زندگی بر اساس اندیشه-فلسفه یازدهم-درسنامه و تست- مهرشاد ایمانی

سلام خدمت دوستان عزیز کانونی . . . ! ! ! در این بخش قصد داریم مروری بر مطالب و نکات درس پنجم فلسفه یازدهم یعنی (( زندگی بر اساس اندیشه )) داشته باشیم .

زندگی بر اساس اندیشه-فلسفه یازدهم-درسنامه و تست- مهرشاد ایمانی

سلام خدمت دوستان عزیز کانونی  . . . ! ! !
 
 در این بخش قصد داریم مروری بر مطالب و نکات 
درس پنجم فلسفه یازدهم یعنی (( زندگی بر اساس اندیشه )) داشته باشیم .
 
 امیدواریم مطالب ذکر شده ، شما را در یادگیری بهتر این درس ، یاری دهد .
 


زندگی بر اساس اندیشه-فلسفه یازدهم-درسنامه و تست- مهرشاد ایمانی

مهرشاد ایمانی نسب

دانشجوی رشته علوم قضایی دانشگاه علوم قضایی تهران 

رتبه 16 منطقه دو - کنکور انسانی  1400





در زمان سقراط که چهره ی برجسته تاریخ فلسفه است ، جامعه آتن تحت تأثیر اندیشه های سوفسطائیان (سوفیست ها) بود . 



در چنین شرایطی ، سقراط پرچم علم و فضیلت را برافراخت . سقراط برای احیای تفکر عقلانی و استواری فضیلت قیام کرد و پایه ی تفکر فلسفی را استوار کرد .   

سقراط هیچ کتابی ننوشت اما همه ی زندگی اش را با فلسفه گذراند . زندگی سقراط ، حکایت واقعی فلسفه است . ما با مطالعه و تفکر در زندگی سقراط ، می توانیم به اندیشه های فلسفی او پی ببریم و نقش حقیقی فلسفه در زندگی انسان را بشناسیم . افلاطون که شاگرد سقراط بود ، زندگی سقراط را حکایت کرده است و نشان می دهد که سقراط ، عمر خود را صرف اصلاح جامعه و آشکار کردن افکار مغالطه آمیز سوفیست ها کرد . 


روش سقراطی : سقراط روش بحث ثابتی داشت . او درباره مفاهیمی که در زندگی انسان اهمیت دارند ، سوال می کرد و وقتی کسی پاسخ می داد ، با توجه به پاسخ او ، سوال دیگری را مطرح می کرد ؛ به طوری که مخاطب را به حقیقت می رساند و حقیقت را از زبان پاسخ دهنده بیرون می کشید . این روش گفت و گو و پرسش و پاسخ که سقراط به کار می برد ، به تدریج تحت عنوان (( روش سقراطی )) شهرت یافت . 

سقراط جهل و نادانی افراد قدرتمند و مغالطه گر را آشکار می کرد (( علت )) ؛ از این رو به چهره ای بسیار بحث برانگیز تبدیل شد (( معلول )) . بعضی از مردم ، سقراط را دوست داشتند و بعضی هم از او بیزار و متنفر بودند . 


هدف سقراط از گشت و گذار در شهر : 

•  نباید جسم و مال و ثروت را بر کمال نفس خود ترجیح دهید . 

•  ثروت ، فضیلت نمی آورد ؛ بلکه از طریق فضیلت است که ثروت و هر چیزی که برای فرد و جامعه مفید است ، به دست می آید . 



اتهامات سوفیست ها به سقراط : 

•  انکار خدایان مردم یونان از جمله ماه و خورشید 

•  سخن گفتن از خدایی جدید 

•  گمراه کردن جوانان و بی اعتقاد کردن آنان به دین یونانیان 

•  رفتار بر خلاف دین یونانیان 

•  به دنبال کشف اسرار آسمان و زمین بودن 

•  باطل را حق جلوه دادن ( مغالطه کاری ) و آموزش آن به دیگران  


توضیحات سقراط در پاسخ به اتهامات : 

  تلاش من برای شناخت کسانی که ادعای دانشمندی می کنند و تمایز آنها از دانشمندان حقیقی ، باعث شده که برخی به غلط مرا دانا بنامند ؛ در حالی که من دانا نیستم . 

  وقتی نادانی کسی را آشکار می کنم ، کسانی که آنجا حاضرند ، گمان می کنند آنچه را که آنها نمی دانند ، من می دانم ؛ در حالی که دانای حقیقی فقط خداست . 

  راز سروش معبد دلفی که به کرفون ( دوست سقراط ) گفته بود (( داناترین مردم سقراط است )) ، این بود که به ما نشان دهد تا چه اندازه نادان هستیم و اگر از من به عنوان دانا یاد       کرد ، فقط به این دلیل بود که بگوید داناترین انسان کسی است که مانند سقراط بداند که هیچ نمی داند .  

  سقراط وجود خدا را از طریق وجود آثار و صفات خدا مثل علم و عدالت و قدرت فوق بشری اثبات کرد . ( وجود خدا مقدم بر وجود آثار و صفات خدا است . ) 

  سقراط معتقد بود کسی که راه درست را بیابد و آن را در پیش بگیرد ، هرگز نباید از خطر ترسی داشته باشد .

  سقراط مأموریت خود را از جانب خدا این می دانست که در جست و جوی علم و دانش بکوشد و آن را به دیگران بیاموزد . 

