روش مطالعه موازی برای آزمون ارشد

برای درس خواندن و مطالعه دو بازه داریم : 1- بازه نزدیک کنکور(از مهر ماه). 2- بازه طولانی مدت(بعد از اعلام نتایج ارشد یعنی حول و حوش اردیبهشت یا خرداد).

روش مطالعه موازی برای آزمون ارشد
براي درس خواندن و مطالعه دو بازه داريم :

1- بازه نزديک کنکور(از مهر ماه).
2- بازه طولاني مدت(بعد از اعلام نتايج ارشد يعني حول و حوش ارديبهشت يا  خرداد).
در بازه طولاني مدت بايد درس ها را بالانس (تراز، متوازن) کرد و در بازه کوتاه مدت کنکوري خواند.
يعني بايد براي درس هاي ستاره دار(دروسي که بايد خيلي مسلط بود و آنها را خواند) ، درس هاي سخت يا درس هايي را که مي دانيد مي توانيد خوب بزنيد ولي براي مطالعه شان وقت کم گذاشتيد را بايد متوازن کنيد. يعني سطح آنها را بايد به سطح درس هايي که مسلط هستيد برسانيد و وقتي که همه اين دروس به يک سطح قابل قبولي رسيدند همه را با هم جلو مي بريم.
اين توازن برقرار کردن براي درسهايي است که تصميم نهايي را درموردشان گرفته ايد. يعني مطمئن شده ايد که اين درس ها را حتما مي خوانيد. چون ممکن است که  درسهايي را کلا حذف کنيد و اصلا نخوانيد.
پس درس هاي مسلط  و غيرمسلط را تقسيم بندي کرده و همه را به يک سطح رسانده و بعد همه اين دروس را با هم(موازي) جلو مي بريم و مطالعه مي کنيم.
مثلا  فرض کنيد درس نظريه زبان براي شما درس سختي نبوده ، منتها به دلايلي نتوانسته ايد اين درس را در طول ترم بخوانيد و اين پتانسيل را در خودتان مي بينيد که اگر اين درس را بخوانيد، موفق مي شويد  پس از الان (هرچه زودتر بهتر، مثلا اوايل تابستان يا زودتر)برنامه ريزي کنيد و تا مهر ماه نظريه را به حدي برسانيد که در دروس ديگر مسلط هستيد و بعد اين درس را با دروس ديگر به صورت موازي جلو ببريد. اگر به اين سطح رسيديد اصطلاحا به آن Trade Off  مي گويند.
در کل بازه (طولاني  و فشرده) بايد به يک حد به نام  Trade Off  برسيد و از آن به بعد حرکت مي کنيم به سمت موازي پيش رفتن.
خب حالا فرض کنيد بنا به هر دليلي نتوانسته ايد به سطح  Trade Off برسيد يعني مثلا در طول تابستان يا هر زمان ديگري قبل از مهرماه نتوانسته ايد در دروسي که فکر مي کنيد لازم بوده مسلط باشيد مسلط نشده ايد، حالا تکليف چيست؟

در اينصورت بايد  در موازي خواندن Trade Off را انجام داد که البته کار يک مقدار مشکل مي شود.
در واقع در موازي خواندن هدف و مسير مشخص است و آن هم کنکور است.

با يک مثال جلو مي رويم:
فرض کنيد که درسهايي که نمي خواهيد بخوانيد و يا مي خواهيد بخوانيد را مشخص کرده ايد و چند درس را هم به سطح Trade Off رسانيده ايد. خب حالا مجموع اين دروس را بين  روزهاي هفته تقسيم کنيد.
مثلا صبح تا ظهر يک درس ، عصر به بعد يک درس و همين طور تا روزهاي ديگر دروس را تقسيم بندي کنيد.
خب در طول هفته اين درس ها را موازي جلو رفته ايد. حالا جمعه يک آزمون از خودتان بگيريد. مي توانيد يا خودتان از خودتان آزمون بگيريد يا در آزمون هايي شرکت کنيد.

