فاطمه سادات معدنی در یک نگاه
رشته: انسانی
شهر: قم
رتبه در منطقه سال 99: 3901 منطقه ی 2
رتبه در منطقه سال 1400: 1256 منطقه ی 2
میانگین تراز 99 : 5696
میانگین تراز1400 : 6147
رشته ی قبولی: آموزش الهيات، دانشگاه فرهنگيان -پرديس حضرت معصومه /س ، قم
خودتان را معرفی کنید
فاطمه سادات معدنی از شهر قم فارغ‌التحصیل رشته علوم انسانی از دبیرستان نمونه دولتی فرهنگ ،در حال حاضر دانشجوی دانشگاه فرهنگیان پردیس حضرت معصومه «س» قم رشته دبیری الهیات هستم.
پدرم دارای مدرک لیسانس و فرهنگی «معاون مدرسه» و مادرم دیپلم تجربی هستند.
چرا پشت کنکور ماندید؟
از زمانی که به شناخت کامل از خودم رسیدم متوجه شدم در زمینه درسی و شغلی علاقه بسیار زیادی به تدریس و آموزش دارم شاید دلیل این علاقه ریشه در این داشت که من در خانواده فرهنگی بزرگ شده و پرورش یافتم و همواره شاهد تلاش خانواده، خصوصا پدرم در زمینه تدریس بودم، این علاقه به حدی در من شکل گرفته بود که عدم قبولی در دانشگاه فرهنگیان در سال ۹۹ مانعی برای رسیدن من به این هدف نشد و من مجددا تلاش کردم تا به آنچه می خواهم برسم.
شاید کمی عجیب باشد ولی من به ضرب المثل « دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است » از زاویه دیگری نگاه می کردم من معتقدم اگر چیزی را بخواهی و واقعا برای آن تلاش کنی هر چند باری هم که زمین بخوری ارزشش را دارد و شیرینی رسیدن به مقصد تمام آن ناکامی ها رو جبران می‌کند.
نظر خانواده برای کنکور دوباره ؟
من در خانواده ای بزرگ شدم که درس از اولویت های آن بود و جایگاه ویژه ای در خانواده ما داشت, بعد از اعلام نتایج اولیه در سال ۹۹ با وجود اینکه رتبه دلخواهم را کسب نکرده بودم اما می‌توانستم در دانشگاه های دیگر پذیرفته شوم ولی از آنجایی که خانواده از علاقه بنده به تدریس و معلمی آگاه بودند، با وجود این که تنها کد رشته های دانشگاه فرهنگیان را انتخاب کردم هیچ مخالفتی نداشته اند و من را حمایت کردند.
حتی بعد از اعلام نتایج نهایی و عدم قبولی من ، والدینم سعی می کردند افق دید من را بیشتر کنند و من را به این باور برسانند که هنوز فرصت جبران وجود دارد.
از کی به صورت جدی دوباره برای سال دوم شروع به مطالعه کردی؟
اگر بخواهم صادقانه بگویم بعد از دیدن نتایج واقعا جا خوردم و انتظار عدم قبولی را نداشتم و این احساس دلایل زیادی داشت، از جمله این که تراز کنکورم نسبتا خوب بود و دعوت به مصاحبه هم شده بودم و حتی فرایند تحقیق محلی هم انجام شده بود، اما عدم قبولی من به خاطر رتبه بود و من با آخرین فرد پذیرفته شده تنها به اندازه انگشتان دست فاصله داشتم، متاسفانه از آبان که نتایج نهایی اعلام شد تا اسفند ماه امیدم رو از دست داده بودم و احساس یأس می کردم اما اسفند ماه بود که پذیرفتم که من یک پشت کنکوری هستم و با این موضوع کنار آمدم و مجددا در آزمون های کانون ثبت نام کردم، دقیقا به خاطر دارم زمانی که هر کتابی را از جعبه خارج می کردم و داخل کتابخانه می گذاشتم به این فکر می کردم که عدم قبولی من باید بالطبع دلایلی داشته باشد و دنبال پاسخ بودم و طبیعتاً جوینده یابنده است.
فکر می کنی چه دلایلی باعث شد که در سال اول نتیجه نگیری؟
من اشتباهات زیادی را سال اول مرتکب شدم و برای کنکور ۱۴۰۰ آنها را جبران کردم که مهم ترین آن ها :
1- عدم تحلیل آزمون
از آن جایی که تحلیل آزمون کاری زمان بر است من سال اول به این امر مهم بی توجه بودم و تنها آزمون می دادم اما سال دوم متوجه شدم که آزمون دادن بدون تحلیل کردن یک دور باطل است چون دقیقا همان اشتباهاتی که در آزمون قبلی مرتکب شده بودم را در آزمون بعد نیز تکرار می کردم ، هدف اصلی آزمون دادن در واقع پی بردن به اشتباهات و جلوگیری از تکرار کردن آنها در آزمون های بعدی و در نهایت کنکور است و این امر تنها با تحلیل آزمون امکان پذیر است.
