از متوسطه‌ی اول تا دانشگاه: صادق رامشینی از سبزوار

در پایه‌ی ششم در آزمون تیزهوشان پذیرفته شدم و به مدرسه‌ی شهیدبهشتی سبزوار رفتم.

از متوسطه‌ی اول تا دانشگاه: صادق رامشینی از سبزوار

5 سال آزمون‌دادن تا دندان‌پزشکی دانشگاه شهیدبهشتی


آرامش و اعتمادبه‌نفس و پشتکار باعث موفقیتم شد


صادق رامشینی در یک نگاه

شهر: سبزوار (استان خراسان رضوی)

مدرسه‌ی دبستان: سما

مدرسه‌ی متوسطه‌ی اول و دوم: شهیدبهشتی

سال‌های حضور در کانون: از هشتم تا دوازدهم تجربی به‌مدت 5 سال

رتبه‌ی کنکور: 120 تجربی منطقه‌ی 2

رشته‌ی قبولی: دندان‌پزشکی دانشگاه شهیدبهشتی

تحصیلات و شغل پدر: کارشناسی مهندسی کامپیوتر، دبیر کامپیوتر

تحصیلات و شغل مادر: کارشناسی ریاضی، دبیر ریاضی

چرا تصمیم گرفتی از متوسطه‌ی اول آزمون‌‌دادن را شروع کنی؟

در پایه‌ی ششم در آزمون تیزهوشان پذیرفته شدم و به مدرسه‌ی شهیدبهشتی سبزوار رفتم. قبل از آن از طریق تبلیغات تلویزیونی با کانون و آزمون‌هایش آشنا شده بودم. در پایه‌ی هفتم متوجه شدم که دوستانم در آزمون‌های کانون شرکت می‌کنند. از طرفی گفته بودند که در پایه‌ی نهم دوباره از ما آزمون ورودی می‌گیرند. تصمیم گرفتم از پایه‌ی هشتم در آزمون‌های کانون شرکت کنم. از سال دهم هم با هدف آمادگی برای کنکور، آزمون‌دادن را ادامه دادم.

پیوستگی به برنامه‌ی آزمون‌ها چه تأثیری برایت داشت؟

آزمون‌دادن برایم انگیزه‌ی خوبی برای تلاش و درس‌خواندن پیوسته بود. در دوره‌ی متوسطه‌ی اول اگر آزمون نمی‌دادم، قطعاً خیلی کمتر تلاش می‌کردم و تا این حد درس نمی‌خواندم. چیز دیگری نبود که خودم را بسنجم و وضعیت درسی‌ام را در بازه‌های زمانی مختلف در طول سال تحصیلی ارزیابی کنم. در هر آزمون تلاش می‌کردم ترازم را افزایش بدهم و رتبه‌ام بهتر از آزمون قبل شود. همین موضوع باعث می‌شد درس‌ها را به‌خصوص در متوسطه‌ی اول جدی‌تر بگیرم.

از کودکی چه ویژگی‌ای داشتی که باعث موفقیتت شد؟

فکر می‌کنم آرامشم در درس‌خواندن نسبت به دوستان و اطرافیانم بیشتر بود. اعتمادبه‌نفس خوبی هم داشتم. با توجه به آرامش و اعتمادبه‌نفسی که داشتم، وقتی می‌خواستم درس بخوانم، تمام تمرکزم روی درس‌هایم بود و اتفاقات حاشیه‌ای ذهنم را مشغول نمی‌کرد. یکی از ویژگی‌های دیگرم این بود که در هر کاری که شروع می‌کردم، پشتکار و استمرار داشتم و تا آن را به سرانجام نمی‌رساندم، رهایش نمی‌کردم. خودم فکر می‌کنم سه ویژگیِ آرامش و اعتمادبه‌نفس و پشتکار باعث شد بتوانم در تحصیل موفق باشم.

پدر و مادرت هر دو فرهنگی هستند. این موضوع در علاقه‌مندی‌ات به درس چه اثری داشت؟

پدر و مادرم هر دو دبیر هستند و به تناسب شغلی که دارند، با دانش‌آموزان زیادی سروکار دارند و در این زمینه تجربه‌های خیلی خوبی را به من منتقل می‌کردند. مادرم به‌شدت پیگیر درس‌هایم بود. وقتی می‌خواستم در متوسطه‌ی اول رشته‌ی تجربی را انتخاب کنم، پدر و مادرم در این انتخاب مؤثر بودند و حضور و توجه و پیگیری‌هایشان در افزایش میزان تلاشم بسیار مؤثر بود.

