جزوه جمع بندی نیمسال اول علوم و فنون دوازدهم- یاسین مهدیان

جزوه جمع بندی نیمسال اول فنون دوازدهم جهت آمادگی در امتحانات و آزمون 24 دی

جزوه جمع بندی نیمسال اول علوم و فنون دوازدهم- یاسین مهدیان

سلام من یاسین مهدیان هستم رتبه 41 کنکور انسانی و در این مطلب جزوه جمع بندی علوم و فنون ادبی جهت آمادگی در امتحانان نیمسال اول و آزمون 24 دی در اختیارتان قرار میدهم.

درس اول:

مهم ترین نکات این درس :

- مهم ترین انجمن های دوره بازگشت:

 1.انجمن ادبی اصفهان: مشتاق اصفهانی و چند تن دیگر از ادیبان گرداننده آن بودند – همزمان با حکومت نادرشاه و  کریم خان زند       

2.انجمن ادبی نشاط: عبدالوهاب نشاط – در دوره قاجار   

3.انجمن ادبی خاقان: ریاست فتحعلی شاه قاجار – همزمان با حکومت فتحعلی شاه – هدف : رهایی بخشیدن ادبیات از تباهی و انحطاط دوره های قبل – روش : تقلید از پیشینیان – نتیجه فعالیت: پیدایش سبک بازگشت

 

- عوامل دخیل در ایجاد نهضت بازگشت ادبی : 

1. توجه به ادبیات در دربار قاجاریه

2. ضعیف شدن جامعه در اثر شکست از روسیه

3. غارت کتابخانه اصفهان

- سبک بازگشت، حد واسط سبک هندی و دوره بیداری

- علت پیروی شاعران سبک بازگشت از اسلوب های کهن: 

1.فقر فرهنگی جامعه       

2.سستی و رخوت ادبیات

- در این دوره شاعران به دو دسته تقسیم شدند :

 1.قصیده سرایی به شیوه شاعران خراسانی: صبای کاشانی – قاآنی شیرازی – سروش اصفهانی       

2.غزل سرایی به شیوه حافظ و سعدی: مجمر اصفهانی – فروغی بسطامی – نشاط اصفهانی

 

- معرفی کوتاه شعرای دوره بازگشت:

1.فتحعلی خان صبای کاشانی : در مثنوی، قصیده، غزل دست داشت – آثار: گلشن صبا (به تقلید از بوستان)، خداوندنامه (حماسه ای مذهبی در معجزات پیامبر)

2. نشاط اصفهانی : قصاید بلندی دارد – در غزل سرایی خیلی ماهر بود – اثر: گنجینه نشاط (مجموعه آثار منظوم و منثور او)

 

- از جمله علل بیداری مردم: 

1.تاثیر جنگ های نافرجام ایران و روس    

2.اعزام دانشجویان به خارج از کشور       

3.رواج صنعت چاپ و روزنامه       

4.تاسیس مدرسه دارالفنون به دست امیرکبیر


- افرادی که نقدکننده وضع موجود بودند: فتحعلی آخوندزاده – عبدالرحیم طالبوف – میرزا آقاخان کرمانی – نسیم شمال – ملک الشعرای بهار

- ادبیات بیداری (مشروطه): ادبیاتی که گویای اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی است.

- مهم ترین مفاهیم در ادبیات بیداری : آزادی، وطن، قانون خواهی، مبارزه با استبداد و استعمار

- دلیل استفاده از زبان محاوره در ادبیات پایداری :

 1.توانایی ارتباط با توده مردم      

 2.قابل فهم بودن        

3.انتقال مفاهیم جدید با زبان ساده

 

- معرفی کوتاه شعرای دوره بیداری:

1.ادیب الممالک فراهانی: سر دبیری روزنامه مجلس – فعالیت اصلی : روزنامه نگاری – بیشتر در قصیده دست داشت – اثر : دیوان اشعار (شامل قصاید، ترجیع بندها، مسمّط ها)

