گفت‌وگوهای پرستو عسکری: علیرضا کهن با میانگین تراز 7599

اگر تلاش کنیم و خودمان را با برنامه‌ی کانون هماهنگ کنیم، این یک نکته‌ی مثبت است تا نواقص را برطرف کنیم. چقدر خوب است که یاد بگیریم از حاشیه دور باشیم و روی کارهای خودمان تمرکز کنیم.

گفت‌وگوهای پرستو عسکری: علیرضا کهن با میانگین تراز 7599

علیرضا کهن، فارغ‌التحصیل تجربی از کاشمر


درس خواندن در شرایط کرونا چگونه است؟

مثبت یا منفی ارزیابی کردن شرایط کرونایی دست خودمان است


علیرضا کهن در یک نگاه

شهر: کاشمر (استان خراسان رضوی)

مدرسه: شهید بهشتی

سال‌های حضور در کانون: از هفتم تا یازدهم و یک سال فارغ‌التحصیلی به مدت 6 سال

رتبه‌ی سال گذشته: 4200

میانگین تراز: 7599

تحصیلات و شغل پدر: دیپلم، مدیر چاپخانه

تحصیلات و شغل مادر: لیسانس ریاضی، خانه‌دار

از هفتم به طور پیوسته آزمون می‌دادی. چه شد که در پایه‌ی دوازدهم در آزمون‌ها شرکت نکردی؟

تابستانی که می‌خواستم وارد پایه‌ی دوازدهم بشوم پدرم به سرطان چشم مبتلا شدند. محیط خانه کمی متشنج شد و حساسیت روی درس‌های من کاهش پیدا کرد. درس می‌خواندم اما در آزمون‌های کانون شرکت نکردم. از هفتم تا یازدهم همیشه جزو نفرات برتر آزمون‌ها بودم و فکر می‌کردم با پایه‌ی درسی خوبی که دارم پذیرفته شدن در رشته‌های مورد نظرم برایم کار خاصی ندارد. به خودم می‌گفتم با شرایطی که در خانواده برایم پیش آمده اگر در رشته‌ی داروسازی تهران هم قبول شوم فوق‌العاده است و کسی از من انتظار بیشتر از این را ندارد. مادر و پدرم برای درمان بیشتر تهران بودند و مادرم بیشتر درگیر پدرم بود و من فکر می‌کردم تحت این شرایط باید سطح انتظاراتم را پایین بیاورم. رفته‌رفته انتظارم از خودم کاهش پیدا کرد و عید سال گذشته به داروسازی مشهد فکر می‌کردم و در نهایت در هیچ‌کدام از این دانشگاه‌ها پذیرفته نشدم.

سال گذشته انتخاب رشته هم کردی؟

بله، داروسازی مازاد قبول شدم اما تصمیم گرفتم یک سال دیگر تلاشم را ادامه بدهم. حقیقتا وقتی فکر می‌کردم به خودم می‌گفتم که دوازده سال تلاش کردیم و معیار سنجش ما کنکور است، یک سال دیگر تلاش کردن برایم ارزشش را داشت. نمی‌خواستم قبول کنم و در جایگاهی قرار بگیرم که کم‌تر از سطح انتظاراتم باشد. دانش‌آموزانی که درس می‌خوانند و به کانون می‌آیند افرادی هستند که هدفی در زندگی دارند و برای درس خواندنشان ارزش قائل هستند. در این سال‌هایی که در کانون آزمون می‌دادم بیشتر مشغول درس خواندن بودم، تفریح‌هایی که دیگران داشتند من نداشتم و کنکور جایی بود که این تلاش‌ها باید مورد سنجش قرار می‌گرفت. به نظرم یک سال بیشتر تلاش کردن و یک سری مسائل را کنار گذاشتن برای کنکور ارزشش را دارد.

از کی برای کنکور 99 تلاشت را مجددا شروع کردی و تا قبل از شیوع کرونا شرایطت چطور پیش رفت؟

سال گذشته دچار کیست پیلونیدال شدم و حتی در جلسه‌ی کنکور 98 نتوانستم روی صندلی بنشینم. تابستان 98 بعد از کنکور عمل کردم و تا اواخر شهریور درگیر این مساله بودم. طوری اعتماد‌به‌نفسم کاهش پیدا کرده بود که تصمیم گرفتم به دانشگاه بروم و برای کنکور 99 تلاش نکنم. خیلی اذیت شدم و سه ماهی را که دیگران مشغول تحصیل هستند از دست دادم. خانواده‌ام تصمیم را به خودم سپردند و به من گفتند تا همین جا هم که پیش آمدی بسیار خوب است. اواخر شهریور خیلی فکر کردم. انسان اگر برای چیزی که می‌خواهد تلاش نکند، باید به چیزی که دارد راضی باشد. من به نتیجه‌ای که آن لحظه گرفته بودم راضی نبودم و برایم سخت بود. مراحل زندگی انسان مانند زنجیر به هم متصل است. اگر آن نتیجه را می‌پذیرفتم کل اهدافم در زندگی تغییر می‌کرد و نقش بر آب می‌شد. نهایتا تصمیم گرفتم یک‌ سال دیگر تلاش کنم.

