گفت و گو با ثنا بابایان، رتبه‌ی 11 ریاضی کشور در کنکور 1401

برای من مهم بود که ابتدا کتاب درسی و درس نامه‌ها را به خوبی بخوانم، نکات را برای خودم یادداشت کنم و جزوه‌ی خلاصه‌ی نکات را برای هر درس تهیه کنم.

گفت و گو با ثنا بابایان، رتبه‌ی 11 ریاضی کشور در کنکور 1401

ثنا بابایان از تبریز، از کلاس نهم تا رتبه‌­ی یازدهم کشوری رشته‌­ی ریاضی

آهسته و پیوسته رشد کردم

 

ثنا بابایان در یک نگاه:

شهر: تبریز (استان آذربایجان غربی)

مدرسه‌ی دبستان: نیکان، نسیم

مدرسه‌ی متوسطه‌ی اول: نمونه دولتی فاطمیه

مدرسه‌ی متوسطه‌ی دوم: فرزانگان 1

میانگین ترازدوازدهم: 7744

رتبه‌ی ریاضی: 7 منطقه 1 و 11 کشوری

سابقه‌ی حضور در آزمون‌های کانون: از کلاس نهم تا دوازدهم ریاضی به‌ مدت 4 سال (130 آزمون)

تحصیلات و شغل پدر: فوق دیپلم ریاضی، بازنشسته ی شرکت چرخشگر

تحصیلات و شغل مادر: دیپلم علوم تجربی، فروشنده

درصدهای کسب شده در کنکور ریاضی 1401:

ادبیات 84     عربی 89.4     دینی 94.7     زبان 96

ریاضی 56.7    فیزیک 91.7    شیمی 84.5

 

چهار سال به طور پیوسته در آزمون ها شرکت کردی. این پیوستگی چه تأثیری در موفقیتت داشت؟

به نظرم کسانی که در آزمون ها شرکت می‌کنند و پیوستگی خود را به برنامه حفظ می‌کنند، یک پله از سایر دانش آموزان جلوتر هستند. آزمون‌ها به من کمک می کرد تا هر دو هفته یک بار سنجشی از عملکردم داشته باشم و به من نشان می‌داد که در آن دو هفته تا چه حد به اهدافی که برای خودم مشخص کرده بودم، نزدیک شدم. نظم در آزمون‌ها به من یاد داد که نباید در درس خواندنم نوسان داشته باشم. من آهسته و پیوسته، همراه با برنامه‌ی آزمون‌ها درس می خواندم و جلو می‌رفتم و چون هدفی داشتم. اینطور نبود که یک روز درس بخوانم و روز دیگر، متوقف شوم. 


چرا تصمیم گرفتی رشته‌ی ریاضی را انتخاب کنی؟

وقتی کلاس نهم بودم و می خواستم برای انتخاب رشته تصمیم گیری کنم، مادرم مدام تأکید داشتند که باید علاقه‌ام را دنبال کنم. خواهر بزرگم در رشته ی پرستاری درس می‌خوانند، اما من به رشته‌ی تجربی و محیط‌های کاری آینده‌ی آن علاقه‌ای نداشتم. به همین دلیل رشته‌ی ریاضی را انتخاب کردم و قرار شد اگر علاقه‌ای به این رشته هم نداشتم، تغییر رشته بدهم. وقتی شروع به مطالعه‌ی درس‌های رشته‌ی ریاضی کردم، از این درس‌ها خوشم آمد و دلم خواست که این رشته را تا رسیدن به هدف نهایی ادامه بدهم. در این مسیر مادرم همیشه حامی من بودند و خوشحال بودند که در رشته‌ای درس می‌خوانم که به آن علاقه دارم. در انتخاب رشته‌ی دانشگاه هم، مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف را در اولویت قرار دادم. 


روند درس خواندن برای کنکور را از چه سالی شروع کردی؟

تا اسفند یازدهم بیشتر با برنامه‌ی مدرسه هماهنگ بودم و زیاد برای کنکور درس نمی‌خواندم. تکالیف دبیرانم را روز قبل، انجام می‌دادم و برای امتحانات مدرسه خودم را آماده می کردم. البته آزمون‌های کانون را هم می دادم، اما ترازم به 7000 نمی‌رسید. معلم فیزیکم در ماه بهمن با ما صحبت کردند و به ما یادآوری کردند که این زمان، ارزشمند است و دیگر تکرار نمی‎شود، بهتر است که زودتر شروع کنیم. بعد از آن شیوه‎ی درس خواندنم را تغییر دادم. از درس‌هایم نکته برداری کردم و برای خودم جزوه‌ی خلاصه‌ی نکات هر درس را آماده کردم. منابع تستی خوبی تهیه کردم، تست بیشتری هم کار کردم و سعی کردم درس‌های پایه را جمع بندی کنم. تابستان دوازدهم به تراز 7000 نزدیک شدم و پیشرفت کردم. 


