دولت و اقتصاد_ اقتصاد کنکور_ آرمین عبدالحسینی

این مطلب شامل درسنامه از درس دولت و اقتصاد مطابق آزمون 3 دی است

دولت و اقتصاد_ اقتصاد کنکور_ آرمین عبدالحسینی

کنکوری های عزیز سلام، حالتون چطوره؟

من آرمین عبدالحسینی هستم ، رتبه 29 کنکور 1400 و دانشجوی رشته حقوق دانشگاه تهران. 

تو این مطلب قصد داریم که درسنامه ی بخش چهارم از فصل اول اقتصاد رو باهم بررسی کنیم. پس بزن بریم:)

مقدمه: 

- از زمان شکل گیری نخستین تمدن های بشری ، نیاز به نهادی که اداره امور در این جوامع را بر عهده بگیرد ، احساس می شد ؛ بنابراین به تدریج نخستین دولت ها به وجود آمدند.

- ماهیت دولت و میزان قدرت آن در جوامع مختلف ، متفاوت بود. محدوده اقتدار دولت ها با گذشت زمان و تحت تاثیر تکامل بشر به ویژه دست یابی به فناوری های نوین اجتماعی و کسب قوانین حاکم بر اجتماعات انسان ، وسیع تر شد.

- با گسترش حوزه اقتدار دولت ها ، تشکیلات دولتی پیچیده تر شد و نقش مهم تری را بر عهده گرفت.

نقش دولت ها در گذشته:

- دولت ها در گذشته وظایف محدود و نسبتا مشخصی داشتند که شامل حفظ نظم جامعه و مقابله با تجاوز دشمنان داخلی و خارجی بود.

- با گذشت زمان ، دولت به محدوده اقتصاد جامعه نیز نفوذ کردند و روابط مالی خود را با شهروندان گسترش دادند.

- روابط اقتصادی دولت و مردم به دو صورت بود:

            * اخذ مالیات و خراج از مردم

            * هزینه کردن این مالیات ها

- دولت ها در مواقع قحطی و گرانی به اقدامات خاصی دست می زدند.

- نقش اقتصادی دولت ها در گذشته در مقایسه با امروز بسیار کم رنگ و محدود به موارد خاص و حالت های استثنایی بود و بیشترین نقش دولت ها ، حفظ نظم و امنیت و دفاع از ملت ها در مقابل دشمنان داخلی و خارجی بود. برای تامین هزینه های مربوط به این فعالیت ها به جمع آوری مالیات اقدام می کردند.

نقش دولت ها در جهان امروز:

- امروزه دولت ها در عرصه اقتصاد ، فعالیت بسیار گسترده ای دارند و حضورشان را در اقتصاد جامعه نمی توان نادیده گرفت.

امروزه وظایف دولت به حفظ نظم و امنیت ، هدایت جامعه در مسیر رشد و توسعه اقتصادی ، ایجاد اشتغال ، فقر زدایی ، کاهش نابرابری ها و توزیع عادلانه ثروت و درآمد و ... تقسیم می شود.

اهداف اقتصادی دولت

1- اشتغال کامل

- به وضعیتی گفته می شود که در آن همه عوامل تولید ، امکان شرکت در فرایند تولید را دارند و هیچ نهادی ناخواسته ، بلااستفاده یا غیرمولد نمانده باشد.

- یک نوع از اشتغال کامل ، اشتغال کامل نیروی کار است. اشتغال نیروی کار به معنای صفر بودن نرخ بیکاری نیست.

+ انواع بیکاری:

           * بیکاری داوطلبانه: افراد حاضر به انجام دادن کار نیستند.

           * بیکاری اصطکاکی: افراد در حال جا به جایی از کاری به کار دیگر هستند.

- به دلیل آثار سوء اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی بیکاری ، دولت ها برای مقابله با این مشکل تلاش می کنند. دولت برای تحقق اشتغال کامل موارد زیر را انجام می دهد:

* اطلاح نظام آموزشی                                       * توانمندسازی مهارتی و فنی و حرفه ای

* ایجاد مراکز شغل یابی                                    * کاهش هزینه های جست و جوی کار

* ایجاد شرایط رونق اقتصادی                           * فرصت اشتغال و امکان جذب بازار کار شدن

* جلوگیری از بیکار شدن افراد شاغل با برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت ، مهارت افزایی حین کار و اعطای یارانه تولید انجام می شود.

- وظیفه دولت در رفع بیکاری به معنای این نیست که به بیکاران کار دهد و آن ها را در بخش دولتی استخدام کند بلکه با مدیریت خود ، باعث کاهش بیکاری و اشتغال زایی شود.