چرا دوباره تصمیم گرفتی به کانون بیایی؟

نمی‌خواستم تجربه‌ی سال گذشته دوباره تکرار شود. تصمیم گرفتم برای اولین آزمون مهر ماه درس بخوانم و نتیجه‌ام را ارزیابی کنم. خدا را شکر نتیجه‌ی خوبی گرفتم و پیشرفت هم کردم. وقتی کارنامه‌ی اولین آزمونم را دیدم به این نتیجه رسیدم که تصمیم درستی گرفته‌ام و هر آزمونی که جلو رفتم بیشتر نسبت به تصمیم مطمئن شدم.


با توجه به اینکه به مدرسه نمی‌رفتی، کرونا و خبرهای ضد و نقیضی که شنیدی تا چه حد توانست روی درس خواندنت اثر بگذارد؟

من فردی بودم که دوستان زیادی داشتم، همیشه در اجتماع بودم و با دوستانم زیاد بیرون می‌رفتم. ولی امسال از ابتدا که شروع به درس خواندن کردم سعی کردم خودم را مدیریت کنم، یعنی تلاش کردم همه چیز را، از درس خواندن گرفته تا تفریح، به اتاق خودم خلاصه و محدود کنم. در رابطه با بحث کرونا به نظرم ما بچه‌هایی که فارغ‌التحصیل هستیم، مثل سایر دانش‌آموزان فرصت برای اشتباه کردن نداریم. پارسال هم وقتی قضیه‌ی سیل پیش آمد بحث‌ها و حاشیه‌هایی وجود داشت. می‌گفتند کنکور را ساده یا دشوار می‌گیرند یا اصلا کنکور را حذف می‌کنند. من پارسال به این حاشیه‌ها خیلی بها می‌دادم، در آزمون‌های کانون شرکت نمی‌کردم و زمان بیشتری برای پیگیری اخبار داشتم. امسال که بحث کرونا پیش آمد همان لحظه‌ی اول به اتفاق پارسال تشبیهش کردم. متوجه شدم که هر اتفاقی که پیش بیاید هرکس هر چه را که کاشته درو می‌کند. به نظرم مثبت یا منفی بودنِ فرصتی که با تغییر تاریخ کنکور به وجود آمده را خودمان تعیین می‌کنیم. وظیفه‌ی من درس خواندن و پیشرفت کردن بود و اینکه به چیزی که هدف‌گذاری کردم برسم. البته در خانه‌ی ما هم بحث کرونا بود و شرایط بدی به وجود آمده بود. پدرم به خاطر شیمی‌درمانی سیستم ایمنی ضعیف‌تری دارند و مادرم روی رعایت بهداشت بسیار حساس شدند. من سعی کردم تنها کاری که می‌کنم این باشد که باری روی دوش خانواده نگذارم و خیالشان را از بابت خودم راحت کنم.


آزمون‌های غیرحضوری را چطور ارزیابی می‌کنی؟

من دقیقا شرایط آزمون‌های حضوری را برای خودم پیاده کردم. از حدود یازده آزمون غیرحضوری در هفت یا هشت آزمونی که تخمین رتبه‌ی کانون را دیدم، رتبه‌ی تک‌رقمی کسب کردم. سیر پیشرفتم را در این آزمون‌ها حفظ کردم و نگذاشتم کرونا روی درس خواندنم اثر منفی بگذارد.