2.سید اشرف الدین گیلانی (نسیم شمال): اشعارش در روزنامه «نسیم شمال» چاپ می شد – زبان ساده، طنزآمیز و عامیانه – شعر انتقادی «ای قلم» از اوست

3.ایرج میرزا: ترجمه منظوم از اشعار غربی – از نوادگان فتحعلی قاجار – در طنز و هجو و هزل چیره دست بود – قطعه «قلب مادر» از جمله ترجمه های او از اشعار غربی است

4.میرزاده عشقی: به دست رضاخان ترور شد – در روزنامه «قرن بیستم» به افشاگری اعمال و مقاصد شوم رجال خائن پرداخت – نمایش نامه منظوم «ایده آل» یا «سه تابلوی مریم» از اوست

5.عارف قزوینی: از موسیقی دانان بزرگ عصر مشروطه – مهارت در تصنیف و ترانه های میهنی در برانگیختن مردم آزادی خواهی - «از خون جوانان وطن لاله دمیده ...» از اوست

6.محمد تقی بهار (ملک الشعرای بهار): مدیریت مجله های «دانشکده» و «نوبهار» - زبان حماسی – سبک خرسانی – آثار: تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران – سبک شناسی – تاریخ تطور نظم فارسی – دیوان اشعار – تصحیح های ارزشمند

7.فرخی یزدی: توجه ویژه به آزادی و آزادی خواهی که به خاطر همین به زندان افتاد – تحت تاثیر شاعران گذشته به خصوص مسعود سعد و سعدی – آشنایی با سعدی طبع وی را شکوفا کرد 

 

- پیشگامان نثر ساده عصر بیداری: قائم مقام فراهانی – علامه دهخدا – زین العابدین مراغه ای – عبدالرحیم طالبوف – میرزا آقاخان کرمانی – ناصرالدین شاه قاجار 

 

- معروف ترین روزنامه یا نشریه های این دوره : 

1.«صور اسرافیل» با مدیریت میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل     

2.«نسیم شمال» با مدیریت سید اشرف الدین گیلانی       

3.«بهار» با مدیریت میرزا یوسف خان اعتصامی آشتیانی      

4.«دانشکده» و «نوبهار» با مدیریت محمدتقی بهار       

5.«سروش» با مدیریت علامه دهخدا

- بیشترین رویکرد نویسندگان مشروطه به رمان های تاریخی بود.

- برخی از رمان نویسان عهد مشروطه و آثار آن ها:

 1.محمد باقر میرزا خسروی : «شمس و طغرا»  -    

2.میرزا حسن خان بدیع: «شمس الدین و قمر» ، «داستان باستان»

- اولین نمایش نامه نویس به زبان فارسی: میرزا آقا تبریزی

- شروع ترجمه آثار اروپایی : ایجاد چاپخانه در زمان فتحعلی شاه

- اثر ترجمه شده معروف این دوره: «سرگذشت حاجی بابای اصفهانی» از جیمز موریه (ترجمه از میرزا حبیب اصفهانی)

- تنها اثر قابل توجه در زمینه تحقیقات ادبی و تاریخی: «تاریخ بیداری ایرانیان» از ناظم الاسلام کرمانی

 

معرفی کوتاه نویسندگان مشروطه: 

1.قائم مقام فراهانی: احیاکننده نثر فارسی – از بین بردن تکلف در نثر – عبارات کوتاه او گاه موزون و مسجع هستند – نگارش مسائل عصر با زبان و اصطلاحات رایج و آمیخته به شعر و ضرب المثل به شیوه گلستان سعدی – مهم ترین اثر: منشآت

2.علامه علی اکبر دهخدا: در روزنامه صور اسرافیل همکاری می کرد و بعدها در استانبول روزنامه «سروش» را منتشر کرد – در رواج نثر ساده و عامیانه که بعدها در داستان های محمدعلی جمال زاده و صادق هدایت به کار رفت، نقش موثری داشت – آثار: 1.چرند و پرند: مجموعه نوشته های طنزآمیز سیاسی – اجتماعی در روزنامه صور اسرافیل      2.لغت نامه      3.امثال و حکم

