شکیبا قنواتی؛رتبه 6منطقه 3 و 1(سهمیه 25 درصد) انسانی از ماهشهر

شکیبا قنواتی؛رتبه 6 منطقه 3 و 1(سهمیه 25 درصد) انسانی از ماهشهر

شکیبا قنواتی؛رتبه 6منطقه 3 و 1(سهمیه 25 درصد) انسانی از ماهشهر

این مصاحبه در تاریخ 1402/05/02 در سایت کانون منتشر شد و اکنون با اعلام نتایج کنکور سراسری 1402بازنشر می‌شود.


 شکیبا قنواتی

شهر: ماهشهر

پایه :دوازدهم انسانی

شغل و تحصیلات مادر :فوق لیسانس آموزش ابتدایی_فرهنگی

شغل و تحصیلات پدر :فوق دیپلم آموزش ابتدایی_فرهنگی

سال‌های حضور در کانون :دو سال

میانگین تراز :7266


مصاحبه‌گر : سارا پاسایی

چند سال و چه سال هایی دانش اموز کانون بودید؟

دو سال در آزمون های کانون شرکت کردم. از آنجا که خواهرم هم در دوران کنکورش در آزمون های قلم چی شرکت می‌کرد و با توجه به تعاریفی که از سطح سوالات کانون و نتیجه مثبت آزمون دادن شنیده بودم، از ابتدای سال یازدهم وارد کانون شدم.


در چند ازمون اصلی و چند آزمون هدیه شرکت کردید؟

درآزمون اصلی شرکت کردم و به یاد ندارم در آزمونی غیبت کرده باشم و تقریبا در تمام آزمون های هدیه ای که در طول دو سال کانونی بودنم گرفته شد شرکت کردم.


آیا در آزمون های هدفگذاری شرکت می‌کردید؟

اگر پاسخ تان مثبت است، الف) انگیزه تان چه بود؟ ب) فایده آزمون های هدفگذاری برای شما چه بود؟

بله، تا جایی که می‌توانستم و زمان اجازه می داد آزمون های هدف گذاری را با محاسبه زمان حل می کردم.آزمون های هدف گذاری روی درسهای مهم تر رشته ام تمرکز می‌کرد و گاهی حس می کردم سطح سوال های آن، جهت آمادگی بچه ها، از سطح سوالات آزمون اصلی بالا تر طرح می شود.

برای همین با حل کردن آن‌ها میزان تسلط علمی ام را در آن مباحث به چالش می کشیدم و اگر مبحثی نیاز به مرور یا تمرین بیشتری داشت، آن را برطرف می‌کردم. حتی گاهی پیش می آمد که برخی سوالات آن عینا در آزمون اصلی قرار بگیرد. این مسئله انگیزه ام را برای حل هدف گذاری بیشتر می کرد.

آزمون هدف گذاری هفته اول در سایت قرار می‌گرفت، اما من ترجیح می‌دادم هفته دوم که تسلطم بر مطالب بیشتراست، آن را حل کنم.  

 

آیا در آزمون های مشابه پارسال شرکت می‌کردید؟

اگر پاسخ تان مثبت است، الف) انگیزه تان چه بود؟ ب) فایده آزمون های هدفگذاری برای شما چه بود؟

بله، تا جایی که وقت می‌کردم این ازمونها را حل می‌کردم، اما بیشتر اوقات زمان کافی برای حل کامل آن نداشتم برای همین درس‌هایی که برایم مهم تر بود را انتخاب می‌کردم و با در نظر گرفتن زمان، شروع به حلشان می کردم. مشخصا این آزمون(همان‌طور که از اسمش پیداست)مشابه آزمونی محسوب می‌شود که قرار است با آن مواجه شویم. برای همین تلاشم بر حل دقیق و تحلیل آن ها بود تا هر چه بهتر با نحوه طرح سوال مباحث مورد نظر آشنا شوم و خودم را برای آزمون اصلی آماده کنم. همان‌طور که برای آزمون‌های هدف گذاری عرض کردم، مشابه سوالات سال قبل هم در آزمون اصلی قرار می‌گرفت، برای همین پیشنهادم به دانش آموزان کانونی این است که از این آزمون‌ها غافل نباشند. 


برنامه راهبردی شما برای مطالعه  در طول سال  چه بود؟ اگر برنامه راهبردی کانون را برای خودتان شخصی سازی می‌کردید،‌ توضیح دهید که روش تان چگونه بود؟

  برنامه من در طول سال یازدهم و دوازدهم همان برنامه راهبردی کانون بود.  فقط در اواسط فروردین سال دوازدهم به پیشنهاد مشاورم تصمیم گرفتم از آزمون های کانون جلوتر بروم تا سریع تر روش (سه روز یکبار)را شروع کنم.  به همین دلیل برنامه ام را جوری تنظیم کردم که تا هفته اول اردیبهشت ماه همه کتاب های سه پایه را خوانده و تمرین کرده باشم. 


