جمع بندی نیمسال اول - جامعه شناسی دوازدهم- آرمین عبدالحسینی

جزوه جمع بندی نیمسال اول درس جامعه شناسی دوازدهم با آرمین عبدالحسینی

جمع بندی نیمسال اول - جامعه شناسی دوازدهم- آرمین عبدالحسینی

سلام به شما عزیزان من آرمین عبدالحسینی ، رتبه 29 کنکور 1400 و دانشجوی رشته حقوق دانشگاه تهران هستم و درخدمتتونم با یک جزوه جمع بندی نیمسال اول از درس جامعه شناسی به همراه حل چند تست از درس جامعه شناسی دوازدهم. این جزوه مطابق آزمون 24 دی کانون است. 

جمع بندی نیمسال اول - جامعه شناسی دوازدهم- آرمین عبدالحسینی

درس اول:

ذخیره دانشی: اطلاعاتی که فرد از تجربه های فردی و اجتماعی و مطالعات مدرسه ای ، دانشگاهی و ... کسب می کند. هر فرد ، گروه ، قوم، جامعه و امتی یک ذخیره دانشی دارد. این ذخیره دانشی، راهنمای زندگی آن ها است.

طبقه بندی ذخیره دانشی

* دانش عمومی: گسترده ترین بخش ذخیره دانشی است و آگاهی ها و دانش هایی را شامل می شود که ما بر حسب عادت نسبت به آن ها چشم پوشی کرده ایم و در زندگی ما مانند هوا ضروری است. ما درباره این دانش کمتر می اندیشیم ولی بیشتر از آن استفاده می کنیم.

اگر دانش عمومی نباشد ، زندگی اجتماعی مختل می شود و جهان اجتماعی فرو می ریزد.

* دانش علمی: این دانش با تفکر و تأمل در دانش عمومی به دست می آید و عمیق تر و دقیق تر از دانش عمومی است.

این قسمت از ذخیره دانشی در پی حل مسائل و مشکلات زندگی شکل می گیرد و تلاش های علمی به تدریج بر ذخیره دانش علمی می افزاید و دانش عمومی را غنی تر می کند.

کسی که به دانش علمی مجهز شده است به درک عمیقی از شناخت عمومی جهان اجتماعی خود رسیده است و آسیب ها و اشکالات شناخت عمومی را شناسایی کرده و از حقایق موجود در شناخت عمومی با قدرت دفاع می کند.

حل تعارض میان دانش عمومی و دانش علمی

            * با دست برداشتن از بخشی از ذخیره دانشی به نفع بخش دیگر

            * با طرح ایده های جدید

فرایند شکل گیری تعارضات در ذخیره دانشی جوامع: 

جهان های اجتماعی مختلف براساس هویت فرهنگی خود، تعاریف متفاوتی از دانش علمی دارند؛ مثال جهان متجدد،  براساس هویت دنیوی خود، فقط علم تجربی را دانش علمی می داند و علوم عقلانی و وحیانی را علم محسوب نمی کند. وقتی چنین رویکردی ، به جوامع دیگر که دانش علمی را به دانش تجربی منحصر و محدود نمی بینند و علاوه بر علم تجربی، علوم عقلانی  و وحیانی را معتبر می دانند سرایت میکند، در این جوامع، تعاریف متفاوت و گاه متضادی از علم رواج می یابد و در ذخیره دانشی آنها تعارض هایی پدید می آورد.

 

پیامد تعارضات در ذخیره دانشی

ارتباط دو سویه دانش عمومی و دانش علمی قطع می شود ؛ دانش عمومی به طور همه جانبه از دانش علمی حمایت نمی کند ، دانش علمی از رشد و رونق لازم باز می ماند و دغدغه و توان لازم برای حل مسائل و مشکلات دانش عمومی را از دست می دهد.

ایده علوم انسانی و اجتماعی بومی در کشور ما درارتباط با چنین مشکلاتی مطرح شده است. ما دانشی می خواهیم که همسو با هویت فرهنگی خودمان و ناظر به حل مسائل جامعه ما باشد و همچنین دغدغه کشف واقعیت و تشخیص درست و غلط داشته باشد. یعنی از سویی در حل مسائل و مشکلات بومی ما مفید و کارآمد باشد و از سوی دیگر به زبان  و منطق جهان شمول سخن بگوید و در گشودن مرزهای دانش علمی به روی جهانیان مشارکت داشته باشد.

