سلام من آرمین عبدالحسینی ، رتبه 29 کنکور 1400 ، دانشجوی رشته حقوق دانشگاه تهران هستم در اين مطلب قصد بررسي درسنامه و تست هاي درس حله مسئله از روانشناسي يازدهم را دارم. با ما همراه باشيد.
مقدمه
- اطلاعات حافظه به این دلیل که می تواند تفکر ما را شکل دهد ، ارزشمند است.
- هر چه اطلاعات بیشتری در حافظه داشته باشیم ، برای تفکر آمادگی بیشتری خواهیم داشت. البته برخورداری از حافظه قوی لزوما به معنای داشتن تفکر قوی نیست.
- به مجموعه فعالیت هایی از قبیل قراردادن اطلاعات حافظه در کنار هم ، تفسیر ، قضاوت ، حل مسئله و تصمیم گیری ، تفکر است. تفکر کاملا آگاهانه است.
حل مسئله
- اگر افراد بتوانند با استفاده از روش های درست ، مسائل را حل کنند ، مسئله به جای تهدید به یک فرصت پیشرفت تبدیل می شود.
- مسئله عبارت است از عدم دستیابی فوری به یک هدف مشخص به دلیل موانع مشخص با توجه به امکانات و توانمندی های محدود.
- حل مسئله به معنای یافتن بهترین راه حل برای رسیدن به هدف با توجه به شرایط موجود است.
1- هدفمند است: وقتی هدف روشن نباشد ، درک از مسئله ناقص خواهد بود.
2- مسئله یک فرایند تحت کنترل است: در جریان حل مسئله ، هر چه جدی تر باشیم ، احتمال انتخاب راه حل بهتر ، بیشتر است.
3- در مسئله ، توانمندی های ما محدود است: عدم شناسایی دقیق توانمندی ها باعث استفاده از راه حل های غیرمنطقی می شود.
4- در مسئله موقعیت فعلی یا مبدأ باید مشخص باشد: اگر قرار باشد در آینده نزدیک در یک آزمون مهم شرکت کنید ، شناخت میزان دانش فعلی تان به شما کمک می کند تا موانع احتمالی را به خوبی بشناسید و راه حل های بهتری ارائه دهید.
چرا حل مسئله مهم است؟؟!
- هدف از تمرین های مختلف آموزشی ، فقط دستیابی به راه حل آن مسئله خاص نیست بلکه هدف آن است که در اثر حل مسئله ، به اصول و قوانینی دست یابیم که در موقعیت های دیگر هم قابل استفاده باشد
- یادگیری حاصل از حل مسئله در مقایسه با سایر یادگیری ها ، قابل تعمیم است.
انواع مسئله |
+ ویژگی های مسئله خوب تعریف شده:
- موقعیت اولیه و اقدامات احتمالی آن مشخص است.
- قوانین کاملا استانداردی برای حل آن وجود دارد.
- می دانیم اگر مراحل را به درستی طی کنیم ، به هدف مورد نظر می رسیم.
- موانع موجود در آن ، روشن است و دست یابی به راه حل آن آسان تر است.
+ ویژگی های مسئله بد تعریف شده:
- ابهامات فراوانی در آن وجود دارد.
- اقدامات مشخص و استانداردی برای حل آن نداریم.
- نمی دانیم آیا استفاده از اقدامات ، ما را به هدف مورد نظر می رساند یا خیر.
- بد تعریف شده به معنای پیچیده بودن و دشواری حل مسئله است. به عبارت دیگر ، مسئله های پیچیده از آن جایی که علل متعددی دارند به راحتی قابل تعریف نیستند.
+ شاخص های تقسیم مسائل به دو نوع خوب تعریف شده و بد تعریف شده:
1- شناسایی موقعیت اولیه
2- فهرست اقدامات یا راهبردهای در دسترس
3- تعریف دقیق هدف
4- امکان تضمین دستیابی یا عدم دستیابی به هدف
نکته: مسئله های علوم انسانی ، عمدتا از نوع بد تعریف شده هستند.
مراحل حل مسئله
1- تشخیص مسئله:
- قبل از حل مسئله ، خود مسئله باید مشخص شود.
- احساس مبهم از یک مسئله با تشخیص مسئله متفاوت است. تصور مبهم موجب راه حل های غیرمنطقی و نادرست می شود.
- در تشخیص مسئله ، بهتر است که دیگران نقش راهنما را داشته باشند و فرد خودش مسئله را شناسایی کند.
2- به کار گیری راه حل مناسب برای حل مسئله:
- مطالعه خرد خرد و تمرین مکرر از راه حل های مناسب برای حل مسئله و تسلط درسی است.
3- ارزیابی راه حل:
- باعث می شود که ملاک روشنی از موقعیت داشته باشیم.
- مقایسه نمرات درسی ، بعد و قبل از اجرای راه حل ، نمونه از ارزیابی می باشد.
4- بازبینی و اصلاح راه حل ها:
- افرادی که مسائل را به خوبی حل می کنند ، دوست دارند روش های قبلی را بهبود ببخشند و یا اصلاح کنند.
5- انتخاب راه حل های جایگزین:
- در صورت شکست راه حل های به کار گرفته شده در حل مسئله ، می توان از راه حل های جایگزین استفاده نمود.
