نام و نام خانوادگی: مهرشاد نریمان زاده
رتبه منطقه 1401: 6391
رتبه منطقه سال 1402: 336
رتبه کشوری سال 1402: 1958
رشته و دانشگاه قبولی : رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران (نیمسال دوم)
نام شهر و استان : کمالشهر، البرز
میانگین تراز: 6192
عیار کانونی: مجموعاً چهار سال( از سال دهم تا یک سال پس از فارغ التحصیلی در آزمون های کانون شرکت کردم.)
شغل و تحصیلات مادر : خانه دار، لیسانس زبان انگلیسی
شغل و تحصیلات پدر: بازنشسته سازمان امور مالیاتی، لیسانس مهندسی کشاورزی
درصدهای کنکوردی ماه 1402 :
زیست: 56.3 شیمی: 49.53 فیزیک: 51.12 ریاضی: 43.34 زمینشناسی: 0
درصدهای تیر ماه کنکور 1402 :
زیست: 62.97 شیمی: 49.53 فیزیک: 47.78 ریاضی: 2.23 زمینشناسی: 2.23
تراز کنکور : تراز کنکور: 10882
تراز سوابق تحصیلی : تراز سوابق تحصیلی: 8842
مصاحبه کننده: خدیجه انصاری
شما چگونه با کانون آشنا شدید؟ فرد خاصی توصیه کرد؟ آیا فردی در خانواده شما عضو کانون بوده یا هست؟ چه نتیجهای کسب کردند؟
من درسال دهم از طریق تبلیغات سطح شهر با کانون آشنا شدم و بعد به دفتر کانون مراجعه کردم و با مشاوره عالی و برنامه راهبردی و خدمات کانون که توسط مشاور داده شد تصمیم به ثبت نام گرفتم و تا آخر کنکور خیلی از راهنماییهای ایشان استفاده کردم و با استفاده از هر نکتهی جدیدی که توسط مشاور به من داده می شد میتوانستم بر نواقص کار خود آگاه باشم و در صدد جبران آنها بربیایم.
نمرههای امتحان نهایی و تراز سوابق تحصیلیتان چند شد؟
من 5 تا از درسها را ترمیم معدل کردم:
فیزیک ۱۹.۲۵ ریاضی ۱۹.۵ سلامت و بهداشت ۱۸.۲۵ علوم اجتماعی ۱۶.۵ فارسی /۱۷.۷۵
نمرات سایر دروس در سال 1401
زیست 20 شیمی ۱۹.۷۵ دینی ۱۹.۵ زبان 19 عربی 20
در چند آزمون اصلی و چند آزمون هدیه شرکت کردید؟
من از سال دهم تا سال اخر نزدیک به 150 آزمون شرکت کردم.
دستاورد شما از شرکت در آزمونهای کانون چه بود؟
آزمونهای کانون باعث شد تا من با برنامهریزی درس بخوانم و به درس خواندن من نظم داد. سطح سوالات آزمون بسیار استاندارد و بسیار شبیه به کنکور سراسری بود. در واقع آزمونهای کانون به گونهای نامحسوس ما را از نکاتی که نسبت به آنها غافل هستیم اگاهتر میکند.
شما تا چه حد خود را یک دانشآموز کانونی میدانید؟
تا حدود زیادی تلاش میکردم تا چارچوب برنامهی راهبردی را پیش ببرم و با راهنماییهای مشاورم هیچ قسمتی را رها نکنم من یک دانشآموز خیلی کم غیبت در آزمونهای اصلی کانون بودم و در آزمونهای هدفگذاری و مشابه پارسال هم شرکت میکردم و برنامهی راهبردی کانون را بر اساس برنامهی خودم تنظیم میکردم.
چرا این تعداد آزمون شرکت کردید؟ خسته نشدید؟
من هدفی داشتم که با حضور مستمر در این مسیر و یادگرفتن از اشتباهاتم میتوانستم به آن نائل شوم .من اصلاً از دادن این تعداد آزمون خسته نشدم و عامل موفقیت خودم را استمرار و پیوستگی در آزمونها میدانم.