درس دوم:

علوم اجتماعی: دانش هایی گفته می شود که اجتماعات انسانی و چگونگی اثرگذاری آنها بر کنش ها و شیوة زندگی ما و همچنین اثرپذیری آنها از کنش ها و شیوة زندگی ما را به روش علمی مطالعه می کنند.

هر علمی درباره موضوع خاصی صحبت می کند ؛ علوم انسانی درباره کنش های انسان و پیامدهای آن ، علوم اجتماعی درباره کنش اجتماعی و پیامد های آن ، علوم طبیعی درباره پدیده های طبیعی و فلسفه درباره اصل وجود بحث می کند.

هر علمی درباره موضوع خاصی بحث می کند. علوم انسانی درباره کنش های انسان و آثار و پیامدهای آن بحث می کند. علوم انسانی از فعالیت های غیرارادی انسان ها بحث نمی کند؛ زیرا فعالیت های غیرارادی ، کنش نیستند. علومی که به این پدیده ها می پردازند ، با آنکه درباره انسان بحث می کنند، جزء علوم انسانی نیستند.

موضوع علوم انسانی عام تر از موضوع علوم اجتماعی است و علوم اجتماعی خود بخشی از علوم انسانی محسوب می شوند ولی برخی علوم انسانی در زمره علوم اجتماعی قرار نمی گیرند. روانشناسی نمونه ای از علوم انسانی و جامعه شناسی نمونه ای از علوم اجتماعی اند.

موضوع فلسفه اصل وجود است ؛ یعنی به موجودی خاص مانند موجودات طبیعی و انسانی و اجتماعی نمی پردازد بلکه قوانین کلی موجودات را شناسایی می کند. این قوانین شامل همه موجودات می شود و مخصوص موجودات طبیعی یا انسانی و اجتماعی نیست؛ مانند قانون علیت. قانون علیت میگوید هر پدیده طبیعی، انسانی و اجتماعی علتی دارد و خود به خود، اتفاقی در جهان رخ نمی دهد. بنابراین فلسفه نه جزء علوم طبیعی است و نه جزء علوم انسانی و اجتماعی ؛ بلکه خود دانشی مستقل است.

فواید علوم اجتماعی:

* پدیده های اجتماعی را شناسایی می کند و آثار و پیامدهای آنان را بررسی می کنند.

* نظم و قواعد حاکم بر جهان اجتماعی را کشف می کند و تاثیر اجتماعات بر زندگی را توضیح می دهد.

* علوم اجتماعی زمینه فهم متقابل انسان ها و جوامع مختلف از یکدیگر را فراهم می سازند و به افزایش همدلی و همراهی انسان ها کمک می کنند.

* علوم اجتماعی ، ظرفیت داوری دربارة ارزش ها و هنجارهای اجتماعی و نقد و اصلاح آنها را دارند. علوم اجتماعی با داوری دربارة پدیده های اجتماعی و انتقاد از آنها ، فرصت موضع گیری اجتماعی مناسب و صحیح را برای دانشمندان فراهم می آورند.

* علوم اجتماعی ظرفیت داوری درباره علوم طبیعی و فناوری حاصل از آن را نیز دارند. علوم اجتماعی، درباره فرصت ها و محدودیت های فناوری به انسان ها آگاهی می دهند و به آنها  کمک می کنند که از طبیعت و علوم طبیعی به شیوة صحیح استفاده کنند.

علوم طبیعی را به دلیل این که ابزار تسلط انسان بر طبیعت و ابزار رها سازی انسان از  محدودیت های طبیعی اند علوم ابزاری نیز می گویند. علوم انسانی به دلیل اینکه به فهم معانی کنشهای انسان ها می پردازند ، علوم تفهمی نامیده می شوند و از این نظر که به انتقاد از کنش های ناپسند آدمیان میپردازند، علوم انتقادی گفته می شوند.

علوم اجتماعی، کنش های اجتماعی و پیامد های آن؛ یعنی پدیده های اجتماعی را مطالعه می کنند.

