من انسانم . همان که پروردگارم مرا در سختی و رنج آفرید . سختی و رنج چیست ؟ مرگ یک عزیز ، نداشتن شرایط مالی و جسمانی مناسب ، بیماری خود یا یک عزیز ، طلاق ، فقدان حامی و خانواده مناسب و... و حتی گاهی اوقات نرسیدن به هدف و نداشتن پیشرفت تحصیلی برای من رنج است . هر چقدر شکاف بین واقعیت شرایط من و آنچه در ذهنم مطلوب است؛ بیشتر باشد ، یشتر رنج میکشم و تواناییام کمتر میشود ؛ اما من باید تاب بیاورم . من باید مانند همه ی قهرمانان تاب آوری راهی پیدا کنم . تاب آوری؟! طبق تعریف علم روان شناسی ، تابآوری یک ویژگی روحی و روانی است که به فرد کمک میکند با تحمل و سازگاری ، با مشکلات زندگی کنار بیاید و قویتر ادامه دهد . عجب خصلت خوبی! آیا این تاب آوری ژنتیکی است؟ مثل ابر قهرمانها بعضیها قهرمان تاب آوری هستند؟ یا من میتوانم قهرمان تاب آوری شرایط سخت خودم باشم؟ روان شناسی میگوید اگرچه ژنتیک در تاب آوری موثر است اما میتوان با تکنیکهایی تاب آوری را تمرین و تقویت کرد . هر انسانی باید این مهارتها را بیاموزد ؛ چون هر انسانی در زندگی اش با شرایط پیش بینی نشده و سختی مواجه میشود .
پس من باید آنها را تمرین کنم :
۱. قدم اول پذیرش واقعیت بدون کم و کاست است . ممکن است اول انکار کنم ، عصبانی شوم ، چانه زنی کنم که اگر فلان اتفاق نمیافتاد اینجوری نمیشد و بعد دچار غم و اندوه و رشک شوم( همه این مراحل طبیعی است) اما در نهایت باید به جای ستیز با واقعیت ، آن را بپذیرم و دیگر به آنچه که مطلوبش بود ، فکر نکنم تا دچار حسد نشوم .
۲. قدم دوم این است که با خودم مهربان باشم و به خودم شفقت بورزم . من سوپر قهرمان نیستم . ایرادی ندارد که گاهی بخواهم اشک بریزم . باید هیجانات خودم را بشناسم و سعی کنم آنها را کنترل کنم . با بیتوجهی به سلامت جسمیام مثل غذا نخوردن یا غذای بد خوردن و نخوابیدن حالم خوب نمیشود .
۳. باید به دنبال یک حامی یا یک پایگاه اجتماعی باشم که بتوانم راحت با آنها درد دل کنم .گاهی اوقات دردهایم ناگفتنی است اما همیشه میشود که یکی در شرایط خودم را پیدا کنم یا کسی که مرا درک کند . صحبت کردن با یک فرد ، مشکلاتم را از بین نمیبرد اما باعث میشود سبکتر شوم و از حامی ام بازخورد مثبت و گاهی راهکار بگیرم .
۴. مهم ترین قدم این است که با توجه به واقعیت موجود ، یک هدف جدید برای خودم پیدا کنم که زندگیم معنای بیشتری پیدا کند . مگر نه اینکه کسی که میداند چرا زندگی میکند با هر چگونهای خواهد ساخت ! مثل فردی که بعد از فوت فرزندش در اثر سرطان به فکر تاسیس یک خیریه برای بیماری سرطان میافتد و یا فردی که در اثر حادثه عضوش را از دست می دهد و برای مسابقات پارالمپیک آماده می شود .
۵. توانایی تحمل خودم را با ذهن آگاهی بالا ببرم . یادم باشد مدام با خودم تکرار کنم که دنیا همیشه به کام من نخواهد بود و باید آمادگی هر اتفاق و مسئله جدیدی را داشته باشم . به خودم بگویم که من به تواناییهایم ایمان دارم . میتوانم از پس مشکلات برآیم .
۶. همیشه در حال تقویت مهارت های حل مساله در خودم باشم . تحقیقات نشان داده افرادی که توانایی حل مسئله بالاتری دارند ، در مواجهه با مشکل جدید بهتر عمل میکنند . سعی میکنم روشهای مختلف انسانهای بزرگ را در شرایط سخت بررسی کنم .
۷. یاد بگیرم پیوسته حتی در مشکلات از اولویت بندی و مدیریت زمان استفاده کنم . اولویت بندی به من کمک میکند تا از مشکلات جدیدتر جلوگیری کنم .
۸. حواسم باشد اگر زیادی درگیر مشکل بشوم و به فکر راه حل خاصی باشم ، فقط بحران را طولانیتر میکنم . گاهی اوقات راه حل در عمل کردن است .میتوانم یک گام برای بهتر شدن اوضاع بردارم و روی پیشرفتی که در گام اول به دست آوردم ، تمرکز کنم و به کمک آن ، گامها و راه حلهای بعدی را بردارم .
حتی اگر همه ی آنها را تمرین کردم ؛ فراموش نکنم که تاب آوری زمانبر است و تا نتیجه تاب آوری که قهرمان تابآوری شدن شرایط سخت خودم است ؛ ناامید نشوم و برای انگیزه ی بیشتر ، مصاحبهها و داستانهای قهرمانان تاب آوری را بخوانم . البته می دانم که بعضی ، قهرمانان تاب آوری شرایطی هستند که حتی بیان کردن آن شرایط هم برایشان سخت است اما خوب است بدون نام بردن از اسمشان از سختیها و داستانهای قهرمانیهای زندگی خود بگویند تا هر کسی بتواند بگوید :
من انسانم
من قهرمان تاب آوری شرایط سخت زندگی خودم هستم
همان که پروردگارم موقع آفریدن انسان به فرشتگان گفت : من چیزی میدانم که شما نمیدانید !