2- ساعت مطالعه بالا اما بی بازده
من سال اول یعنی از زمستان ۹۸ که مسئله کرونا پیش آمد و مدارس تعطیل شد تا مرداد ۹۹که کنکور دادم ساعت مطالعه ۱۲ ساعت داشتم و روی ساعت مطالعه بالا بسیار تاکید می کردم ،چون فکر می کردم دانش آموزان موفق همواره ساعت مطالعه بالا دارند اما متأسفانه به این موضوع توجه نمی‌کردم که ساعت مطالعه بالا به شرطی منتج خواهد بود که با تمرکز و هوشیاری همراه باشد در حالی که من در بیشتر اوقات بعد از ۸ ساعت مطالعه احساس خستگی زیادی می کردم اما از آن جایی که به ساعت مطالعه بالا تعصب خاصی داشتم خودم را مجبور می کردم که ۴ ساعت دیگر هم بخوانم غافل از اینکه جز خستگی ذهنی و جسمی برای من ارمغان دیگری نداشت اما سال دوم به این مشکل پی بردم و ساعت مطالعه ام را روی ۸ تا ۱۰ ساعت تنظیم کردم و زمانی که احساس خستگی می کردم به خودم استراحت می دادم و خودم هم احساس می کردم با وجود اینکه ساعت مطالعه ام را کاهش دادم اما بازدهی بالاتری نسبت به سال قبل دارم ،البته این را هم بگویم که من پایه قوی داشتم و سال اول تقریبا کتب را تمام کرده بودم و این موضوع خیلی به من کمک کرد.
امسال با چه چالش هایی روبه رو بودید ؟
از آن جایی که من از برای کنکور ۱۴۰۰ از اسفند ماه شروع به خواندن مجدد کردم همواره استرس احساس کمبود وقت با من همراه بود اما سعی می کردم با روش های درست و اصولی یعنی اصولی درس خواندن و اصولی آزمون دادن و گرفتن نتایج بهتر این استرس را کنترل کنم.
روش مطالعه نقاط قوت (یک درس اختصاصی و عمومی) را بیان کنید :
من در درس عربی همواره مشکل داشتم و جز نقاط ضعف من محسوب میشد و سال اول درصد ۲۶ در عمومی و درصد۲۰ در اختصاصی را کسب کردم اما سال دوم می‌دانستم که عربی برای ما انسانی ها که هم جز دروس تخصصی و هم جز دروس عمومی است حکم شاه کلید را دارد بنابراین از خرداد ماه ۱۴۰۰ یعنی حدود یک ماه مانده به کنکور روش خواندن عربی را تغییر دادم ، یک دفترچه کوچک برداشتم و تمام قواعدی که ممکن بود فراموش کنم را مرتب و با مثال می‌نوشتم همچنین در کلاس عربی نیز شرکت کردم و توانستم در عرض یک ماه جهش درصد در درس عربی داشته باشم و در کنکور انسانی : عربی عمومی را ۶۲درصد ، عربی اختصاصی را ۷۶ درصد و در کنکور زبان نیز عربی عمومی را ۷۶درصد بزنم
اقتصاد یکی دیگر از دروس اختصاصی انسانی است و از آن جایی که جز تک کتاب هاست اهمیت بالایی دارد من به خوبی می‌دانستم که درس اقتصاد چیزی که درصد دانش آموز را بالا می آورد مسئله های اقتصاد است ، این را می‌دانستم که اکثر کنکوری ها قسمت های حفظی اقتصاد را می خوانند و وجه تمایز دانش آموزان برتر مسئله های اقتصاد است ، بنابراین تمرکزم را در درس اقتصاد بر روی مسئله ها گذاشتم و سعی کردم با زیاد تست زدن کنترل زمان را در این درس داشته باشم.