آیا در آزمونهای کانون غیبت داشتید؟ دلیل شما برای عدم غیبت در آزمونها چه بود؟
من دراین چهار سال در آزمونهای کانون چهار یا پنج بار غیبت کردم و هر بار غیبت باعث عقب افتادن از برنامه و بههم ریختگی ذهنی برایم میشد. همچنین غیبت کردن دانش آموز را در ادامهی مسیر ناامید میکند زیرا احساس می کند که بخش مهمی را از دست داده است.
پیوستگی در آزمونها چگونه توانست باعث پیشرفت شما شود؟
پیوستگی در آزمونهای کانون باعث میشد تا هر کس دو هفته یک بار خودش را در معرض آزمون و خطا قرار دهد و البته که هر نکتهای که در روش مطالعاتی اشتباه یا درست خود داشت برای شخص آشکارتر شده و شما خیلی زودتر میتوانید بر مراحل کار خود آگاه شده و به فکر امتحان کردن راههای درستتر باشید که البته این موضوع تا حدودی به راهنماییهای مشاور هم بستگی دارد.
آیا در آزمونهای هدفگذاری شرکت میکردید؟
من در آزمونهای هدفگذاری شرکت میکردم و این آزمونها باعث میشد تا برای هفته دوم بهتر و دقیق تر بتوانم برنامهریزی کنم چرا که نسبت به کم و کاستیهای مطالعاتی خودم زودتر آگاه میشدم و در صدد جبران آنها برمیآمدم.
آیا در آزمونهای مشابه پارسال شرکت میکردید؟
من در آزمونهای مشابه پارسال شرکت میکردم و این آزمونها باعث میشد تا شرایط آزمون را بهتر شبیهسازی کنم و با سوالات آزمونهای سال قبل از همان مباحث آشنا شوم. اکثر سوالات این آزمونها را تحلیل میکردم و همچنین برای آزمون آمادگی بیشتری داشتم چرا که به نمونهای از آمون آشنا شده بودم.
مطابق برنامهی راهبردی درس میخواندید؟ چگونه شخصی سازی میکردید، توضیح دهید که روشتان چگونه بود؟
من مطابق برنامهی راهبردی درس میخواندم و هفتهی اول را به خواندن درسنامه میپرداختم و هفتهی دوم بیشتر به تست زدن و آزمونهای سالهای قبل می پرداختم و با این کار قسمتهای یادگیری ناقصم بهتر برایم آشکار میشد.
روشتان برای تحلیل آزمونها چگونه بود؟ آیا همهی سؤالات را تحلیل میکردید یا فقط سؤالات غلط یا بدون پاسخ را بررسی میکردید؟
من روز بعد از آزمون تحلیلها را انجام میدادم و سوالات غلط را تحلیل میکردم. سوالات زیست شناسی را از پاسخنامه و سوالات بقیهی درسها را بیشتر با فیلم حل سوالات تحلیل میکردم.
آیا در طول سال تحصیلی دچار افت تراز شدید؟ چگونه با این مسئله مواجه شدید؟ چه تصمیمی گرفتید؟ خانواده چه کمکی به شما کرد؟
من اگر در آزمونها ترازم افت میکرد بیشتر دنبال رفع اشتباه و خطاها میگشتم و برای آزمون بعدی تلاش میکردم تا از اشتباهاتم درس گرفته و آنها را به بخش یادگیری ثابت، تبدیل کنم ،خانوادهی من همیشه مرا در فراز و نشیبهای آزمون همراهی میکردند و همیشه نقاط مثبت مرا تشویق و برای رفع نقاط منفیام راهنمایی میکردند.
پشتیبان تحصیلی شما در منزل چه کسی است؟ پدر و مادر یا خواهر و برادر؟ چه کمکی به شما میکنند؟
در مورد مسائل درسی همیشه با پدر و مادرم صحبت میکردم و بیشتر پدرم در جریان امورات درسیام قرار داشت. همیشه سعی میکردند مانند یک مشاور نکات ریزی را که از زاویهی دید من خارج بود برایم بازگو کند.
