عرفان رستمی، رتبه 369 کنکور 98 تجربی، دندان پــزشکی دانشگاه شهید بهشتــی
از دلایل پیشرفت من این بود که انگیزه ام را افزایش دادم و گفتم کنکور چیزی است که در آن تخصص دارم و دوازده سال درس خوانده ام که نتیجه آن را ببینم و این باعث شد ترس از شکستم کم شود.
سعی کردم همه مواردی که باعث می شد وقتم تلف شود را کم کنم و بسیاری از آنها راکاهش دادم مثل تلوزیون دیدن که در سال دوم بسیار کمتر تلوزیون می دیدم. درست است کهاین موارد مثل تلوزیون دیدن را نمی توان حذف کرد. اما میتوان آنها را کنترل کرد و کاهش داد.
بهاره بیاتی، رتبه 705 منطقه 1 کنکور 98، داروسازي دانشگاه علوم پزشکي تهران
در دوره جمع بندی روشهایم را تغییر ندادم، فقط ساعت مطالعهام را بیشتر کردم.
البته بعد عید اکثر داوطلب ها بیشتر درس می خوانند و من هم دو ساعت بیشتر از میانگین قبل درس خوندم و خودم را ملزم کردم که تفریحات را به بعد از کنکور موکول کنم و خود به خود ساعت مطالعه ام بالا رفت.
آزمون را که میدادم تا شب چک میکردم. دقیق تحلیل آزمون میکردم و اگر در سوالی مشکل داشتم به دنبال رفع مشکل میرفتم، در دو روز باقیمانده اول اولویت با سوالاتی بود که غلط زده بودم.
محمدهادی نوری حسینحاجلو، رتبه 1398 منطقه 3 کنکور 98، پزشکی دانشگاه اردبیل
مهمترین تصمیمی که گرفتم این بود که در خواندن مطالب سرعت داشته باشم و روی اصلب مطلب کتاب تمرکز کنم و به مسائل حاشیهای مطالب توجه نکنم.
من اعتقادم این است که در دورهی جمعبندی نباید آهسته حرکت کرد و سرعت خیلی مهم است. باید به اصل مطلبی که کتاب میخواهد بگوید توجه کنیم و درگیر حاشیههای فرعی نباشیم. اگر سرعت زیاد باشد و بتوانیم چندبار مرور کنیم که مطالب ملکهی ذهن ما شود، خیلی خوب است. مثلاً کتاب یک مطلب اصلی را میگوید و در کتاب تستی ممکن است از حواشی آن مطلب تست بیاید. در دورهی جمعبندی وقت واقعاً محدود است و باید تمرکز روی مطالب اصلی باشد و نباید به حاشیهی مطالب توجه کرد. روشهایم همان بود ولی ساعت و سرعت مطالعه و همینطور دقتم را افزایش دادم. شاید فقط در زیست کمی تغییر روش داشتم. من اوایل چون کتاب تست را خیلی دوست داشتم، اول درسنامه کتاب تستم را میخواندم و بعد سریع به سراغ تست میرفتم. اما در دورهی جمعبندی اول کتاب درسی را میخواندم و اگر در جایی مشکل داشتم به سراغ درسنامه میرفتم و نکتهها را در کتاب درسی مینوشتم و کتاب را دوباره میخواندم و بعد به سراغ تست میرفتم. نکاتی هم به در پاسخنامهی کتاب تست بود و من به آن توجه نکرده بودم را هم در کتاب درسی مینوشتم. این کار برای من خیلی نتیجه داد.
میلاد پور زاهد ، رتبه 49 منطقه 3 کنکور 98، پزشکی دانشگاه ایران از دهدشت
همه کنکوری ها تلاش می کنند اما تلاش باید آگاهانه باشد.
در سال جدید، افزایش ساعت مطالعه به روزی یازده ساعت به من کمک بسیاری کرد و توانستم همه مطالب را بخوانم و چیزی را حذف نکنم. از سویی پایبندی به برنامه و حضور پیوسته در آزمون ها نیز موثر بود. برنامه راهبردی یک برنامه اصولی و کلی است. هر دانش آموز باید برنامه را شخصی سازی کند. پدر و مادرم در روحیه دادن و انگیزه دادن به من در مواقع افت نقش داشتند اما نقش اصلی آنها در من ایجاد تمایل به درس خواند بود اگرچه والدینم بی سواد بودند. پدرم از سال دوم ابتدایی هر دو هفته یکبار به مدرسه من سر می زنند و این باعث شد علاقه من به درس بالاتر برود. معدلم در سال دوم 18 بود اما همین علاقه باعث شد در سال پنجم ابتدایی به معدل بیست برسم.
مهسا بیابانی، رتبه ۲۵۰ منطقه 1 کنکور 98، دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
به روش سه روز یکبار باور داشتم.
چون مبنای این روش اینست که اول آزمون میدهی و این آزمون در ابتدا کار کردن، باعث می شد، هدفمند به کتاب درسی رجوع کنم و انتخاب درسها و مبحثها را مرور و تمرین را به طور دقیق تعیین کنم .
در دو و نیم روز باقیمانده رفع اشکال میکردم. اولویتهای من در دو و نیم روز باقیمانده روی مباحثی بود که یادم رفته بود .
مثلاً از فصل الکتریسیته ساکن فقط مبحث میدان الکتریکی را کار میکردم که مشکل داشتم، نه اینکه کل فصل را بخوانم.
زیرموضوع انتخاب می کردم و کار می کردم. یک برنامه هفتگی برای عمومیها داشتم. هفتگی چهار یا پنج درس عمومی کار میکردم. شبها هم آزمون تکدرس با زرد عمومی کانون تمرین می کردم. نحوه خواندن درسها را بعد عید عوض کردم.
اول تست میزدم و روی بازیابی اطلاعات خیلی کار کردم. حل تست به روش آموزشی را کمتر کردم و بیشتر با روش دو خودکار، تست زماندار در دوران جمعبندی کار کردم.
ادامه را در روزهای بعد بخوانید....
تهیه کننده: فاطمه رسولی نسب