گفت وگوی حمید آقالوئی با دوقلوهای قیم/ بخش دوم

در ساعت مقرر به محل نشستن خودم مراجعه کردم و دیدم که ای دل غافل وسط جای گذاشتن پاسخبرگ روی صندلی یک پیچ از آن صفحه بیرون زده است و امکان گذاشتن برگه و دستم را ندارم.

گفت وگوی حمید آقالوئی با دوقلوهای قیم/ بخش دوم

دوقوهای قیم در یک نگاه:

حسن قیم                                                              

گروه آزمایشی : تجربی 

رتبه تجربی در منطقه : 3 / رتبه زبان در منطقه : 86 

تعداد آزمون : 62 /سابقه در کانون : 3 سال /میانگین تراز کانون : 7410/ نام مدرسه : متوسطه 2 پسرانه استعداد هاي درخشان شهيد بهشتي 

رشته ی قبولی: پزشکی دانشگاه تهران

حسین قیم

رتبه تجربی در منطقه : 12 / رتبه زبان در منطقه : 18 

تعداد آزمون : 62 /سابقه در کانون : 3 سال /میانگین تراز کانون : 7387 / نام مدرسه : متوسطه 2 پسرانه استعداد هاي درخشان شهيد بهشتي

رشته ی قبولی: پزشکی دانشگاه تهران


شهر: اهواز

شغل و تحصیلات پدر: دکترای مهندسی شیمی، استاد بازنشسته دانشگاه

شغل و تحصیلات مادر: لیسانس الهیات، فرهنگی بازنشسته

خواهر : دانش آموز کانون ، کارشناسی ارشد عمران چمران اهواز

برادر اول: دانش آموز کانون، پزشکی دانشگاه ایران

برادر دوم: دانش آموز کانون، پزشکی دانشگاه شیراز

 

روش مطالعه یکی از نقطه قوت خودتان را توضیح دهید

حسن قیم:

می خواهم درباره نقطه قوتم که به نقطه قوت پایدار تبدیل کردم صحبت کنم. درسی که توانستم از درصد پایین به درصد بالایی برسم، درس دینی بود. اوایل سال دهم ضعیف ترین درسم، درس دینی بود. در همان آزمون سومی که رتبه ی 1 کشوری شدم دینی را 73% زده بودم. نمی دانستم باید برای دروس عمومی تست بزنم. از همان موقع یاد گرفتم که برای این درس تست هم کار کنم. در سال دهم ما باید یک کلیت از مطالب در ذهنمان داشته باشیم و یا این که مثلا بدانیم هر آیه زیر چه تیتری است. با این دید من بعد از آن در 10 آزمون، دینی را 100% زدم. دینی یازدهم را با درصد 60 آغاز کردم. متوجه شدم که دینی یازدهم فقط با دانستن کلیات مطالب و تیترهایی که اشاره کردم، قابل جمع کردن نیست. سال یازدهم باید متن کتاب را هم حفظ کنیم. برای همین من تمام متن و آیه ها و...را حفظ کردم و از درصد 60 به درصد 100 در اسفند ماه رسیدم. در سال دوازدهم دوباره دینی را بد شروع کردم. در این سال متوجه شدم برای نتیجه گرفتن نه فقط باید تیترها و کل مطالب را حفظ کنم، بلکه باید مفهوم را هم یاد بگیرم. این کار باعث شد که دینی در این سال هم به نقطه قوت پایدارم تبدیل شد. 

حسین قیم:

در ادبیات دانش آموزان با دو بخش مجزا روبرو هستند. برخی از دانش آموزان توصیه به موضوعی خواندن و برخی توصیه به درس به درس خواندن می کنند. من در سال دهم ادبیات را درس به درس خواندم و در 7 آزمون نمره 100 را گرفتم  ولی در سال یازدهم موضوعی کار کردم و دیدم پیشرفت خاصی نکردم. برای همین از عید  تصمیم گرفتم هم درس به درس بخوانم و هم موضوعی. ابتدا شب ها در حدود نیم ساعت در هر روز موضوعی کار می کردم که بعد مدتی این نیم ساعت را به اول صبح انتقال دادم که این مطالعه به ترتیب دفترچه آزمون و کنکور هم  که با شروع ادبیات است، مطابقت داشته باشد. غیر از این نیم ساعت صبح ها، عصرها هم به مطالعه درس به درس ادبیات می پرداختم. این نیم ساعت ها را با تست زدن قرابت ها و بعد مدتی قرابت و لغت با هم و...ادامه داشت تا بعد مدتی متوجه شدم که درس به درس کار کردن هم زمان با موضوعی کار کردن، برای من کارساز است.

گفت وگوی حمید آقالوئی با دوقلوهای قیم/ بخش دوم

خاطره ای از روز کنکور و اعلام نتایج دارید؟

حسین قیم:

من در کانون با کلمه ی فراشناخت آشنا شدم. در سال یازدهم و دوازدهم متوجه شدم که این کلمه چه ابعادی دارد. این که احساسات خودتان را بشناسید، این که بدانید چه چیزی برای شما خوب یا بد است، قطعا مفید خواهد بود. در هفته های آخر منتهی به کنکور تصمیم گرفتیم ساعت شام را یکی دو ساعت عقب تر بیاوریم. این کار باعث شد که شب ها زودتر بخوابیم. روز قبل از کنکورهم  با برادرم کنار رود کارون رفتیم. 