حالا چرا آزمون :

در روش يادگيري يک حافظه کوتاه مدت داريم و يک حافظه پايدار. وقتي يک مطلبي را مي خوانيد سريعا به حافظه کوتاه مدت  مي رود منتها به مرور زمان به سمت فراموشي مي رود. پس بايد به طريقي پايداري مطالب بيشتر شود که دراين روش، آزمون کمک بسيار زيادي به اين امر مي کند. مي توانيد پايان هر ماه هم يک آزمون کلي از خودتان بگيريد. در واقع اين همان روش لايتنر است.
خب دوستان گرامي همان طور که کاملا مشخص است اين روش کلي صحبت مي کند و در واقع چگونه خواندن و چند ساعت خواندن و ... آن به خود ما مربوط ميشود چون خودتان شرايط خودتان را بهتر مي دانيد فقط بايد توجه کنيد که  اين دروس را موازي پيش ببريد.

در مورد کلاس کنکور عرض کنم که در دوره Trade Off برقرار کردن کلاس کنکور رفتن خوب است، ولي در دوره اي که مي خواهيد بخوانيد کلاس کنکور خيلي خوب نيست و ...
خب دوستان اين هم از روش مطالعه موازي.
 

من که خودم اين روش را کاملا قبول دارم و دارم از اون استفاده مي کنم و راضيم.
دوستان گرامي اميدوارم که اين مطالب به دردتان خورده باشه.

همانطور که قبلا هم گفته شد يک سري مطالبي که ارائه مي شود بعضي از آنها ممکن است با روش مطالعه شما هماهنگ باشند يا نه. در نتيجه اين مطالب فقط جنبه راهنمايي دارد و تصميم گيرنده نهايي براي انتخاب روش مطالعه و منابع و ... در نهايت خود شخص است.

اما ...

چه درس هايي را خيلي بخوانيم؟
چه درس هايي را کم بخوانيم؟
چه درس هايي را اصلا نخوانيم؟

در واقع انتخاب دروسي را که بايد زياد بخوانيم و يا صرف نظر کنيم، قسمت مهم کار ماست.

مي شود دروس را به 3 دسته تقسيم کرد:

1- دروسي که بايد خيلي مسلط بود و آنها را خواند (دروس ستاره دار).
2- دروسي که بايد آنها را بلد بود (آنهايي که ستاره دار نيستند)

3- دروسي که بايد از آنها چشمپوشي کرد. به 3 دليل :

- کم ارزشند. (مي شود زبان را مثال زد. البته ممکن است از نظر شما اينگونه نباشد)
- دروسي که براي يادگيري سختند. مثلا ممکن است که هر چقدر رياضي بخوانيد متوجه نشويد.
- توازن برقرار نشدن بين زماني که براي درس مي گذاريد و جوابي که مي گيريد.
درس هايي را که توازن برقرار نمي شود را کنار بيندازيد.
اما اينها را چرا کنار مي گذاريم ؟
چون به اندازه آن درس هاي ضريب 4 و ستاره دار جواب نمي دهند.

زمان مطالعه :

مي شود زمان مطالعه را در دو بازه تقسيم کرد :
يک بازه نزديک کنکور.
يک بازه طولاني مدت.
اگر از همين الان (منظور بعد از اعلام نتايج کنکور گذشته- ارديبهشت ماه)شروع کنيد اين بازه طولاني مدت است.و اگر ازمهر  شروع کنيد اين مي شود بازه کوتاه مدت.
در واقع درس ها را بايد در بازه طولاني مدت بالانس کنيد و در بازه کوتاه مدت کنکوري بخوانيد.
توازن برقرار کردن براي درسهايي است که تصميم نهايي را درموردشان گرفته ايد.

منابع :
 
4 نوع منبع داريم :
1يا همان مرجع(. Refrence)
2-کتاب هاي خلاصه شده کنکوري.
3-جزوات اساتيد خودتان يا اساتيد ديگر.
4-سوال ها کنکور سال هاي قبل.
در هنگام مطالعه به جزوه ها بسنده نکنيد. اول کتاب مرجع را بخوانيد، نفهميديد اشکال ندارد ولي بخوانيد.
وقتي مبحثي را خوانديد و تمام که شد همان روز تست هاي آن فصل را حتما بزنيد تا خودتان را محک بزنيد.





منبع :

Menu