درسی بوده که روش مطالعه اش را تغییر داده باشید ؟
در سال اول من گمان می کردم که درس تاریخ و جغرافیا اهمیت چندانی ندارند برای همین اصلا این دو درس را جز ساعات مطالعاتی ام قرار نمی‌دادم اما وقتی متوجه شدم که اختلاف من با آخرین فرد پذیرفته شده تنها چند تست بوده اهمیت تمام دروس را متوجه شدم و به این باور رسیدم که اگر تاریخ و جغرافیا دروس بی اهمیتی بودند در کنکور انسانی جز دروس اختصاصی قرار نمی‌گرفتند بنابراین شروع به مطالعه تاریخ و جغرافیا کردم اما چون حجم این دو کتاب بسیار بالاست و من زمان کمی تا کنکور داشتنم تنها کتب تاریخ و جغرافیای دوازدهم و تاریخ یازدهم را مطالعه کردم آن هم به صورت خلاصه نویسی یعنی خودم را ملزم کردم هر درس تاریخ را در یک روی ورقه آچهار خلاصه کنم این گونه من یک هفته مانده به کنکور به جای اینکه ۳ کتاب ۲۰۰ صفحه ای برای مرور داشته باشم ۱۴ صفحه آچهار را خواندم.
چطور با کانون آشنا شدید و چند سال عضو بودید؟
همان طور که عرض کردم در خانواده ای بزرگ شدم که درس مهم بود و تمام اقوام بنده کانونی بودند من هم با توجه به دیدن رضایت آنها در کانون ثبت نام کردم و هم سال اول و هم سال دوم یعنی به مدت ۲سال کانونی بودم.
برنامه ریزی دوهفته ای‌تان چگونه بود ؟
سال اول با وجود ساعت مطالعه بالا نمی‌توانستم بودجه بندی ام را تمام کنم و تنها دلیلش وسواس مطالعاتی بود اما سال دوم سعی کردم این وسواس مطالعاتی را کنار بگذارم و موفق هم شدم. برنامه ریزی من به این صورت بود که از صبح شنبه تا تا دوشنبه هفته دوم بودجه بندی را به طور کامل تمام می کردم و از آنجایی که دروس انسانی هم زیاد هستند و هم نیاز به مرور دارند از روز سه شنبه تا پنجشنبه به مرور می‌پرداختم.
چون معتقدم اگر مرور نداشته باشم با درآزمون باسوالات ۵۰-۵۰ مواجه خواهم شد.
تحلیل آزمون را چه زمانی و چگونه انجام می‌دادید؟
من روز جمعه بعد از آزمون را به استراحت می‌پرداختم و از شنبه مجددا برای ۲هفته آینده برنامه ریزی می کردم از شنبه تا یکشنبه به خودم مهلت می دادم که آزمون را تحلیل کنم در تحلیل آزمون ابتدا به سراغ سوالات غلط خود می رفتم و بعد نزده ها و در نهایت سوالاتی که درست زده بودم را مجددا با پاسخ نامه تطبیق می دادم که در ذهنم تثبیت شود.
از چه مطالبی در سایت و مجله آزمون استفاده می‌کردید ؟
نقطه قوت کانون در این است که کنکور را به آزمون خلاصه نمی کند و به روحیه دانش آموزان بسیار اهمیت می‌دهد من خودم از مجله آزمون خیلی استفاده می کردم و بعد از هر آزمون به مطالعه آن می‌پرداختم در واقع من طرفدار سرسخت قسمت قهرمانان پیشرفت بودم و نکاتی که گفته بودند را یادداشت می کردم و به کار می بردم واقعیت این است که بعد از سال اول من قسمت قهرمانان پیشرفت را می‌خواندم و انرژی می گرفتم و به خودم قول می دادم یکی از آنها باشم « خوشحالم که به قولم عمل کردم»
من از سایت کانون نهایت استفاده را می کردم هم از قسمت کارنامه ها / و هم قسمت آزمون ها « آزمون هدف گذاری و مشابه پارسال » و حتی قسمت کامنت ها «بعد ازهر آزمون وارد قسمت کامنت ها میشدم تا از صحبت های بچه ها سطح آزمون را متوجه شوم و به قولی خودم را بسنجم»
از روش های های مدیریت زمان استفاده می‌کردید ؟
تکنیک ضربدر و منها و همچنین تکنیک زمان نقصانی به شدت به من در مدیریت زمان و کنترل سوالات آزمون و کنکور کمک شایانی کرد و باعث شد از این بابت که تمام سوالات را حداقل یک بار نگاه کردم و به سوالاتی که می‌توانستم پاسخ دهم پاسخ دادم خیالم بسیار راحت شود و استرسم را بتوانم کنترل کنم.
از دفتر برنامه ریزی چه استفاده ای کردید؟
دفتر برنامه ریزی دفتر همیشه باز من روی میز بود چون من به شدت به ساعت مطالعه و میزان تستی که در هر درس میزدم حساس بودم همچنین صفحه ۱۸۲ دفتر برنامه ریزی برای من خیلی کمک کننده بود چون می‌فهمیدم در چه درسی کم کاری کرده ام و در چه درسی زیاده روی.