 

 

درس دوم :

پرکاربرد ترین اوزان ناهمسان با مثال:

- مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (به حسن خلق و وفا کس به یار ما نرسد / تو را در این سخن، انکار کار ما نرسد)

- مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (سرو چمن پیش اعتدال تو پست است / روی تو بازار آفتاب شکسته است)

- مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را؟ / کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را؟)

- مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند / از گوشه بامی که پریدیم، پریدیم)

- فعلاتن مفاعلن فعلن (دل از آن دلستان به کس نرسد / بر از آن بوستان به کس نرسد)

- مفعول مفاعلن مفاعیلن (هرجا که تو بگذری بدین خوبی / کس شک نکند که سرو بوستانی)

- مفعول مفاعلن فعولن (دیدار تو حلّ مشکلات است / صبر از تو خلاف ممکنات است)

- مفعول فاعلات مفاعیلن (ای دل!عبث مخور غم دنیا / فکرت مکن نیامده فردا را)

 

درس سوم :

مراعات نظیر: 

آوردن واژه هایی که در سخن با یکدیگر ارتباط معنایی (غیر از تضاد) داشته باشند، آرایه مراعات نظیر را به وجود می آورد.

«بسی تیر و دی ماه و اردیبهشت / برآید که ما خاک باشیم و خشت»

کلمات "تیر،دی،اردیبهشت" در این مثال، آرایه مراعاتنظیر را به وجود آورده اند.

«نماز در خم آن ابروان محرابی / کسی کند که به خون جگر طهارت کرد»

کلمات "نماز،محراب و طهارت" آرایه مراعات النظیر به وجود آورده اند.

 

تلمیح:

هرگاه شاعر یا نویسنده در کلام خود، به داستان،آیه،حدیث و مثال اشاره کند، آرایه تلمیح به وجود می آورد.

«نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت / متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را»

اشاره به حدیث "لا فتی الاّ علی لا سیف الاّ ذوالفقار" دارد.

«پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت / من چرا ملک جهان به جوی نفروشم»

اشاره به رانده شدن حضرت آدم از بهشت دارد.

 

تضمین:

آوردن آیه، حدیث، مصراع، بیت، اصل نوشته یا سخن دیگری را در شعر یا کلام، تضمین گویند.

- در تضمین، عین عبارت ذکر می شود اما تلمیح صرفا اشاره ای به آن است.

«چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت / شیوه جناتُ تجری تحتها الانهار داشت»

شاعر، بخشی از آیه قرآن را عیناً در شعر آورده است.

 

 

درس چهارم:

- مهم ترین ویژگی های زبانی شعر عصر بیداری: 

1.سادگی و روانی زبان شعر      

2.توجه به مردم و استفاده از شعر برای آگاه سازی مردم که باعث استفاده از زبان محاوره شد        

3.موقعیت اجتماعی و انقلابی شعر که باعث شدن شاعران و نویسندگان به ساده نویسی روی بیاورند تا برای عوام قابل فهم باشد       

4.عمومیت یافتن شعر و قرار گرفتن آن د راختیار روزنامه ها به عنوان زبان برنده نهضت

 

- شاعران دوره بیداری دو دسته هستند: 

1.سنت گرایان: وفاداری به زبان پرصلابت گذشته – بهار و ادیب الممالک فراهانی        

2.نوگرایان:استفاده از زبان عامیانه، واژه ها و اصطلاحات موسیقی عامیانه و حتی فرنگی – نسیم شمال و عارف قزوینی

- دلایل بی توجهی به زبان، بی دقتی در کاربرد جمله ها و ترکیب ها در شعر : 1. گرایش شاعران به محتوا      2.تسلط اندکی برخی شعرا بر ادبیات گذشته     3.لزوم سرایش در زمان اندک برای چاپ در روزنامه ها

 

- سطح ادبی شعر عصر بیداری:

- شاعران سنت گرا در قالب های قصیده و مثنوی شعر می سرودند.

