حکمت معاصر - فلسفه دوازدهم - درسنامه و تست - مهرشاد ایمانی نسب

سلام خدمت دوستان عزیز رشته انسانی . . . ! ! ! در این بخش قصد داریم مروری بر مطالب و نکات درس دوازدهم فلسفه دوازدهم یعنی (( حکمت معاصر )) داشته باشیم .

حکمت معاصر - فلسفه دوازدهم - درسنامه و تست - مهرشاد ایمانی نسب

سلام خدمت دوستان عزیز رشته انسانی . . . ! ! ! 
 
 در این بخش قصد داریم مروری بر مطالب و نکات 
درس دوازدهم فلسفه دوازدهم یعنی (( حکمت معاصر )) داشته باشیم .
 
 امیدواریم مطالب ذکر شده ، شما را در یادگیری بهتر این درس ، یاری دهد . 


حکمت معاصر - فلسفه دوازدهم - درسنامه و تست - مهرشاد ایمانی نسب









مهرشاد ایمانی نسب

دانشجوی رشته علوم قضایی دانشگاه علوم قضایی تهران 

رتبه 16 منطقه دو - کنکور انسانی  1400



صفحه اینستاگرام و کانال تلگرام ما

برای ارتباط بیشتر با رتبه برترها و رزرو پشتیبان ویژه ، پیج کانون برترها را دنبال کنید و به کانال تلگرام کانون برترها ملحق شوید .

همچنین می توانید با شماره 0218451 داخلی 3123 تماس بگیرید .



ویژگی های مطلب : 

⚫  درسنامه جامع  ⚫

⚫  تست شناسنامه دار و پاسخنامه تشریحی  ⚫



*دوره معاصر : صد سال قبل تاکنون دوران معاصر می باشد .

*یکی از تفاوت های دوران معاصر فلسفه با دوره های گذشته : ورود فلسفه های جدید اروپا به جهان اسلام و ایران ، ورود بازار مباحث فلسفی به مرحله جدید .

*نکته : دوره جدید اروپا از رنسانس شروع شد ، رنسانس از قرن سیزدهم میلادی بود .

*درچند قرن اخیر مکاتب فلسفی متعددی در اروپا شکل گرفت ، این مکاتب توسعه پیدا کردند و به تدریج از مرزهای اروپا فراتر رفتند و به سایر جوامع از جمله جوامع اسلامی وارد شدند و مباحث فلسفی را وارد مراحل جدیدی کردند .


نتایج مواردی که نشان دهنده ورود فکری و فلسفی اندیشه های اروپایی به ایران معاصر ( یا نتایج و تبعات آغاز نهضت مشروطه در ایران) عبارتند از : 

1-ورود فکری و فلسفی از آغاز نهضت مشروطه به صورت گسترده شروع شد و تا امروز ادامه دارد . 

2-کتاب های فلسفی فیلسوفان بزرگ اروپایی به زبان فارسی ترجمه شد . 

3- برخی دانشجویان ایرانی برای آشنایی با مکاتب فلسفی و فیلسوفان اروپایی به اروپا رفتند . 

4-در دانشگاه های ایران رشته های تحصیلی مربوط به فیلسوفان اروپایی تأسیس شد . 

5-برخی اساتید فلسفه و متخصص در تبیین و تحلیل نظرات فلسفی یک یا چند فیلسوف مشهور اروپایی ، به تدریج آموزش فلسفه را شروع کردند .


دو نکته اساسی قبل از معرفی فیلسوفان دوره معاصر در ایران : 

نکته اول : بعد از سقوط حکومت صفویان (که دوره ظهور فیلسوفانی مانند ملاصدرا بود) نابسامانی هایی ایران را فرا گرفت که تا مدت طولانی ادامه یافت . در نتیجه این نابسامانی ها ، حیات علمی و فرهنگی ضعیف شد ، همه علوم از جمله فلسفه از رونق افتاد ، با وجود تدریس فلسفه توسط چند فیلسوف مشهور ، حیات فلسفی شادابی نداشت . تا اینکه در اواخر حکومت قاجار ، جنبش فکری و اجتماعی در ایران شکل گرفت . درحوزه فرهنگ جنب و جوشی پدیدار شد . مسئله های فکری و فلسفی جدیدی مطرح شد . زمینه را برای حیات مجدد فلسفه فراهم کرد  .

