آیات و روایات دین و زندگی_دین و زندگی دوازدهم_آرمین عبدالحسینی

آیات و روایات دین و زندگی دوازدهم مطابق با آزمون 24 دی توسط آرمین عبدالحسینی

آیات و روایات دین و زندگی_دین و زندگی دوازدهم_آرمین عبدالحسینی

به نام خدا آیات و روایات دین و زندگی دوازدهم / مطابق با آزمون 24 دی 1400 آرمین عبدالحسینی / رتبه 29 منطقه 3 / دانشجوی رشته حقوق دانشگاه تهران

درس اول:


یَا اَیُّهَا النَّاسُ اَنتُمُ الفُقَراء اِلَی اللهِ وَ اللهُ هُوَ الغَنیُّ الحَمیدُ 

ترجمه: ای مردم ، شما نیازمندان به خدا هستید و خداوند بی نیاز ستوده است. 

پـیـام: مخاطب این آیه همه انسان ها و موجودات می باشند. همه مخلوقات در هستی خود به خداوند نیاز دارند و انسان هر چه دارد از خداوند است. خداوند تنها وجود بی نیاز  و غنی می باشد که به دیگری احتیاج ندارد. این آیه بیانگر نیازمندی موجودات در پیدایش می باشد. نیازمندی مخلوقات به خداوند معلول غنی و بی نیاز بودن پروردگار است.

یساَلُهُ مَن فِی السّماواتِ و الاَرضِ کُلَّ یومٍ هُوَ فی شَأنٍ

ترجمه: هر انچه که در آسمان و زمین است پیوسته از او درخواست می کنند و او همواره دست اندر کار امری است. 

پـیـام: تمام موجودات لحظه به لحظه و در تمام عمر خود به طور همیشگی به خداوند نیاز دارند. عرض نیاز دائمی مخلوقات موجب می شود که خداوند هر لحظه دست اندر کار امری باشد. دست نیاز به سوی پروردگار فقط مخصوص زمینیان (انسان ها و ...) نیست بلکه اهل آسمان (فرشتگان و ...) هم نیازمندند. خداوند فعال و پرکار است و هر لحظه نوآوری و ابتکاراتی دارد.

اللهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الاَرضِ 

ترجمه: خداوند نور آسمان ها و زمین است

 پـیـام: موجودات جهان در پیدایش و بقا به خداوند نیازمندند و خداوند عین نور و روشنایی است و هر موجودی به این نور نیاز دارد. هر موجود در حد خودش تجلی بخش خداوند است و نشانگر صفات الهی است. هر موجود آیه ای از آیات الهی است نه نوری از انوار چون خداوند نور واحد است و موجودات نور نیستند. (خیلی مهم )

لا تُدرکه الاَبصار وَ هُوَ یُدْرِکُ الاَبصار وَ هُوَ اللَّطیفُ الخَبیرُ 

ترجمه: چشم ها او را نمی یابد و اوست که دیدگان را می یابد و او لطیف آگاه است. 

پـیـام: خداوند را نه تنها در این دنیا بلکه در آخرت هم نمیتوان با چشم مادی مشاهده کرد. چشم مادی حتی توانایی دیدن همه اشیای مادی را ندارد. (مثل: مادون قرمز) خداوند تنها موجودی است که همگان را می بیند ولی کسی توانایی دیدن او را ندارد. دیدن خداوند با قلب ممکن است.

اَفضَلُ العبادهِ اِدمانُ التفَکُّرِ فِی اللهِ وَ فِی قُدْرَتِه

ترجمه: برترین عبادت ، اندیشیدن مداوم درباره خدا و قدرت اوست. 

پـیـام: منظور از تفکر ، تفکر در صفات الهی است نه ذات الهی. بیانگر اهمیت تفکر درباره خداوند و قدرت لم یزال او است. اندیشه مانند بذری است که در ذهن جوانه می زند و در عمل شکوفا می گردد.

اَللّهُمَّ لا تَکِلْنی اِلی نَفسی طَرفَهَ عَینٍ اَبَدًا 

ترجمه: خدایا مرا به اندازه چشم بر هم زدنی به خودم وا مگذار. 

پـیـام: افزایش خودشناسی موجب درک بیشتر فقر و نیاز به خداوند می شود. خداوند محافظ واقعی انسان است و بدون او انسان رشد نمی کند و در بقا به خداوند نیاز دارد.

