گفت و گوی محدثه غلامی با قهرمان پیشرفت سید‌محمد‌مهدی هاشمی

به نظر من الان همه دانش اموزانی که می‌خواهند کنکور بدهند کانون را می‌شناسند

گفت و گوی محدثه غلامی  با قهرمان پیشرفت سید‌محمد‌مهدی هاشمی

سیدمحمدمهدی هاشمی در یک نگاه

نام شهر: کرج

نام مدرسه: شهید سلطانی 3

رتبه‌ی سال 99 : 6810   منطقه ی 2

رتبه‌ی سال 1400:  874  منطقه ی 2

سال‌های حضور در کانون: 4 سال

تراز سال 1400: 6057

رشته‌قبولی: داروسازی  دانشگاه تهران

تحصیلات و شغل پدر:  فوق لیسانس بازنشسته

تحصیلات و شغل مادر: فوق دیپلم خانه دار

  

دلیل اینکه برای پشت کنکور ماندید چه بود؟

سال اول که کنکور دادم حس می کردم به حقم نرسیدم و این همه سال درس خواندنم بی فایده شده و به رشته ای که علاقه داشتم نرسیده بودم. از یک طرف هم حس بدی بود که همه دوستایی که چند سال در دبیرستان بودیم، دانشگاه رفته بودند و من برای ان که احساس عقب افتادن نکنم حتی می خواستم رشته های دیگری هم بزنم. حمید و حسام که از دوستان نزدیکم هستند و نگذاشتند که انتخاب رشته کنم و دائم به من امید می دادند و من را برای یک سال پشت کنکور ماندن تشویق می کردند.

 گفت و گوی محدثه غلامی  با قهرمان پیشرفت سید‌محمد‌مهدی هاشمی

نظر خانواده برای اینکه دوباره کنکور بدهید چه بود؟ چگونه شما را در این سال همراهی کردند؟

 خانواده و مخصوصا مادر و برادرم اصرار بر ماندن من داشتند و آن ها هم اعتقاد داشتند که اگر یک سال دیگر بخوانم قبول می شوم. در خانواده ما این جوری است که پدر مادر به درس خواندن فرزند کاری ندارند و بچه ها ازاد هستند که هر درسی که می خواهند را هر چقدر که می خواهند بخوانند. ولی از هر لحاظ توانشان را می گذارند تا به خواستمان برسیم .خانواده از لحاظ بار روانی خیلی من را پشتیبانی می کردند. 

  

  فکر می‌کنید چه دلیلی داشت که سال اول موفق نشدید؟

من سال اول هم امادگی خیلی خوبی داشتم ولی بخاطر یه سری اشتباهات من نتوانستم شب قبل کنکور بخوابم و حجم استرس خیلی بالایی به من وارد شده بود جوری که من حتی نتوانستم تا اخر جلسه بنشینم و سر شیمی بلند شدم و رفتم و لحظه که پایم رو از حوزه بیرون گذاشتم  دائم این فکر در سرم بود که چطوری با این شرمندگی جلوی خانواده قراره بروم و همه اش به خودم می گفتم چقد زود جا زدی یعنی واقعا نمی شد چهل دقیقه دیگر سر جلسه آزمون بنشینی و اینده ات را تضمین کنی و به ارزوت برسی؟. این افکار  و دلایل دیگر باعث شد من حتما یک بار دیگر کنکور بدهم تا بتوانم خودم را ثابت کنم .

 

 امسال با چه چالش‌هایی روبه‌رو بودید؟

 اولین چالش من دور شدن از درس ها بود .چون دو ماه و دوماه و نیم بعد از کنکور من هنوز تصمیمم برای ماندن قطعی نبود و می خواستم تغییر رشته بدهم و بروم هنر بخوانم که همین دیر شروع کردن به من استرس تایم هم می داد. یک چالش دیگر هم این بود که دیگر ان فضای رقابتی که در مدرسه بود و همه اش دوست داشتی از بقیه بچه ها بهتر باشی، وجود نداشت و چون من سال اول داخل مدرسه درس می خواندم و حتی اخرهای سال که کرونا هم امده بود من به همراه تعدادی از دوستانم در خانه  یکی از بچه ها درس می خواندیم. کمی تنها درس خواندن برایم راحت نبود .

 

 روش مطالعه نقاط قوت (یک اختصاصی و یک عمومی) را بیان کنید.

نقطه قوت من در اختصاصی درس زیست بود .روش مطالعه هم به این صورت بود که چون سال قبل خوب خوانده بودم و مفاهیم رو می دانستم بیشتر تست می زدم و سعی می کردم آزمون های مختلفی  رو بزنم و با نظر طراح های مختلف اشنا شوم و این با عث می شد که دیگر از تستی نترسم.