نکته دوم : برخورد فیلسوفان ایرانی با فلسفه های اروپایی به این صورت بود که فیلسوفان ایرانی تلاش کردند با بهره گیری از ذخیره ارزشمند فلسفی خود ، فلسفه های جدید اروپا را بفهمند و ارزیابی کنند . علتش هم این بود چون ایران در یک مدت طولانی مهد فلسفه بود و مکتب های بزرگ فلسفی مانند مشاء ، اشراق و حکمت متعالیه درآن رونق داشت . به همین خاطر فیلسوفان این دوره تلاش کردند تدریس فلسفه را احیا کنند و دوستداران فلسفه را با اندیشه های فلاسفه ای چون فارابی ، ابن سینا ، خواجه نصیر و ملاصدرا آشنا نمایند ، می کوشیدند با بازسازی و نوسازی ذخایر فلسفی گذشته ، فلسفه ای غنی تر که ناظر به مسئله های روز جامعه باشد ، عرضه نمایند . کانون اصلی این فعالیت ها ، قم و تهران بود . در اصفهان و مشهد هم حلقه های درس فلسفه تشکیل می شد . 


استادان برجسته فلسفه در عصر حاضر :

میزا جهان گیر خان قشقایی ، ابوالحسن شعرانی ، میزا مهدی آشتیانی ، میزا ابوالحسن رفیعی قزوینی ، محمد مهدی الهی قمشه ای ، سید محمد کاظم عصار، آیت الله محمد علی شاه آبادی ، امام خمینی (ره) ، علامه طباطبایی(ره) .

این استادان به رونق فلسفه در ایران معاصر کمک کردند ، شاگردان زیادی تربیت کردند ، این شاگردان کتاب های زیادی را تألیف کردند ، فرهنگ فلسفی را در جامعه گسترش دادند ، برخی از آنها زنده هستند و از اساتید برجسته فلسفه می باشند . 


امام خمینی

زندگی نامه امام خمینی : درسال 1281 هجری شمسی ، در خمین متولد شد . در کودکی و نوجوانی علوم مقدماتی را آموخت . برای آموختن فلسفه و عرفان نزد ابوالحسن رفیعی قزوینی و آیت الله محمد علی شاه آبادی رفت . آیت الله شاه آبادی درشکل گیری شخصیت امام در ابعاد گوناگون فلسفی ، عرفانی و اجتماعی نقش اساسی داشت . امام او را مراد و محبوب خود می شمرد . همه امام را یک رهبر انقلاب مذهبی در قرن چهاردهم می شناسند در حالی که امام در دوره جوانی مهم ترین و عمیق ترین کتاب های فلسفی و عرفانی مانند اسفار ملاصدرا و شفای ابن سینا را تدریس می کرد . 

شرایط تدریس امام خمینی در حوزه ها : امام خمینی زمانی که تدریس فلسفه را در حوزه ها شروع کردند ، بسیاری از بزرگان حوزه با تدریس فلسفه به خصوص فلسفه ملاصدرا مخالف بودند ؛ چون فلسفه ملاصدرا را ضد دینی می دانستند . به همین دلیل کلاس تدریس امام اختصاص به شاگردان نزدیک ایشان داشت و کلاس علنی نبود(مخفیانه بود).


نشانه ها یا قدرت علمی امام خمینی  : 

1-در سنین جوانی کتاب هایی مانند اسفار ملاصدرا را تدریس می کردند . 

2-تألیف کتاب های ارزنده درمباحث عرفانی ، تعلیقه بر شرح فصوص الحکم ، تعلیقه بر شرح مصباح الانس ، مصباح الهدایة ، اراده وطلب ، شرح دعای سحر ، سرالصلواة ، آداب الصلواة که همه را درسنین جوانی نوشت .