ما رَاَیتُ شیئاً اِلّا وَ رَاَیتُ اللهَ قَبلَهُ و بَعدَهُ و مَعهِ

 ترجمه: هیچ چیزی را ندیدم مگر اینکه خدا را مشاهده کردم قبل از آن ، با آن و بعد از آن 

پـیـام: مخلوقات در پیدایش و بقا به خداوند نیاز دارند. مشاهده خدا در ورای هر چیزی معرفت عمیق است و هر موجودی آیه ای از آیات الهی می باشد و قدرت خدا را نشان می دهد.

تَفَکَّروا فِی کُلِّ شَیٍء وَ لا تَفَکَّروا فی ذاتِ اللهِ 

ترجمه: در همه چیز تفکر کنید ولی در ذات خداوند تفکر نکنید. 

پـیـام: محدود و کوچک بودن ذهن انسان موجب می شود که انسان به ذات نامحدود الهی پی نبرد و دریافتی نداشته باشد. لازمه تفکر در هر چیزی ، احاطه و دسترسی به آن است و هر گونه تفکر در چیستی خداوند و ذات و ماهیت وی ممنوع است. تفکر در هستی ، نعمات ، صفات ، وجود خداوند ممکن و مورد تشویق می باشد.

درس دوم:

قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ  قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ لَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَی وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ  قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ 

ترجمه: بگو پروردگار زمین و آسمان کیست؟ بگو خداست ، بگو آیا غیر از او سرپرستانی  گرفته اید که اختیار سود و زیان خود را ندارند؟ بگو آیا نابینا و بینا برابر است؟ آیا روشنایی و تاریکی برابرند؟ یا آن ها شریک هایی برای خداوند قرار داده اند که چیزهایی آفریده اند همانند آنچه که خدا آفریده است ؛ پس درباره آفرینش به اشتباه افتاده اند؟ و بگو خداوند آفریننده هر چیزی است و اوست یکتای چیره شونده 

پـیـام: توحید در ربوبیت را می توان در قسمت ((قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ )) مشاهده کرد. شرک در ولایت را می توان در قسمت ((قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ لَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا)) مشاهده کرد. شرک در خالقیت را می توان در قسمت ((أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ)) مشاهده کرد. توحید در خالقیت را می توان در قسمت ((قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ)) مشاهده کرد. یگانگی خداوند و عدم وجود شریک و همتایی برای او در قسمت ((وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ)) مشاهده می شود. با توجه به عبارت ((قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ  )) استنباط می شود که مشرکان خداوند را به عنوان خالق قبول دارند ولی پرستش نمی کنند.

اللهُ خَالِقُ کُلِّ شیءٍ 

ترجمه: خداوند آفریدگار هر چیزی است. (توحید در خالقیت) پـیـام: خداوند خالق و مبدا تمام موجودات جهان است و در کارگاه آفرینش هستی ، شریک و همتایی ندارد. وَ لِلهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الارضِ ترجمه: و برای خداست آنچه که در آسمان ها و آنچه که در زمین است. 

پـیـام: این آیه بیانگر توحید در مالکیت است که معلول توحید در خالقیت می باشد. مالکیت خداوند محدودیتی ندارد و همه موجودات را شامل می شود. خداوند مالک جهان است و مالیکیت انسان در طول مالکیت خداوند قرار دارد و از این جهت با یکدیگر تعارضی ندارند.

مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا 

ترجمه: آن ها هیچ ولی و سرپرستی جز خداوند نداند و او در فرمانروایی خویش کسی را شریک نمی سازد. (توحید در ولایت) 

پـیـام: فرمانروای جهان خداوند است و هیچ کس در فرمانروایی با او شراکت ندارد. این آیه بیانگر توحید در ولایت است و هرگونه دخل و تصرف در جهان ، شایسته خداوند است. آیه ، ولایت انسان را مستقل از خداوند قبول ندارد و ولایت باید در مسیر ولایت الهی باشد.

قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ 

ترجمه: بگو آیا غیر از خدا ، پروردگاری را بطلبم در حالی که او پروردگار همه چیز است؟ (توحید در ربوبیت) 

پـیـام: مدبر اصلی و پروردگار تمامی موجودات ، خداوند است و چون خداوند تنها رب است فقط باید خداوند را طلب کرد. خداوند یگانه پروردگار هستی است و پروردگار همه است (وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ) 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ 

ترجمه: به نام خداوند بخشنده مهربان ، بگو خداوند یکتاست ، خدا بی نیاز است ، نه زاییده و نه زاییده شده ( فرزند ندارد و فرزند کسی نیست) ، هیچ کس همتای او نیست.