دوران جمع بندی را چگونه گذراندید؟
من به خوبی می‌دانستم که دوران جمع بندی برای دانش آموزان مانند مهر در نسخه پزشک است ، اگر پزشک نسخه بنویسد اما آن را مهر نکند آن نسخه هیچ اعتباری نخواهد داشت.
دوران جمع بندی هم دقیقاً همین گونه است اگر دانش آموزی تمام سال را تلاش کند اما جمع بندی خوبی نداشته باشد یا در این دوران خسته شود تلاش های او مانند نسخه بدون مهر است یعنی اعتبار و نتیجه ای نخواهد داشت همچنین اگر دانش آموزی با وجود سهل انگاری در طول سال جمع بندی درستی داشته باشد میتواند چندین هزار نفر خود را بالا بکشد.
من دوران جمع بندی را دوران نتیجه گرفتن از تلاش هایم می دیدم و برای آزمون های سه روز یک بار ارزش زیادی قائل بودم و به جد آنها را تحلیل می کردم.
در واقع آزمون های سه روز یک بار به گونه ای بود که من ۲هفته مانده بود به کنکور دقیقا می‌دانستم چه درصد هایی را می توانم در کنکور بزنم در واقع با آزمون های سه روز یکبار من را به یک شناخت کامل از سطح خودم رسانده بود.
دوران عید را چطور؟
دوران عید در بین کانونی ها معروف به دوران طلایی است اگر بخواهم صادقانه بگویم سال اول نتوانستم از عید نهایت استفاده را بکنم اما نوروز ۱۴۰۰ تماما مشغول درس و تحقیق بودم، به خاطر دارم از تمام تعطیلات ۱۳ روزه عید نوروز تنها بعد از ظهر آزمون هفت فروردین به دیدن پدر بزرگ و مادر بزرگم رفتم و باقی عید به مطالعه گذشت.
در واقع دوران طلایی عید مانند مسابقه است دانش آموز موفق می تواند در این دوران خود را از بقیه دانش آموزان جلو بندازد و از رقیبان فاصله بگیرد، از کنکوری ها خواهش می کنم این دوران تکرار نشدنی را به هیچ وجه از دست ندهند.
فکر می‌کردید که چنین رتبه ای بگیرید؟
راستش را بخواهید هدف من قبولی بود تا رتبه .در مقاله ای در سایت کانون خواندم که دانش آموز موفق بر روی رتبه تمرکز نمی کند بلکه بر روی قبولی در رشته و دانشگاه مورد نظرش تمرکز و برنامه ریزی می کند این حرف خیلی برایم منطقی جلوه کرد و سعی کردم بر روی رشته مورد نظرم تمرکز کنم تا رتبه.
روز کنکور چطور بود؟
روز قبل از کنکور من آزمون عمومی هنر را در منزل دادم تا یک پیش زمینه ای از کنکور فردایش در ذهنم داشته باشم شب قبل از کنکور هم چنان تا ساعت ۱۲ شب مشغول مطالعه بودم حدود یک ساعت طول کشید تا بتوانم مغزم را وادار به خواب کنم صبح کنکور سر حال بیدارشدم و تا حدود زیادی استرس داشتم ، من برخلاف خیلی از کنکوری ها تاپشت در حوزه امتحانی مشغول خواندن خلاصه نویسی هایم بودم این کار باعث القای آرامش به من می شد. سر جلسه کنکور چون دومین بار بود که این فضا را تجربه می کردم توانستم کمی آرامشم را حفظ کنم اما وقتی دفترچه های عمومی پخش شد و اعلام شد که شروع کنید مجددا استرس بر من قالب شد اما بعد از ۱۵دقیقه چنان غرق سوالات بودم که به چیز دیگری فکر نمی‌کردم ، به یاد می آورم که ساعت ۱۰:۳۰ بود که من به خودم آمدم و گفتم باورم نمی شود که سر جلسه کنکور نشسته ام انگار حس می کردم یک آزمون مثل آزمون های هر دوهفته است این احساس نتیجه تداوم در آزمون ها بود من حتی یک بار هم به خودم اجازه ندادم که در آزمون غیبت داشته باشم.
توصیه تان برای دانش آموزان :
گرچه سال کنکور سالی پر از تنش استرس و شاید تلخی است اما تحمل کنید، تحمل کنید و تلاش کنید که شیرینی موفقیت تمام آن روز های سخت و طاقت فرسا را به خاطراتی تبدیل می کند که هنگام به یاد آوردنشان لبخند می‌زنید.
رسیدن به هدف شیرین است پیشنهاد می کنم امتحانش کنید.
مصاحبه کننده: الهام چنگیزپو
قهرمان پیشرفت، عباس رزاقی اصل، از رتبه ی 4427 تا رتبه ی 1425