  سقراط بیان کرد که اگر از ترس مرگ یا هر خطر دیگری از خدا سرپیچی کنم ، مرتکب گناه شده ام و شایسته ی مجازات هستم . 

  به نظر سقراط گریز از مرگ دشوار نیست اما گریز از بدی دشوار است ؛ زیرا بدی تند تر از مرگ می دود . 

  اگر مرگ انتقال به جهان دیگر است و اگر همه درگذشتگان در آنجا جمع شده اند ، پس بهتر است که انسان از این مدعیان (سوفیست ها) رهایی یابد و با داوران عادل آن جهان رو به      رو شود و با نیکان همنشین شود . 


سیسرون ، فیلسوف رومی درباره سقراط می گوید : سقراط فلسفه را از آسمان به زمین آورد و آن را به شهرها و خانه ها برد . او فلسفه را مجبور کرد که به زندگی ، اخلاقیات ، خیر و شر بپردازد . 



  📌 تست📌


1-اساس ترس از مرگ از نظر سقراط کدام است ؟ (کنکور 98 داخل کشور)

1)توهم دانایی نسبت به مرگ                           2)اشتیاق به توقف در خدا 

3)آگاهی از زیان مرگ                                       4)سرپیچی از امر خدا 


2-کدام مورد را نمی توان از دفاعیات سقراط در دادگاه نتیجه گرفت ؟ (کنکور 99 خارج کشور)

 1)اجرای فرمان خدا از هر امر دیگری مهم تر است .                     2)کسی که ادعای دانایی می کند ، به دنبال حقیقت نیست . 

3)دانایی از آنِ خداست و و انسان را از آن بهره ای نیست .          4)کسی که از ترس ، کار درست را رها کند ، سزاوار سرزنش است . 


3-کدام عبارت بیانگر نظر سقراط است ؟ (کنکور 96 خارج کشور) 

 1)نباید به مال و ثروت و کمال جسم بها داد .                          2)ثروت برای فرد و جامعه سود چندانی ندارد . 

3)همه ی چیزهای ارزشمند از فضیلت به دست می آیند .        4)کمال نفس همراه با فضیلت ، ثروت را حاصل می کند .  


4-سقراط در زمان خودش به دانایی مشهور بود . علت این موضوع به نظر او چه بود ؟ (کنکور 98 خارج کشور)

1)این که او نادانی سوفسطائیان را آشکار می کرد .

2)پیام سروش معبد دلفی مبنی بر اینکه او داناترین مرد شهر است .

3)گفت و گوهای او با مردم ، برای اینکه فرمان خداوند را به جای آورده باشد .

4)تصور مردم مبنی بر اینکه او پاسخ سوالاتی را که از سوفسطائیان می کند ، می داند .


5-کدام عبارت را می توان از دفاعیات سقراط نتیجه گرفت ؟ (کنکور 99 داخل کشور)

1)منشأ همه بدی ها و ناراستی ها ، نادانی انسان است . 

2)دانای حقیقی خداست و فقط آنچه او می گوید ، درست است . 

3)هر کس خدا را باور داشته باشد ، باید صفات او را نیز بپذیرد . 

4)کسی که خورشید و ماه را به خدایی بپذیرد ، سزاوار سرزنش است .



✅  پاسخنامه  ✅


پاسخ گزینه 1 است . از نظر سقراط آنچه که باعث ترس از مرگ شده است این است که مردم گمان می کنند درباره مرگ می دانند درحالی که هیچ نمی دانند . 


پاسخ گزینه 3 است . سقراط می گوید : (( دانای حقیقی فقط خداست .)) اما این سخن به معنای بی بهره بودن انسان از دانایی نیست . 


پاسخ گزینه 3 است . بنابر نظر سقراط ، از طریق فضیلت است که ثروت و هر چیزی که برای فرد و جامعه سودمند است ، به دست می آید . 


پاسخ گزینه 4 است . سقراط علت مشهور بودن خود به دانایی را این موضوع می دانست که مردم تصور می کردند پاسخ سوالاتی که او از مدعیان دانایی می کند و آنها نمی دانند ، او می داند در حالی که چنین نیست و دانای حقیقی فقط خداست . 


پاسخ گزینه 1 است . این سوال را باید با حذف گزینه های غلط پاسخ داد ؛ چون به صورت مستقیم در کتاب درسی اشاره نشده است :

گزینه 2 : این طور نیست که فقط آنچه خداوند می گوید درست باشد . مثلا سخنان خود سقراط هم درست بود .

گزینه 3 : سقراط برعکس این مطلب را می گفت . یعنی هر کس صفات خدا را قبول داشته باشد ، باید او را نیز بپذیرد . به عبارت دیگر سقراط از طریق صفات و آثار خدا ، او را ثابت کرد ، نه اینکه از طریق او ، صفات و آثارش را ثابت کرده باشد .

گزینه 4 : سقراط معتقد بود کسی که از فرمان خدا سرپیچی کند ، سزاوار سرزنش است ولی در مورد کسی که خورشید و ماه را به خدایی بپذیرد ، چیزی نگفت .




ضمناً فایل ضمیمه که در آن ، این مطلب به صورت یک جا و با کیفیت بیشتری آورده شده را می توانید در انتهای مطلب دانلود کنید .


تهیه کننده :

مهرشاد ایمانی نسب - دانشجوی دانشگاه علوم قضایی تهران


                           سپاس از توجه شما 🤍                       

Menu