 پـیـام: (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) به مفهوم اصل توحید و یگانگی خداوند در خالقیت ، مالکیت ، ولایت و ربوبیت اشاره دارد. (اللَّهُ الصَّمَدُ) به مفهوم خداوند از هر جهت بی نیاز و غنی است اشاره می کند. (لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ) به رابطه خداوند یا مخلوقات و اینکه خداوند از هرگونه صفات اکتسابی مثل زایش مبرا است. (وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ) به مفهوم خداوند یگانه و بی همتا است و در هیچ کاری شریکی برای او نیست.

درس سوم:

اِنَّ اللهَ رَبّی وَ رَبُّکُمْ فَاعبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُستَقِیمٌ

ترجمه: همانا خداوند پروردگار من و شماست ، پس او را بپرستید که این راه درست است. 

پـیـام: بیانگر رابطه میان توحید در ربوبیت و توحید عملی (توحید عملی معلول توحید در ربوبیت است) کسی که ایمان دارد خداوند رب هستی است ، رفتاری متناسب با این اعتقاد در پیش می گیرد. راه درست و صحیح زندگی از منظر قرآن کریم ، بندگی  خداوند است.

اَ رَاَیتَ مَنِ اتَّخَذَ اِلهَهُ هَواهُ اَ فَاَنت تَکونُ عَلیهِ وَکیلًا 

ترجمه: آیا دیدی آن کسی را که هوای نفس خود را معبود خود گرفت. آیا تو ضامن او می باشی؟ (از او دفاع می کنی؟) 

پـیـام: ریشه بت پرستی در هواپرستی است  زیرا هوای نفس بت درون است. اگر کسی دل به هوای نفس بسپارد و اوامر او را اجرا بکند گرفتار شرک در بعد عملی شده است. برای کسی که هوای نفس خود را معبود قرار داده است حتی پیغمبر (ص) هم نمی تواند ضامن او باشد. شرک عملی  فردی موجب می شود که شخص ، درونی نا آرام و شخصیتی ناپایدار داشته باشد.

وَ مِنَ النّاسِ مَن یَعبُدُ الله َ علی حَرفٍ فَاِن اَصابَهُ خَیرٌ اِطمَاَنَّ به وَ اِن اَصابَتهُ فِتنَهٌ انقَلَبَ عَلی وَجْهِه خَسِرَ الدُّنیا و الآخِرهَ ذلِک هُوَ الخُسرانُ المُبینُ 

ترجمه: از مردم گسی هست که خدا را بر یک کناره ای عبادت می کند پس اگر خیری به او رسد ، دلش آرام می گیرد و اگر بلایی به او برسد ، از خداوند رویگردان می شود. او در دنیا و آخرت زیان می بیند ، این همان زیان آشکار است. 

پـیـام: کسانی که خداوند را سطحی می پرستند و در برابر مشکلات کفر می گویند ، زیان کاران دو عالم هستند برخی مومنان در هنگام خوشی و رفاه ، دین دار هستند ولی در هنگام ناخوشی و سختی ، مخالف دین می گردند. قرآن کریم لفظ زیانکاری در دنیا و  آخرت و زیان آشکار را در وصف بندگان و عبادت کنندگان به کار برده است. روی گردانی از خدا  به هنگام سختی ها علت گرفتار شدن به زیان دنیا و آخرت است.

یا اَیُّهَا الذینَ آمَنوا لا تَتَّخِذوا عَدُوّی و عَدُوَّکُم اَولیاءَ تُلقون اِلَیهم بالمَوَدَّه و قد کَفَروا بِما جاءَ کم مِنَ الحقِّ 

ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید ، دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید ، به گونه ای که با آنان مهربانی کنید. حال آن که آنان به دین حقی که برای شما نازل شد ، کفر ورزیده اند. 

پـیـام: لازمه رسیدن یک جامعه به معیار های توحیدی ، ترک روابط دوستانه با دشمنان دین حق می باشد. ایمان به خدا با برقراری دوستی با دشمنان خداوند ، سازگار نیست. دشمن خداوند ، دشمن مومنان نیز محسوب می شود. این آیه به شرک عملی در بعد اجتماعی اشاره دارد.