3-در فلسفه نبوغ خاص داشت . 

4-در تدریس حکمت متعالیه ، بسیاری از مباحث ملاصدرا را تفسیر عرفانی می کرد . 


تربیت شاگردان : امام با آگاهی به این مسئله که هر حرکت فکری و فرهنگی و انقلاب اجتماعی نیازمند یارانی همفکر و همراه است ، برای تربیت فکری و علمی طلاب مستعد و نواندیش و آماده کردن این طلاب برای ورود به فعالیت های فرهنگی و اجتماعی تلاش نمودند . شاگردان امام به شخصیت های درجه اول حوزه علمیه تبدیل شدند ، در علوم عقلی و فلسفه مهارت داشتند ، مسائل فکری روز را می دانستند و برای ایجاد تحول فکری و فرهنگی پیش قدم شدند . 


علامه طباطبایی 

سید محمد حسین طباطبایی ، بزرگ ترین شخصیت فلسفی معاصر و وارث حکمای بزرگ اسلامی است . درسال 1281 هجری شمسی درتبریز متولد شد ، درهمان تبریز دانش مقدماتی را آموخت و برای ادامه تحصیلات به نجف رفت . در کلاس درس استادان بزرگ نجف شرکت کرد . به درجات عالی علم در فقه ، فلسفه ، کلام ، ریاضیات و برخی علوم دیگر رسید و استاد برجسته علوم اسلامی شد . 


وضعیت تحصیل یا علم آموزی علامه : خودش نوشت در شروع تحصیل علاقه به علم نداشتم هرچه می خواندم نمی فهمیدم تا چهار سال ، بعد چهار سال عنایت خدا شامل حالم شد . شیفته علم ودانش شدم . تا پایان تحصیل هرگز نسبت به تعیلم و تفکر احساس خستگی و دل سردی نکردم . با کسانی که اهل علم و دانش نبودند ارتباط نداشتم . هر مشکلی برایم در فهم مطالب پیش می آمد ، با کوشش و تلاش رفع می کردم . وقتی وارد کلاس می شدم ، هر مطلبی را که قرار بود استاد بگوید من می دانستم . 


تأثیر پذیری از میزا علی آقا قاضی : طی کردن مراحل سیر وسلوک ، آموختن عرفان واخلاق ، آموختن روش تفسیری قرآن به قرآن تحت تأثیر میزا علی اقا قاضی بود . معتقد بود در تهذیب نفس و سیر و سلوک معنوی هر چه دارد از ایشان دارد . 

*نکته : علامه درسال 1325 برای تدریس علوم دینی به قم مهاجرت کرد . در ابتدای ورود به قم وقتی شرایط علمی و نیازهای فکری و فرهنگی جامعه را بررسی کرد ، مشاهده کرد که : 

اولاً : اندیشه های جدید و مکتب های فلسفی که از اروپا به ایران آمدند به خصوص تفکرات ماتریالیستی و مکتب مارکسیسم در حال گسترش است .

ثانیاً : حوزه های علمیه آمادگی لازم برای مواجهه با این افکار و اندیشه ها را ندارد و تدریس فلسفه و مباحث فلسفی که می تواند زمینه نقد و ارزیابی مکاتب و اندیشه های جدید را فراهم کند ، در حوزه رونقی ندارند و مدیران حوزه از تدریس فلسفه استقبال نمی کنند و تدریس فلسفه در برنامه درسی طلاب جایگاهی ندارد .


اقدامات علمی و فرهنگی علامه طباطبایی : 

1-تدریس فلسفه ، ناظر بر مسائل روز : 

علامه به تدریس شفای ابن سینا و اسفار ملاصدرا پرداخت . علاوه بر آن ، یک دوره فلسفه اسلامی را به سبکی که مسائل روز در آن طرح شده باشد ، تدریس می کرد ، کلاسی تشکیل داد که طلاب برجسته و آشنا به مسائل روز در آن شرکت می کردند . در این کلاس مکتب های فلسفی جدید به خصوص مارکسیسم را نقد و بررسی می کردند . نتیجه این جلسات کتاب « اصول فلسفه و روش رئالیسم » شد که علامه متن کتاب را نوشت و استاد مطهری پاورقی ها را نوشت . 