جامعه شناسی یکی از شاخه های علوم اجتماعی است. برخی جامعه شناسان ، جامعه شناسی را  علم شناخت کنش اجتماعی و بعضی آن را علم شناخت ساختار اجتماعی دانسته اند. 

جامعه شناسی خرد ، کنش اجتماعی و سایر پدیده های اجتماعی خرد را بررسی و مطالعه می کند و جامعه شناسی کلان ساختار اجتماعی و سایر پدیده های اجتماعی کلان را بررسی و  مطالعه می کند. جامعه شناسی خرد و کلان نیازمند به هم و مکمل یکدیگرند. در جامعه شناسی بر اساس دوری و نزدیکی به علوم طبیعی، رویکرد های مختلفی شکل گرفته است. جامعه شناسی تبیینی، جامعه شناسی تفسیری و جامعه شناسی انتقادی سه رویکرد اصلی جامعه شناسی اند.

 

درس سوم:

آشنایی زدایی :

- در زندگی روزمره ، ما بی نظمی را بیشتر از نظم مشاهده می کنیم زیرا به نظم عادت کرده ایم.

- جامعه شناسان برای شناختن امور آشنا و نظم از آشنایی زدایی استفاده و نظم های زندگی را کشف می کنند.

- در روش آشنایی زدایی از امر مانوس ، جامعه شناس از نگاه یک فرد غریبه به موضوعات آشنا و روزمره اطراف خود نگاه می کند و در کنار بی نظمی ها ، نظم را مشاهده می کند.

مثال: به گفته گیدنز گردشگران غربی وقتی نخستین بار به بلاد اسلامی می روند از صدای اذان که به طور مرتب پنج مرتبه در روز پخش می شود شگفت زده می شوند. این صدای زیبا برای ساکنان محلی امری عادی و روزمره است.

نظم اجتماعی:

- نظم اجتماعی در نتیجه قواعدی برقرار می شود که ما انسان ها در زندگی اجتماعی پذیرفته ایم.

- نظم یعنی هر پدیده ای در جای خود قرار داشته باشد.

- قواعد اجتماعی باعث می شود نظم به وجود بیاید و هر پدیده در جای خود قرار بگیرد.

- نظم اجتماعی باعث می شود تا رفتار دیگران را پیش بینی کنیم و با آن ها همکاری داشته باشیم.

- قواعد اجتماعی باعث می شود که با دیگران ارتباط برقرار کنیم ، کنش های یکدیگر را پیش بینی کنیم ، در زندگی اجتماعی مشارکت کنیم.

ساختار اجتماعی: 

- ارتباط میان پدیده های اجتماعی را ، ساختار اجتماعی می گویند.

- ساختار اجتماعی ، رابطه و پیوند میان پدیده های اجتماعی مختلف می باشد.

- ساختار اجتماعی در گروه های رسمی مانند نهاد ها و سازمان ها بهتر مشاهده می شود.

نظام اجتماعی: 

- نظام اجتماعی ، یک ساختار اجتماعی پویا است.

- پویا بودن یعنی بخش های مختلف بر یکدیگر اثر می گذارند و اثر می پذیرند.

تغییرات نظام اجتماعی:

1- تغییراتی که در خود به وجود می آورد: رشد جمعیت در قرن 19 میلادی در کشور انگلستان

2- تغییراتی که در محیط خود به وجود می آورد: برداشت روزافزون از منابع تجدید ناپذیر

سوال: چرا نظام اجتماعی در خود و محیط خود تغییرات ایجاد می کند؟؟! تغییر ایجاد می کند تا بتواند نیازهایش را برطرف سازد و خود را در بلندمدت حفظ کند.

مفهوم هم تغییر:

گاهی تغییر در یک پدیده اجتماعی با تغییر در پدیده دیگر همراه است. این دو پدیده را هم تغییر می گویند. یعنی می توان تغییرات یکی از پدیده ها را با کمک تغییرات پدیده دیگر توضیح داد. برخی از پدیده های هم تغییر قابل مشاهده هستند و می توان آن ها را با روش کمی و آماری مطالعه کرد. مثلا ارتباط رکود اقتصادی و واردات بی رویه

جامعه شناسی تبیینی:

تبین: بیان چرایی یک پدیده و بیان علت ایجاد یا زوال آن

- وقتی دست به تبیین می زنیم پدیده هایی که قبلا به نظرما مستقل از یکدیگر بودند ، در ارتباط با یکدیگر قرار می گیرند. مثلا رکود اقتصادی باعث بیکاری در جامعه می شود.