بعضی از دانش‌آموزان بعد از تعطیلی مدارس نتوانستند به درستی روزشان را مدیریت کنند. تو امسال چطور ساعت‌هایت را مدیریت کردی؟

یکی از خوبی‌های آزمون‌های کانون این است که ما عادت می‌کنیم زود از خواب بیدار شویم و سر ساعت 8، با بیشترین بازدهیِ ذهنمان در جلسه حاضر باشیم. من هم از ابتدا طوری برنامه‌ریزی کردم که هیچ روزی درس خواندنم را دیرتر از ساعت 8 شروع نکنم. در ابتدا مدیریت ساعت‌ خواب و بیداری‌ام برایم سخت بود و برای این برنامه از مادرم کمک گرفتم تا شب‌ها اجازه ندهد بیشتر از ساعت 12 بیدار بمانم. حتی اگر برنامه‌ی امروزم تمام نمی‌شد بیدار نمی‌ماندم. نمی‌خواستم به خاطر تکمیل برنامه‌ی امروز، فردایم را از دست بدهم. در طول هفته یک ساعت و نیم هم زمان برای جبران در نظر گرفتم که اگر برنامه‌ام طبق روال پیش برود از آن زمان برای تفریح استفاده می‌کنم.

بازه‌ی طولانیِ در خانه ماندن کمی ممکن است خسته‌کننده باشد. در ساعت‌های استراحتت به چه کاری مشغول می‌شوی؟

من به طور میانگین در روز 12 ساعت درس می خوانم. امسال همه‌ی ما هم به خاطر کنکور و هم به خاطر کرونا محدودتر شده‌ایم و شرایط برای همه یکسان است. وقتی هدف بزرگی داری باید چیزهایی را هم از دست بدهی. من هم مثل بقیه از اینکه تفریح خاصی ندارم خسته می‌شوم اما وقتی به این فکر می‌کنم که قرار است به هدفم برسم، به خودم حق گله کردن را نمی‌دهم. من خودم این مسیر را انتخاب کردم. در ساعت‌های استراحتم تفریحاتی را انتخاب کردم که در راستای درسم باشد. سال گذشته سریال می‌دیدم و ذهنم را مشغول می‌کرد، حتی وقتی درس می‌خواندم ذهنم درگیر داستان سریال بود. امسال مصاحبه‌ها را در سایت کانون می‌خوانم و در بخش کامنت‌ها با بچه‌ها گفت وگو می‌کنم. در سایت کانون فعال هستم ودر مسابقات علمی شرکت می‌کنم. مطالعه‌ی غیردرسی هم دارم و گاهی هم یک فیلم سینمایی می‌بینم.

پس دانش‌آموزان برتر هم سختی‌های خاص خود را دارند!

به نظرم بازگو کردن مشکلات کار جالبی نیست و تنها کسی که در رفع مشکلات می‌تواند به ما کمک کند خودمان هستیم. حتی دوستان نزدیکم از بیماری پدرم اطلاعی ندارند و اینجا اولین بار است که این مسئله را مطرح می‌کنم. من در ابتدای سال حتی مشکلات بزرگ‌تری هم داشتم. درواقع ما هم مثل سایر دانش‌آموزان مسائل خاص خود را در زندگی داریم. وقتی برای سال دوم کنکور می‌دهی ذهنیت سایرین نسبت به تو متفاوت است. وقتی امسال نتایجم در آزمون‌ها خوب می‌شد برای بچه‌ها جای سوال بود که چرا من با این نتایج می‌خواهم برای بار دوم کنکور بدهم و سال قبل پذیرفته نشدم. نمی‌توانستم برای همه مشکلاتم را توضیح بدهم. این مسئله جو بدی را برای من در شهر ایجاد کرده بود. تصمیم گرفتم سکوت کنم و کاری که وظیفه‌ی من است انجام بدهم. سکوتم و استمرار نتایجم رفته‌رفته واکنش‌ها را کمتر کرد. اوایل هیچ کس نتایج من را باور نمی‌کرد.

چرا نتایجت را باور نداشتند؟

در آزمون اولی که دادم ترازم 7233 شد و در آزمون بعدی به 7987 رسید. این جهش تراز باعث شده بود نسبت به نتیجه‌ام اطمینان نداشته باشند. برای خودم بیشتر مهم بود که این دستاوردم را تثبیت کنم. این مسائل در ابتدا برایم سخت بود اما سعی کردم توجهی نکنم.

این جهش تراز چطور به وجود آمد؟

در اولین آزمون اصلا میزان مطالعه‌ام را ثبت نمی‌کردم و به همین دلیل فکر می‌کردم زیاد درس می‌خوانم. میزان تلاشم با نمراتم در آزمون همخوانی نداشت. از شنبه‌ی شروع آزمون دوم تصمیم گرفتم میزان مطالعه‌ام را یادداشت کنم و متوجه شدم ساعت مطالعه‌ام چندان هم بالا نیست. بنابراین تصمیم گرفتم میزان مطالعه‌ام را ثبت کنم و زمانی را هدر ندهم. روش مطالعه‌ام را در درس زیست هم تغییر دادم. چون زیست را خیلی خوانده بودم و نتیجه‌ای که می‌خواستم نگرفته بودم. در دو سه آزمون اول با آزمون و خطا کردن، روش‌های مناسبِ خودم را پیدا کردم.