- اگر دولت رونق اقتصادی ایجاد کند ، فعالیت های تولیدی گسترش می یابد و تمایل تولیدکنندگان به استخدام نیروی کار جدید بیشتر می شود ؛ در نتیجه ایجاد فرصت های شغلی جدید و امکان رسیدن به اشتغال کامل فراهم می شود.

2- ثبات قیمت ها:

- به معنای جلوگیری از افزایش بی رویه و نوسانات قیمت ها است.

+ در شرایط تورم:

* قیمت کالا و خدمات به سرعت افزایش می یابد و اقتصاد کشور دچار اختلال می شود.

* به دلیل افزایش قیمت کالاها و خدمات ، معمولا درآمد افراد کم درآمد جامعه متناسب با تورم افزایش نمی یابد و در نتیجه سطح رفاه عمومی کاهش می یابد.

3- رشد و پیشرفت اقتصادی:

- دولت ها سعی می کنند با افزایش ظرفیت های تولیدی و امکانات کشور رونق اقتصادی و رفاه مردم را نسبت به گذشته بیشتر کنند و همچنین در رقابت های جهانی از کشورهای دیگر عقب نمانند.

4- بهبود وضعیت درآمد:

- از اهداف مهم دولت ها ، ((تقسیم برابر فرصت ها)) ، ((توزیع عادلانه ثروت و درآمد)) و ((مقابله با فقر و ارتقای سطح زندگی اقشار کم درآمد)) است.

- از دیدگاه اقتصاددانان ، رفع فقر و حمایت از اقشار کم درآمد ، راهی برای گسترش توسعه اقتصادی و حرکتی در جهت تسریع روند توسعه یافتگی جامعه است زیرا فقر گسترده مانعی بر سر راه توسعه همه جانبه جوامع می باشد.

مقایسه درآمد و ثروت و دارایی:

- درآمد متغیری جاری است مثلا حقوق ماهانه یک کارمند که درآمد است ، متغیری جاری می باشد.

- دارایی و ثروت ، متغیری انباره است مثلا اتومبیل که دارایی و ثروت است ، متغیری انباره می باشد.

- فرق ثروت و دارایی در این است که دارایی در فرایند تولید ، مولد است و موجب کسب عایدی می شود ولی ثروت راکد است.

محورهای دخالت دولت در حوزه اقتصاد

1- عرضه کالاها و خدمات:

- دولت می تواند با سرمایه گذاری در بازار بعضی کالاها و خدمات وارد شود و به تولید و عرضه و فروش آن ها بپردازد.

- دولت با تاسیس شرکت ها و موسسات مختلف که به نام شرکت های دولتی شناخته می شوند ، در محور عرضه کالاها و خدمات فعالیت می کند.

+ برخی از موارد فعالیت های دولت در عرضه کالاها و خدمات:

* دولت ، تولید و عرضه بعضی کالاها و بهره برداری منابع و معادن را بر عهده می گیرد و از این طریق درآمد کسب می کند مثلا کشف ، استخراج ، تصفیه و توزیع فرآورده های نفتی بر عهده دولت است.

* در مواردی که مردم و بخش خصوصی به دلیل نیاز به سرمایه اولیه زیاد و عدم اطمینان از سودآوری ، حاضر به سرمایه گذاری نیستند و دولت ناچار به سرمایه گذاری در این امور می شود تا کالاها و خدمات مورد نیاز مردم را تامین کند مثلا سرمایه گذاری در آموزش و پرورش ، صنعت فولاد و ...

* در بعضی شرایط خاص، دولت به ناچار برخی موسسات تولیدی و تجاری را تحت پوشش خود قرار می دهد و در بازار بعضی کالاها و خدمات درگیر می شود مثلا در زمان جنگ که دولت به ناچار مالکیت اموری را بر عهده گرفت.

2- وضع مقررات ، سیاست گذاری و حکمرانی در اقتصاد:

- دولت برای هدایت اقتصاد در مسیر مطلوب و مورد نظر خود و با هدف ایجاد نظم و انضباط در عرصه فعالیت های اقتصادی و تامین مصالح جامعه ، مقرراتی را وضع ، سیاست هایی را طراحی و با اجرای قوانین و راهبردهای کلان کشور ، حکمرانی می کند.

- دولت برای ریل گذاری اقتصادی ، لوایح قانونی را به مجلس شورای اسلامی ارائه می کند که پس از تصویب مجلس به عنوان قانون ابلاغ می شود. مانند قانون مالیات ها ، قانون گمرک و ...

- برخی از اهدافی که دولت از طریق سیاست گذاری اقتصادی دنبال می کند:

* سیاست بهبود عرضه: دولت با سیاست هایی نظیر افزایش بهره وری و امنیت اقتصادی ، بهبود محیط کسب و کار و برنامه ریزی در جهت به کارگیری فناوری های نوین ، موجب می شود که فعالیت های تولیدی افزایش یابد و عرضه بهبود یابد.

