عصر بود. علی با عجله وارد خانه شد و به سراغ مادرش رفت.
مامان... مامان... با بچههای کلاس قرار گذاشتهایم تا به مناسبت هفتهی معلم هر کس طبق سلیقهی خودش از زحمات معلم خوبمان تشکر و قدردانی کند. من هم در راه برگشتن از مدرسه ایدهی جالبی به ذهنم رسید. لطفا زود آماده شوید تا با هم به گلفروشی دایی سجاد برویم!
مادر که تعجب کرده بود پرسید: خب تعریف کن ببینم علی جان چه فکری کردهای؟
_ مامان حالا شما آماده شوید. خیلی زود میفهمید!
علی و مادرش راهی گلفروشی شدند ...
_ سلام دایی سجاد برایتان یک زحمت کوچک دارم. میخواهم به من یک شاخه گل رز قرمز و زیبا بدهید. تصمیم دارم در یک کاغذ این گل را هم نقاشی کنم و به معلم عزیزم هدیه کنم. نظر شما چیست مادر جان؟
_آفرین پسرم. هفتهی معلم بهانهای برای تقدیر و تشکر از تمامی معلمانی است که برای آموزش و آموختن بچههای ایران زمین در تلاش هستند. من به تو افتخار میکنم و مطمئن هستم که هدیهی تو برای معلمت خیلی باارزش خواهد بود.