"به اندازهای که تلاش کنیم، نتیجه خواهیم گرفت"
نام و نام خانوادگی : محمد مهدی فریدونیان
رشته و دانشگاه قبولی : حقوق دانشگاه تهران روزانه
- رتبه سال ۱۴۰۱ : رتبه 123 منطقه 3 و رتبه 628 کشوری کنکور انسانی
نام شهر و استان : مهدیشهر ، سمنان
- درصد کنکور ۱۴۰۱ :
جامعه شناسی: 100٪ اقتصاد: ۸۴٪ روان شناسی: 80٪ عربی تخصصی: ۸۱٪ دینی: ۸۰٪ ریاضی: ۵۶٪
- میانگین تراز : 6766
سالهای حضور در کانون : ۲ سال
شغل و تحصیلات مادر : بازنشسته آموزش و پرورش.لیسانس
شغل و تحصیلات پدر : بازنشسته آموزش و پرورش.لیسانس
متوسطه اول : نمونه دولتی امام علی
متوسطه دوم : نمونه دولتی پاکزاد
(در آزمون تیزهوشان شرکت کردم و رشته انسانی قبول شدم اما مدرسه نمونه دولتی رفتم و تجربی خواندم)
مصاحبه گر : آناهیتا احمدی
- شما چگونه با کانون آشنا شدید؟ فرد خاصی توصیه کرد؟ آیا فردی در خانواده شما عضو کانون بوده یا هست؟ چه نتیجه ای کسب کردند؟
باتوجه به اینکه دوستانم و برادر و خواهرم کانونی بودند با کانون آشنا شدم.
برادرم فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی از دانشگاه شاهد و
خواهرم فارغ التحصیل رشته دانش شناسی و علم اطلاعات از دانشگاه سمنان میباشند.
- دستاورد شما از شرکت در آزمونهای کانون چه بود؟
آزمونها دستاوردهای زیادی برای من داشت از جمله :
- تمرین
- تکرار
- تسلیم نشدن
- شکست خوردن و دوباره شروع کردن.
و مهم ترین دستاورد پیوستگی و منظم بودن آزمونها بود تا به آن هدفی که میخواستم برسم.
- چرا این تعداد آزمون شرکت کردید؟
دلیلی مبنی بر اینکه در آزمون ها غیبت کنم نمی دیدم.حتی مواقعی که کاملا به بودجه بندی آزمون نمی رسیدم و به آن صورت مطلوب مطالب را جمع نمی کردم، در آزمون شرکت میکردم چون میخواستم در هر شرایطی خودم را بسنجم و برای مثال متوجه بشم وقتی که هنوز به صورت کامل مطالب را جمع نکردم به چه نتیجه ای میرسم.
از آزمون دادن خسته نمی شدم ولی وقتی که به بودجه بندی نمیرسیدم طی دو هفته آزمون سرفصل ها را به صورت سطحی صرفا برای آمادگی بیشتر مطالعه می کردم و در دوره جمع بندی یا همراه امتحان مدرسه به صورت عمیق میخواندم.
- پشتیبان تحصیلی شما در منزل چه کسی بود؟ پدر و مادر یا خواهر و برادر؟ چه کمکی به شما میکردند؟
برادر و خواهرم با توجه به اینکه تجربۀ کانون و کنکور را داشتند به من در این مسیر کمک زیادی کردند.از جمله روش مطالعه دروس،تکنیک ها و...
من به همراه پشتیبان و برادرم برنامه ریزی را انجام میدادیم.
- آیا در آزمون هدفگذاری و مشابه پارسال هم شرکت میکردید؟ دلیل آن چیست؟
بله در هر دو شرکت می کردم.اما آزمون مشابه پارسال برای من اهمیت بیشتری داشت.
- با توجه به اینکه آزمون مشابه پارسال را من روز قبل آزمون یعنی پنجشنبه می دادم ،مزایای این آزمون این بود که در روز قبل آزمون یک وضعیت کلی از خودم بدست می آوردم و با تحلیل آزمون، نقاط ضعفم را برای آخرین بار برطرف می کردم تا چیزی از قلم نیافتد .