- شاعران نوگرا در قالب های نو مثل مستزاد، چهارپاره، ترانه و تصنیف ، شعر می سرودند.

- گرایش شاعران نوگرا به قالب های نو، زمینه را برای ظهور شعر نو فراهم آورد.

- شاعران نوگرا توجه چندانی به آرایه های ادبی نداشتند.

- شاعران سنت گرا به موسیقی شعر و عروض پایبند بودند اما شاعران نوگرا توجهی به عروض و سنت های ادبی نداشتند.

 

- سطح فکری شعر عصر بیداری:

- موضوعات و مضامین نو و اندیشه های تازه وارد شعر شد.

- تغییر جهان بینی شاعران و نویسندگان از «کلی نگری و ذهنی نگری» به «جزئي نگری و عینیت گرایی»

- مضامین سیاسی و اجتماعی رونق گرفت و مضامین کلی، عارفانه سرایی و غزل سرایی کمرنگ شد.

- شاخص ترین درونمایه های شعر عصر بیداری: 

1.آزادی: مترادف با «دموکراسی» غربی       

2.وطن: مورد توجه دهخدا، بهار  و ادیب الممالک قرار گرفت.        

3.قانون: بنیادی ترین فکر و خواست مشروطه خواهان       

4.تعلیم و تربیت جدید       

5.توجه به مردم: شاخص ترین شاعران در این حوزه: فرخی یزدی و ابوالقاسم  لاهوتی        

6.علوم و فنون جدید

 

- نثر عصر بیداری:

- ویژگی های کلی نثر: حرکت نثر به سمت سادگی و روانی – کمتر شدن لغات دشوار – درونمایه: آزادی  و آزادی خواهی، سنت شکنی و تجدد خواهی؛ اما با لحنی آرام تر نسبت به دوره قبلی

 

- سطح زبانی نثر عصر بیداری: 

1.کمتر شدن واژه ها و ترکیب های ناآشنای عربی        

2.ورود لغات ترکی، فرانسوی، انگلیسی       

3.ساده و قابل فهم تر بودن        

4.کاهش عبارت های وصفی طولانی و لفاظّی بیجا

 

- سطح ادبی نثر عصر بیداری:

 1.گزارشی و ساده بودن متن      

2.جدا شدن صنایع ادبی از نثر      

3.قرار گرفتن در خدمت بیان خواسته ها و آمال مردم        

4.ضعف تکنیکی عمده داستان های این دوره: حضور راوی سوم شخص در برخی صحنه ها و سخن گفتن او با خواننده

 

- سطح فکری نثر عصر بیداری: 

1.هدف:تاثیر بر عامه مردم        

2.از شاخه های ارزنده نثر این دوره: طنز سیاسی-اجتماعی        

3.موضوعات کلی نثر: نوگرایی، تجدد، آزادی طلبی، دشمنی با استبداد و استعمار (به ویژه در نثر روزنامه ای)، تنفر از خرافات (به ویژه در نثر داستانی) و...

 

 

درس پنجم:

معرفی کلی اختیارات: 

شعر فارسی، دارای نظم و هماهنگی خاصی در وزن است و اوزان مختلفِ آن، ریتم مخصوص به خود را دارا هستند.

نظم و تساوی و ترتیب  نشانه های هجایی در مصراع های یک شعر، دقیقا به یک شکل تکرار می‌شود و همین باعث می‌شود تا شعر فارسی نظم و موسیقی دل‌نوازی داشته باشد. اما این تساوی ممکن است در بعضی از موارد به هم بخورد.

شاعر برای اینکه تساوی را همچنان حفظ کند و موسیقی شعر خراب نشود، اختیاراتی دارد که در بعضی موارد از آنها استفاده می‌کند.

- اختیارات شاعری به طور کلی، به دو دسته «زبانی» و «وزنی» تقسیم می‌شوند :

اختیارات زبانی : اختیاراتی هستند که شاعر با چگونگی بیان و شیوه تلفظ خود از آنها بهره ‌می‌گیرد. (به زبان خودمانی، اختیارات زبانی؛ همانطور که از اسمش پیداست به حیطه زبان و تلفظ کلمات مربوط است.)