به طور میانگین و در بازه های مختلف چند ساعت تست می زدید یا مساله حل می‌کردید و چند ساعت صرف مطالعه و روخوانی می‌کردید، در طول سال و در ماه های مختلف این نسبت چه تغییری کرد؟ 

از آنجا که رشته انسانی رشته ایست که در اکثر کتاب‌های آن جنبه حفظی غلبه دارد، ترجیحم آن بود که روی متن کتاب تمرکز بیشتری داشته باشم. از اینکه چند ساعت را به خواندن و چند ساعت را به تست زدن اختصاص می‌دادم، حقیقتا اطلاع ندارم اما می‌توانم بگویم به جز درسهای ریاضی و فلسفه(که آنها را تست محور میدانستم)و جامعه شناسی(که تست زدن در آن به من یاد می‌دادم کدام بخش کتاب را موشکافانه تر بررسی کنم)در باقی دروس به خود کتاب توجه بیشتری داشتم و بعد از آنکه متن کتاب را دقیق خواندم و بررسی کردم به تست زدن مشغول می‌شدم.

طبیعتا در اواخر سال تحصیلی که به تسلط بیشتری می رسیدم، مطالعه ام به یادآوری و روخوانی معطوف شده و برای تست زدن وقت بیشتری در نظر می‌گرفتم.

 

سال گذشته کانون روی کشف دو سؤال ساده در هر ازمون تمرکز داشت، آیا شما می‌توانستید سؤال‌های ساده آزمون را تشخیص دهید؟

آیا این مهارت و توانایی در طول سال بهبود پیدا کرد؟

بلاشک کثرت آزمون دادن و تست زدن در طول سال باعث می‌شود سوالات دشوار تر را از آسان تر ها تمییز داده و حتی سوالهایی که ایده و روش جدیدی در طرح سوال داشتند را تشخص بدهیم.در این زمینه خواندن دقیق پاسخنامه آزمون ها و تحلیل صحیح سوال، می‌تواند کمک کننده باشد تا دانش آموز با شیوه سوال نویسی طراح های مختلف آشنا شود و خودش را برای مشابه آنها آماده کند.

 

در جلسه کنکور آیا توانستید سوال‌های ساده تر را تشخیص دهید؟

تا حدی متوجه آسان بودن برخی سوالات نسبت به تست‌های دیگر می‌شدم. هرچند در کنکور۱۴۰۲ برخی سوالات در عین سادگی پیچیده و طولانی طراحی شده بودند و وقت می‌گرفتند، اما در کل ترجیح دادم سطح سوالات را قضاوت نکنم و فقط با توجه به توانایی خودم پاسخ بدهم.

به طور میانگین در هر آزمون تعداد اشتباه های شما چند تا بود؟

بین ۷ تا ۱۵ اشتباه.


هنگام بررسی آزمون ها به کدام یک  اولویت بیشتری می‌دادید؟

الف) بررسی اشتباهات 

 ب)بررسی سوال‌های ساده 

سوالات اشتباه نسبت به سوالات ساده برایم در مرتبه بالاتری قرار داشتند اما در تحلیل آزمونها بین سوالات اشتباه و نزده اولویتی قائل نبودم،  هرچند اشتباهاتم برایم مهم تر بود اما هنگام تحلیل، سوالات را به ترتیب بررسی می‌کردم و برای همین سوالات اشتباه و نزده را در کنار هم مورد توجه قرار می دادم.

هنگام آزمون دادن اگر سوالی را مهم تر یا دشوار تر یا نکته دار می دانستم کنارش علامت می زدم و زمان تحلیل آن‌ها را (حتی اگر درست جواب داده بودم) بررسی می‌کردم.


شما تا چه حد خود را یک دانش آموز کانونی می‌ دانید؟

معیارها این موارد است:

-من یک دانش آموز بی غیبت یا کم غیبت در آزمون‌های اصلی بودم.

-من در آزمون های هدفگذاری و مشابه پارسال شرکت می‌کردم.

-من با برنامه راهبردی آزمون های کانون هماهنگ بودم یا برنامه راهبردی  را برای خودم شخصی سازی می‌کنم.

د)منابع من کانونی بود.

من خودم را یک دانش آموز کانونی می دانم، چون در وهله اول تا جایی که به یاد دارم در هیچ آزمونی غیبت نکردم حتی یکی از ازمون های سال یازدهم که وسط سفر اردویم افتاده بود را در حد توانم پاسخ دادم تا غیبت نداشته باشم.