- مزایای آزمون هدف گذاری این بود که یک پیش بینی کلی از وضعیت من در دروس مختلف بود و باعث میشد تا نقاط ضعفم را در هفته دوم برطرف کنم و نقاط قوتم را تثبیت کنم.
- از کدام یک از کارنامههای جعبه ابزار کارنامه استفاده میکردید؟ دلیل استفاده از هر کارنامه را ذکر کنید.
اول کارنامه اصلی را میدیدم و درصدهایم را میدیدم.
ابتدا دروسی را مشاهده میکردم که نقطه ضعفم بود و هر دفعه سعی میکردم با یک استراتژی جدید مشکل را حل کنم.
- کارنامه اشتباهات: اشتباهاتم را دوباره آزمون میدادم تا اولا متوجه بشوم سوالی هست که درست بزنم ،یعنی ببینم که دلیل اشتباه زدنم سر جلسه آزمون استرس بوده یا چیز دیگری بوده است.
دوما با تحلیل آن اشتباهات و نکته برداری اشتباهات را برطرف میکردم و سعی میکردم تا به نقطه قوتم تبدیل کنم.
- کارنامه ۵نوع درس: عملکرد من را در دروس مختلف تعیین میکرد و یک وضعیت شفاف برای من مشخص میکرد.
- کارنامه هدف گذاری و کارنامه بازیابی را هم میدیدم.
- مطابق برنامهی راهبردی درس میخواندید؟ چگونه برنامهریزی میکردید؟
بله مطابق برنامه راهبردی پیش میرفتم.
برنامه ریزی هفتگی داشتم و در بعضی دروس تندخوانی میکردم تا وقت زیادی از من نگیرند و بعد از مطالعه دقیق هر درس و مرور آن میرفتم سراغ تست زدن تا یادگیری را به مرحله تثبیت برسانم. هر جایی که فکر میکردم ناقص یاد گرفتم آن بخش را دوباره مطالعه میکردم و بعد میرفتم دوباره سراغ تست زدن.
- کدام درسها نقطه قوت شما بود؟ روش مطالعه این درسها چگونه بود؟ در مدرسه یا آزمونها چه نمرهای برای این درسها کسب میکردید؟
جامعه شناسی، اقتصاد، روان شناسی، دینی، عربی و ریاضی
- جامعه شناسی: این درس نکات ریز زیادی دارد.یعنی با یک یا دو بار خواندن نمی شود متوجه همه نکاتش شد.من جامعه شناسی را اول یک بار می خواندم تا یک دید کلی نسبت به درس پیدا کنم، بعد دفعه دوم به صورت عمیق میخواندم و بلافاصله تست آن درس را میزدم. در دروه جمع بندی هم دوباره متن درس را میخواندم و بعد از خواندن دوباره میرفتم سراغ تست زدن. به نظر من خواندن متن درس جامعه شناسی از تست زدنش خیلی مهم تر است یعنی تا به همۀ ابعاد و نکات یک درس در جامعه شناسی مسلط نشدیم نباید برویم سراغ تست زدن. جامعه شناسی درسی است که نباید با عجله از آن گذشت، باید این درس را با حوصله و صبر خواند.
- اقتصاد: برای بخش حفظی این درس میتوانیم از همان روش درس جامعه شناسی استفاده کنیم، اما برای مسائل این درس باید تست زیاد بزنیم.مسائل اقتصاد اصلا سخت نیست،فقط کمی وقتگیر است .اول باید مسائل اقتصاد را بدون در نظر گرفتن زمان و محدودیت زمانی بزنیم تا روی آن مباحث مسلط بشویم، بعد از تسلط باید به صورت زماندار تست بزنیم تا تثبیت را به تسلط تبدیل کنیم.
