«الکس هاروي» فيزيکدان دانشگاه نيويورک مدعي است که آلبرت انيشتين و اروين شرودينگر زماني در مورد امکان وجود انرژي تاريک با يکديگر به مکاتبه پرداختهاند.
گفته ميشود اين نامهنگاريها سالها پس از اين که انيشتين نظرياتش را در خصوص نسبيت عمومي و کنستانت (ثابت) کيهاني منتشر کرد، صورت گرفتهاند.
انيشتين در نخستين مقالاتش بر ثابت بودن جهان تاکيد کرده بود. با اين حال پس از مدتي کوتاه وي يک کنستانت را به معادلات نسبيت خود افزود. اين کنستانت براي توضيح حالت انبساط جهان يا انقباض آن (به دليل گرانش که موجب بازگشت جهان به حالت ثابت اوليهاش ميشود) اضافه شد.
با اين حال نظريات بعدي ارائه شده توسط لامايتر و هابل ثابت کردند که جهان در حال انبساط است و به دنبال اين ادعاها انيشتين کنستانت مزبور را از معادلاتش حذف کرد.
وي بعدها نوشت که شکست در پيشبيني انبساط جهان بزرگترين اشتباه دوران کارياش بوده است.
به ادعاي هاروي، در نامهنگاريهاي انيشتين و شرودينگر اين دو دانشمند در مورد ايده انرژي تاريک، مفهومي که نيم قرن بعد پا به عرصه ظهور گذاشت، به بحث و مناظره پرداختهاند.
در اين مناظرات شرودينگر به انيشتين مينويسد که شايد بتوان کنستانت را در سمت راست معادله نسبيت گذاشت تا بتواند تحت شرايط خاص يک متغير باشد.
انيشتين در پاسخ ميگويد که شايد بتوان سناريويي را تصور کرد که در آن کنستانت با زمان تغيير ميکند و شرودينگر نيز با تاييد اين موضوع پاسخ ميدهد که اين کنستانت ميتواند به سمت ديگر معادله برود. اين بدين معنا بود که در زمانهايي کنستانت ميتواند به عنوان متغير مورد استفاده قرار گيرد.
هاروي در مقالهاش نتيجه ميگيرد که هر دو دانشمند متوجه شده بودند که در اين ميان نيرويي در کار بود، آيتمي که در معادلات انيشتين از آن نام برده نشده بود.
انيشتين بعداً نوشت که تحقق ايده شرودينگر ممکن نبود؛ زيرا به فرو رفتن در عمق فرضيات منجر ميشد.
صرف نظر از اين که وي بعداً نظرش را تغيير داده يا نه، هاروي معتقد است که نامههاي رد و بدل شده بين اين دو دانشمند نشاندهنده اين واقعيت است که آنها همانند فيزيکدانان امروزي در مورد همان موضوع انرژي تاريک بحث کردهاند.
شايان ذکر است که سالها بعد محققان دريافتند جهان با سرعت فزايندهيي در حال انبساط است و اين که اين امر توسط نيروي ناشناختهيي به نام انرژي تاريک صورت ميگيرد.