روشت برای مطالعه‌ی درس زیست چگونه است؟

در کنکور 98 زیست را 44 درصد زدم. به خاطر اهمیتی که زیست برای رشته‌ی تجربی دارد باید در روش مطالعه‌ام تجدیدنظر می‌کردم. تا جایی که در لیست برترین‌های میانگین درصد کشوری که کانون اخیرا منتشر کرد در درس‌های زیست با 94 درصد و فیزیک با 98 درصد، رتبه‌ی اول را کسب کردم. منبع اولم برای زیست کتاب درسی است و دائما در حال مرور نکات هستم. مرور زیست مهم‌ترین کاری است که باید انجام بدهیم تا بتوانیم از نکات در حل تست‌ها استفاده کنیم. تست‌هایم را به تست‌هایی استاندارد اما با مرور زیاد محدود کردم. تست‌های کتاب‌های سه‌سطحی را نه فقط برای زیست، بلکه برای سایر درس‌ها بارها و بارها تمرین کرده‌ام و کتاب سه‌سطحی زیست را در آزمون 6 تیر برای هشتمین بار حل می‌کنم و تیک می‌زنم. ضمنا نکاتی در زیست وجود دارد که اساتید هم راجع به آن‌ها به اجماع نمی‌رسند و ابهاماتی در آن‌ها وجود دارد. من برای این نکات وقتی صرف نمی‌کنم و به نظرم جنبه‌ی آزمونی و کنکوری هم ندارند.

برای دوران جمع‌بندی چه برنامه‌ای داری؟

دوران جمع‌بندی را رسما از بعد از آزمون ششم تیر شروع می‌کنم. چهار آزمون جامع کانون را هم در پیش داریم. تصمیم دارم از کنکورها برای جمع‌بندی استفاده کنم و کنکور 98 را به عنوان آخرین کنکور، آزمون بدهم. شرایطم دقیقا مطابق شرایط کنکور خواهد بود و سر ساعت 8 شروع خواهم کرد. ارزش دوران جمع‌بندی به این است که خودت را با شرایط کنکور تطبیق بدهی. بعد از ظهر، کنکوری که دادم تحلیل می‌کنم و قطعاتی که در پازلِ درس خواندم در جای خود سفت نشده‌اند پیدا می‌کنم و در روزهای بعدی سعی می‌کنم این قطعات را در جای خود محکم کنم. برای رفع نواقصم از تست‌های نشان‌دارم کمک می‌گیرم.

نقش پدر و مادرت در مسیری که تا اینجا طی کردی چه بوده است؟

بزرگ‌ترین کمکی که پدر و مادرم به من کردند این بود که در تصمیمی که گرفتم از من حمایت کردند. پدر و مادرم برای من کم نگذاشتند. من خودم سعی کردم باری روی دوش خانواده نگذارم اما لحظه‌ای که خواسته‌ای داشتم برایم برآورده کردند. تلاش کردم مادر و پدرم را در نقش مادر و پدر حفظ کنم. دوست داشتم پدر و مادرم آرامش داشته باشند و مادرم همان مادر مهربانی باشد که وقتی از اتاق بیرون می‌آیم با من صحبت کند. چون من امسال از همه‌ی دوستانم دور ماندم و مادرم بیشتر همراه من است. پدرم هم علیرغم مشکلی که دارند هرگز چیزی برای من کم نگذاشتند و همیشه از من حمایت کردند. این‌ها برای من کافی‌ است تا نتیجه‌ای که لایق من و خانواده‌ام است با تلاشم به دست بیاورم.

نکته‌ای هست که دلت بخواهد برای بچه‌ها بگویی؟

همه‌ی ما در حال تجربه‌ی شرایط دشوار و پیش‌بینی نشده‌ی کرونا هستیم. اما یادمان باشد که مثبت و منفی ارزیابی کردن این شرایط دست خودمان است. اگر شرایط آزمون‌های کانون یا حتی کنکور تغییر کرده، این تغییر برای همه اتفاق افتاده است. اگر تلاش کنیم و خودمان را با برنامه‌ی کانون هماهنگ کنیم، این یک نکته‌ی مثبت است تا نواقص را برطرف کنیم. چقدر خوب است که یاد بگیریم از حاشیه دور باشیم و روی کارهای خودمان تمرکز کنیم.

Menu