زمانی که تا قبل از دوازدهم داشتی، برای هدفی که داشتی کافی بود؟

از این بابت نگرانی خاصی نداشتم، چون سرعتم در درس خواندن خوب است و می‌توانستم خودم را به نقطه‌ای که می‌خواستم، برسانم. تا خرداد، جزوه های مورد نیازم را آماده کرده بودم و تست هم تا حدودی کار کرده بودم. در تابستان طبق آزمون‌های کانون پیش رفتم و تا پایان تابستان، دو پایه‌ی دهم و یازدهم را جمع بندی کردم. در طول سال تحصیلی هم که در کنار درس‌های دوازدهم، درس های پایه را آزمون می دادم و به سطح خوبی که می خواستم، رسیدم.


در درس خواندن بیشتر زمانت را به چه کاری اختصاص می‌دادی؟

برای من مهم بود که ابتدا کتاب درسی و درس نامه‌ها را به خوبی بخوانم، نکات را برای خودم یادداشت کنم و جزوه‌ی خلاصه ی نکات را برای هر درس تهیه کنم. برایم مهم بود که مطالب در ذهنم تثبیت شود و بعد به سراغ تست بروم. از طرفی لازم بود برای هر درسی تست‌های متنوعی کار کنم و تست‌ها را تحلیل کنم. زمانم را بین این دو کار تقسیم کرده بودم و سهم هر کاری، پنجاه درصد بود. از روی چند منبع برای هر درس، تست کار کردم و در انتهای سال دوازدهم، زمان اضافه آوردم و بعضی از تست‌ها را چند بار کار کردم.


از دفتر برنامه ریزی استفاده می‌کردی؟

من دفتر برنامه ریزی را کامل می‌کردم و یکی از دلایلی که ساعت مطالعه‌ی من افزایش پیدا کرد، تکمیل دفتر برنامه ریزی بود. تکمیل این دفتر را به تمام دانش آموزان پیشنهاد می‌کنم و به نظرم یکی از ابزارهای بسیار مفید کانونی همین دفتر است. من تا قبل از پایه‌ی یازدهم در تکمیل دفتر برنامه ریزی منظم نبودم و ساعت مطالعه‌ام حداکثر به 4 ساعت می رسید. سال یازدهم، دفتر برنامه ریزی را پاک کردم و تصمیم گرفتم این بار با نظم و پیوستگی پیش بروم. به مرور زمان ساعت مطالعه‌ام تا پایان تابستان دوازدهم به 6 ساعت رسید و در طول سال تحصیلی تا 8 ساعت رشد کرد. ولی در نهایت ساعت مطالعه ام را به مرور و بدون عجله، به 14 ساعت رساندم.


روشت برای مطالعه ی درس‌های اختصاصی چگونه بود؟

بعد از تدریس دبیرم، جزوه را مطالعه می‌کردم و بعد برای اولین بار به سراغ مطالعه‌ی دقیق کتاب درسی می‌رفتم. در مرحله‌ی بعدی درس نامه‌ی کتاب‌های کاری را که داشتم می‌خواندم و نکات مهم را هایلایت می‌کردم. نکاتی را که فکر می‌کردم ممکن است فراموش کنم، برای خودم یادداشت می‌کردم و درواقع به نوعی، خلاصه نویسی انجام می‌دادم. بعد شروع به حل تست می‌کردم. دوباره سعی می‌کردم نزده ها و اشتباهاتم را بدون مراجعه به پاسخ نامه و با صرف زمان بیشتر، خودم حل کنم. در نهایت اشتباهاتم را علامت گذاری می‌کردم و پاسخشان را مطالعه می‌کردم. اگر زمان بیشتری پیدا می‌کردم مجدد آن تست‌ها را در زمان دیگری حل می‌کردم. برای درس‌های مختلف از کتاب های آبی و سه سطحی کانون هم استفاده می‌کردم. 


در سال کنکورت با چالش خاصی مواجه شدی؟

من تا قبل از عید در درس ادبیات نتایج خوبی می‌گرفتم. بعد از عید نتایجم در این درس افت کرد و هنوز که هنوز است دلیلش را نمی‌دانم. درصدهایم در آزمون‌ها کاهش داشت. سعی کردم به بعضی سوالات پاسخ ندهم و نزده هم داشته باشم. چون ادبیات را خوب خوانده بودم و به مباحث مسلط بودم، دوست نداشتم نزده داشته باشم. اما بعد سعی کردم در این مورد حساسیتم را کنار بگذارم. درصدهایم به اندازه ی قبل از عید خوب نشد، اما پیشرفت کردم.