- در قرن 19 با محدود دانستن دانش علمی به دانش تجربی صرفا تبیین های تجربی به رسمیت شناخته می شد. در نتیجه روابط علی و معلولی میان پدیده ها آن گاه معتبر و علمی است که با حس و تجربه به دست بیاید.



اگوست کنت ، بنیانگذار جامعه شناسی است. او در ابتدا با تاثیر از علوم طبیعی ، این دانش را فیزیک اجتماعی نامید.

- جامعه شناسی در آغاز خود ، رویکردی تبیینی داشت و جامعه شناسی سعی می کرد خود را به علوم طبیعی مانند فیزیک نزدیک کند.

- به دلیل موفقیت های بی سابقه علوم طبیعی ، برخی جامعه شناسان علاقه مند بودند که این علم به علوم طبیعی نزدیک باشد.

- جامعه شناسی تبیینی رویکردی از جامعه شناسی است که در زمره دانش های تجربی و ابزاری قرار می گیرد. جامعه شناسی تبیینی یا رویکرد پوزیتیویستی به معنی وحدت روش علوم است ، یعنی همه دانش ها روش یکسانی دارند و آن روش ، روش تجربی است.

- علوم طبیعی ابزار تسلط انسان بر طبیعت و رهاسازی او از محدودیت های طبیعی می باشد از این رو به علوم طبیعی دانش ابزاری نیز می گویند.

- جامعه شناسی تبیینی پدیده های اجتماعی را مانند پدیده های طبیعی و جامعه را مانند طبیعت به شمار می آورد.

- چون پدیده های اجتماعی مانند پدیده های طبیعی هستند پس برای بررسی پدیده های اجتماعی در جامعه شناسی تبیینی از روش حسی و تجربی استفاده می گردد.

- جامعه شناسان تبیینی با شناخت نظم اجتماعی می خواهند به انسان قدرت پیش بینی و کنترل جامعه را بدهند.

- جامعه شناسان به دلیل موفقیت های کسب شده توسط علوم طبیعی ، علاقه دارند جامعه را به ماشین و بدن انسان تشبیه کنند. جوامع از انسان ها ، نهادها ، سازمان ها و ... تشکیل شده اند که با نظمی خاص در کنار یکدیگر قرار گرفته اند همانطور که ماشین و بدن از اجزایی تشکیل شده که نظمی خاص بر آن برقرار است.

- همانطور که فیزیک می تواند با فرمول هایی نظم اجزای خودرو را نشان دهد ، جامعه شناس نیز باید بتواند برای توضیح نظم اجتماعی فرمول هایی پیدا کند و کنترل جامعه و برقراری نظم را محقق سازد.

* اگر جامعه را مانند طبیعت بدانیم:

1- جامعه ، دستاوردی انسانی نیست و واقعیتی مستقل و بیرونی است.

2- جامعه با قوانین طبیعی اداره می شود و برای شناخت جامعه باید از دانش های ابزاری استفاده کنیم.

3- نمی توانیم تغییری بنیادین در جامعه انجام دهیم زیرا نظم اجتماعی بیرون و مستقل از ما است و ما فقط باید خود را با آن تطبیق دهیم و سازگار شویم.

4- انسان به پیچ و مهره های نظم اجتماعی تقلیل می یابد.

- در دیدگاه جامعه شناسی تبیینی انسان صرفا یک موجود طبیعی پیچیده است و جامعه صرفا یک پدیده طبیعی میباشد.

- تفاوت میان جوامع در دیدگاه تبیینی صرفا تفاوت کمی است که برخی جوامع پیشرفته و برخی عقب مانده هستند.

- همه جوامع یک مسیر را طی می کنند و از جوامع ساده به پیچیده تبدیل می شوند. (دیدگاه طولی)

درس چهارم:

- جامعه شناسی تبینی معتقد است که افراد قدرت مقاومت در برابر ساختارها و ایجاد تغییر در آن ها را ندارند.

- خشت بنای جامعه ، کنش اجتماعی است. و تمامی پدیده های اجتماعی خرد و کلان ، با کنش اجتماعی پدید می آیند.