کدام درسها نقطه قوت شماست؟ روش مطالعه این درسها چگونه است؟ در مدرسه یا آزمونها چه نمرهای برای این درسها کسب میکنید؟
درس زیست نقطهی قوت من بود. برای درس زیست من اول آموزش درست را یاد میگرفتم و بعد بارها و بارها به متن و شکلهای کتاب درسی رجوع میکردم. شکلها را با دقت خیلی زیاد بررسی میکردم و موقع تست زدن باز هم علاوه بر خواندن پاسخ تشریحی به کتاب و متن و شکل همان تست برمیگشتم و نکات را در صفحاتی که در کتاب درسی اضافه کرده بودم، مینوشتم و این دست نوشتهها داخل کتاب برای مرور بسیار مفید بود.
در طول این سالها درسی بوده که ضعیف باشید اما با تغییر روش، آن را به نقطه قوت تبدیل کرده باشید؟ کدام درس؟ چه کاری کردید؟
من در درس فیزیک و ریاضی ضعف و چالشهای زیادی داشتم. اوایل فکر میکردم که فهمیدن این درسها بسیار دشوار است ولی باید با این ترسها مواجه شد. من برای این درسها ابتدا آموزش درست از طریق استادهای این درس را میدیدم که همزمان داخل کلاس تست هم میزدند. این یادگیری اولیه خیلی به من کمک میکرد و با زدن تستهای متنوع به یک درصد معقول رسیدم.
به طور میانگین و در بازههای مختلف چند ساعت تست میزدید یا مسأله حل میکردید و چند ساعت صرف مطالعه و روخوانی میکردید، در طول سال و در ماههای مختلف این نسبت چه تغییری کرد؟
مطالعهی من در سال آخر به نحوی بود که بیشتر به تست زدن و یادگیری میپرداختم و کمتر روخوانی از درسنامه را انجام دادم چون اکثر مطالب را من در سال دوم تسلط داشتم و بیشتر تست میزدم.
کدام نقش آزمونهای کانون برای شما پررنگتر بود: نقش برنامهای، آموزشی یا سنجشی؟ دلیلتان برای این انتخاب را بگویید.
نقش سنجشی آزمونهای کانون برای من پررنگتر بود. به دلیل جامعه آماری بالایی که این آزمونها دارند خیلی شبیه به شرایط کنکور سراسری است. همچنین سطح سوالات هم نزدیک به کنکور سراسری است.
سال گذشته کانون روی کشف دو سؤال ساده در هر آزمون تمرکز داشت، آیا شما میتوانستید سؤالهای ساده آزمون را تشخیص دهید؟ آیا این مهارت و توانایی در طول سال بهبود پیدا کرد؟
من سر جلسه کنکور خیلی سریع سوالها را میخواندم و سوالات ساده را پیدا میکردم. اگر متوجه میشدم که میتوانم آن را حل کنم و زمان خیلی زیادی هم از من نمیگیرد سوال را حل میکردم و اگر وقتگیر بود برای آخر آزمون نگه میداشتم و آن راهمان لحظه حل نمیکردم. سوالهایی که نمیدانستم با علامت منفی و سوالاتی که وقت گیر بودند را با علامت ضربدرمشخص میکردم.
بله پس از مدتی خیلی سریع میتوانستم سوالات ساده را تشخیص دهم و زمان مناسب را برای حل آنها صرف کنم اینگونه دیگر دغدغهی سوالات پیشین را نداشتم.
در جلسه کنکور آیا توانستید سؤالهای سادهتر را تشخیص دهید؟
بله به راحتی و با سرعت و دقت، سوالات ساده را تشخیص میدادم و حل میکردم چون در هنگام آزمونهای کانون این کار را انجام میدادم.
به طور میانگین در هر آزمون تعداد اشتباههای شما چند تا بود؟
تعداد اشتباهاتم در هر آزمون بین 15 الی 20 تا بود.
