گفت‌و‌گو با پردیس اکرامیان؛ از تراز 5330 تا تراز 6080

به این درک رسیدم که تحلیل نتیجه‌ی آزمون‌ها چه خوب و چه بد؛ باعث پیشرفت دانش آموز می‌شود.

گفت‌و‌گو با پردیس اکرامیان؛ از تراز 5330 تا تراز 6080


«به این درک رسیدم که تحلیل نتیجه آزمون ها چه خوب و چه بد؛ باعث پیشرفت دانش آموز می شود.»


 نام و نام خانوادگی : پردیس اکرامیان

نام شهر ، استان : خرمشهر ، خوزستان

رتبه سال 1401 : رتبه ۱۳۱ منطقه 3 و رتبه ۱۱۰۵ کشوری کنکور هنر

سال های حضور در کانون : ۲ سال

رشته‌ و دانشگاه قبولی : ادبيات نمايشي دانشگاه هنر شيراز

تحصیلات و شغل مادر : کارشناسی آموزش ابتدایی ، آموزگار کودکان ناشنوا

تحصیلات و شغل پدر : کارشناسی گفتار و زبان ، فرهنگی



  1. ساعت مطالعه شما در طول امسال به چه صورت بود؟

در روزهای ابتدایی که شروع به مطالعه کرده بودم به صورت میانگین حدود ۴ ساعت درس می‌خواندم که این زمان به مرور بیشتر شد و به طور کلی به میانگین روزانه ۷ ساعت رسید. البته در طول تعطیلات نوروز و بعد از آن این میانگین بیشتر شد.

 

  1. اولین ترازتان و آخرین ترازتان در سال آخر چند بود؟

آزمون اول: ۵۵۱۵ ، آزمون آخر: ۵۸۱۶ و بهترین ترازم ۶۸۶۱ بود.


  1. در چه درس هایی در سال آخر تغییر رادیکال داشتید؟ روش مطالعه این درس ها را توضیح می دهید؟

خلاقیت تصویری و درک عمومی هنر درس هایی بودند که درصد اون ها دائماً در نوسان بود.

همیشه با خودم فکر می کنم اگر برای بار دوم در کنکور هنر شرکت می کردم احتمالاً درصد این دو درس که در کنکور ۱۴۰۱ نقطه ضعف من بودند خیلی خیلی تغیر می‌کرد و نتیجه ی خیلی بهتری را رقم می‌زد.

به نظر من مرور مداوم و مبحثی مطالب و تمرکز کافی روی تاریخ هنر ایران و جهان واقعاً به پیشرفت درصد درک عمومی کمک می کند. 

همچنین اگر ابتدا به مبانی هنرهای تجسمی؛ خط در گرافیک؛ سبک های هنری و... مسلط شده باشید؛ و بعد به کمک تست زدن های مداوم؛ مطالب را تثبیت و مرور کنید و از همین طریق اشتباهات خود را تصحیح کنید یقیناً نتیجه ی خوبی در خلاقیت تصویری خواهید گرفت.


  1. به چه دلیلی تصمیم گرفتید دوباره کنکور شرکت کنید؟

با توجه به نتیجه‌ی کنکور قبل؛ احساس می‌کردم تلاش کردن برای چیزی که خودم دوست دارم را به خودم بدهکارم. از طرفی این احساس که مبادا خانواده ام را ناامید کرده باشم باعث می‌شد تلاش کنم این بار به نتیجه ی مد نظرم برسم. علاوه بر این، مجدداً کنکور دادن خصوصاً در رشته ی هنر، شانس خوبی برای پا گذاشتن در مسیری بود که همیشه دوست داشتم.


  1. در سال های گذشته چرا در آزمون ها غیبت می کردید؟

فکر می کنم دلیل اصلی غیبت ها، عدم آمادگی بود.

