درسنامه درس 1 تا 3 اقتصاد دهم انسانی:سارا معصوم زاده

در این مطلب به خلاصه درس اقتصاد که توسط خانم سارا معصوم زاده تالیف شده است می‍ردازیم.

درسنامه درس 1 تا 3 اقتصاد دهم انسانی:سارا معصوم زاده

شرکت ها کارآفرینان یا مؤسس هایی دارند که آنها را تأسیس می کنند تا با تولید کالا و خدمات و رفع نیازها و خواسته های مردم، به خود و دیگران سود رسانند.

کارآفرین کسی است که با نوآوری و خطر پذیری، محصولات جدیدی تولید و عرضه می کند یا راه های جدیدی برای تولید کشف می کند.

ویژگی های مشترک کارآفرینان موفق:

  • تیزبین:  فرصت های کسب و کار را زمانی که دیگران شاید متوجه نشوند، می بینند.
  • نوآور: ایده ها را به محصولات جدید، فرایندها و یا کسب و کارهای جدید تبدیل می کنند.
  • ریسک پذیر: پس انداز و خوش نامی شان را با شجاعت و تدبیر، به میدان می آورند تا فعالیت اقتصادی جدیدی را راه اندازی کنند.
  • خوش بین: کارآفرینان واقع بین هستند اما مطمئن و دلگرم به موفقیت اقتصادی اند.
  • پرانگیزه: نظم، انضباط، پایداری، اشتیاق و توانایی حل مسئله را دارند.
  • یادگیرنده: از کارشناسان، همکاران و مشتریان می آموزند و خود را با شرایط بازار وفق می دهند.
  • سازمان دهنده: منابع را به شکل کارایی مدیریت و هماهنگ می کنند.

میزان سود یا زیان برابر است با تفاوت درآمد و هزینه.       کل محصول × قیمت = درآمد          هزینه ها – درآمد =  سود یا زیان

راه های دوری از وضعیت زیان: 

  • صرفه جویی و افزایش بهره وری، مثل پرهیز از استخدام نیروی کار غیرلازم
  • صرفه جویی در مواد اولیه و انرژی
  • جلوگیری از ریخت و پاش ها
  • فراهم کردن بازار خوب برای محصولات و فروش آنها با قیمت مناسب

انتخاب نوع کسب و کار

پیش از شکل گیری یک کسب و کار جدید، کارآفرین به این فکر کند که به تنهایی دست به اقدام بزند یا اینکه با فرد دیگری شریک شود یا حتی کار جدید را عام المنفعه انجام دهد.

انواع کسب و کار:

  1. کسب و کار شخصی: متعلق به یک نفر است. بیشتر آنها کوچک مقیاس اند و بیشتر کسب و کار ها در ایران به این شکل هستند. مشاغل خویش فرمایی مانند تعمیرکاران خودرو و لوازم خانگی، پزشکی، دندانپزشکی از این نوع اند.
  2. شرکت: شامل چند نوع است که یکی از مهم ترین آنها شرکت سهامی است: 

دارایی هر شرکت سهامی به تعداد معینی سهم  تقسیم می شود و هر کس با خرید سهام شرکت به سهام دار آن تبدیل می شود که به اندازه سهمش مالکیت نسبی آن را دارد و در منافع و مسئولیت ها به همان اندازه سهیم است. سهام یک سند مالکیت است و نشان می دهد که دارندۀ آن، بخشی از مالکیت شرکت را در اختیار دارد و در سود و زیان آن، شریک است.

  1. تعاونی ها:  کسب وکاری است که با هدف تأمین نیازمندی های اعضا تشکیل می شود و به بهبود وضعیت اقتصادی آنها کمک می کند. در تعاونی تولید، تعدادی تولیدکننده جهت بهره مندی از مزایای فعالیت های اقتصادی با مقیاس بزرگ، گرد هم می آیند و با اقدامات جمعی منفعت خود را بیشینه می کنند. تعاونی ها مراحل راه اندازی کم و بیش مشابهی با شرکت ها دارند؛ اما نحوة اداره آنها براساس هر نفر، یک رأی است؛ یعنی هر کدام از اعضا صرفِ نظر از اینکه چقدر از سرمایة تعاونی را تأمین کرده باشد، یک رأی خواهد داشت، اما توزیع سود احتمالی در پایان دوره به نسبت سرمایة هر عضو است.
  2. مؤسسات غیرانتفاعی و خیریه: یک مؤسسه غیرانتفاعی نهادی قانونی است که برای انجام مأموریتی غیرسودآور، یعنی با هدفی غیرتجاری شکل گرفته است. این مأموریت ها اغلب زمینه هایی انسانی و اجتماعی دارند؛ مانند امور خیریه، آموزش، و.. . محدودة عمل آنها گاهی محلی و گاهی ملی و حتی جهانی است.

مهم: دولت برای شرکت ها قوانینی دارد تا به سرمایه گذاران اطمینان بدهد و کمک کند تا فریب نخورند. پذیرش و عمل به چنین قوانینی زمان بر و پرهزینه است و به مشاوره های حقوقی نیاز دارد. برای تشکیل شرکت ، ممکن است به وکیل نیاز داشته باشید تا به شما برای تکمیل اساسنامه شرکت و سایر اسناد مورد نیاز کمک کند.

اقتصاد و مسئله انتخاب : برخی اقتصاددانان علم اقتصاد را علم انتخاب می دانند. اقتصاد به ما می آموزد که در شرایط کمیابی منابع، چگونه بهترین انتخاب را انجام دهیم. 