ثانیا همانطور که در سوال های قبل عرض کردم ازمونهای هدف گذاری ومشابه پارسال را تا جایی که زمان اجازه میداد مورد توجه و بررسی قرار می‌دادم. ثالثا اساس برنامه ریزی ام در این دو سال برنامه راهبردی قلمچی بود که غالبا بدون تغییر یا با تغییرات کوچکی اجرایش می‌کردم.اما در رابطه با منابع کانونی باید بگویم دیر با این منابع آشنا شدم و برخی از انها هم در دسترسم نبود و نتوانستم تعداد زیادی از آنها را تهیه کنم اما چندین کتاب کانونی داشتم که آنها را باد دقت حل و بررسی میکردم.


اگر خود را یک دانش آموز کانونی می‌دانید، توضیح بدهید که از کدام منابع کانونی استفاده موثری داشتید؟ نام این منابع را بنویسید و درباره هر کدام یک خط توضیح دهید.

بیشتر از کتاب‌های سه سطحی استفاده می کردم.جمع آوری سوالات سال‌های قبل قلمچی به شکل سطح بندی شده در این کتاب ها آمادگی ذهنی بسیار بالایی جهت حل آزمون های کانون برای دانش آموزها ایجاد میکند.به این صورت که ابتدا با سوالات نسبتا دشوار به تسلط رسیده و بعد در سطوح بالاتر برای خود رفع اشکال و نکته برداری می‌کنیم.

می توانم بگویم یکی از موثر ترین کتاب های جامعه شناسی‌ام کتاب سه سطحی جامعه شناسی کانون بود.

سوالات این کتاب را از لحاظ ریزبینی و دقیق بودنشان دوست داشتم. علی الخصوص در دوران جمع بندی منبع مفیدی بود. کتاب سه سطحی ریاضی را به پیشنهاد مشاورم تهیه کردم. هر چند سطح سوالات ریاضی آزمون های کانون سال به سال بالاتر می‌رود،  اما سوالات این کتاب تا حد زیادی برای حل آن ها آمادگی ایجاد می کند.

قسمت تست‌های دشوار تر این کتاب سوالات پیچیده و طولانی ریاضی را شامل می‌شود که برای اشنایی دانش آموزان مفید است. 

علاوه بر اینها در بهار سال یازدهم کتاب نوروزی کانون را تهیه کردم که سوالات مهم و نکته دار بالایی داشت و برای دوران جمع بندی نوروز بسیار منبع مناسب و مفیدی است.



شما خود را در کانون چه نوع قهرمانی می‌دانید؟

1)قهرمان پیوستگی 

2)قهرمان پیشرفت 

من خودم را قهرمان پیوستگی می‌دانم. در طول دو سالی که کانونی بودم هیچ گاه از برنامه راهبردی قلم‌چی فاصله نگرفتم و هر آزمون برایم یک چالش بود که سطح علمی خودم را آنالیز کنم به همین دلیل تمام سعیم این بود که در آزمون ها عملکرد خوبی داشته باشم و این عملکرد را در طول سال حفظ کنم. جمله مادرم را فراموش نمی‌کنم که همیشه به من می‌گفت:"هر ازمون قلم چی یه کنکوره.."


در صورتی که خود را قهرمان پیشرفت می‌دانید توضیح بدهید که در کدام درس پیشرفت زیادی داشتید؟

 و روش‌هایی را که منجر به پیشرفت شما شد، توضیح دهید.

 روش مطالعه یک درس را هم بنویسید.

در سال یازدهم سطح درسی ام در دروس مختلف تقریبا ثابت بود و تلاشم این بود که این ثبات را حفط کنم.اما انکار نمیکنم که من هم مثل همه بچه ها در بعضی درسها ضعف داشتم.سال دوازدهم سعی کردم در برخی درسها تلاشم را بالاتر ببرم.به عنوان مثال به یاد دارم برای درس تاریخ و جغرافیا چالش بزرگی داشتم که تا اواخر روزهای مانده به کنکور همچنان گریبان گیرم بود.خواندن خلاصه درس ها و نکات مهم و دیدن فیلم های تدریس کتاب و البته نوشتن خط زمان که در کنکور دی شاهد اهمیتش بودیم_ برای تاریخ و مرور مداوم و دیدن فیلم های تدریس کتاب برای جغرافیا کمک زیادی به پیشرفت من در این دروس کرد.