دردروس عمومی هم به نظرم نقطه قوتم را زبان می دانم چون من کلا زبان خیلی ضعیفی داشتم و همیشه نقطه ضعف من در تمام آزمون ها بود و حتی کنکور سال اول هم حدود 20 درصد توانستم بزنم و همیشه هم از خواندن این درس فرار می کردم و خواندنش را به بعد موکول می کردم ولی سال دوم که شروع کردم به درس خواندن به خودم قول دادم اولین کاری که می کنم زبانم را یاد می گیرم که با کمک کتاب های کمک اموزشی و فیلم های اموزشی توانستم درصد قابل قبولی رو کسب کنم

 

 اگر در درسی نحوه مطالعه را تغییر داده اید بگویید که این تغییر به چه صورت بوده است؟

مثلا من در زیست این تغییرات رو در نحوه مطالعم دادم که کتاب وزارتی رو خیلی بیشتر بخوانم و درس نامه کتاب های دیگر را نخوانم و بیشتر آزمون های مختلف رو بزنم . در ریاضی این تغییر را دادم که کلا ازهیچ کتاب تست استفاده نکردم فقط آزمون می زدم و با تست های روز اشنا می شدم . یک تغییر دادن منفی هم بخواهم بگویم بدلیل تجربه شیمی سخت سال 99 من تصمیم گرفتم که بیشتر تست های سخت کار کنم تا  ترسی از تست سخت شیمی نداشته باشم در صورتی که فکر می کنم راهکار درست زدن شیمی ترکیبی از انواع سطوح تست باشد.

 

چطور با کانون آشنا شدید؟ به چه دلیل به کانون آمدید؟ از چه سالی عضو کانون بودید؟ مهمترین ویژگی های آزمون های کانون که برای شما مفید بود را توضیح دهید.

به نظر من الان همه دانش اموزانی که می خواهند کنکور بدهند کانون را می شناسند. دلیل امدنم به کانون اول جامع اماری بالایش بود بعد سطح سوالات خیلی خوب و بعدش تعداد طراح های بالا و گزینش گرهای عالی که جزو بهترین اساتید کشور هستند و هم چنین فضای رقابتی که در کانون وجود دارد برام جذاب هست

   

برنامه ریزی را در طی دو هفته چگونه انجام می دادید؟

من سال دوم رو با مشاور پیش می رفتم و ایشان خیلی عالی به برنامه راهبردی تسلط داشتند ولی حیف که دوماه مانده به کنکور درگیر کرونا شدند و از بین ما رفتند که شوک روانی زیادی رو متحمل شدم. برنامه به این صورت بود که در هفته اول بیشتر درس هایی که تسلط کمتری داشتم را کار می کردم و هفته دوم را به مرور و تست دیگر مباحث اختصاص می دادم.

 

  تحلیل آزمون را چه زمانی آغاز می کردید و به چه مواردی دقت می‌کردید؟

بعد آزمون تا ساعت سه و چهار که جواب ها می آمد را استراحت می کردم و بعدش شروع می کردم وتحلیل تا شنبه هم طول می کشید . به نظرم مهم ترین بخش آزمون تحلیل ان آزمون است که در ان نقاط ضعف دانش اموز خیلی واضح جلوه می کند. من تحلیلم به این صورت بود که اول سوال های غلط نزده رو یک بار دیگر خاج از آزمون حل می کردم و این به  من نشان می داد مشکل من در اموزش مبحث هست و یا در مدیریت آزمون و بعدش مشخص می شد که چه کارهایی را برای آزمون بعد انجام بدهم. یا چرا سوال غلط زده شده و تلاش می کردم سطح غلط هایم رو به کمترین مقدار ممکن برسانم

  

از چه منابعی از کانون استفاده می کردید؟ چه ویژگی‌هایی داشتند؟

از کتاب های سه سطحی استفاده می کردم که سطح سوال های خوب و متنوعی داشت که شناسنامه دار هستند  و حجم کتاب هم خیلی بالا نیست و برای دوران جمع بندی خیلی مفید هستند.


از روش های مدیریت زمان استفاده می‌کردید؟ 

من از تکنیک زمان های نقصانی استفاده می کردم که به نظرم خیلی عالی است و خیلی کمک می کند که بتوانید از دانسته هایتان بیشترین استفاده رو بکنید و همه سوالات رو برسی  و پاسخ بدهید.

  

فکر می‌کردید چنین رتبه بگیرید؟روز کنکور مورد خاصی که پیش نیامد؟ خاطره زمان اعلام نتایج؟ توصیه ای برای دانش‌آموزان دارید؟

خودم فکر می کردم زیر هزارو پونصد بشوم .روز کنکور خیلی حال خوب و شادی داشتم و اصلا استرس نداشتم چون فک می کنم استرس بیشتر به کم کاری ها  برمی گردد. من تلاشم را کرده بودم. فقط سر جلسه کنار دستی من که خیلی هیکلی  و قد بلند بود هی کاغد مچاله می کرد و پرت می کرد سمت من که بهش برسانم و من توانستم قانعش کنم که هیچی بلد نیستم تا دست از سرم بردارد. 

به قول یکی از اساتید کنکور اول تجربه برای حرفه ای شدن در زندگی و فارغ از بحث نتیجه خیلی درس های بزرگی به ادم می دهد و مشخص می کند که ما توانایی چقدر جنگیدن برای اهدافمان را داریم و تنها توصیه این است که اول از هدفتان مطمئن شوید بعد تمام وجودتان را برای رسیدن به آن  بگذارید. 

مصاحبه کننده: محدثه غلامی


قهرمان پیشرفت، حسین جعفری، از رتبه ی 4788 تا رتبه ی 542

قهرمان پیشرفت، محمد حسین یعقوبی، از رتبه ی 3216 تا رتبه ی 354

Menu