علامه طباطبایی و استاد مطهری درکتاب « اصول فلسفه و روش رئالیسم » نشان دادند :

1-می توان از فلسفه ملاصدرا بهره گرفت و متناسب با مهم ترین مسئله های فلسفی روز ، مجموعه ای را تألیف کرد که پاسخگوی نیاز ما در عصر حاضر باشد . 

2-این کتاب نگاه تطبیقی به فلسفه بود . علامه و مطهری تلاش کردند در این کتاب مباحث مهم مانند معرفت شناسی و وجود شناسی ، دیدگاهای فیلسوفان اروپایی و ماتریالیست ها را با دیدگاه خود در فلسفه اسلامی مقایسه کنند .

*نکته : علامه دو کتاب درسی در دو سطح برای تدریس فلسفه نوشت به نام «بدایةالحکمة» برای تدریس در سطوح اولیه و «نهایةالحکمة» برای تدریس در سطوح بالاتر و تخصصی تر . 


2-احیای تدریس و تفسیر قرآن کریم (دومین اقدام علمی و فرهنگی علامه) : 

یکی از اقدامات ضروری در آن زمان توجه دادن جامعه به آموزه های قرآن و بهره مندی از آن در زندگی روزمره و تحولات اجتماعی بود . علامه به نقل خودش جلسه تفسیری تشکیل داد و به تفسیر قرآن به سبک جدید پرداخت که نتیجه آن ، تفسیر 20 جلدی قرآن شد (المیزان). علامه در این تفسیر ، آیات قرآن را به کمک آیات دیگر تفسیر می کند . و نشان داد این کتاب یک منظومه و یک مجموعه کاملا منسجم است . برای تبین بیشتر آیات و برای پیوند با مسائل روز ، به مسائل مستقل فلسفی می پردازد و مجموعه ای غنی از مباحث فلسفی را در کنار تفسیر آیات ارائه می دهد . 


3-ارتباط با مراکز دانشگاهی و فرهنگی (سومین اقدام علمی و فرهنگی علامه) :

علامه سعی کرد فعالیت های خود را از حوزه به دانشگاه ها و محیط های فرهنگی جهانی بکشاند . با استادان دانشگاه ملاقات می کرد و جلساتی تشکیل می داد ، با خاورشناسان بزرگ و فیلسوفانی که برای تحقیق به ایران می آمدند ، دیدار و گفتگو می کرد تا روح تفکر و فلسفه اسلامی و مذهب تشیع را به اروپائیان بشناساند . این عوامل باعث شد آثار علامه به زبان اروپایی ترجمه شود و جهان غرب با تفکر شیعه بیشتر آشنا شدند    . 

هانری کُربَن فیلسوف فرانسوی که 20 سال با دانشگاه تهران همکاری می کرد ، در ملاقاتی که با علامه داشت ، از نظرات علامه در فلسفه ، عرفان و مکتب شیعه استفاده کرد . نتیجه مذاکرات کربن با علامه دو جلد کتاب تحت عنوان «شیعه» و «رسالت تشیع» شد . 


4-تربیت شاگردان (چهارمین اقدام علمی و فرهنگی علامه) :

ویژگی جلسات تدریسی علامه در قم : در ابتدا کم جمعیت و گمنام بود اما به سرعت به مهم ترین جریان فکری و علمی قم تبدیل شد .کسانی که دنبال تحول در حوزه های علمیه و به روز کردن مباحث فلسفی و فکری بودند ، در کلاس استاد جمع شدند از جمله   :شهید مطهری ، شهید بهشتی ، شهید باهنر ، آیت الله جوادی آملی ، آیت الله حسن زاده آملی ، آیت الله مصباح یزدی ، بسیاری از این اندیشمندان یاران صمیمی امام خمینی (ره) بودند و بازوی فکری نهضت اسلامی امام را به وجود آوردند ، صدها کلاس درس و هزاران کتاب در زمینه فلسفه و سایرعلوم اسلامی تألیف کردند و حیات فرهنگی نهضت را تغذیه کردند . 

