عیار کانونی : سال یازدهم و دوازدهم (۲سال)
مدرسه : دولتی مردانی
میانگین تراز سال یازدهم: 4200
میانگین تراز نیم سال اول دوازدهم: 4800
میانگین تراز نیم سال دوم دوازدهم: 5500
رتبه ی کنکور 1400 : 1945 منطقه 1
رشته قبولی : مهندسی برق دانشگاه شهید بهشتی
تحصیلات پدر ؛ لیسانس برق / کارمند اداره برق
تحصیلات مادر : لیسانس مخابرات/ خانه دار
...از تابستان سال دهم به یازدهم به کانون آمدم، واقعیت را بگویم من اصلا وضعیت درسی خوبی نداشتم و آن زمان فقط در ایام امتحانات درس می خواندم ،خیلی دوست داشتم خوب درس بخوانم و پیشرفت کنم اما وقتی در آزمون ها ی کانون ترازم رشد نمی کرد دچار دلسردی می شدم...
با چه ترازی در کانون شروع کردی و به چند رسیدی؟
من دوران درسی ام را به دو دوره تقسیم می کنم :
دوره ی اول: کل سال یازدهم و سال دوازدهم تا دی ماه که دوران بی برنامگی و دلسردی ام بود و میانگین ترازم 4200 تا 4800 بود
و نیمه ی دوم سال دوازدهم که دوران نظم و امید من بود و میانگین ترازم به ۵5۰۰ رسید. من در نیم سال دوم دوازدهم در چند آزمون هم تراز 5700 تا 5800 گرفتم . می توانم بگویم کنکور بهترین آزمون من بود
طبقه بندی جالبی انجام دادی برایمان بگو در چند آزمون غیبت داشتی؟
سال یازدهم در ۲ آزمون و سال دوازدهم در هیچ آزمونی غیبت نداشتم.
خیلی کنجکاو شدم بدانم طبق گفته ی خودت وقتی در آزمون ها پیشرفت نمی کردی پس چطور در 46 آزمون حاضر شدی؟
من در سایت کانون مصاحبه قهرمانان پیوستگی را می خواندم و متوجه شده بودم که ادامه دادن و نا امید نشدن بالاخره روزی به کمک من خواهد آمد همیشه آرزویم بود روزی بتوانم پیشرفت کنم و مانند قهرمانان پیشرفت رشته و دانشگاه خوبی قبول شوم و این انگیزه ام برای ناامید نشدن بود.
چه عواملی موجب شد تا انگیزه ی اصلی در شما که همانا پیشرفت کردن بود به وجود آید؟
از مهرماه پشتیبان من آقای بیکی ( مدیر آزمون ) برایمان کلاس رفع اشکال فیزیک برگزار کرد این کلاس ها را هر هفته برایمان طبق برنامه راهبردی برگزار می کرد من هم در درس فیزیک بسیار ضعیف بودم و بالاترین درصدم در این درس حدود 10 درصد بود. بعد از شرکت در این کلاس ها وقتی توانستم درصدم را افزایش بدهم انگیزه ی زیادی گرفتم پشتیبانم که متوجه این موضوع شده بود من را به کلاس رفع اشکال پشتیبان دیگری که عربی تدریس می کرد فرستاد من که عربی را صفر می زدم و اصلا حس خوبی به این درس نداشتم با اکراه پذیرفتم و در کلاس رفع اشکال عربی آقای اسماعیلی شرکت کردم. در درس ریاضی و فیزیک هم همین اتفاق افتاد و کلاس های رفع اشکال آنها را هم شرکت کردم بعد از دو آزمون که تقریبا در هر درس ۱۰درصد پیشرفت کرده بودم انگیزه گرفتم و در اولین اقدام گوشی ام را که عامل اصلی پرش ذهنم بود کنار گذاشتم.
میانگین درصد ها ی شما در ابتدا در آزمون های کانون چند بود و در کنکور چه نتیجه ای کسب کردید؟
میانگین کانون ادبیات 15 دینی 0 عربی منفی زبان 100 ریاضی 35 فیزیک 10 شیمی 10
کنکور 1400 ادبیات 35 دینی 55 عربی 78 زبان 55 ریاضی 17 فیزیک 65 شیمی 40
خب شما در درس فیزیک رشد رادیکالی داشتی برایمان توضیح می دهید با چه روشی فیزیک را می خواندی؟
به علت اینکه پشتیبانم طبق برنامه راهبردی آزمون برایمان کلاس رفع اشکال می گذاشت من هم چسبندگی خودم را به برنامه راهبردی حفظ کردم روش درس خواندنم به این صورت بود که تمرکز اصلی ام را اجرای پیمانه های پیشنهادی فیزیک طبق برنامه ی راهبردی قرار داده بودم به علت اینکه در ابتدا در درس فیزیک مشکل داشتم با این متد انگیزه می گرفتم که کل مباحث آزمون را می توانم با تعداد مشخصی از تست بخوانم در این درس فقط از کتاب آبی کانون استفاده کردم و بعد از آزمون هم در کتاب خودآموزی سوالات اشتباه و شک دار را می نوشتم البته در ابتدا برایم بسیار زمان گیر بود اما بعد از مدتی حدودا نیم ساعت تحلیل فیزیک از من زمان می گرفت. کار دیگری که انجام دادم این بود که سعی می کردم استراتژی بازگشت را تمرین کنم تا وقت کم نیاورم در این درس برای هر آزمون حدود ۲۰ پیمانه تست از کتاب آبی تست حل می کردم.فیزیک را هفته ای حدودا ۷ ساعت می خواندم.