اختیارات زبانی خود به ۳ نوع تقسیم می‌شوند:

 

1- حذف همزه :

اگر قبل از همزه‌ی اولِ یک کلمه، حرف صامتی بیاید و بتوان همزه (ا) را تلفظ نکرد؛ با این اختیار رو‌به‌رو هستیم. به مثال زیر توجه کنید:

 

«اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را»

اگر این مصراع را با ریتم و تلفظ درستی بخوانیم، «دست آرد» را به صورت دو کلمه‌ جدا، تلفظ نمی‌کنیم. یعنی آن را به صورتِ «دستارد» می‌خوانیم. به زبان دیگر، همزه «ا» به صورت جداگانه تلفظ نمی‌شود.

 

«ما بی غمان مست دل از دست داده‌ایم / هم‌راز عشق و هم‌نفس جام باده‌ایم»

اگر این بیت را با خوانش درستی بخوانیم، «دل از» را به شکلِ «دِلَز» می‌خوانیم.

 

«همت طلب از باطنِ پیران سحرخیز / زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند»

«طلب از» ، به شکلِ «طَلَبَز» تلفظ می‌کنیم.

 

نکته : هرجا که با همزه رو‌به‌رو بودیم، این اختیار شاعری وجود ندارد. تنها زمانی با این اختیار روبه‌رو هستیم که در تلفظِ ما، همزه حذف شود.

مثالِ زیر با اینکه همزه دارد، اما اختیار حذف همزه ندارد:

«یار دارد سر آزردن حافظ یاران»

«سَرِ آزردن» به همین شکل تلفظ می‌شود و دارای اختیار حذف همزه نیست.

 

2- بلند تلفظ کردن مصوت های کوتاه:

در این اختیار شاعر به ضرورت وزن می تواند مصوت کوتاه را، مصوت بلند به حساب آورد.

نکته : اختیار حذف همزه را می‌توان صرفا با خواندن شعر تشخیص داد، اما بهترین روش برای تشخیص این اختیار و اختیار «کوتاه تلفظ کردن مصوت بلند»، این است که وزن بیت را به صورت سماعی تشخیص دهید و بعد از آن، تقطیع هجایی آن را یادداشت کنید و تقطیع هجایی را با بیت تطبیق دهید. 

برای مثال اگر با وزن «فعولن» مواجه باشیم و در بیت «چه مایه» آمده باشد، با عروضی نوشتن آن به «چ ما یِ» می رسیم و می فهمیم که "یه" آخرِ "مایه" باید بلند تلفظ شود.

این اختیار، فقط در موارد زیر رخ می‌دهد:

 

1- مصوتِ کوتاه پایان یک واژه را بلند حساب می‌کنیم. (مثالی که برایتان آوردم)

2- کسره اضافه

«مکن نامِ نیکِ بزرگان نهان»

۱- « -U / --U / U-U / --U »

۲- « -U / --U / --U / --U »

وزن اصلی این مصراع، «فعولن فعولن فعولن فعل» می‌باشد و تقسیم بندی هجایی درستِ این وزن، در شماره [۲] آمده است ، اما در تقسیم بندی هجایی [۱] که برای خودِ مصراع است، می‌بینیم که هجای ششم، کوتاه است در صورتی که باید بلند باشد تا وزن فعولن درست در بیاید.

 

3- مصوت کوتاه « ُ » در واژه «تو»:

«اگر تو ز آموختن سر بتابی»

۱- «--U / --U / --U / U-U»

۲- «--U / --U / --U / --U»

در این مثال واژه «تو»، دارای این اختیار زبانی‌است.

در وزن اصلی آن که شماره ۲ است، میبینم که فعولن وزن واژه مصراع است. اما در تقطیع شماره ۱ که برای خودت بیت است، آخرین هجای فعولن به صورت کوتاه آمده‌است. پس باید بلند تلفظ شود.

