روز جمعه اولین آزمون بود که شرکت میکرد و صبح آزمون که به جلسه آمد اصلاً فکر نمیکردم بتواند راحت بنشیند و آزمون دهد. وقتی دفترچهی سؤال را به او دادم از من خواست که در خواندن سؤالات کمی او را کمک کنم و از ابتدای آزمون با چنان دقتی به حل کردن سؤالات پرداخت که توجهم را جلب کرد.
بعد از آزمون نگران نتیجهی آزمون بود اما بعدازظهر زمانی که کارنامهاش آمد و نتیجهاش را دیدم به این دانشآموز کوچکم افتخار کردم؛ زیرا توانسته بود با اولین آزمون و فقط طی یک هفته مرور درسهای سال قبل، نمرهی 80 را کسب کند و در استان رتبهی 4 را به دست آورد.
این دانشآموز دوم دبستان توانست درس علوم را 100 درصد و ریاضی نگاه به گذشته و آیندهاش را 80 درصد و فارسی را 60 درصد بزند.
وقتی بعد از آزمون نظرش را پرسیدم گفت: «اصلاً فکر نمیکردم این قدر امتحان را خوب داده باشم. فکر میکردم خراب کرده باشم»؛ اما زمانی که رتبهاش را دید و متوجه شد فقط 2 سؤال غلط داشته و فقط 4 سؤال را از کل سؤالات آزمون جواب نداده، خیلی خوشحال شد.
او با اینکه اولین آزمون را پشت سر گذاشته مطمئن هستم که با چنین انگیزهای تا آخرین آزمون پیش خواهد رفت؛ چون پای صحبتهایش که نشستم متوجه این شدم که میخواهد در آزمون بعدی اصلاً سؤالی را اشتباه جواب ندهد.
همیشه خواستن توانستن است، حتی اگر هدفت کوچک باشد؛ زیرا این دانشآموز کوچک من فقط با موفقیت در یک آزمون به خودش ثابت کرد که میتواند بهترین باشد.