- ساختار های اجتماعی هر چقدر هم جاافتاده و با سابقه باشند ، با کنش اجتماعی به وجود می آیند و برقرار می مانند.

- نظام اداری ایران ، نارسایی هایی دارد و فرصت ها و محدودیت هایی را ایجاد می کند. این نظام اداری محصول کنش مدیران و کارکنان و قانون گذاران می باشد. نظام اداری محصول کنش همه ما است.

- همه ما عضوی از جامعه هستیم و با کنش های اجتماعی خود وضع موجود را حفظ یا تغییر می دهیم اگر چه میزان تاثیرگذاری همه افراد یکسان نیست و صاحبان برخی مشاغل تاثیر بیشتری دارند.

- زندگی اجتماعی و نظم همزاد یکدیگرند اما انسان صرفا مجری نظم نیست بلکه می تواند با آرمان ها و ارزش های خود در نظم اجتماعی تغییر ایجاد کند. هر چقدر آرمان ها و ارزش ها والاتر و انگیزه انجام بیشتر باشد ، تغییر مهم تر خواهد بود.

کنش اجتماعی و پیامدهای آن:

- همه انتخاب هایی که انسان انجام می دهد کنش اجتماعی محسوب می شود.

- کنش اجتماعی فعالیت معناداری است که با توجه به دیگران انجام می گیرد.

- انسان بر خلاف سایر موجودات ، آگاهانه عمل می کند و عملش معنادار است.

- انسان بر اساس شرایط مختلف رفتار می کند و در نتیجه با روش تجربی نمی توان معانی کنش را فهمید.

- رویکرد تبیینی بر ظواهر و آنچه که مشاهده می شود تمرکز می کند و اغلب معنای کنش و آنچه که درون آن است را نادیده می گیرد.

پیامدهای نادیده گرفتن کنش:

1) رکود اراده ها (خلاقیت زدایی):

- یکی از ویژگی های کنش ارادی بودن آن است.

- جامعه شناسان تبینی با تاکید بیش از اندازه بر نظم و ساختار اجتماعی و یکسان دانستن نظم اجتماعی و نظم طبیعی ، اراده و خلاقیت انسان را نادیده می گیرد.

+ نتیجه تاکید افراطی جامعه شناسان تبینی بر ساختار اجتماعی:

الف) به تدریج موجب می شود افراد بدون آن که بدانند این نظم برای تحقق چه ارزش هایی است ، فقط آن را رعایت کنند.

ب) موجب سرکوب روحیه خلاق انسان ها در بسیاری از رشته ها می گردد.

- ماکس وبر ، از سلطه چنین نظمی که گویا هدفی جدا از انسان و نیازهای واقعی وی دارد ، به قفس آهنین تعبیر می کند.

- انقلاب های اجتماعی و اندیشه های بزرگ در نتیجه فراتر گام گذاشتن انسان ها از نظم موجود بوده است.

- نظم اجتماعی و خلاقیت دو بال موفقیت انسان است.

2) سقوط ارزش ها (ارزش زدایی):

- یکی از ویژگی های کنش اجتماعی ، هدف دار بودن است.

- برخی اهداف کنشگران قابل مشاهده هستند ولی انسان ها در کنش هایشان اغلب به دنبال تحقق اهداف و ارزش هایی هستند که دیگران نمی توانند آن را مشاهده کنند. 

- جامعه شناسی تبینی با روش تجربی اهداف قابل مشاهده را مهم می داند و اهدافی که ارزش هستند و قابل مشاهده نیستند را نادیده می گیرند. در جامعه شناسی تبیینی ارزش بودن مهربانی و ضدارزش بودن کینه توزی قابل فهم نیست زیرا روش تجربی قادر به فهم فضایل و رذایل اخلاقی نمی باشد.

- تاکید افراطی بر روش های تجربی ، ارزش های عاطفی و اخلاقی و مذهبی را انکار می کند و دچار اخلاق گریزی می شوند: کشورهای توسعه یافته که بیشترین استفاده از روش های تجربی را دارند با اخلاق گریزی ، در جنگ جهانی دوم فاجعه هیروشیما را آفریدند.

3) افول معانی (معنازدایی):

- یکی از ویژگی های کنش اجتماعی ، معنادار بودن آن است.