اینکه از نتیجه‌‌ی بد آزمون می ترسیدم یا به بودجه بندی آزمون نرسیده بودم گاهی باعث می‌شد راحت ترین راه که در واقع غیبت کردن بود را انتخاب کنم و دلیل دیگه ای به نظرم واقعا موثر بود؛ مجازی برگزار شدن آزمون هاست. اختلالات اینترنت، قرار نگرفتن در شرایط آزمون و سایر پیامدهای آزمون مجازی واقعاً باعث افت انگیزه و از بین رفتن جدیتم در مسیر آزمون ها می‌شد.


  1. نظر خانواده نسبت به تصمیم دوباره کنکور دادن شما چه بود؟

نتیجه ی کنکور قبل، علاوه برخودم، خانواده ام را هم ناراحت کرده بود.

اما با این وجود برای کنکور مجدد مخالفتی نداشتند و حامی بودند. وارد دانشگاه شدن به هر قیمت و در هر رشته ای به هیچ عنوان مد نظر خانواده ام نبود و در همچین شرایطی که شرکت مجدد در کنکور، راهی برای پیشرفت بود با وجود آگاه بودن به سختی های مسیر از این موضوع استقبال کردند.

 

  1. در سال آخر خسته نشدید؟ چه چالش هایی در سال آخر داشتید؟ چه کاری برای رفع خستگی انجام می دادید؟

 خسته و ناامید!  

علاوه بر پشت کنکوری بودن؛  کنکور *هنری* بودن فشار روانی زیادی را همراه خودش دارد.خدا را شکر من چند تا دوست خیلی خوب داشتم که همچین وقت هایی، می توانستم باهاشون صحبت کنم .

یکی از بزرگترین چالش هایی که گاهی باعث ناامیدی من می‌شد؛ اون نگرانی عموم مردم از جمله خانواده‌ام درباره ی آینده شغلی رشته های هنر بود و این موضوع که به اشتباه جا افتاده که《هنر رشته ی راحت تری است》هم می‌تواند بعضی از روزها شما را اذیت کند.

علاوه بر صحبت با دوستان و خانواده‌ام؛ انجام کارهای هنری و همچنین حل آزمون هایی که سطح ساده تری داشتند برای رفع خستگی موثر بود.

 

  1. چرا کانون را در این سال ها انتخاب کردید؟ به نظر شما مهم ترین ویژگی آزمون‌های کانون چیست؟

با کانون از ششم دبستان و ماجراهای آزمون ورودی استعداد های درخشان و... آشنایی داشتم. یکی از دلایل انتخاب کانون همین شناخت بود.

فکر می کنم مهم ترین ویژگی کانون قلمچی، وجود امکانات متعدد برای تحلیل کارنامه‌ و عملکرد سالانه‌ است.

 

  1. مهم‌ترین چیزی که در این سال‌ها از کانون و آزمون‌ها یاد گرفته اید چیست؟

تداوم، تداوم، تداوم!!!

به این درک رسیدم که تحلیل نتیجه ی آزمون ها چه خوب و چه بد؛ باعث پیشرفت دانش آموز می شود.

 

  1. مطابق برنامه‌ی راهبردی حرکت می کردید؟ چگونه برای دو هفته برنامه ریزی می کردید؟

 برنامه راهبردی را چک می‌کردم و سعی می‌کردم مطالب مورد نظر برنامه را تا روز آزمون مطالعه و مرور کنم.نکته ی مهم برنامه مطالعاتی این بود که نباید از تست زدن غافل شوم.

 

  1. نقش آموزشی خانواده، بالاخص پدر و مادر در این سال ها چگونه بود؟

اهمیتی که پدر و مادرم برای این موضوع قائل می‌شدند؛ باعث می‌شد جدیت بیشتری برای مطالعه و پیشرفت از خودم نشان بدهم.

از طرفی شغل والدینم (که فرهنگی هستند) در تمام سال های تحصیل؛ تاثیر زیادی بر جو خانواده داشت.