درس چهارم:

قُل اِنَّمَاَ اَعِظُکُم بِوَاحِدَهٍ اَن تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی وَ فُرَادی 

ترجمه: به بندگانم بگو شما را فقط یک موعظه می کنم ، اینکه به صورت جمعی و فردی برای خدا قیام کنید. 

پـیـام: قیام دسته جمعی برای خداوند با ارزش تر از قیام فردی می باشد. اولین شاخصه قیام برای خدا ، اخلاص است حسن فعلی و فاعلی یعنی هدف قیام باید برای خداوند و کسب رضایت او باشد. 

اَلَمْ اَعهَد اِلَیکُم یَا بَنی آدَم اَن لا تَعبُدُوا الشَّیطَانَ اِنَّهُ لَکُم عَدوٌّ مُبِینٌ وَ اَنْ اعبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ 

ترجمه: ای فرزندان آدم ، آیا از شما پیمان نگرفته بودم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟ و اینکه مرا بپرستید که این راه مستقیم است. 

پـیـام: زندگی انسان صحنه انتخاب میان دو راهی بندگی خداوند و بندگی نفس و شیطان است. انسان فطرتا به خداوند گرایش دارد و کسانی که این عهد فطری و گرایش را نادیده بگیرند بازخواست می شوند. مفاد پیمان ازلی با خداوند: نفی بندگی شیطان و لزوم پرستش خداوند یگانه می باشد. راه مستقیم ، همان بندگی خداوند است و انسان در این امر دارای اختیار و اراده است.

نِیَّه المُؤمِنِ خَیرٌ مِن عَمَلِهِ ترجمه: نیت مومن از عمل او بهتر است. پـیـام: نیت و هدف بر ساختار و شکل عمل برتری دارد اگر نیت الهی باشد ، انگیزه انجام کار نیز الهی خواهد بود. تا نیت برای خدا نباشد عمل نیز برای خدا نیست.

فاعِلُ الخَیرِ خَیرٌ مِنهُ و فاعِلُ الشَّرِ شَرُّ مِنهُ 

ترجمه: انجام دهنده کار نیک ، از آن کار بهتر است و انجام دهنده کار بد ، از آن کار بدتر است. 

پـیـام: حسن فاعلی بر حسن فعلی تقدم دارد. انجام دهنده کار از خود کار مهم تر است. هر عملی ارزشی دارد که می توان با فرد انجام دهنده و نیت او آن را سنجید.

اِنَّما الاعمالُ بِالنّیاتِ

ترجمه: همانا اعمال انسان وابسته به نیت های اوست. 

پـیـام: بیانگر جایگاه مهم و ارزشمند نیت قلبی و قصد قلبی انسان است. (تقدم حسن فاعلی بر حسن فعلی)

قالَت فذلکُنَّ الَّذی لُمْتُنَّنی و لَقَد راوَدتُه عَن نَفسهِ فاستَعصَمَ وَ لَئِن لَم یَفعَل ما آمُرُه لَیُسجَنَنَّ وَ لَیکونا مِنَ الصّاغرین * قالَ رَبِّ السِّجنُ اَحَبُّ اِلَیَّ مِمّا یَدعُونَنی اِلَیه و اِلا تَصرِف عَنّی کَیدَهُنَّ اَصبُ اِلَیهِنَّ و اَکُن مُنَ الجاهِلینَ 

ترجمه: زلیخا گفت: این همان است که مرا به خاطر وی سرزنش کردید. من در پی کام جویی از وی بودم و او خویشتن داری کرد اگر چه آنچه را که فرمان می دهم انجام ندهد حتما به زندان خواهد افتاد و مسلما خوار و ذلیل خواهد شد. یوسف گفت پروردگارا زندان نزد من دوست داشتنی تر است از آن چه ایشان مرا به آن دعوت می کنند و اگر نیرنگ این زنان را از من بازنگردانی قلب من به آن ها متمایل می گردد و از جاهلان می شوم. 