* سیاست های سامان بخشی خارجی: دولت با اجرای سیاست های مناسب تجاری و ارزی می تواند از وابستگی و شکنندگی اقتصادی در مقابل تحریم های داخلی و خارجی بکاهد و واردات های غیرضروری و مصرف بی رویه کالا های وارداتی را کاهش دهد و صادرات را تشویق کند و بخش خارجی را سامان ببخشد.

* سیاست های توسعه ای: توجه به زیرساخت ها و سرمایه گذاری در مناطق محروم کشور.

* سیاست های تثبیت اقتصادی: سیاست هایی که دولت برای کاهش نوسانات متغیرهای کلان اقتصادی اعمال می کند. این سیاست ها موجب می شود که تقاضای کل اقتصاد را در کوتاه مدت کنترل و تنظیم نماید. سیاست های اقتصادی می تواند حرکت رو به پیشرفت کشور را کند سازد یا بر عکس بر سرعت آن بیفزاید.

انواع سیاست های تثبیت اقتصادی

الف) سیاست های پولیبه سیاست هایی که دولت از طریق بانک مرکزی برای کنترل حجم پول و حفظ ارزش آن اعمال می کند ، می گویند.

انواع سیاست های پولی

1- سیاست های پولی انقباضی

- این سیاست برای کاهش حجم پول در گردش استفاده می شود.

- زمانی که اقتصاد کشور دچار تورم می شود ، برای پیشگیری از افزایش قیمت ها یا کاهش سرعت آن اعمال می شود.

2- سیاست های پولی انبساطی:

- این سیاست برای افزایش حجم پول در گردش استفاده می شود.

- زمانی که کشور دچار رکود می شود ، یعنی سطح تولید کاهش و بیکاری افزایش یافته و تولیدکنندگان انگیزه تولید و ایجاد اشتغال را از دست داده اند اعمال می شود.

مثال: استفاده از اوراق مشارکت در جهت سیاست های پولی به این صورت است که دولت ها با فروش مستقیم اوراق مشارکت ، از مقدار پول در دست مردم می کاهد (سیاست انقباضی) و با خرید آن ، پول به جامعه تزریق می کند (سیاست انبساطی)

نکته: برای حل مشکل در بلندمدت باید سیاست های جانب عرضه را در پیش گرفت.

ب) سیاست های مالی: به سیاست هایی که دولت از طریق دو ابزار درآمدها و مخارج دولت برای مدیریت کلان اقتصاد کشور و انجام وظیفه خود اجرا می کند ، گفته می شود.

انواع سیاست های مالی

1- سیاست های مالی انقباضی:

- کاهش مخارج دولت و افزایش مالیات در مواقع تورم با کاهش تقاضای کل در اقتصاد موجب ثبات اقتصادی می شود.

2- سیاست های مالی انبساطی:

- افزایش در مخارج جاری یا عمرانی دولت

- کاهش نرخ ها و پایه های مالیاتی در مواقع رکود اقتصادی ، تقاضای عمومی را تحریک می کند.

- از طریق طراحی و اجرای برنامه های توسعه پنج ساله می توان سیاست های مناسب را دنبال کرد.

نظر اقتصاددانان درباره نقش دولت در اقتصاد

- در کنار نقش آفرینان و بازیگران مهم اقتصادی ، دولت نیز یک نقش آفرین جدی و مهم است.

- تجربه کشور های موفق نشان می دهد که دولت عامل اصلی و محرک پیشرفت کشور است.

- تقریبا همه اقتصاددانان در مورد اصل حضور دولت در اقتصاد اتفاق نظر دارند. اختلاف نظر در این مورد است که دولت در چه مواردی ، چقدر ، تا چه زمانی و چگونه فعالیت کند. در این زمینه دو مکتب ، اقتصاد آزاد و اقتصاد دولتی وجود دارد.

- زمان و شرایط جامعه برای دخالت دولت در اقتصاد تاثیر دارد مثلا در وضعیت جنگی 

- مسئله اصلی عبارت است از انتخاب ترکیب بهینه دولت و بازیگران غیردولتی (بخش خصوصی ، تعاونی ، خیریه ها و ...)

- در حال حاضر بسیاری از اقتصاددانان بر ترکیب بهینه دولت و بخش غیردولتی رای می دهند.

- در کشور ما در چارچوب سیاست های اجرایی اصل 44 قانون اساسی تلاش شده است که دولت با واگذاری بخش مهمی از فعالیت های خود به بخش خصوصی ، سهم خود را در اقتصاد کاهش بدهد و موجبات تقویت بخش خصوصی را فراهم کند. 25 درصد از اقتصاد کشور در زمینه بخش تعاونی پیش بینی شده است.


موفق و پیروز باشید.

منبع :

Menu