عوامل موثر در حل مسئله
1- تجربه گذشته:
- تاثیر یادگیری های گذشته بر حل مسئله را انتقال می گویند.
- اثر تجربه گذشته ، همیشه آسان کردن راه حل نیست.
- مهم ترین دلیل عدم موفقیت برخی افراد در حل مسئله ، پیروی صرف از تجربه گذشته است بنابراین تجربه گذشته در صورت بازبینی می تواند راهگشا باشد.
2- نوع نگاه به مسئله:
- باعث می شود تا فرد در حافظه خود اطلاعات مرتبط با آن نگاه خاص را به خاطر آورد.
- اقدامات احتمالی فرد برای حل مسئله ، تحت الشعاع آن نگاه خاص خواهد بود.
- بن بست ، زمانی ایجاد می شود که حل کننده مسئله با نگاه فعلی قادر به حل مسئله نباشد.
- راه خروج از این بن بست ، تغییر نگاه فرد و تغییر بازنمایی آن مسئله است.
3- نادیده گرفتن حل مسئله برای مدت زمانی خاص:
- وقتی سماجت بر حل مسئله برای مدت زمانی نادیده گرفته می شود ، عواملی که مانع حل آن مسئله هستند ، فراموش می شود.
- به اثر نادیده گرفتن حل مسئله برای مدت زمانی مشخص ، اثر نهفتگی می گویند که از دیرباز سنت معمول حکما و دانشمندان بوده است.
روش تحلیلی:
- مبتنی بر محاسبات ذهنی ، قواعد منطقی ، نیازسنجی واقعی است.
- دستیابی به راه حل مسئله را تضمین می کند.
- مورد قبول همه است.
مثال: پرسید از دوستان که آیا به مهمانی می آیند ، سپس خرید مایحتاج مهمانی
روش اکتشافی:
- بدون دلیل منطقی و عمدتا تابع نظر و احساس شخصی است.
- اجرای آن دستیابی به راه حل مسئله را تضمین نمی کند.
مثال: حدس زدن این که چند نفر به مهمانی می آیند و خرید بر اساس حدس شخصی
* هر چند استفاده از روش های تحلیلی برای مسئله ، از قواعد مشخصی تبعیت می کند و ما را در دستیابی به نتیجه کمک می کند اما در بسیاری از موارد زمان بر است ؛ به همین دلیل برخی تمایل دارند از روش های اکتشافی حل مسئله استفاده کنند.
* روش های اکتشافی نیاز به پردازش عمیق اطلاعات ندارند و در حداقل زمان به راه حل می رسند ، امام اعتبار آن راه حل ها با گذشت زمان به شدت متزلزل می شود.
انواع روش های اکتشافی حل مسئله:
1- روش خرد کردن:
- یک مسئله بزرگ به چندین مسئله کوچک تقسیم می شود و افراد با حل کردن مسائل کوچک ، به حل مسئله بزرگ دسترسی پیدا می کنند.
2- روش کاهش تفاوت وضعیت موجود با وضعیت مطلوب:
- در هر موقعیت مسئله با دو حالت موجه هستیم ، وجود مسئله (وضعیت موجود) و حالت دسترسی به راه حل (وضعیت مطلوب) موجه هستیم. در این روش ، حل کننده مسئله تلاش می کند فاصله این دو وضعیت را کاهش دهد.
3- روش بارش مغزی:
مرحله اول: مسئله را تعریف می کنیم.
مرحله دوم: سعی می شود راه حل های مختلف ارائه شود.
مرحله سوم: معیارهایی برای داوری درباره هر راه حل ارائه می شود.
مرحله چهارم: در نهایت ، بهترین راه حل با استفاده از معیارهای داوری ، ارائه می گردد.
نکته: اگر به هر دلیلی قادر به استفاده از روش تحلیلی نباشیم ، بعد از روش اکتشافی برای اطمینان صد در صدی ، استفاده از روش تحلیلی مفید تر است.
4- روش شروع از آخر:
- این روش بیشتر در حل مسائل ریاضی کاربرد دارد.
- روش مهندسی معکوس ، نمونه ای از روش های شروع از آخر است.
پیامدهای ناتوانی در حل مسئله
1- ناکامی:
- وضعیت عاطفی ناخوشایندی ایجاد می کند که (ناکامی) نام دارد. ناکامی باعث پرخاشگری می شود.
2- فشار روانی:
- باعث فشار روانی می شود زیرا ناتوانی در حل مسئله ، فرد را از رسیدن به هدف باز می دارد و در نتیجه احساس فشار روانی به وجود می آید.
- پرورش روش های درست حل مسئله باعث کاهش فشار روانی می شود.
- بسیاری از افرادی که احساس شکست می کنند ، مشکلات عاطفی جدی ندارند ، بلکه مهارت های حل مسئله را نمی دانند.
- افرادی که مدام در حالت فشار روانی قرار دارند ، روش های کارآمد حل مسئله را نمی دانند.
موفق و پیروز باشید
ويدئو حل تست همين مبحث در فيلم زير قرار گرفته و ميتوانيد تماشا کنيد.