 

  1. تحلیل آزمون را چگونه انجام می دادید؟ 

اول از همه سراغ سوال هایی می‌رفتم که حین آزمون دادن ذهنم را خیلی خیلی درگیر کرده بودند و در نهایت یا آن را پاسخ نداده بودم و یا از راه خود مطمئن نبودم‌.

وقتی به چنین سوالی برخورد می کنید برای فهمیدن نکته ی این سوال هیجان زده تر هستید و نکته ی این سوال  بعد از بررسی آن، احتمالاً بیشتر در ذهن شما نقش خواهد بست. بعد از آن سراغ سوال های غلط می‌رفتم و اشتباهم را پیدا می‌کردم. سپس سوالاتی را که بدون جواب گذاشته بودم مطالعه می کردم؛ اگر آن مبحث را قبل از آزمون خوانده بود، ایراداتی که باعث شده سوال بدون جواب بماند را برسی می‌کردم و اگر سوال از مبحث دیگری بود، سعی می کردم آن را در قالب یک نکته به خاطر بسپارم تا با مطالعه ی آن مبحث دوباره مرور شود و در نهایت سوال هایی که درست پاسخ داده بودم را چک می‌کردم.

 

  1. اولین ترازی که امسال گرفتید چند بود؟ روند ترازهای شما چگونه بود؟ زمانی که افت می کردید چه کار می کردید؟

اولین تراز ۵۵۰۰ بود و در طول سال کنکور نوسان کمی داشت.

وقتی با افت تراز مواجه می‌شدم؛  اول از همه درس هایی را که درصدشان از میانگین پایین تر بود بررسی می کردم و به طور کلی از تراز هر درس به صورت جداگانه برای تحلیل آن درس استفاده می کردم.

 

  1. از کدام یک از کارنامه های جعبه ابزار کانون استفاده می  کردید؟ به چه علت؟

تمام کارنامه ها را چک می‌کردم. 

اما ابتدا  کارنامه ی آزمون و بعد از آن کارنامه ی سوال محور و سپس کارنامه ی مبحثی را بررسی می کردم. کارنامه ی مبحثی کمک مهمی برای برنامه ریزی و مطالعه  مباحث در هفته ی پیش رو به حساب می آمد.

گفت‌و‌گو با پردیس اکرامیان؛ از تراز 5330 تا تراز 6080

  1. دفتر برنامه ریزی داشتید؟ تکمیل دفتر چه کمکی به شما می کرد؟

از دفتربرنامه ریزی استفاده می کردم. این باعث می‌شد در پایان روز و پایان هفته دقیقاً بتوانم بررسی کنم که برای هر درس چقدر زمان گذاشته ام، چقدر سوال حل کرده ام و ...

همچنین تطبیق دادن محتوای آن با نتیجه ی آزمون باعث یادآوری این نکته می‌شد که برای هر درس تلاش کنی می تواند نقطه قوت تو بشود.

 

  1. از سایت کانون و مجله آزمون استفاده می کردید؟ کدام بخش ها برای شما جالب تر بود؟

گاهی مجله ی آزمون را می خواندم؛ مصاحبه ی بچه های هنر و انسانی را بیشتر!

اما استفاده از سایت در "پنل شخصی" خلاصه میشد. البته بخشی در سایت وجود داشت که با توجه به رشته و دانشگاه، کارنامه ی قبولی ها را می توانید مشاهده کنید که این بخش برای من جالب و جذاب بود.

 

  1. تکنیک ها و روش‌های مدیریت زمان را، تمرین و استفاده می کردید؟

مهم ترین استراتژی نجات بخشی که به کار گرفتم؛ بخش بندی زمان بود.

ساعت های روز را در یک نوار زمانی مشخص می کردم ، سپس آن ها را به قسمت های ۱ ساعته یا 1.5 ساعت و یا حتی ۲ ساعته (بسته به نوع درس) + زمان های استراحت تقسیم بندی می کردم.