برای انتخاب رشته‌ی تجربی چه معیارهایی را مدنظر قرار دادی؟

به رشته‌ی ریاضی هم علاقه داشتم؛ اما احساس می‌کردم در رشته‌ی تجربی آینده‌ی شغلی بهتری خواهم داشت. دانش‌آموزان متوسطه‌ی اول بهتر است همه‌ی معیارها را مدنظر قرار بدهند و آگاهانه تصمیم بگیرند. دهم تجربی را که شروع کردم، اوایل نمی‌توانستم با درس زیست به اندازه‌ی ریاضی ارتباط خوبی برقرار کنم. سعی می‌کردم نمره‌ام را در زیست حفظ کنم و برایم سخت بود. کم‌کم توانستم روش مطالعه‌ی درست را پیدا کنم و متوجه شدم که به زیست هم مثل ریاضی باید نگاه مفهومی‌تری داشته باشم. از آن به بعد، وضعیتم خیلی خوب شد.

چه شد که تصمیم گرفتی رشته‌ی دندان‌پزشکی را در دانشگاه انتخاب کنی؟

وقتی خواستم برای دانشگاه انتخاب‌رشته کنم، به این فکر ‌کردم که روحیه‌ام با کارهای بیمارستانی و رشته‌ی پزشکی جور درنمی‌آید. من همیشه آرامش داشته‌ام و احساس ‌کردم سروکارداشتن با بیمارهای متفاوت و مشکلات متفاوت برایم استرس‌زا خواهد بود. دندان‌پزشکی معیارهایی را داشت که به دنبالش بودم. می‌توانستم در فضای آرام‌تری درس بخوانم و کار کنم. الان دو ترم است که در این رشته درس خوانده‌ام و چند بار هم به کلینیک رفته‌ام. از فضای دانشکده و کلینیک خوشم می‌آید و به‌نظرم انتخابم در متوسطه‌ی اول کاملاً درست و با روحیاتم سازگار بود.

 صادق رامشینی از سبزوار


تا چه حد به تکمیل‌کردن دفتر برنامه‌ریزی اهمیت می‌دادی؟

تکمیل‌کردن دفتر برنامه‌ریزی برایم خیلی اهمیت داشت. هر دوهفته‌یک‌بار که آزمون می‌دادم، نتیجه‌ی آزمونم را با میزان تلاشم برای هر درس در طول دو هفته با دقت مقایسه می‌کردم. همین موضوع به من کمک می‌کرد تا بتوانم برای آزمون بعدی هدف‌گذاری دقیق‌تر و بهتری کنم. با ساعت مطالعه‌ی 4 تا 5 ساعت شروع کردم و بعد کم‌کم با کمک دفتر برنامه‌ریزی توانستم آن را به 7 تا 8 ساعت برسانم. در سال کنکور طبیعی است که تلاش افزایش پیدا می‌کند. در سال کنکور ساعت مطالعه‌ام به 10 تا 14 ساعت رسید؛ اما این موضوع یک‌شبه اتفاق نیفتاد. در ساعت مطالعه هم به‌مرور زمان پیشرفت کردم. دانش‌آموزان اگر بخواهند با برنامه درس بخوانند، با کمک دفتر برنامه‌ریزی می‌توانند در روزهایی که به مدرسه می‌روند، 6 تا 7 ساعت و در روزهای تعطیل بیشتر از این مقدار درس بخوانند.