* برجسته ترین شاگرد امام خمینی و علامه طباطبایی « شهید مرتضی مطهری » بود   .


هر فلسفه ای سبک زندگی خاص خود را به دنبال دارد . مثلا فلسفه الهی رنگ و بوی الهی به زندگی می دهد مثل فلسفه افلاطون و فارابی . فلسفه مبتنی بر اصالت حس و ماده ، اهداف زندگی را محدود به امور دنیوی می کند . 


تشبیه نظام فکری هر فرد به درخت : 

درخت دارای ریشه و شاخ و برگ و ثمراتی است . ریشه درخت همان مبانی فلسفی پذیرفته شده توسط فرد می باشد . شاخ و برگ درخت ، همان افکار واندیشه فرد ، نگاه فرد به زندگی ، به سیاست و به خانواده می باشند . ریشه ها و شاخه ها رابطه مستقیم دارند ؛ هر چه ریشه کم عیب و سالم باشد ، شاخ و برگ هم کم عیب و سالم خواهد بود و هر قدر ریشه قوی و استوار باشد ، شاخ و برگ هم قوی و محکم خواهد بود . 


تقسیم بندی افراد جامعه بر اساس نظام فکری 

* افراد جامعه را از نظر درخت اندیشه شان به پنج دسته تقسیم کردند : 

دسته اول : کمتر اهل اندیشه ورزی هستند ، نظام فکری مشخص شده برای خود ندارند ، در زندگی از دیگران تقلید می کنند ( هم در ریشه وهم شاخ وبرگ) ، تصمیم گیری آنها تابع جو حاکم بر جامعه است .

دسته دوم : وارد عرصه تفکر فلسفی شدند و دارای تفکر فلسفی هستند اما افکار فلسفی به خوبی در آن ها شکل نگرفته است ، نمی توانند بین افکار فلسفی و مسائل زندگی ارتباط برقرار کنند ، گاهی بر اساس افکار خود تصمیم می گیرند و گاهی بر اساس مبانی دیگر ، در حال رشد و پیشرفت هستند . 

دسته سوم : برخی از افراد در انتخاب ریشه درخت و پایه نظام فکری خود دچار خطا و اشتباه شده اند . در نتیجه ریشه ناکارآمد و ناسالم در زمین زندگی قرار داده اند و به سبک زندگی معیوب و ناسالم رسیده اند . 

دسته چهارم : گروهی از افراد هستند که ریشه درخت فکری را به درستی انتخاب کردند ، برای نظام فکری خود پایه های استواری ساخته اند ، با دقت و تأمل فراوان و با عقلانیت بالا ، شاخ و برگ های سالم و قوی و استوار را از ریشه استخراج کرده اند . مثلا اگر در مورد فرهنگ صحبت می کنند ، مخاطب فهیم می داند که این سخن برگرفته از مبانی فلسفی اوست و به همان ریشه باز می گردد . 

دسته پنجم : کسانی که مبنا و ریشه خوبی برای ساختمان اندیشه دارند اما نمی توانند بین مبانی و تصمیمات زندگی پیوند ایجاد کنند . لذا درخت اندیشه آنها شاخ و برگ مناسبی ندارد . 


نظام فکری استاد مطهری :

سبک زندگی و آثار نوشته شده و غیر مکتوب نشان دهنده این است که استاد نمونه عالی و برجسته گروه چهارم است . نظام فکری استاد بر اساس عمیق ترین اندیشه های فلسفی می باشد که از امام و علامه آموخته بود ، با تفکر در قرآن و سخنان معصومین ، یک نظام فکری و عملی خردمندانه را سامان داد . نظام فکری و عملی استاد در عین اینکه متکی بر میراث تمدن اسلامی است ، پاسخگوی نیازهای زمان عصر ما می باشد . تاثیر دیدگاه های فلسفی استاد مطهری را می توان در آثاری که در رابطه با زندگی اجتماعی و اقتصادی جامعه نوشته مشاهده کرد . 



