ضرب‌المثل‌ها: آتش بیار معرکه

کلمه‌ی مرکب «آتش بیار» در اصطلاح عامه، کنایه از کسی است که کارش خبرچینی و تشدید اختلاف است.

ضرب‌المثل‌ها: آتش بیار معرکه

کلمه‌ی مرکب «آتش بيار» در اصطلاح  عامه، كنايه از كسي است كه كارش خبرچینی و تشديد اختلاف است. اين مثل كه به ظاهر ساده مي‌آيد مانند ساير امثال و حكم، ريشه‌ی تاريخي دارد و شرح آن بدين قرار است:

همان‌طور كه امروز دستگاه جاز، عامل اساسي اركستر موسيقي به شمار مي‌آيد، در قرن‌های گذشته كه موسيقي گسترش چنداني نداشت، ضرب و دف، ابزار كار اوليه‌ی نوازندگان بود. هر جا كه مي‌رفتند آن ابزار را زير بغل مي‌گرفتند و بدون زحمت همراه مي‌بردند. ارکستر در قدیم علاوه بر نوازندگان، يك نفر ديگر به نام «آتش بيار يا دايره‌نم‌كن» كه چون از كار نوازندگی سررشته نداشت، وظيفه‌ی ديگري به عهده‌ی او محول بود. همه مي‌دانند كه ضرب و دف از پوست و چوب تشكيل شده است. پوست ضرب و دف در بهار و تابستان خشك و منقبض مي‌شود و احتياج دارد كه هر چند ساعت آن را با «پف نم» مرطوب و تازه كنند تا صدايش در موقع زدن به علت خشكي و انقباض تغيير نكند. اين وظيفه را «دايره‌نم‌كن» به عهده داشت. او ظرف آبي در جلويش بود و هميشه ضرب و دف را نم مي‌داد و تازه نگاه مي‌داشت؛ اما در فصل‌های پایيز و زمستان كه باران می‌بارید و هوا مرطوب بود، پوست ضرب و دف بيش از حد معمول نم برمي‌داشت و حالت انبساط پيدا مي‌كرد. در اين موقع لازم بود كه پوست‌ها را حرارت بدهند تا رطوبت اضافي تبخير شود و به صورت اوليه درآيد.

شغل دايره‌نم‌كن در اين دو فصل عوض مي‌شد و به «آتش بيار» تبدیل می‌شد؛ زيرا وظيفه‌اش اين بود كه به جاي ظرف آب كه در بهار و تابستان به آن احتياج بود، منقل آتش در مقابلش بگذارد و ضرب و دف مرطوب را با حرارت آتش خشك كند.

آتش بيار يا دايره‌نم‌كن، كه اتفاقاً هر دو عبارت به صورت ضرب‌المثل درآمده است، كار مثبتي در روند کار نوازندگی و موسیقی نداشت. نه مي‌دانست و نه مي‌توانست ساز و ضرب و دف بزند و نه به آواز و خوانندگي آشنايي داشت، با این حال وجودش به قدري مؤثر بود كه اگر دست از كار مي‌كشيد، ارکستر مي‌خوابيد.

Menu