 

نکته : بهترین راه برای تشخیص این اختیار، نوشتنِ تقسیم بندی هجایی اصلی آن وزن و مقایسه‌ی آن با تقسیم بندی هجایی خودِ بیت است.

 

3- کوتاه تلفظ کردنِ مصوت بلند:

در این اختیار بر خلاف اختیار قبلی، مصوت های بلند را باید کوتاه حساب کنیم. و کلا دو حالت دارد:

1- هنگامی که مصوت بلند «و»، به صورتِ کوتاه تلفظ شود:

«هنر خوار شد جادویی ارجمند»

۱- «-U / --- / --U / --U»

۲- «-U / --U / --U / --U»

وزن واژه این بیت فعولن می‌باشد اما در تقسیم بندی هجایی ۱ که برای خودِ بیت است می‌بینم که هجای ششم به صورت بلند آمده‌است حال آنکه باید به صورت کوتاه بیاید تا وزن فعولن رعایت شود.

هجای ششم مربوط به مصوت بلند «و» در کلمه جادویی هست و باید کوتاه تلفظ شود.

 

2- مصوت بلند «ی» به صورت کوتاه تلفظ شود

«روزی آن سلطان تقوا می‌گذشت»

۱- «-U- / --U- / ----»

۲- «-U- / --U- / --U-»

وزن اصلی این مصراع، فاعلاتن فاعلاتن فاعلن می‌باشد که در تقطیع شماره ۲ ، کاملا مشخص است. اما در تقطیع شماره ۱، می بینیم که هجای دوم، به صورت بلند آمده است و این در حالی است که باید کوتاه بیاید.

 

 

درس ششم:

لفّ و نشــر :

هرگاه در سخن دو یا چند لفظ ذکر شود و سپس دو یا چند لفظ دیگر آورده شود که به یکدیگر مرتبط باشند، آرایه «لفّ و نشر» می گویند. (به زبان خودمانی، دو یا چند کلمه می آید و بعد از آن، دو یا چند کلمه یا عبارت می آید که به هم دیگر مرتبط هستند.)

در لفّ و نشر معمولاً معنای بخش اول ناقص است و با آوردن بخش دوم معنا تکمیل می گردد. به بخش اول، «لفّ» هــا می گویند و به بخش دوم که توضیح دهنده ی بخش اول هستند، «نشــر» ها می گویند.

«با آن که جیب و جام من از مال و می تهی است / مارا فراغتی است که جمشیدجم نداشت»

لفّ 1 : جیب / نشر 1 : مال

لفّ 2 : جام / نشر 2 : مِی

 

انواع لفّ و نشر :

اگر لفّ ها به ترتیب و به صورت منظم به نشر ها بازگردند، «لفّ و نشر مرتب» در بیت وجود دارد.

«ای روی تو و زلف تو روز اندر شب / از روز و شب تو روز و شب کرد طرب»

لفّ 1 : روی / نشر 1 : روز

لفّ 2 : زلف / نشر : شب

 

اگر لفّ ها به ترتیب نشر ها نباشد، «لفّ و نشر مشوش» در بیت وجود دارد.

«به گرم و سرد زمانش بیازماید چرخ / چو بر یمین بودش آب و بر یسار آتش»

لفّ 1 : گرم / نشر 1 : آتش

لفّ 2 : سرد / نشر 2 : آب

 

نکته 1 : برای تشخیص اینکه کدام نشر به کدام لفّ باز می گردد، بهترین کار توجه به معنی و ارتباط آن ها با یکدیگر است.

نکته 2 : لفّ و نشر مرتب، از لفّ و نشر مشوش هنری تر است.

 

تضــاد :

هرگاه در سخن از دو واژه استفاده شود که به لحاظ معنی، عکس یا ضد یکدیگر باشند، آرایه تضاد به وجود می آید.

«این که گاهی می زدم بر آب و آتش خویش را / روشنی در کار مردم بود مقصودم چو شمع»

«آب» و «آتش» معنای متضاد دارند و به همین خاطر، آرایه تضاد را به وجود آورده اند.