در کنکور با چه درسی چالش داشتی؟

سؤالات درس ریاضی دشوار بود. صفحه ی اول را خوب حل کردم. اما وقتی به صفحه‌ی دوم رسیدم، سوالات را پشت سر هم نزده می‌گذاشتم و برایم دشوار بودند. خیلی نگران شده بودم. تا انتهای این درس، تمام سوالات را نگاه کردم. بعد به خودم گفتم دیگر کافی است. اگر این درس برای من دشوار است، پس قطعاً برای بقیه هم دشوار است. تصمیم گرفتم برگردم و از بین تمام سوالات، هر تعدادی را که می‌توانم، حل کنم و اجازه ندهم نگرانی‌ام، نتیجه ی درس بعدی را تحت تاثیر قرار بدهد. 


گفت و گو با ثنا بابایان، رتبه‌ی 11 ریاضی کشور در کنکور 1401


برای تحلیل آزمون چه روشی داشتی؟

از نگاه من، تحلیل آزمون 80 درصد فرایند آزمون را شکل می‌دهد. من روز جمعه بعد از آزمون ساعت 2 کارنامه و ساعت 4 پاسخ نامه را دریافت می کردم و ابتدا اشتباهات و نزده‌هایم را مشخص می‌کردم. نکات آن ها را یادداشت می‌کردم. بعد هم نکات سوالاتی که جالب و نکته‌دار بودند، طراحی جدیدی داشتند یا شک داشتم، یادداشت می‌کردم. کاغذهای کوچکی داشتم که یادداشت‌هایم را روی آن ها می‌نوشتم و در جعبه ای روی میزم قرار داده بودم. قبل از عید با کمک این یادداشت ها که از تحلیل‌هایم به دست آمده بودند، به راحتی تمام نکات مهم آزمون‌ها را دوره کردم. 


از فضای مجازی استفاده می کردی؟

من گوشی ساده‌ای داشتم که فقط وقتی بیرون می‌رفتم از آن استفاده می‌کردم. از فضای مجازی به جز برای کلاس‌های آنلاین و با گوشی مادر یا خواهرم، استفاده‌ی دیگری نداشتم. 


زمان های استراحتت را چطور می‌گذراندی؟

سعی می‌کردم از زمان استراحتم برای استراحت دادن به چشم‌هایم و ذهنم استفاده کنم. دراز می‌کشیدم و چشم‌هایم را می‌بستم. از اسفند تا کنکور هم هر روز با تشویق و اصرار و پیگیری مادرم، روزی نیم ساعت به پارک می‌رفتیم و پیاده‌‌روی می‌کردیم. مادرم علی‌رغم مشغله و خستگی، هر روز برای من وقت می‌گذاشتند. من با مادر و خواهرم صحبت می‌کردم و خانواده‌ام همیشه در کنارم بودند. خواهرم در رشته‌ی پرستاری درس می‌خوانند و تجربیاتشان را در اختیار من قرار می‌دادند و به من آرامش می‌دادند. مادرم تمام منابعی که نیاز داشتم برای من تهیه می‌کردند و مشوقم بودند. ایشان سهم زیادی در موفقیت من دارند.


عادتی داشتی که با استمرار در انجام آن، نتیجه‌ی خوبی گرفته باشی؟

من در همه‌ی کارهایم آهسته و پیوسته رشد کردم. سعی می‌کردم هر روز کمی بهتر از دیروز باشم. زودتر بیدار شوم، کمی بیشتر درس بخوانم و چند تا تست، بیشتر کار کنم. چند ماه که می‌گذشت و به گذشته نگاه می‌کردم باورم نمی شد که این من هستم که این قدر رشد کرده‌ام و تلاشم تا این حد رشد داشته است. 


نکته‌ی دیگری هست که بخواهی برایمان بگویی؟

دو مورد است که دام می‌خواهد به دوستانم بگویم. اول این که هر فردی باید مسیر خودش را انتخاب کند و اگر انتخاب کرد که مسیر موفقیتش از راه درس خواندن باشد، نباید تحت هیچ شرایطی جا بزند. به هر حال مسیر ساده‌ای نیست، ولی باید با خودشان پیمان ببندد که از سختی‌ها با تلاش و پیوستگی عبور کنند. مورد دوم این است که به خدا توکل کنند. وقتی تلاش کردند بهتر است با آرامش، نتیجه را به خدا بسپارند. ضمناا دوست دارم در این جا از کانون، دبیرانم و کادر مدرسه‌ام هم تشکر کنم که بی‌شک سهم زیادی در موفقیت من داشتند. 


Menu