نام و نام خانوادگی : مهدی ساریخانی
نام شهر ، استان : صفاشهر ، فارس
رتبه سال ۱۴۰۱ : ۱۲۵ منطقه سه و ۱۹۶۵ کشوری
رشته و دانشگاه قبولی : هوا و فضا دانشگاه شریف
سالهای حضور در کانون : یک سال
میانگین تراز : ۵۸۰۰
درصدهای کنکور ۱۴۰۱:
ادبیات ۵۶ زبان ۶۲. دینی ۶۵. زبان۳۶
ریاضی ۳۴. فیزیک ۵۸. شیمی۲۹
نام مصاحبه کننده : محمد حسین مصباحی
دستاورد شما از شرکت در آزمونهای کانون چه بود؟
آزمون های کنکور برای من حس رقابت را زیاد میکرد و باعث میشد ، تلاشم را بیشتر کنم و بیشتر درس بخوانم ، در مواقعی هم باعث میشد ، اشکالاتم را بشناسم و رفع کنم . یکی از تاثیرات مهم که آزمون های کانون داشتند ، این بود که به فضای آزمون عادت می کردم و دیگر فضای کنکور برای من عادی می شد.
پشتیبان تحصیلی شما در منزل چه کسی بود؟ پدر و مادر یا خواهر و برادر؟ چه کمکی به شما میکردند؟
همه ی اعضای خانواده از نظر روحی من را شارژ می کردند ، مثلا همان توجه ها و تشویق هایی که داشتند مرا خیلی مصمم ترهم میکرد که ، راه خود را تا جایی که میتوانم ادامه بدهم. آنها همیشه سعی میکردند تا جایی که می توانند فضای خانه را ، ساکت نگه دارند، به خاطر من ، در سال کنکور تقریبا در خانه ی ما مهمانی نگرفتند و حتی خودشان هم جایی نمی رفتند، حتی تفریحات خود به صورتی تنظیم می کردند که بعد از آزمون های من باشد.
کارنامه ی خود را زمانی که مشاهده می کردید چه کار می کردید؟
درصد ها و تراز های خودم را با آزمون های قبلی مقایسه می کردم و بعد از آن تحلیل و رفع اشکال آزمون را انجام می دادم و سعی می کردم تا همه اشکالات خود را کاملا یاد بگیرم .
مطابق برنامهی راهبردی درس میخواندید؟ چگونه برنامهریزی میکردید؟
بله.، من جمعه شب ها مینشستم ، حدود نیم ساعت برنامه دو هفته ی آینده خود را تنظیم میکردم. برنامه من اینطوری بود که بودجهبندی آزمون بعدی را ، با توجه به حجم کتابهای کمک درسی و امتحانات که در مدرسه داشتم ، تقسیم می کردم به روزهای هفته و هفته ی من 6 روز داشت و این بخاطر این بود که اگر در طول هفته موفق نشدم درسی را بخوانم و از برنامه کمی عقب ماندم ، در روز هفتم آن را بخوانم. پنجشنبه ها را هم برای مرور ، اختصاص داده بودم ، یعنی درس هاییکه در آن هفته خوانده بودم ، یک مرور سریع می کردم و جاهایی را که به تمرین بیشتر نیاز داشت تمرین می کردم. اگر اشتباه نکنم برنامه ام تقریبا یه روز در میان تکرار می شد ، در کل برنامه ی قلم چی خیلی خوب است ، مخصوصا این که هر درس حدودا سه بار دوره می شود و درس هایی که از برنامه عقب بمانی راحت می شود مجدد دوره کرد.
کدام درسها نقطه قوت شما بود؟ روش مطالعه این درسها چگونه است؟ در مدرسه یا آزمونها چه نمره ای برای این درس ها کسب میکردید؟
نقطه قوت من فیزیک بود. روش مطالعه من برای فیزیک این بودکه ، اول کتاب را دقیق و مو به مو می خواندم و حتی شکلهای کتاب را هم چند دقیقهای با دقت بررسی میکردم و نکته هایکتاب را در جزوهای که داشتم مینوشتم. بعدهم کمی سوالات تشریحی را حل می کردم ، چون اعتقاد داشتم و دارم که درس خواندن تستی و تشریحی اصلا فرقی با هم ندارند و اصل آن یادگیری است ، یعنی اگه شما بشینی برای خودت حتی چند ساعت وقت بگذاری و یک رابطه را اثبات کنی ، بهتر از این است که فقط آنها را حفظ کنی . بعد از همه این کارها تست می زدم تا متوجه بشوم، این مبحث در تست به جه صورت ظاهر می شود نمره آزمون و امتحانای مدرسه ام در فیزیک واقعا خوب بود.
در طول این سالها درسی بوده که ضعیف باشید اما با تغییر روش، آن را به نقطه قوت تبدیل کرده باشید؟ کدام درس؟ چه کاری کردید؟
درس حسابان و آمارواحتمال و گسسته درس هایی بودند که من واقعا مشکل داشتم.
وقتی همان روش فیزیک تو ریاضی دنبال کردم ، خیلی پیشرفت کردم در این درس ها و واقعا از ریاضی لذت می بردم ، درضمن معلم حسابان دوازدهم در این موضوع خیلی تاثیر داشت و باعث شد علاقه ام به ریاضی برگرده و دوباره با عشق ، ریاضی را حل کنم.
اما با گسسته حتی تا بعد از عید هم مشکل داشتم و اصلا نخواندم و فکر می کردم خیلی درس سختی است ، ولی وقتی که وقت بیشتری روش آن گذاشتم و شروع کردم به تست زدن دیدم خیلی آسان بوده و هنوز حسرتش را میخورم که چرا زودتر سمت این درس نرفنم.
روزی چند ساعت درس میخواندید؟ چقدر زمان به تست اختصاص می دادید؟
تا قبل از امتحانات نوبت اول فکر کنم روزی 4 ساعت.
بعد از نوبت اول تا عید روزی 6 تا 7 ساعت.
بعد از عید هم روزی 10 ساعت تقریبا.
چه تصمیماتی برای بهتر شدن در نیم سال دوم گرفتید؟
به برنامه ریزی بیشتر اهمیت می دادم، کمتر بیرون رفتم و تفریحاتم را کم ترکردم، سعی میکردم از دیروزم بهتر باشم، سعی میکردم سوالات بیشتری حل کنم و تستهای بیشتری بزنم و حل کنم .
دلیل پیشرفت از روزهای اول آزمون تا کنکور چه میدانید؟
یکی از دلایل اصلی این موضوع خانواده ام بود. وقتی به آنها فکر می کردم واقعا تلاشم چند برابر میشد، دوست داشتم پدر مادرم ازمن راضی و خوشحال باشند. دلیل دیگر زندگی خودم بود. خیلی دوست داشتم در فضاهای آکادمیک با سطح بالا، درس بخوانم و با آدم هاییکارکنم که سطح علمی آنها بالاست، از طرف دیگر هم واقعا از درس خواندن و یادگیری چیزهای جدید لذت می برم. اینا بخش زیادی از دلایلی هستند که باعث می شدند تلاش کنم هر آزمون از آزمون قبل بهترشم.
اینکه با برنامه قلم چی آشنا شدم واقعا یکی از نقاط تحول من در سال کنکور بود، جمعهای رقابتی و دانش آموزانی که باآنها رقابت می کردم واقعا باعث پیشرفتم می شدند و...