 

نکته: گاهی دو کلمه در متن، معنا و مفهوم متضاد دارند و این در حالی است که به خودیِ خود متضاد نیستند. در این موارد نیز با آرایه تضاد مواجه هستیم.

«چنین گفت پیغمبر راست گوی / ز گهواره تا گور دانش بجوی»

کلمه «گهواره» در این بیت، به معنای آغاز زندگی و تولد به کار رفته است و «گور» به معنای پایان زندگی و مرگ. حال آنکه این ها به خودی خود متضاد نیستند. 

 

متناقض نما (پارادوکس) :

متناقض نما در اصطلاح ادبی، آوردن و جمع دو واژه یا معنیِ متناقض در سخن است؛ چنان که جمع آن ها محال باشد. (یعنی جمع دو چیز که به لحاظ منطقی، غیرممکن است اما در ادبیات، هنری و ممکن است.)

«گوش ترحمی کو کز ما نظر نپوشد / دست غریق یعنی فریاد بی صداییم»

«فریاد بی صدا» تناقض دارد؛ زیرا یک چیز نمی تواند در حالی که فریاد می زند، ساکت باشد.

 

«زان سوی بحر آتش اگر خوانی ام به لطف / رفتن به روی آتشم از آب خوش تر است»

«بحر (دریا) آتش» تناقض دارد.

 

نکته : تضاد، ذکر دو امر متضاد در دو امر متفاوت است. مثلاً وقتی بگوییم «محمد خوشحال است و علی ناراحت است» دو امر متضاد را درباره دو فرد متفاوت بیان کرده ایم؛ اما پارادوکس ذکر تضاد در امر واحد است. یعنی در یک لحظه و توأم با یکدیگر، دو امر متضاد در یک فرد یا چیز ذکر شود. مثلاً وقتی بگوییم «محمد الان هم خوشحال است و هم ناراحت» با پارادوکس رو به رو هستیم.

 

 

«تست»:

1- در کدام گزینه ویژگی آثار یا زمینه های فعالیت هنرمندان مذکور، در کمانک مقابل آن ها صحیح است؟ (کانون 97) 

1) سید اشرف الدین گیلانی (زبان طنز آمیز) - ادیب الممالک فراهانی (غزل سرایی)

2) محمد باقر میرزا خسروی (نمایشنامه نویسی) - قائم مقام فراهانی (نثر ساده)

3) ناظم الاسلام کرمانی (پژوهش تاریخی) - علی اکبر دهخدا (فرهنگ نویسی)

4) فرخی یزدی (تصنیف سرایی) - ایرج میرزا (هجو و هزل)

 

پاسخ: گزینه 3 - ناظم الاسلام کرمانی کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان» را نوشت است و «لغت نامه دهخدا» مفصل ترین کتاب لغت فارسی است. تشریح سایر گزینه ها:

گزینه «1»: ادیب الممالک بیشتر قصیده سراست.

گزینه «2»: محمدباقر میرزا خسروی رمان نویس است.

گزینه «4»: عارف قزوینی به تصنیف سرایی مشهور است و نه فرخی یزدی.

 

2- وزن عروضی بیت زیر، کدام است؟ (کانون 97)

«در مانده ایم با دل غمخواره می کجاست؟ / در آتشیم با جگر تشنه آب کو؟»

1) مستفعل مستفعل مستفعل مستف                                  2) مستفعل فاعلات مستفعل

3) مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن                         4) مستفعلن مفاعل مستفعلن فعل

 

پاسخ: گزینه 4 - بیت صورت سوال در وزن «مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن» یا «مستفعلن مفاعل مستفعلن فعل» سروده شده است.

 

3- در کدام بیت هم مراعات نظیر و هم تلمیح به کار رفته است؟ (کانون 97)

1) یکی گردیم در گفتار و در کردار و در رفتار / زبان و دست و پا یک کرده خدمتکار هم باشیم

2) چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت / شیوه جناتُ تجری تحتها الانهار داشت

3) من این تاج و این تخت و گرز گران / بگردانم از شاه مازندران

4) سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل / شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمی 

 

پاسخ: گزینه 4 - اشاره به داستان بیژن و منیژه - بین «چاه،چگل،شاه ترکان و رستم» مراعات النظیر وجود دارد.