- کنش اجتماعی ، آگاهانه و معنادار است. نادیده گرفتن معنای کنش در مطالعات تبیینی موجب می شود که فقط به توصیف رفتارهای قابل مشاهده بپردازیم.

- جامعه شناسان تبیینی در بررسی اقبال نوجوانان و جوانان به اینترنت و بازی های رایانه ای ، عوامل قابل مشاهده را بررسی می کنند و از زاویه دید کاربران اینترنتی به موضوع نگاه نمی کنند اما اگر تفسیرهای کاربران را لحاظ کنیم ، عامل اصلی گرایش آن ها معنای استفاده از این ابزارها می باشد. برای فهم انگیزه جوانان و نوجوانان نمی توان از روش های تجربی استفاده کرد بلکه باید همدلانه با جوانان همراه شد تا مسائل و آرزوهای آنان را فهمید و آنان را یاری کرد.

- همراهی همدلانه جوانان به معنای تایید کنشگران نیست بلکه به معنای نگاه کردن به مسائل از منظر خودشان است.

- ما در جهان اجتماعی با افراد آگاه سر و کار داریم و لازم است که با توجه به تفسیر خودشان به فهم همدلانه از رفتارها دست بیابیم پس روش همراهی همدلانه در تفسیر و بررسی رفتار کنشگران ضروری است.

نتیجه گیری:

- تاکید بیش از اندازه بر نظم و ساختار های اجتماعی ، اراده و خلاقیت و ارزش ها و اخلاق و آگاهی و معنا را از زندگی اجتماعی حذف می کند و شور و شوق را از زندگی انسان می گیرد.

- رکود اراده ها ، سقوط ارزش ها ، افول معانی باعث شده که جامعه شناسان به کنش اجتماعی توجه داشته باشند.

- جامعه شناسان آگاهی و معناداری را مهم ترین ویژگی کنش اجتماعی می دانند و زندگی اجتماعی را با تاکید بر آگاهی و معنا مورد مطالعه قرار می دهند.

- ویژگی اراده و ارزش را هم برخاسته از آگاهی و معنا به حساب می آورند.

- این نگاه ، مسیر عبور از جامعه شناسی تبیینی و رسیدن به جامعه شناسی تفسیری را هموار کرد.

درس پنجم:

پرسش از معنای زندگی:

- همواره ذهن انسان ها و بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول کرده است.

- این پرسش ها در جهان متجدد و در میان صاحب نظران علوم اجتماعی نیز مطرح بوده است.

- مسئله معنا درباره کل زندگی انسان و همه پدیده های اجتماعی از جمله کنش ها مطرح است.

- این پرسش که چگونه می شود معنای زندگی و معنای کنش انسان را فهمید یکی از پرسش های مهم و کلیدی در علوم اجتماعی است.

پیچیدگی پدیده های انسانی و اجتماعی:

- بررسی و مطالعه پدیده های انسانی و اجتماعی ، بدون توجه به عمق آن ها ، به نتیجه گیری های اشتباه منجر می شود.

- وجود نظریات متفاوت نشانه پیچیدگی و عمق پدیده های اجتماعی و دشواری فهم آن ها است.

- برخی رویکرد ها برای دستیابی به پاسخ های ساده ، سرراست ، کاملا قابل پیش بینی درباره چرایی وقوع پدیده های اجتماعی پیچیدگی و عمق این پدیده ها را نشان می دهد و از پدیده های انسانی و اجتماعی هویت زدایی می کند.

- بخشی از پیچیدگی کنش های انسانی ، به سبب وابستگی این کنش ها به ویژگی های فردی و بخشی دیگر به ویژگی های اجتماعی اشاره دارد.

- لازمه شناخت پدیده های اجتماعی ، شناخت درست و توأمان تفاوت های فردی و اجتماعی و وجوه مشترک انسان ها است.

مقایسه شهادت طلبی ، فدا کردن جان برای وطن ، خودکشی

شباهت: دست شستن از جان و زندگی در دنیا و استقبال از مرگ

تفاوت: معنای متفاوت آن ها ، هویت آن ها را تعیین می کند.

* معنای شهادت طلبی: شوق به حیات جاودانه ، عشق به دیدار محبوب ، دفاع از دین و ...

