به هر دو شکل خوشایند و ناخوشایند ـ می‌شوند. به گونه‌ای مشابه بیماری‌های خاص اعصاب (چه گونه‌های شایع آن و چه بیماری‌های بسیار نادری چون بیماری مونیه ره) نیز می‌توانند در ایجاد توهمات و اغلب عجیب دخیل باشند.

تشخیص و درمان: بیماری توهم را از خلال رشته گفت‌وگوهای طولانی با بیمار درمورد گذشته‌اش می‌توان تشخیص داد که‌ ریشه‌ی ایجاد آن را برای پزشک مشخص می‌کند. نقطه‌ی آغاز گفت‌وگوها می‌تواند بحث در مورد نوع توهمات بیمار، نخستین باری که دچار توهم شد و تعداد و تکرار این توهمات در وی و مدت زمان به طول انجامیدن هر توهم باشد. پس از آن فرد باید در مورد مصرف الکل، انواع مخدر و هر داروی دیگری مورد سنجش قرار گیرد. در مرحله‌ بعد فرد باید از لحاظ درگیری با هرگونه مشکلات تروماتیک و احساسی مورد بررسی قرار‌ بگیرد. برخی از نشانه‌های تنش‌های تروماتیک و روانی همواره همراه فرد هستند؛ علائمی چون حساسیت بالای فرد، گیجی، تب، سردرد وتهوع. درمان بالینی فرد بیمار با تشخیص علل ایجاد توهم آغاز می‌شود. خواه این علل جسمانی و عصبی باشند و خواه در اثر اعتیاد به انواع مواد مخدر ایجاد شده باشند. گاه نیز توهم فرد در اثر مصرف موقت نوعی مخدر در یک مهمانی یا گردهمایی آیینی ایجاد می‌شود. هرگونه تشخیص دقیق روانپزشکی مستلزم گفت‌وگو با بیمار، مشاهده‌ی نزدیک و دقیق نوع توهم و بررسی نشانه‌های منتج از توهمات است.

توضیحاتی در باب بیماری: توضیحات زیادی در باب منشأ روانی توهمات در افراد وجود دارد. فروید توهمات را حاصل بروز خواسته‌ها و امیال ناخودآگاه می‌داند. بر اساس این نگرش، فرد پدیده‌ای را در دنیای واقعی تجربه می‌کند، اما قادر به ابراز احساسش در مورد آن نیست، چون تجربه‌ی وی آگاهانه نبوده است. روانشناسان شناختی به مشکلاتی در پروسه‌ی شناخت فرد (مثلاً فراشناخت) اشاره می‌کنند که اختلالاتی در شناخت و تفسیر پدیده‌ها و اتفاقات پیرامونش برای او ایجاد می‌کند. این اختلال موجب بروز مشکلاتی در تشخیص مقصود اطرافیان از عملکردی خاص و سوتفاهماتی برای فرد مبتلا می‌شود.باید در نظر داشت که روانشناسان زیستی از جمله متخصصانی هستند که بر علل بروز توهمات متمرکز می‌شوند. این روانشناسان توهم را حاصل نوعی نقصان در ساختار مغز فرد بیمار می‌دانند که‌ می‌تواند در اثر اختلالات شیمیایی یا ضربه‌های فیزیکی به مغزایجاد شده باشد. این گروه از پزشکان توانسته‌اند قسمت‌های مختلف مغز را شناسایی کنند و بخش مسئول ایجاد توهمات را مشخص سازند. با وجود این، توضیح قطعی علل ایجاد توهمات خاص در افراد هنوز یک راز است. تنها می‌توان ادعا کرد که توهمات انواع مختلف و علل متفاوتی دارند.

گاه‌شمار:

کشف محرک‌های الکتریکی مغز به نام پنفیلد که سببایجاد توهم می‌شوند.

پژوهشگران ال اس دی را یکی از  توهم‌زاهای شدید اعلام کردند.

توهمات ذهنی معرفی شدند.

داروهای ضد توهم بهتری ساخته شدند.

میان توهمات و  بیماری‌هایی کهاین توهمات را ایجاد می‌کنند تمایز قائل شدند.

دهه‌ی 1950

دهه‌ی 1960 
دهه‌ی 1980 

دهه‌ی 1980 

اولین دهه‌ی قرن بیست و یکم 

---------------------------------- 
برای مشاهده قسمت های قبلی این مقاله به لینک زیر مراجعه نمایید:

سری مقالات 50 ایده روانشناسی

برای مطالعه مطالب مشابه عضو کانال اخبار آموزشی مترجمان کانون شوید:

https://t.me/MotarjemaneGhalamchi

----------------------------------

 

 

 

منبع :

Menu