- روان شناسی: روان شناسی درسی است که علاوه بر اینکه بر متن کتاب مسلط شدیم باید تست زیادی کار کنیم، چون بر خلاف درس اقتصاد دست طراح برای تغییر و تنوع تیپ سوال باز است و اگر به سوالات درس روان شناسی در سال های قبل توجه کنیم سطح دشواری سوالات نوسانی بوده و همیشه در حال تغییر است .بنابراین باید علاوه بر متن روی تست ها و انواع تیپ سوالات مسلط شویم تا بتوانیم مشابه هر نوع سوالی را پاسخ دهیم.
بر خلاف دو تا درس بالا که هم درسنامه و هم تست را از کتابهای کمک آموزشی استفاده میکردم اما در درس روان شناسی برای درک و خواندن از متن کتاب استفاده می کردم و فقط برای تست زدن از کتاب کمک آموزشی استفاده می کردم.
- عربی: درس عربی یکی از نقاط ضعف من به حساب میآمد. ویدیوهای آموزشی عربی را دیدم تا کم کم پیشرفت کردم .به نظر من عربی درسی است که تست زدنش خیلی مهم است و با تست زدن به درصد بالایی میرسیم. قواعد درس عربی مهمترین بخش این درس است، اگر قواعد را مسلط باشیم میتوانیم سوالات ترجمه را به راحتی حل کنیم.
- ریاضی: با توجه به اینکه من پایه دهم و یازدهم رشته تجربی میخواندم و دوازدهم تغییر رشته به انسانی دادم، در پایه دوازدهم سطح درس ریاضی من نسبت به بقیه همکلاسیهایم بهتر بود. در این درس درسنامه را میخواندم و بعد از مرور درسنامه بلافاصله سراغ تست میرفتم. برای مسلط شدن درس عربی تست زدن خیلی زیادی میخواهد.
در دروس دینی و عربی و ریاضی و جامعه شناسی در مدرسه نمرات خوبی داشتم و معمولا ۱۸ به بالا بود.
در آزمون ها نیز تراز خوبی از این دروس کسب می کردم معمولا درس ریاضی از بین این دروس تراز بالاتری داشتم معمولا ۷۰۰۰به بالا بود.
- در طول این سال ها درسی بوده که ضعیف باشید اما با تغییر روش، آن را به نقطه قوت تبدیل کرده باشید؟ کدام درس؟ چه کاری کردید؟
در دروس عربی و جامعه شناسی ضعیف بودم. روش تبدیل درس عربی به نقطه قوت را در بالا ذکر کردم.
در درس جامعه شناسی اوایل پایه دوازدهم متن درسنامه را از روی کتاب میخواندم ولی این روش برای من جواب نداد چون کتاب،به نکات ریز اشاره نمیکند و به صورت سطحی از آنها میگذرد ولی تقریبا از آذر ماه خودم را به کتاب کمک آموزشی در این درس عادت دادم و نتیجه هم داد.چون در کتاب کمک آموزشی تمام ریز نکاتی که ممکن است به ذهن طراح برسد را شرح داده بود و بعد از مطالعه با تست زدن مطالعه ام را تثبیت می کردم تا به نتیجه ای که میخواستم رسیدم.
- روزی چند ساعت درس میخواندید؟ چند درصد زمان خودتان را به تست زدن اختصاص میدادید؟
ساعت مطالعه من از مهر ماه با حدود ۷ ساعت شروع شد تا اینکه اردیبهشت و خرداد ماه به اوج خودش یعنی حدود ۱۳ ساعت رسید.
معمولا روش درس خواندن من به این صورت بود که :
- هفته اول را بیشتر به مطالعه و ادراک اختصاص می دادم
- هفته دوم بیشتر به تست زدن و رفع نقطه ضعف و تقویت و تثبیت نقاط قوت
تست زدن من برای هر درس به این صورت بود که اول بلافاصله بعد از ادراک و مطالعه می رفتم سراغ تست و بعد از آن بعد چند روز و در یک فاصلۀ زمانی دوباره تست می زدم.