 

 

4- با توجه به سبک شناسی ادبیات قرن دوازدهم و سیزدهم، کدام گزینه صحیح است؟ (کانون 99)

1) در نثر دوره بیداری، با فاصله گرفتن از دوره مشروطه، درونمایه های آزادی، سنت شکنی و تجددخواهی را با لحنی آرام تر ادامه داد.

2) به دنبال تحولات سبکی در شعر فارسی، در نثر نیز قید و بند های نثر مصنوع و فنی کنار گذاشته شد.

3) وطن به عنوان سرزمینی با مردم مشترک که در ویژگی های فرهنگی و قومی و زبانی، بنیادی ترین عنصر فکری مشروطه خواهان بود.

4) در این دو قرن، سبک بازگشت نقطه عطفی در شیوه ها و ویژگی های سخن پارسی به وجود آورد.

 

پاسخ: گزینه 1- تشریح سایر گزینه ها:

گزینه «2»: نثر فارسی در کنار گذاشتن ویژگی های نثر مصنوع و فنی و گزارشی و ساده شدن، پیشتاز تر از شعر بود.

گزینه «3»: از میان عناصر فکری مشروطه، مضمون قانون و قانون مداری بنیادی ترین تفکر و خواست مشروطه خواهان محسوب می شد.

گزینه «4»: سبک بازگشت تغییر و تحول چندانی در شیوه ها و ویژگی های سخن به وجود نیاورد، بلکه بازگشتی به دوره های خراسانی و عراقی بود.


5- کدام بیت «فاقد» اختیار شاعری زبانی است؟ (کانون 99)

1) نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده / به پای سرو خود دارم هوای جان فشانی را

2) الا ای نوگل رعنا که رشک شاخ شمشادی / نگارین نخل موزونی همایون سرو آزادی

3) نه وصلت دیده بودم کاشکی ای گل نه هجرانت / که جانم در جوانی سوخت ای جانم به قربانت

4) رقیبت گر هنر هم دزدد از من من نخواهد شد / به گلخن گرچه گل هم بشکفد گلشن نخواهد شد

 

پاسخ : گزینه 3 – وزن تمامی ابیات «مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن» است و بیت گزینه «3» هیچ اختیار زبانی ندارد. تشریح سایر گزینه ها:

گزینه «1» : نسیمِ، برگِ، پایِ، هوایِ = بلند تلفظ کردن مصوت کوتاه

گزینه «2» : نوگلِ، رشکِ = بلند تلفظ کردن مصوت کوتاه

گزینه «4» : دزدد از = حذف همزه

 

6- در کدام بیت آرایه های «لفّ و نشر مشوش» و «مراعات نظیر» دیده می شود؟ (کانون 97)

1) دل و کشورت جمع و معمور باد / ز ملکت پراکندگی دور باد

2) ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی / من چشم تو را مانم، تواشک مرا مانی

3) پای ما لنگ است و منزل بس دراز / دست ما کوتاه و خرما بر نخیل

4) در کمین گاه نظر با دل خویشم جنگ است / ز ابرو و غمزه او تیر و کمانی به من آر

 

پاسخ: گزینه 4 - در این بیت «ابرو» به کمان و «غمزه» به تیر مربوط است؛ پس لفّ و نشر مشوش داریم. در عین حال واژه های «کمین گاه، جنگ، تیر و کمان» مراعات نظیر دارند. تشریح سایر گزینه ها:

گزینه «1»: لف و نشر مرتب و مراعات نظیر دارد.

گزینه «2»: لف و نشر مرتب و مراعات نظیر دارد.

گزینه «3»: لف و نشر ندارد و مراعات نظیر دارد. 

 

سایت برترها جهت رزرو مشاوره

پیج اینستاگرام برترها رشته انسانی

منبع :

Menu