از چه منابع کمک‌آموزشی استفاده می‌کردی؟

از کتاب خودآموزی استفاده می‌کردم. بعد از هر آزمون، وقتی سؤالات آزمون را تحلیل می‌کردم، نکات مهم و اشتباهاتم را در آن می‌نوشتم. قبل از آزمون‌ها این کتاب و نکاتی را که در آن نوشته بودم، بررسی می‌کردم. گاهی بعضی از اشتباهات برایم پرتکرار می‌شد و متوجه می‌شدم باید روی آن‌ها تمرکز بیشتری کنم و مطالب مرتبط با آن‌ها را مرور کنم. از کتاب‌های آبی کانون هم استفاده می‌کردم. کتاب‌های آبی شامل سؤالات استاندارد آزمون‌های سال‌های قبل کانون و در مقاطع بالاتر شامل سؤالات کنکور بود که باعث می‌شد برای همه‌ی پایه‌های تحصیلی منابعی مؤثر و کمک‌کننده باشد.

در صفحه‌ی شخصی‌ات در سایت کانون از جعبه‌ابزار کارنامه استفاده می‌کردی؟

کارنامه‌ی اصلی را بعد از هر آزمون با دقت بررسی می‌کردم. در بازه‌های مختلف در طول سال کارنامه‌های ۵‌نوع‌درس و مبحثی و پروژه‌ای را می‌دیدم و مطابق با نتایج آن‌ها برای آینده‌ام تصمیم‌گیری و هدف‌گذاری می‌کردم.

از کدام مطالب مجله‌ی آزمون استفاده می‌کردی؟

گفت‌وگو با دانش‌آموزان برتر در آزمون‌های کانون یا کنکور سراسری را در مجله می‌خواندم.

گفتی به ریاضی علاقه‌ی بیشتری داشتی. در آزمون‌ها این درس نقطه‌قوت تو بود؟

بله. در تمام طول تحصیل به درس ریاضی علاقه‌ی زیادی داشتم. از هشتم که آزمون می‌دادم، همیشه در درس ریاضی نمره‌ام در آزمون‌ها 9 یا 10 از 10 بود.

این درس را با چه روشی مطالعه می‌کردی؟

بعضی از دوستانم می‌گفتند برای رسیدن به تسلط در درس ریاضی، مفاهیم و سؤالات کتاب بسیار ساده است و باید به سراغ حل تمرین‌های تستی برویم؛ ولی من با این حرف مخالف بودم. همیشه کتاب درسی را کامل مطالعه می‌کردم. سپس مثال‌ها و فعالیت‌ها و تمرین‌های کتاب درسی را یک‌به‌یک حل می‌کردم. بعد به سراغ جزوه‌ی معلم می‌رفتم. بعد از آن درس‌نامه‌ی کتاب تستم را می‌خواندم. از تمام منابعی که می‌خواندم، نکته‌برداری می‌کردم و تمام این نکات را در دفتر نکته‌هایم می‌نوشتم. از این جزوه برای آزمون‌ها استفاده می‌کردم. در نهایت تا جایی که می‌توانستم تست کار می‌کردم تا مهارتم بیشتر شود.

تا چه حد به تحلیل آزمون‌ها اهمیت می‌دادی؟

هم برای تست‌هایی که در خانه تمرین می‌کردم و هم سؤالات آزمون‌ها، به تحلیل اهمیت زیادی می‌دادم. سؤالات را تک‌تک بررسی می‌کردم و نکات مهمشان را در همان دفتر نکاتم می‌نوشتم. تحلیل را جمعه‌ها بعد از آزمون انجام می‌دادم.

کرونا باعث تعطیلی دانشگاه‌ها هم شد. این مسئله چه تغییری در سبک زندگی‌ات ایجاد کرد؟

آزموش برای ما هم مثل دانش‌آموزان به‌صورت مجازی ادامه داشت؛ اما قطعاً کیفیت کلا‌س‌های حضوری خیلی بهتر است. در این چند ماهی که در قرنطینه‌ی خانگی بودیم، تقریباً هر تفریح و تنوعی را که امکان داشت، ایجاد کردیم. الان کمی از این وضعیت خسته‌ام. به‌هرحال کرونا آرامش همیشگی را از انسان‌ها گرفته و من هم کمی تلاشم کم شده است.

در کنار درس، چه مهارت‌های دیگری داری؟

همیشه در کنار درس‌خواندن، ورزش هم کرده‌ام. زبان را دوست داشتم و آن را تا انتها ادامه دادم. کمی هم برنامه‌نویسی کار کرده‌ام. بیشتر وقتم به‌درس خواندن گذشته است و همیشه در کنارش تفریح هم کرده‌ام.

Menu