دفتر برنامه ریزی داشتید؟ تکمیل این دفتر چه کمکی به شما از لحاظ درسی و غیر درسی کرده است؟
تکمیل دفتر برنامه ریزی مزایای زیادی دارد،یکی از آن مزایا این است که به ما نشان میدهد وقتی ساعت مشخصی مطالعه داشته باشیم چه نتیجه ای می گیریم و اگر ساعت مطالعه و کیفیت مطالعه را تغییر بدهیم چقدر میتواند نتیجه تغییر داشته باشد؟
یکی دیگر از مزایای این دفتر این است که ما را در انجام دادن کارهایمان منظم میکند وقتی که همه کارهایمان را منظم و سر برنامه انجام بدهیم و اعتماد به نفس خاصی به ما میدهد.
از دفتر برنامه ریزی قلم چی استفاده کردم و همچنین خودم برنامه ریزی هفتگی جداگانه داشتم و همیشه دفتر برنامه ریزی را پر می کردم و به پشتیبانم نشان می دادم.
- کدام یک از کتابهای کانون را استفاده میکردید؟ این کتابها چه ویژگیهایی دارند؟
کتاب آبی درس اقتصاد استفاده کردم. تست های خیلی خوبی داشت.
من از کتاب های جمع بندی و کتاب نوروز و کتاب ۱۰ کنکور سالهای گذشته استفاده میکردم. این کتاب ها با خاصیت جمع بندی بودنش یک مرور کلی از تمام مباحث دروس بود و برای من خیلی مفید بود، به خصوص کتاب ۱۰ کنکور سالهای گذشته.
- دلیل این که در آزمونهای تابستان شرکت کرده اید چه بود؟
چون قبلا رشتهام تجربی بود، در تابستان فقط عمومی را پاسخ میدادم تا دروس عمومی پایه در تابستان تمام کنم.
چه تصمیماتی برای بهتر شدن در نیم سال دوم گرفتید؟
- نیم سال دوم برای من بهتر بود، زیرا به یک شناخت نسبتا دقیقی از خودم رسیده بودم و تقریبا با روش مطالعه درست انواع دروس آشنا شده بودم و در واقع به خودشناسی رسیده بودم، بنابراین در برنامه ریزی ها دقیق و منسجم تصمیم میگرفتم. همچنین با توجه به اینکه تست های زیادی در نیمسال اول زده بودم، در نیمسال دوم روش تست زدن را یاد گرفته بودم و تقریبا در تست زدن حرفه ای شده بودم(مثلا زمان تعیین شده را به خوبی رعایت می کردم،تکنیک ها را اجرا می کردم و..)
تصمیم گرفتم تست بیشتری بزنم و با یاد گرفتن روش درست مطالعه دروس،وقت بیشتری ذخیره می کردم و عملا از اتلاف وقت جلوگیری می کردم.
- فکر میکنید مهمترین ویژگی که شما دارید و باعث میشود خوب درس بخوانید، چیست؟
استمرار و پیوستگی در خواندن دروس و هیچ موقعی قطع نشد.
- آیا در برنامه ریزی زمانی را به استراحت و تفریح اختصاص میدادید؟ چه کارهایی میکردید؟
بله، بعدازظهر جمعهها را استراحت میکردم و معمولا به سالن ورزشی میرفتم یا با دوستانم وقت می گذراندم.
- آیا اعضای خانواده کارنامهی شما را میدیدند؟ اگر افت داشتید برخورد آن ها با این افت چگونه بود؟
بله، اکثرا به درصدها و خصوصا تراز توجه داشتند و هنگامی که افت داشتم می گفتند دلیل افت را پیدا کن تا بتوانی سریع تر و راحت تر مشکل آنها را برطرف کنی.
هدف شما از تغییر رشته تجربی به رشته انسانی برای کنکور چه بود؟
به دلیل علاقه به دروس رشته حقوق. با توجه به اینکه برادرم بعد از کارشناسی علوم سیاسی، حقوق خوانده بودند آشنایی نسبی به این رشته داشتم.
- جمله آخر توصیه شما به دانش آموزان چیست؟
به اندازهای که تلاش کنیم، نتیجه خواهیم گرفت.