پـیـام: اقرار زلیخا به تقصیر خود و اعتراف به شکست ناپذیری و عزت نفس حضرت یوسف در برابر مکر و نیرنگ او تهدید گناهکاران نباید فرد را بترساند و او را از مسیر حق بازدارد. حضرت یوسف عزت حقیقی و بندگی خداوند را بر همه چیز ترجیح داد. گناهکاران برای رسیدن به اهداف شوم خود ، از هر وسیله ای استفاده می کنند تا به مقصود ناپسند خود برسند. راز و نیاز با خداوند و کمک خواستن از او از راه های تقویت اخلاص است. نفوذ ناپذیری در برابر وسوسه های شیطان از ثمرات و نتایج اخلاص می باشد. انسان با کمک پروردگار می تواند در هر شرایطی از گناه دور بماند. فرد گناهکار و ذلیل در حقیقت جاهل و نادان است و گناه نتیجه نادانی اوست.

درس پنجم:


اِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ اِمّا شَاکِراً وَ اِمّا کَفُورًا 

ترجمه: ما راه را به او نشان دادیم ، یا سپاسگزار است و یا ناسپاس 

پـیـام: وجود اختیار در انسان عامل گزینش راه سعادت و راه شقاوت در برابر حق است و انسان بر اساس سرمایه اختیار هدایت می شود. این آیه بیانگر وجود اختیار در انسان است و انسان خود مسئول سرنوشت خویش است. انسان در چارچوب قواعد حاکم بر هستی حق انتخاب دارد.

قَد جَاءَ کُمْ بَصَائِرُ مِن رَبِّکُمْ فَمَن اَبصَرَ فَلِنَفسِهِ وَ مَن عَمِیَ فَعَلَیْهَا 

ترجمه: به راستی رهنمودهایی نزد شما آمده است از پروردگارتان ، پس هر که بینا گشت به سود خویش بوده و هر کس کوری پیشه کرد به زیان خودش است. 

پـیـام: خداوند راه صحیح و درست را به انسان نشان داده است و انسان با تفکر و تصمیم گیری و با اختیار خود راه را بر می گزیند. این آیه اشاره به تفکر و تصمیم به عنوان یکی از نشانه های اختیار در انسان می باشد. منظور از نابینایی ، کوردلی و عدم تعقل است نه نابینایی جسمی و ظاهری.

ذَلک بِما قَدَّمَت اَیدیکم وَ اَنّ اللهَ لَیسَ بظلّامٍ لِلعَبیدِ 

ترجمه: این عقوبت به خاطر کردار پیشین شماست و خداوند هرگز به بندگان ظلم و ستم نمی کند. 

پـیـام: انسان در انجام عمل خود آزاد است و اختیار دارد و کارهای او به خودش نسبت داده می شود. پاداش و کیفر الهی عادلانه است و بر اساس اعمال آزادانه انسان انجام می گیرد. کیفرهای الهی ظلم خداوند بر بشر نیست بلکه ظلم بر خویشتن است. این آیه بر مسئولیت پذیری که یکی از نشانه های وجود اختیار در انسان است را نشان می دهد.

درس ششم:

 

كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ 

ترجمه: هر کسی طعم مرگ را می چشد و قطعا شما را با خیر و شر می آزماییم و به سوی ما بازگردانده می شوید. 

پـیـام: مرگ همگانی است و برای هر فردی اتفاق خواهد افتاد. سنت ابتلا ، سنتی عام است و هر انسانی در زندگی ، همواره با امور خیر و شر در معرض امتحان الهی قرار دارد. خیر و شر هر دو ابزار آزمایش هستند ولی آزمایش با تلخی ها و بدی ها مناسب تر و مقدم تر است. مرگ پایان کار نیست و ما بعد از مرگ نابود نمی شویم و به سوی خداوند بازگردانده می شویم (وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ)

أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ 

ترجمه: آیا مردم گمان کردند رها می شوند ؛ همین که بگویند ایمان آوردیم و آزمایش نمی شوند؟ 

پـیـام: هر کس ادعای ایمان کند در معرض امتحان و فتنه قرار می گیرد. امتحان خداوند برای این است که استعدادهای انسان  رشد و ظهور کند و انسان تمایلات درونی خود را نشان دهد. کسانی که ایمان به خداوند را اعلام کردند وارد آزمایش های ویژه و امتحان های خاص می شوند.

كُلًّا نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّكَ وَ ما كانَ عَطاءُ رَبِّكَ مَحْظُوراً 

ترجمه: هر یک از اینان و آنان (خواهان دنیا و آخرت) را مدد می رسانیم از عطای پروردگارت و عطای پروردگارت از کسی منع نشده است. 

