گفت و گو با دکتر نیما حسامی؛ رتبه 294 منطقه 2 کنکور تجربی 81

-چطور با کانون آشنا شدید و در آزمون‌های کانون شرکت کردید؟ من از سال 80 که سوم دبیرستان بودم از طریق خواهرم که

گفت و گو با دکتر نیما حسامی؛ رتبه 294 منطقه 2 کنکور تجربی 81

 دکتر نیما حسامی

رتبه 294 منطقه 2 کنکور تجربی سال 1381 

رشته دندانپزشکی دانشگاه تبریز-تخصص جراحی فک و صورت دانشگاه شهیدبهشتی


مصاحبه گر: شیلا کیانی

  1. چطور با کانون آشنا شدید و در آزمون های کانون شرکت کردید؟

من از سال 80 که سوم دبیرستان بودم از طریق خواهرم که در آن سال نمایندگی کانون را در ارومیه داشتند با کانون و آزمون هایش آشنا شدم و در آزمون ها شرکت کردم.


  1. اوضاع درسی تان چطور بود و ترازتان در آزمون های کانون چند بود؟

من مدرسه تیزهوشان می رفتم و در آزمون های کانون معمولا تراز بین 6500 تا 6700 می آوردم، نزدیک کنکور به تراز 7000 رسیدم.


  1. در مورد روش درس خواندتان تا جایی که خاطرتان هست، توضیح دهید؟

در آن سال ها من ابتدا کتاب درسی را خیلی خوب می خواندم، بعد جزوه معلم و کتاب های کمک آموزشی اغلب کتاب های آبی کانون و سایر موسسات در آن زمان را می خواندم، بعد به سراغ تست می رفتم، نه به جهت ارزیابی بلکه به این دلیل که مباحث تست خیز را متوجه بشوم و با آن مباحث آشنا شوم، چون واقعیت اینستکه بعد از 15 سال( تا زمانی که تخصصم تمام شود)درس خواندن و امتحان دادن و آزمون دادن، این را  می دانم  که یک سری مباحث تست خیز وجود دارد که دائما سوالات از آن مباحث  تکرار می شود.

همچنین دفتر برنامه ریزی را  داشتم که خیلی دقیق و مستمر ساعات مطالعه ام را در آن یادداشت می کردم و با برنامه پیش می رفتم، تحلیل آزمون را حتما انجام می دادم و تمرکزم بیشتر روی اشتباهاتم بود.


  1. کمی بیاییم جلوتر...می دانید که دانش آموزان رشته تجربی به رشته های پزشکی علاقه زیادی دارند،  کمی راجع به رشته های پزشکی در دانشگاه و بعد از دانشگاه صحبت کنید و از نکات مثبت و منفی که در این راه تجربه کردید، بگویید؟

به نظر من قبل از اینکه یک نفر بخواهد وارد پروسه درس خواندن برای کنکور پزشکی شود، باید و حتما همه جوانب آن را درنظر بگیرد، اینکه قرار است تا 10 سال بعد چه اتفاقاتی بیافتد؟ ....

برای رشته های پزشکی علاقه حرف اول را می زند  اگر دلیل دیگری به جز علاقه باشد؛ مثلا مسائل مالی یا چیزهای دیگر تحمل سختی های این رشته واقعا سخت است...  همه شرایط را باید درنظر گرفت و واقعا با چشمان باز و عشق و علاقه این رشته را انتخاب کرد، باز سختی های رشته دندانپزشکی کم تر است؛ خرید تجهیزات و مطب در رشته دندانپزشکی سخت است، برای رشته پزشکی تا رسیدن به تخصص و گذراندن طرح های آن واقعا سخت و طاقت فرساست و باید پذیرش بالایی داشته باشید؛ چون مسیر، مسیر سختیست و آینده را حتما در نظر بگیرند؛ رشته های پزشکی شان و منزلت اجتماعی دارد و در قبال آن مسئولیت سنگینی بر دوش انسان است، چون سر و کارت با جان انسان هاست...از خوبی های دیگر این رشته اینستکه در زمینه رشته خودت می توانی شغل داشته باشی و در آمد کم یا زیاد داشته باشی، این را هم بگویم که دکتر شدن الزاما مساوی پولدار شدن و زندگی مرفه داشتن نیست، برای هر موفقیتی باید تلاش کرد، چون برای اینکه بخواهی دکتر موفقی باشی باید خوب درس بخوانی؛ در غیر اینصورت موقع تشخیص، موقع درمان یا بحران گیر می کنی و برای اینکه این اتفاقات نیافتد و مریض به شما اعتماد کند، قطعا  باید با  تلاش و جدیت درس خواند و موفق شد.


 و نتیجه گیری آخر:

نتیجه گیری اینکه با چشم های باز و پذیرش سختی و تلاش وارد این رشته شوند  و امیدوارم که موفق شوند؛ باز هم می گویم اگر علاقه واقعی باشد، این مسیر سخت را می توان طی کرد، من هم چون این مسیر را دوست داشتم انتخاب کردم و اگر به عقب برگردم دوباره همین مسیر را می روم و این برای خود من خیلی با ارزش است که در رشته ای که علاقه داشتم، مشغول هستم. 

 

مطالب مرتبط

Menu