* معنای فدا کردن جان برای وطن: دفاع از غرور ملی ، میهن دوستی ، غلبه بر دشمن ، حفظ میهن و ...

* معنای خودکشی: رنج گریزی ، احساس پوچی ، فشارهای اقتصادی ، بحران های اجتماعی و ...

 

رویکرد جامعه شناسی تفسیری به پدیده های اجتماعی

- دیلتای و ماکس وبر معتقد بودند که هر چند جهان اجتماعی همانند جهان طبیعی است و نظم و قواعد خاص خود را دارد اما انسان ها مانند موجودات طبیعی نیستند.

- وبر هنوز علم را به علم تجربی محدود می دانست پس آنچه جامعه شناسان از مطالعه پدیده ها می فهمند باید با روش تجربی اثبات شود  و گر نه ارزش علمی ندارد.

- وبر با بیان ضرورت اثبات تجربی شدن مطالعات دانشمندان ، تفهم را روش مستقل در علوم انسانی نمی دانست بلکه آن را مقدمه روش علمی که همان روش تجربی بود می انگاشت به همین دلیل وبر جامعه شناسی خود را تفهمی – تبیینی معرفی می کرد.

- از نظر وبر ، جامعه شناس فقط می تواند آرمان ها و ارزش های اجتماعی را توصیف کند ، اما نمی تواند آن ها را داوری علمی کند.

- در قرن بیستم ، نتایج این باور که مرز علم و غیرعلم را تجربه و تبیین تعیین می کند ، مورد تردید قرار گرفت و زمینه رونق و غلبه تفسیر و رویکرد تفسیری فراهم شد.

- فرهنگ های مختلف ، تفسیر های مختلفی از زندگی دارند و هر کدام دانش های خاص خود را تولید می کنند.

ویژگی های جامعه شناسی تفسیری:

- پدیده های اجتماعی معنادار هستند.

- همه پدیده های اجتماعی نتیجه و برآیند کنش های معنادار هستند.

- کنشگران بر اساس معنایی که در ذهن دارند ، دست به عمل می زنند.

- برای فهم زندگی اجتماعی ، باید از ظاهر پدیده های اجتماعی عبور کرد و به معانی نهفته دست یافت.

- منظور از قصد و هدف کنش ، معنای کنش است و گاهی منظورمان چیزی است که کنش انسان ، نماد و نشانه ای از آن است.

- برای پی بردن به هدف کنش ، باید به ذهن کنشگر راه بیابیم و برای فهمیدن دلالت های کنش باید به زمینه فرهنگی ای که کنشگر در آن عمل می کند ، مراجعه کنیم.

- فهم هر کنشی مستلزم دسترسی به معنای ذهنی (فردی) و معنای فرهنگی (اجتماعی) نهفته در آن است.

- فعالیت و خلاقیت کنشگران ، موجب پیدایش معانی گوناگون و در نتیجه آن پدید آمدن خرده فرهنگ ها و گروه های مختلف ، درون هر جهان اجتماعی می شود.

- خلاق و فعال بودن انسان ها در تولید معانی موجب پیدایش فرهنگ ها و جهان های اجتماعی مختلف می شود.

روش های کیفی مطالعه کنش های انسانی

قوم نگاری:

- پژوهشگر برای مدتی با قومی که قصد تحقیق درباره آن ها را دارد ، زندگی می کند.

- پژوهشگر خود را در شرایط فرهنگی آن قوم قرار می دهد و کنش هایشان را تجربه می کند تا آن ها را بهتر بشناسند.

- نوعی پژوهش کیفی بر اساس مشاهده مشارکتی است.

مطالعه موردی:

- مطالعه همه ابعاد یک پدیده اجتماعی خاص ؛ مانند مطالعه یک فرد ، یک نهاد اجتماعی یا یک فرهنگ

- نشان دادن ابعاد پنهان و منحصر به فرد بودن پدیده های اجتماعی ؛ مانندم مطالعه یک نهاد اجتماعی مانند بیمارستان روانی و اثر آن بر بیماران.

- بر اساس مشاهده مشارکتی به تحقیق می پردازد.

 

  مطالب مشابه:

جزوه جمع بندی نیمسال اول درس فنون ادبی

منبع :

Menu