هنگام بررسی آزمونها به کدامیک اولویت بیشتری میدادید؟
هنگام بررسی آزمونها بیشتر اشتباهات را بررسی میکردم چون یادگیری از طریق اشتباهات باعث می شد تا بیشتر در ذهن من بماند و دفعات بعد از آن اشتباهات را کمتر تکرار کنم
آیا در کلاسهای درس مدرسه شرکت کردید؟ نقش مدرسه در موفقیت شما چگونه بود؟
در کلاسهای درس مدرسه به ندرت شرکت میکردم.
در کارنامه ابتدا به سراغ دیدن نمره کدام درسها میروید؟ ایرادات هر درس را چگونه برطرف میکنید؟
در کارنامه ابتدا به سراغ دیدن نمره درس زیست میرفتم و درس زیست برای من خیلی اهمیت داشت و به نظرم مهم ترین درس رشته تجربی زیست شناسی است و بیشترین زمان را باید برای یادگیری رابه زیست اختصاص بدهیم.
ابتدا روش مطالعه را بررسی میکردم و یا زمانی که باید برای هر درس اختصاص میدادم یا منبع یادگیری را بررسی میکردم تا در صورت لزوم آن را تغییر دهم.
کدام یک از کتابهای کانون را استفاده میکنید؟ این کتابها چه ویژگیهایی دارند؟
من از کتابهای سه سطحی و زرد کانون استفاده میکردم. سوالات کتابهای سه سطحی چالشی بود و باعث میشد تا در مواجهه با سوالات سخت بهتر خودم را مدیریت کنم و کتابهای زرد 12 کنکور در دوران جمع بندی به من کمک کرد.
شما خود را در کانون چه نوع قهرمانی میدانید؟
من خودم را قهرمان پیوستگی میدانم چون با برنامهی راهبردی پیوستگی داشتم و در آزمونها غیبت نداشتم .
بهترین درس شما در کنکور کدام است؟ روشهای مطالعه خود را در این درس به صورت آیتموار بنویسید.
بهترین درس من در کنکور زیستشناسی بود. من برای این درس اول یک دور تیتروار متن کتاب درسی را میخواندم و بعد فیلم آموزشی از طریق کلاسهای آنلاین میدیدم و بعد تست زنی را شروع میکردم و برای تستها از سوالات کانون استفاده میکردم. حتی سوالات آزمونهای چند سال قبلی که برگزار شده بود را هم میزدم. برای درس شیمی و فیزیک از سوالات آزمون گروه ریاضی هم استفاده میکردم.
امسال سؤال های درس ریاضی در کنکور دشوار بود. آیا شما توانستید در مورد این سؤالها و سؤالهای دشوار درسهای دیگر خودتان را مدیریت کنید؟ زمان را مدیریت کنید؛ سؤالهای سادهتر را پیدا کنید و به سؤالها به صورت تصادفی پاسخ ندهید. لطفاً در این مورد توضیح دهید.
درس ریاضی در کنکور تیرماه بسیار دشوار بود به طوری که من سر جلسه بهم ریختم و اصلاً خودم را برای حل کردن این سطح سوالات سخت آماده نکرده بودم ولی از نتیجه کلی آزمون راضی بودم چون میدانستم برای بقیه هم سخت بوده و نگران نبودم.
کدامیک از روشهای مدیریت زمان را استفاده کردید: روش دو خودکار، روش ضربدر و منها، روش زمانهای نقصانی و روش استراتژی بازگشت؟ در چه زمانی از سال از کدام روش استفاده کردید؟ این روشها در جلسهی کنکور چه کمکی به شما کرد؟
من از تکنیک ضربدر و منها در تمام آزمونها استفاده میکردم این روشها در مدیریت زمان جلسه کنکور به من خیلی کمک کرد تا بدانیم به هر سوال چه زمانی را باید اختصاص دهیم. یادگیری این روشها از نکات به شدت حیاتی در جلسهی آزمون است.
