جمع بندی واژگان - کل عربی دهم - نیمسال اول - رادمن سرداری

سلام دوستان !🖐

در این مطلب تمام واژگان درس 1 و 2 عربی دوازدهم را برای شما قرار دادیم .  آزمون دو گزینه ای واژگان نیز برای این دو درس تهیه کردیم . 

اگر سوالی داشتید در قسمت کامنت ها بپرسید .

فایل اصلی واژگان و پاسخ آزمون را می توانید در قسمت فایل های ضمیمه دانلود کنید .

برای ارتباط بیشتر با برترها و رزرو پشتیبان ویژه، پیج کانون برترها را دنبال کنید، همچنین می توانید با شماره ۰۲۱۸۴۵۱ داخلی ۳۱۲۳ تماس بگیرید.

واژگان مهم دهم

درس 1 دهم

غُصون : شاخه ها ( مفرد : غُصن )

زانَ : زینت داد

مُنهَمِرَة : ریزان

نَضِرَة : تر و تازه

قاعَة : سالن

مَطار : فرودگاه

یَدورُ : می چرخد

درس 2 دهم

غَرَسَ : کاشت

وَرَّثَ : به ارث گذاشت

یَنابیع : جوی های پر آب ، چشمه ها « مفرد : یَنبوع »

سائِح : گردشگر

شَعب : ملّت

مِضیاف : مهمان دوست

زائِد : به علاوۀ

ناقِص : منهای

جاءَ بِ : آورد

درس 3 دهم

صَدَّقَ : باور کرد « حتّی تُصَدِّقَ : تا باور کنی »

سَحَبَ : کشید

مَفروش : پوشیده ، فرش شده

لاحَظَ : ملاحظه کرد

مِهرَجان : جشنواره

جاهِز : آماده

جَواز : گذرنامه

مُرافِق : همراه

تَفتیش : بازرسی

لَبِثَ : درنگ کرد

بِطاقة : بلیت

درس 4 دهم

حَمیم : گرم و صمیمی

خِلاف : اختلاف

عَمیل : مزدور « جمع : عُمَلاء »

صالَة : سالن

فَرَّقَ : پراکنده ساخت

دَعا : فرا خواند ، دعا کرد

یَجوزُ : جایز است

جَمارِک : گمرک

ذِکریات : خاطرات

درس 5 دهم

بَطّ ، بَطَّة : اردک

دَلَّ : راهنمایی کرد

مُضيء : نورانی

وِقایَة : پیشگیری

یَنبَعِثُ : فرساده می شود

أَحرار : آزادگان

قَسَمَ و قَسّمً : تقسیم کرد

ضَرّ : زیان

ذَمّ : نکوهش

درس 6 دهم

إِغلاق : بستن

جَیش : ارتش « جمع : جیوش »

خَیَّرَ : اختیار داد

رَفَضَ : نپذیرفت

مُستَنقَع : مرداب

مَضیق : تنگه

دَوام : ساعت کار

مَواعِد : وقت ها

جُبنَة : پنیر

زُبدَة : کره

دجاج : مرغ

مَرَق : خورشت

درس 7 دهم

دینِ : دینی ( دین من )

أَرضَعَ : شیر داد

أُنوف : بینی ها ( مفرد : أنف )

حادّ : تیز

دَور : نقش

ذاکِرَة : حافظه

لَبونَة : پستاندار

مَوسوعَة : دانشنامه

مُشرِف : مدیر داخلی

درس 8 دهم

جَرَّبَ : آزمایش کرد

رُفات : استخوان پوسیده

شَمَّ : بویید

عُداة : دشمنان ( مفرد : عادي )

عَشیَّة : آغاز شب

غَداة : آغاز روز

فَلَوات : بیابان ها ( مفرد : فلاة )

نُحنَ : شیون کردند -> ناحَ

وُکَنات : لانه ها

ودّ : عشق

شَریحَة : سیم کارت

إتِّصالات : مخابرات

شَحن : شارژ کردن

سامِحیني : مرا ببخش

آزمون واژگان کل دهم

حَیَّرَ :

حیران شد – حیران کرد

عَبرَ :

عبور کرد – از راه

صَدَّقَ :

باور کرد – راست گفت

قائِد :

استوار – رهبر

عمیل :

کارگر – مزدور

أتقَی :

با تقوا ترین – تقوا پیشه کرد

اِتِّجاه 

 زخم – جهت

أفرَزَ 

 ترشح کرد – بالا برد

حَرَّکَ 

حرکت کرد – حرکت داد

إغلاق

 بستن – ساختن

حدید

 آهن – یکتاپرست

نَهَبَ

 نپذیرفت – به تاراج برد

أَحضَرَ

حاضر کرد – حاضر شد

حَرَّقَ

سوزاند – آویخت

حَوَّل

حرکت داد – تبدیل کرد

إنارَة

دیدن – نورانی کردن

زَیت

روغن – دُم

سارَ

حرکت کرد – بهره برد

اِختارَ

برگزید – اختیار داد

کان ... یُرَحِّبونَ

خوشامد می گفتند – حکومت می کردند

مُستَنقَع

تنگه – مرداب

أَنجُم

ستاره – ستارگان

أَوجَدَ

پدید آمد – پدید آورد

ذاکَ

این – آن

زانَ

زینت داد – دارای

غَیم

ابر – شاخه

مُستَعِرَة

فروزان – تر و تازه

أَجرَی

پاداش داد – جاری کرد

یَجری

جاری می شود – جاری می کند

بَنَی

ساخت – ساختمان

مِضیاف

مهمانی – مهمان دوست

ما أَجمَلَ

زیبا نبود – چه زیباست

لَبِثَ

درنگ کرد – راز گفت

رَصید

شارژ – سیم کارت

عَجین

همراه – خمیر

وُکَنات

لانه ها – پستان داران

تُراب

گل – خاک

شَرشَف

تخت – ملافه

تَیّار

چرخ – جریان

دَجاج

مرغ – خورشت

زُبدَة

پنیر – کره

ذَمّ

نکوهش – زیان

جَمارِک

گذرنامه – گمرک

إنتَبَهوا

بیدار شوید – بیدار شوند

 موفق باشید !