پـیـام: رحمت واسعه الهی به همه افراد جامعه ، چه نیکوکار و چه بدکار ، مدد می رساند. سنت امداد عام الهی این است که هر کس با اراده و اختیار خود ، راه حق و باطل را برگزیند و شرایطی به وجود آید که فرد به سمت انتخاب خود پیش برود و باطن خود را آشکار سازد. مطابق سنت عام الهی ، خداوند امکانات و لوازم رسیدن به مسیر را برای هر دو گروه حق و باطل قرار می دهد. سنت امداد الهی از عطای پروردگار سرچشمه می گیرد و این عطا ممنوعیتی ندارد.

وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ 

ترجمه: و کسانی که در راه ما تلاش کنند ، حتما آنان را به راه های خود هدایت می کنیم ، در حقیقت خداوند با نیکوکاران است. پـیـام: خداوند کسانی را که در راه او قدم می گذارد ، به طور خاص امداد می کند. امداد خاص الهی نصیب کسانی می شود که با نیت پاک ، قدم در راه حق می گذارند و سعادت آخرت و رضایت خداوند را هدف خود قرار می دهند. یکی از جلوه های توفیق الهی ، نصرت و هدایت الهی به دنبال تلاش و مجاهدت هستند و خداوند انسان مجاهد را حمایت می کند. یکی از عوامل موثر در کسب توفیق الهی ، داشتن روحیه حق پذیری است.

وَ الَّذينَ کَذَّبُوا بِآياتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ وَ أُمْلي‏ لَهُمْ إِنَّ کَيْدي مَتينٌ

ترجمه: و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند به تدریج گرفتار عذابشان خواهیم کرد ، از آن راه که نمی دانند و به آنان مهلت می دهم که همانا تدبیر من استوار است. 

پـیـام: در سنت املا و استدراج خداوند با مهلت دادن ، بر امکانات گمراهان می افزاید و آن ها با استفاده از همین امکانات و با اصرار خودشان بیشتر در فساد فرو می روند. گمراهان قدم به قدم از انسان فاصله گرفته و به تدریج به سوی هلاکت ابدی نزدیک تر می شوند. سنت مستولی بر زندگی معاندان و غرق شدگان در گناه ، سنت املا است.

مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاء بِالسَّیِّئَةِ فَلاَ یُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ 

ترجمه: کسی که کار نیک انجام دهد ، ده برابر آن پاداش می گیرد و هر کسی که بدی بیاورد ، جز به اندازه ی آن کیفر نشود و بر آنان ستم نرود. 

پـیـام: یکی از موارد سنت رحمت بر غضب آن است که خداوند اعمال نیک را چند برابر پاداش و اعمال بد را فقط به اندازه خودش پاداش می دهد. مطابق سنت الهی ، میان پاداش و کیفر تفاوت وجود دارد. این که خداوند پاداش کار نیک را چند برابر می دهد ، نشانه فضل و رحمت الهی است. این که خداوند کیفر کار بد را به اندازه خودش می دهد ، نشانه عدل خداوند است.

وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ 

ترجمه: و اگر مردم شهرها ايمان آورده و به تقوا گراييده بودند، قطعاً بركاتى از آسمان و زمين برايشان مى‌گشوديم، ولى تكذيب كردند؛ پس آنان را گرفتار ساختیم به کیفر آنچه که مرتکب می شدند. 

پـیـام: مطابق سنت الهی ، رفتار خوب و بد انسان ها در تعیین سرنوشت آن ها تاثیر دارد. ایمان و تقوای جمعی سبب نزول برکات الهی می شود و عامل محرومیت های مردم ، اعمال خود آن ها است. اهل ایمان و تقوا بودن سبب گشوده شدن برکات از آسمان ها و زمین است و در صورت تکذیب کردن ، گرفتاری به کیفر الهی نتیجه عمل انسان خواهد بود. زندگی هر فرد و اتفاقاتی که برای او رخ می دهد ، در موارد بسیاری تحت تاثیر گذشته او ، اعم از رفتار های خوب و بد است. برخورداری اهل ایمان و تقوا از رحمت الهی ، بر اساس سنت امداد خاص یا توفیق الهی است.

برای رزرو مشاوره و رفع اشکال درسی و شرکت در کلاس های کنکوری با مشاوران سایت برترها بر روی لینک زیر کلیک کنید یا با شماره تماس 0216463 داخلی1174(حیدریان) تماس بگیرید.

سایت برترها

Menu