بعد تصمیم می گرفتم که در هر باکس مطالعاتی چه درسی را مطالعه کنم و زمان ناهار که استراحت طولانی تری داشت را هم مشخص می‌کردم. بعد، بخشی از نوار را که مطالعه داشتم با رنگ سبز ، بخشی که به استراحت اختصاص دادم را آبی و کار با تلفن همراه را  قرمز رنگ می‌کردم.

 

فکر می کردید چنین رتبه ای کسب کنید؟ خاطره لحظه اعلام نتایج را برای ما تعریف می کنید.

بله، فکر می کردم. البته که روزهای آخر باقی مانده به اعلام نتایج ، رتبه های بدی را تصور می کردم که اگر به هر دلیلی نتیجه به آن ها نزدیک بود، خیلی بهت زده نشوم. حقیقت این است که بعد از انتشار کلید کنکور روحیه ام را باخته بودم؛  تعداد سوال هایی که در صورت سوال دچار مشکل بودند یا بر سر پاسخ آن ها اتفاق نظری وجود نداشت خیلی زیاد بود.

زمانی که نتایج اعلام شد، به همراه خانواده ام برای آزمون عملی ادبیات نمایشی به تهران سفر کرده بودیم.

روزهای بعد از آزمون سپری می‌شد. یادم می آید که برای دیدن کاخ گلستان رفته بودیم، بعد از بازدید از شمس العماره بود که دوستانم در گروه های مختلف گفتند نفرات برتر اعلام شده و باقی تا امشب اعلام خواهند شد. آن شب هم جایی مهمان بودیم و این نگرانی ام را دو چندان کرده بود، در طول آن شب بارها و بارها اینترنتم را چک می‌کردم اما خبری از نتیجه نبود. تقریباً مطمئن شده بودم که نتیجه قرار نیست اعلام شود. به خانه برگشتیم و دیر وقت بود؛ قبل از خواب دوباره نگاهی به گروه ها انداختم که با نتایج دوستانم رو به رو شدم و بعد نتیجه ی خودم را دیدم.

شب جالبی بود! خانواده ام در خواب و بیداری اصلاً متوجه نشده بودند که این ۱۳۱ که می گویم اصلاً چه هست؟! رشته ای که می خواستم را قبول می‌شوم یا خیر؟

به قول دوستانم فضا کاملاً سورئال بود اما همگی خوشحال بودیم.

ضمناً حواستان باشد رتبه ی کنکورهای دیگرتان را با کنکور اصلی تان و همچنین تراز را با رتبه‌تان اشتباه نگیرید!!!!

 

  1. به نظرت مهم ترین خود ویژگی مثبت شما چه بود که باعث شد به اینجا برسید؟

فکر می کنم؛ علاقه ای که به این فضا داشتم، انرژی تعیین کننده ای بود و علاوه بر آن ، این احساس محرک که : اگر تو برخلاف خواسته ی اکثر اطرافیانت تصمیمی گرفتی پس باید به آن ها ثابت کنی که خودت برای تصمیمت ارزش زیادی قائلی و از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کنی!

از من نشنیده بگیرید اما قوه تخیل هم خیلی به شما کمک می‌کند!!

 

  1. توصیه ای برای دانش آموزان دارید؟

می خواهم بگویم در این پروسه‌ی طولانی کنکور، یک تست بیشتر و یک ساعت مطالعه ی بیشتر خیلی چیزها را در نتیجه تان جابه‌جا می‌کند که نباید از آن غافل شد.

اما مهم این است که اگر تمام زمانی را که دارید و تمام این دقیقه های بیشتر و خستگی های تان را صرف چیزی کنید که دوستش داشته باشید؛ نتیجه ، نتیجه ی فوق العاده بهتری خواهد بود!

 


مصاحبه گر : آناهیتا احمدی

Menu