میانگین ساعت مطالعه ات چقدر بود ؟
در ابتدا حتی درس هر روز رو هم نمی خواندم اما بعد از مدتی که انگیزه گرفتم روزی ۶ ساعت مطالعه داشتم.
در عربی هم رشد خیره کننده ای داشتی از صفر به 78 برایمان در مورد روش مطالعه عربی توضیح می دهید؟
خب من در درس عربی فقط منفی یا صفر می زدم بعد از این که در درس فیزیک نتیجه گرفته بودم دقیقا همان روشی را که برای فیزیک استفاده کرده بودم برای عربی هم به کار بردم یعنی از کتاب آبی طبق پیمانه های پیشنهادی برنامه راهبردی پیش رفتم در کلاس رفع اشکال آقای اسماعیلی هم شرکت می کردم و آزمون به آزمون هم پیشرفت می کردم در این درس فقط از کتاب آبی استفاده می کردم و بعد از ۳ ماه کتاب سه سطحی را هم تهیه کردم.
برایم جالب است که شما با یک روش ساده و مشخص پیش رفتید آیا از سادگی این روش دچار تردید نشدید ؟
واقعیت این است من دچار تنبلی مزمن شده بودم تنها موضوعی که مرا زنده نگه داشت غیبت نکردن در آزمون ها بود و واقعیت ماجرا این بود که من همیشه جمله ی دفتر برنامه ریزی که موفقیت تکرار لجوجانه ی کارهای ساده ودرست است را می دیدم و در مصاحبه های قهرمانان پیشرفت که در سایت کانون می خواندم متوجه شده بودم آن هایی که موفق می شوند ذهن منظمی دارند و کارهای ساده ای که خیلی از دانش آموزان از آن غافل هستند را انجام می دهند برای مثال همین پیمانه هایی که در برنامه ی راهبردی با ظرافت خاصی مشخص شده است را خیلی ها توجه نمی کنند یا مثال دیگرمن با پرداخت جلسه ای ۳۰ هزار تومان به پشتیبانم به جای پرداخت هزینه های گزاف به سایر آموزشگاها نتیجه ای گرفتم که روزی برایم رویا بود.
از کدام بخش از جعبه ابزار کانون استفاده می کردی؟
از کلاسور ارزیابی خیلی زیاد استفاده می کردم. ابتدا همان روز آزمون و بعدا در آزمون های جامع از این بخش استفاده می کردم از کارنامه ی مبحثی هم برای مشخص شدن مباحثی که مشکل داشتم استفاده می کردم.
در دوران جمع بندی استراتژی شما چطور بود؟
کتاب زرد کانون را تهیه کرده بودم و به روش ۳ روز ۱ بار جمع بندی را انجام می دادم در این دوران تمرکز اصلی را بر اجرای تکنیک زمان های نقصانی واستراتژی بازگشت گذاشتم تقریبا تمام آزمون های کتاب را تمرین کرده بودم هر بار که از کتاب تست می زدم فقط بر غلط هایم متمرکز می شدم و در یک برگه جداگانه هر چه از آزمون یاد گرفته بودم را می نوشتم در این دوران علاوه بر ۱۲ کنکور از کتاب جمع بندی و نوروز هم استفاده می کردم.
روز کنکور چطور بود؟
تکلیفم با خودم مشخص بود می دانستم چه تست هایی را در هردرس باید پاسخ بدهم از استراتژی بازگشت و زمان های نقصانی استفاده کردم و 20 دقیقه هم وقت اضافه آوردم.
توصیه ات به دانش آموزای با ترار زیر 5000 چیست؟
من توصیه می کنم تحت هیچ شرایط نا امید نشوند خیلی از دوستان من بعد از این که در چند آزمون نتیجه نمی گرفتند غیبت می کردند و بعضی ها هم کلا بی خیال درس خواندن می شدند اما من فقط ادامه دادم . یادتان باشد رمز موفقیت اول استمرار و دوم سادگی است من در ابتدای سال با تراز هایی که به دست می آوردم حتی تصور نمی کردم مجاز به انتخاب رشته شوم اما الان در رشته مهندسی برق دانشگاه شهید بهشتی مشغول به تحصیل هستم. به طور جد تاکید می کنم پیمانه های مشخص شده در برنامه راهبردی را جدی بگیرید دنبال کار های سخت و پیچیده نباشید و هرگز در آزمون ها غیبت نکنید من هیچی درس نمی خواندم اما در آزمون ها شرکت می کردم وهمین پیوستگی دست مرا گرفت.یادتان باشد موفقیت از رگ گردن به شما نزدیک تر است.
از چه کسی می خواهی تشکر کنی؟
اول از همه از پدرم تشکر می کنم که در تمامی این سال ها همراه من بود و همین طور مادرم که همیشه به من روحیه و انگیزه می داد . همین طور از آقای بیکی که مرا عاشق فیزیک کرد و از آقای اسماعیلی که انقدر موجب پیشرفت من در درس عربی شدند که اگر من عربی را از صفر به 76 نمی رساندم قطعا این رشته را قبول نمی شدم .
مصاحبه کننده: آرش فتحعلی