در طول سال چقدر به رتبه فکر میکردید؟ خانواده شما چه انتظاری از شما داشتند؟ استرس و نگرانی ناشی از فکر کردن به رتبه را چگونه مدیریت میکردید؟
در طول سال به رتبه فکر می کردم و میدانستم قطعاً رتبهام خوب میشود چون رتبه سال اولم در زیر گروه یک حدود پنج هزار بود و سال دوم هم فکر می کردم که رتبهام زیر 2000 شود.
اگر دوباره به گذشته برگردید چه کارهایی را انجام نمیدهید؟ چرا؟
اگر دوباره به گذشته برگردم از چند منبعی و چند استادی برای هر درس بودن جلوگیری میکردم. فقط با یک استاد و یک منبع جلو میرفتم زیرا این موضوع از جمله کارهای اشتباه هر شخص کنکوری است که به مرور نتایج بدی مثل، عدم رضایت از هر منبع، استرس و نگرانی به علت داشتن کتابهای زیاد و عدم مدیریت زمان برای استفاده از همگی و تفاوت محتوا و سطح کتب، خواهد داشت.
استفاده شما از گوشی و فضای مجازی در چه حدی بود؟ آیا مدیریتی بر این مسئله داشتید؟
من اکثر زمانهایی که استراحت میکردم از گوشی و فضای مجازی استفاده میکردم (به خصوص شب ها)، اما در حین مطالعه استفاده از آن را به حداقل میرساندم و همواره این نکته را خاطر نشان میکردم که مبادا زمان زیادی صرف این موضوع کنم.
فکر میکنید مهمترین ویژگی که شما دارید و باعث میشود خوب درس بخوانید، چیست؟
مهمترین ویژگی که من داشتم تلاش کردن و ناامید نشدن بود. سال دهم که تازه میخواستم به صورت جدی درس خواندن را شروع کنم از خیلیها میشنیدم که، فقط تیزهوشانی باید باشی تا بتوانی قبول شوی. ولی من اصلاً توجهی به این موضوع نداشتم و میدانستم که اگر کسی تلاش کند به هدفش میرسد و به نوع مدرسه هم هیچ ربطی ندارد. من با تلاش و پشتکار موفق شدم.
آیا در برنامهریزی زمانی را به استراحت و تفریح اختصاص میدهید؟ چه کارهایی میکنید؟
من بعد آزمون، تا ساعت سه که کارنامه دریافت کنم را استراحت می کردم. فیلم و سریال میدیدم. وبعد از ساعت سه به کانون میرفتم و کارنامهی کاغذی دریافت میکردم و با پشتیبان و مشاورم گفتگو میکردیم و برای دو یا سه درس هدفگذاری میکردیم و طبق برنامهی راهبردی برنامه را برای من شخصی سازی میکردند و از شنبه درس را شروع میکردم.
دلیل انتخاب رشتهتان چه بوده است؟ این رشته اولویت چند شما بود؟
به رشته پزشکی علاقه دارم و اولویت اول من بود.
نقش پشتیبان در موفقیتتان چقدر بود؟
پشتیبانم همیشه همراه و همیار من بود و با مشاورههای خوب و عالی به من انگیزه میداد و اگر در درسی افت داشتم، پیشنهاد میکرد تا دست از تلاش برندارم و ادامه دهم تا به نتیجهی مطلوب برسم. در واقع نکات و راهحل هایی که مشاورم برای رفع هر مسئله به من میداد سبب میشد تا هر آزمون با استفاده از پیشنهادات و راهنماییهای ایشان به نتیجهی بهتری برسم و نقش مشاورم در بررسی کارنامه برای من به شدت حیاتی بود.
توصیه من به دانش آموزان :
من به بچههایی که امکانات کافی ندارند توصیه میکنم که هیچوقت نگذارند که نبود امکانات باعث شود که از رسیدن به هدفشان دور بمانند و حتماً تلاش و استمرار داشته باشند و یقین بدانند که تلاش هیچ کس بی مزد نمیماند و هر کس به همان قدری که زحمت میکشد ثمرهاش را میبیند.