🟥   تــســت   🟥 


1-کدام گزینه درباره زندگی علمی و فلسفی امام خمینی نادرست است ؟                                                            ( سطح : دشوار ) 

1)قدرت علمی ایشان به گونه ای بود که از سنین جوانی کتاب اسفار ملاصدرا را تدریس می کردند .

2)ایشان نبوغ خاصی داشتند تا جایی که بسیاری از مباحث فلسفه مشایی را تفسیر عرفانی می نمودند . 

3)در سنین جوانی چنان در عرفان پیش رفته بودند که آثار عرفانی مثل شرح بر مصباح الانس را نوشتند . 

4)در شرایطی تدریس فلسفه در حوزه را آغاز کردند که بسیاری از بزرگان حوزه با تدریس فلسفه مخالف بودند . 


2-حاصل گفتگوهای علامه طباطبایی با . . . . . . . . . در کتابی تحت عنوان . . . . . . . . . . . به چاپ رسیده است .  ( سطح : آسان ) 

1)اساتید دانشگاه – اصول فسلفه و روش رئالیسم               2)هانری کربن – اصول فلسفه و روش رئالیسم 

3)اساتید دانشگاه – شیعه                                                4)هانری کربن – رسالت تشیع


3-کدام متفکر به عنوان استاد در شکل گیری شخصیت عرفانی و فلسفی امام خمینی بیشترین تأثیر را داشت ؟   ( سطح : متوسط )  

1)علامه طباطبایی                                             2)ابوالحسن شعرانی 

3)آیت الله محمد علی شاه آبادی                       4)محمد مهدی الهی قمشه ای 


4-شیوه و سبک جدید ارائه فلسفه اسلامی در کدام اثر علامه طباطبایی قابل مشاهده است ؟                            ( سطح : آسان ) 

1)بدایه الحکمه                  2)اصول فلسفه و روش رئالیسم                 3)نهایه الحکمه                   4)مقالات فلسفی 


5-کدام گزینه درباره کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم درست است ؟                                                          ( سطح : متوسط )

1)این کتاب از ذخیره فلسفه مشایی متناسب با مهم ترین مسائل روز بهره برده است . 

2)نشان می دهد که می توان کتابی با رویکرد تطبیقی میان فلسفه قدیم و جدید تألیف کرد . 

3)مبانی تمامی فلسفه های جدید اروپایی در این کتاب مورد نقد و ارزیابی قرار می گیرند . 

4)در اصل ، درس گفتارهای علامه محسوب می شود که شهید مطهری بر آنها پاورقی هایی نوشته اند . 



✅  پاسخنامه  ✅


پاسخ گزینه 2 است . امام خمینی مباحث فلسفه صدرایی را تفسیر عرفانی می کردند و نه فلسفه مشایی را . توجه داشته باشیم فلسفه مشایی بر خلاف حکمت متعالیه ، از اساس با رویکرد عرفانی بیگانه است . 


پاسخ گزینه 4 است . کتاب های ((شیعه)) و ((رسالت تشیع)) حاصل گفت و گوهای علامه طباطبایی با هانری کربن است . 


پاسخ گزینه 3 است . آیت الله شاه آبادی بیشترین تأثیر را در شکل گیری شخصیت عرفانی و فلسفی امام خمینی داشت .       


پاسخ گزینه 2 است . علامه طباطبایی یک دوره فلسفه اسلامی را به سبکی که مسائل روز در آن مطرح باشد ، تدریس کردند و حاصل آن در کتاب (( اصول فسلفه و روش رئالیسم )) منتشر شده است . 


پاسخ گزینه 4 است . متن این کتاب درس گفتارهای علامه و پاورقی هایش نوشته شهید مطهری است . 



تهیه کننده :

مـهـرشـاد ایـمـانـی نـسـب  -  دانشجوی رشته علوم قضایی


سپاس از توجه شما  🌹  🌹  🌹

Menu