اما ضعف اصلی ام در درس فلسفه بود که یک درس مفهومی و تقریبا پیچیده است.برای مطالعه این درس ابتدا خود متن کتاب را به شکل دقیق میخواندم و زیر کلمات مهم خط میکشیدم.در مرحله بعد درسنامه کتاب کمک درسی ام را مطالعه میکردم.و بعد تا جایی که میتوانستم مباحث درس را برای خودم تشریح می کردم. تست زدن و نکته برداری پس از این مراحل انجام می دادم و این مرحله برایم اهمیت بالای داشت چون بیشتر نکته ها و مفهوم مباحث را میتوان در نکات تست ها متوجه شد.در اواخر سال دوازدهم دیدن فیلمهای تدریس و نکته_که به شکل رایگان در اینترنت هست_کمک بسیار زیادی در فهم فلسفه به من کرد.



بهترین درس شما در کنکور کدام است؟ روش‌های مطالعه خود را در این درس به صورت آیتم‌وار بنویسید.

گمان میکنم درس اقتصاد را به خوبی جواب داده ام.اعتقادم این است که مهمترین علت تسلطم در این درس مطالعه بسیار زیاد و تکرار و تمرین مداوم این کتاب در همان سال دهم است.سال دهم تعداد کتاب ها بالا نیست و زمان تمرین و تکرار بالاست.من هم از این فرصت به نحو احسن استفاده کردم و تا میتوانستم متن کتاب را مرور میکردم و میخواندم.فکر میکنم مسائل اقتصاد دشواری بالایی ندارد.تدریس خوب و اشنایی با انواع تیپ مسائل و همینطور تمرین و تست زدن بسیار،میتواند دانش آموز را به تسلط مناسبی در مسائل اقتصاد برساند.البته که در مسائل محاسبه سودو زیان ها سرعت عمل اهمیت بالایی دارد که با تست زدن زیاد به دست می اید.

شکیبا قنواتی؛رتبه 6منطقه 3 و 1(سهمیه 25 درصد) انسانی از ماهشهر

اگر در آزمون تیر ماه نسبت به آزمون دی ماه پیشرفت قابل ملاحظه‌ای داشتید، توضیح دهید که در طی ماه‌های بین این دو آزمون چه برنامه‌ای اجرا کردید؟

طبیعتا در ازمون دی به دلیل تکمیل نشدن یادگیری کتاب های دوازدهم ضعفهای زیادی داشتم،اما برای درس های پایه غالب تمرکزم را روی تست زدن و تمرین کردن گذاشتم و کم‌تر متن کتاب را خواندم(مگر در مباحثی که میدانستم نیاز به مطالعه بیشتر دارم)تا قبل از کنکور دی بیشتر سطح کتاب را مورد توجه قرار میدادم اما بعد از آن خودم را به سوالات کنکور نزدیک تر کردم و با حل کنکورهای سال های پیش به آمادگی بالاتری رسیدم.



امسال سوال‌های درس ریاضی در کنکور دشوار بود. آیا شما توانستید در مورد این سوال‌ها و سوال‌های دشوار درس‌های دیگر خودتان را مدیریت کنید؟ زمان را مدیریت کنید؛سوال‌های ساده‌تر را پیدا کنید و به سوال‌ها به صورت تصادفی پاسخ ندهید. لطفا در این مورد توضیح دهید.

کنکور دی به من یاد داده بود که خودم را برای سوالات ریاضی دشواری آماده کنم. به همین دلیل با دیدن سوالات ابدا خودم را نباختم. در دور اول تا حد توانم پاسخ دادم و باقی سوالات را به زمان اضافه محول کردم. در درسهای دیگر هم به همین نحو؛ به خودم نگرانی وارد نکردم و فقط بر توانایی خودم تمرکز کردم. سوالاتی که در آن‌ها شک زیادی داشتم را پاسخ ندادم، هرچند بعدها شنیدم که برخی می‌گفتند سوالات شک دار را جواب دهید اما به هر حال من این کار را نکرده بودم.

بارها مدیریت زمان را در آزمون‌های قلم‌چی و کنکورهای سال های پیش تمرین کرده بودم و زمانبندی شخصی خودم را داشتم. روز قبل از کنکور هم راهبرد زمان بندی ام را مرور کردم و حتی خودم را برای اینکه کنکور دیر تر از زمان مقرر برگزار شود آماده کردم. با توجه به زمان بندی خودم پاسخ دادم و در دقترچه اول مشکلی از این لحاظ نداشتم. طبق پیش بینی ام زمان اضاف آوردم، اما در دفترچه دوم کمی نگران کمبود زمان شدم. با وجود سرعت عمل اما به خودم فشار نیاوردم و به خودم قوت قلب دادم که مشکلی پیش نمی‌آید و اگر زمان کم است برای همه هست، تو فقط باید بهترین عملکردت را نشان دهی و الحمدلله در حد توانم همین کار را کردم.

 

Menu