قوانین تصمیم درست اقتصادی:

  1. شناسایی منابع و آگاهی از کمیابی آنها: انواع منابع یا عوامل تولید شامل سه دسته هستند:

الف) منابع طبیعی (زمین) مانندزمین کشاورزی

ب) نیروی کار مانند کشاورزان

ج) سرمایه که شامل دو نوع فیزیکی (مثل تراکتور، ابزار های آموزشی) و انسانی (مثل نیروی انسانی و کارمندان) 

منابعی که در اختیار ما قرار دارند کمیاب هستند؛ چون بی نهایت و پایان ناپذیر نیستند و در آن واحد نمی توان از یک چیز دو استفاده متفاوت کرد چون دارای محدودیت در استفاده است. ضمنا نمی توان منابع را خلق کرد و به منابع در دسترس محدود هستیم.

  1. لزوم محاسبه هزینه فرصت هر انتخاب:

هزینه فرصت یعنی مقدار منفعت انتخاب دوم که شما با انتخاب اول خود آن را از دست داده اید. شما باید هزینه فرصت را لحاظ کنید زیرا منابع و امکانات کمیاب اند. (پول، زمان و همه امکانات دیگر کمیاب اند.) 

به دلیل کمیابی منابع و امکانات همیشه باید بین گزینه های انتخاب بده-بستان کرد. یعنی رها کردن چیزی برای به دست آوردن چیز دیگر.

کمیابی منابع، هر جامعه را با مبادله مواجه می سازد. چون هر چه منبع بیشتری برای تولید یک کالا یا خدمت اختصاص داده شود،‌منبع کمتری برای تولید کالا یا خدمت دیگر باقی می ماند.

  1. ترسیم قید بودجه 

قید بودجه یعنی مقدار مشخص و محدودی پول برا خرج کردن وجود دارد و باید بین گزینه ها بده-بستان کرد.

  1. فراموش کردن هزینه های هدر رفته

هزینه هایی که صرف شده اند و شما از آنها پشیمان هستید را باید فراموش کرد. زیرا هزینه های هدر رفته پرداخت شده اند و شما نمی توانید آن را بازگردانید. این هزینه نباید تاثیری در انتخاب و تصمیم گیری داشته باشد. این هزینه ها دیگر قابل دسترس نیستند. تنها هزینه ای که باید بر تصمیم گیری موثر باشد هزینه هایی است که در زمان تصمیم گیری به وجود می آید.

فهمیدن اینکه هزینه ها را چطور باید ارزیابی کرد بخشی از خوب تصمیم گیری است. هزینه ها باید در مقابل منافع سنجیده شوند.

  1. مقایسه بین هزینه ها و منافع

هزینه ها و منافع باید مقایسه شوند تا در گزینه ای که انتخاب می کنید، منافع بیش از هزینه ها باشند و تصمیم گیری منطقی باشد. همیشه مقایسه هزینه ها و منافع بر اساس اطلاعاتی است که از آنان داریم.

 

بهترین نوع تصمیم به رویکرد هر شخص بستگی دارد. دو نوع گسترده از تصمیمات:

  • انتخاب از بین گزینه های مختلف
  • انتخاب چه مقدار از چه چیز

 

علل تصمیمات غیر منطقی

*اثر گذاری حقه های فروش مثل حراج، فروش ویژه،‌تخفیف 

*توجه به هزینه های هدر رفته 

*بی صبری زیاد و رفتن به سراغ کار های کم ارزش و آنی، مثل زیر بار بدهی رفتن

*اعتماد به نفس بیش از حد یا خود رای بودن، مثل خوش بینی زیاد و نداشتن آمادگی لازم در زمینه های پرخطر

*چسبیدن به وضعیت فعلی، مثل پرهیز از بررسی گزینه های جدید 

نمونه سوال

آقای حیدری صاحب یک تولیدی است. او برای تولید محصولاتش در کل 130000000 تومان خرج کرده و 2500 واحد کالا تولید کرده است. او هر واحد از محصولاتش را به قیمت 50000 تومان فروخته است. 

الف) درآمد او چقدر است؟

ب) مقدار سود یا زیان او چقدر است؟

1) 125000000 – 5000000 زیان         2) 125000000 – 5000000 سود      

3) 1250000000 – 5000000زیان          4) 1250000000- 5000000 سود

پاسخ: کل محصول × قیمت = درآمد         پس: 125000000 = 50000 × 2500

هزینه ها – درآمد =  سود یا زیان             پس 5000000- = 130000000 – 125000000  درنتیجه او 5000000 ضرر کرده است.

پس گزینه 1 صحیح است.

کدام یک از مزایای کسب و کار شخصی نیست؟

1)راه اندازی آسان             2) مالکیت کامل سود         3) منافع مالیاتی         4) امکان رقابت بالاتر 

پاسخ: گزینه 4: امکان رقابت بالاتر از مزایای شرکت سهامی است نه کسب و کار شخصی. سایر گزینه ها همه از مزایای کسب و کار شخصی هستند.

کدام گزینه جاهای خالی را به درستی پر می کند؟

« در یک شرکت سهامی امکان افزایش سرمایه و تامین مالی ....... از طریق افزایش سهام داران یا افزایش ....... آنها و نیز ....... های بانکی وجود دارد » 

1)بانکی – سرمایه – وام        2) بانکی – سود – وام         3) بانکی – سرمایه – سود        4) بانکی – سهم – وام

پاسخ: گزینه 1 

Menu