حسن قیم:

با حسین در روز قبل کنکور بیرون رفتیم. با برادرانم و خواهرم هم تماس تصویری داشتیم و گفت و گو می کردیم. برادرم در شاهچراغ نائب الزیاره ما بود. همین طور در آن زمان پدرم هم در مشهد بودند که با ایشان هم به طور تصویری گفت و گو کردیم  که ایشان هم  نائب ازیاره ما در حرم آقا امام رضا شدند. گشت و گذاری هم در شهر داشتیم و به مزار مادر بزرگم هم رفتیم و زود به خانه آمدیم که بتوانیم زودتر بخوابیم. قبل از خواب تصویری با آن یکی برادرم که در آن لحظه در پاویون بیمارستانی در تهران بودند هم صحبت کردیم بعد تصمیم به خوابیدن گرفتیم. انتظار داشتم که زود بخوابم ولی تا 2 صبح بیدار ماندم . کمی چشم های گرم شده بود که دوباره ساعت 3.5 صبح بیدار شدم و دیدم که حسین بیدار است و قدم می زند...

حسین قیم:

یک توصیه برای دانش آموزان  دارم و این که در سال کنکور خواب مهم است. مثلا من در این سال روزها یک ساعت می خوابیدم و شب ها حتما حدود 8 ساعت خواب شبانه را داشتم. 

صبح  روز کنکور بعد نماز با جمع کردن وسایل مهیای رفتن به حوزه کنکورشدیم. دردانشگاه محل کنکور اتفاق خاصی نیفتاد. در حوزه امتحانی دوستان و هم کلاسی های خودم حضور داشتند و بعضی از دوستان را دیدم که 6 سال از آن ها خبر نداشتم. در ساعت مقرر به محل نشستن خودم مراجعه کردم و دیدم که ای دل غافل وسط جای گذاشتن پاسخبرگ روی صندلی یک پیچ از آن صفحه بیرون زده است و امکان گذاشتن برگه و دستم را ندارم. و حتی ممکن بود برگه ام پاره شود که مجبور شدم بدون وسایل و با کمک دستم پیچ را با مرارت زیاد در بیاورم. هنوز هم نمی دانم که یک پیچ وسط صفحه صندلی امتحانی چه سودی داشته است که آن جا نصب بود. 


به ترتیب دفترچه به سوالات در کنکور پاسخ دادید؟

حسین قیم:

از سال دهم همیشه این سوال را می پرسیدیم که بهترین ترتیب برای پاسخگویی به سوالات کدام است. به نظرم درست ترین روش این است که عمومی ها را طبق ترتیب دفترچه جلو برویم. من هم  در کنکور عمومی ها را به همان ترتیب دفترچه پاسخ دادم. می دانید که مهم ترین درس برای تجربی ها درس زیست شناسی است و ابتدا پاسخ به آن را شروع می کنیم و بعد به سراغ شیمی می رویم. چون هم درس مهمی برای ما است و هم چون درس آخر است ممکن است به همه سوالات آن نرسیم. بعد از آن هم بنا به عادت سال دهم و یازدهم به سراغ ریاضی و در نهایت به سراغ فیزیک می رفتیم. سال دوازدهم سوالات جناب برادران باعث شد که این رویه را تغییر دهیم. تصمیم گرفتیم بعد زیست و شیمی اول به سراغ فیزیک برویم و بعد به سراغ ریاضی. همین اتفاق باعث شد که ترتیب پاسخگویی ما در کنکور به این شکل تغییر کند. از طرفی در روز قبل کنکور متوجه شدیم که درجه سختی درس ریاضی بالا بوده است. روز قبل کنکور از حسن پرسیدم که چه کاری بهتر است؟ که ایشان اصرار کردند که حتما ریاضی را درس آخر پاسخ دهیم.

برای روز کنکور دانش آموزان توصیه ای دارم. برخی از بچه ها عادت دارند محاسبات را با مداد انجام دهند . این اتفاق باعث می شود که به دلیل هم رنگ بودن صفحات دفترچه با رنگ مغز مداد دچار سردرگمی و آشفتگی بشوید . توصیه می کنم برای محاسبات از خودکار آبی استفاده کنید. 


چه روش هایی برای شما مفید بود؟

تکنیک خودنگاری آغازین. شب قبل از آزمون هر حسی را که نسبت به درس ها و آزمون داشتیم یادداشت می کردیم. شاید برخی اوقات به خودمان هم تلقین می کردیم که آزمون خوبی در پیش داریم. یک روش دیگر هم من در زمان جمع بندی استفاده کردم به اسم خودنگاری میانی. وقتی عمومی ها را تمام می کردم حس و حال خودم را می نوشتم و حتی در روز کنکور هم بعد عمومی ها ، همین کار را کردم. به نظرم خاطره نگاری جلوی استرس را خواهد گرفت


در تحلیل آزمون چه روندی را طی می کردید؟

حسین قیم:

هنگام تحلیل آزمون یا حتی در خود جلسه ی آزمون باید حواسمان باشد که کنار سوال هایی که مورد خاصی دارند علامت بزنیم. من این توصیه را در مصاحبه آقای مصدق مرادی اشکفتی هم دیده بودم. در سر جلسه مشخص می کردم کدام سوال یا حتی کدام گزینه از هر سوال را باید بعد آزمون بررسی کنم. وقتی آزمون تمام می شد و قبل آمدن کارنامه، برگه ای در کنار خودم می گذاشتم و شماره سوالاتی را که باید بررسی کنم، یاداشت می کردم. بعد آمدن نتایج هم غلط ها را یادداشت می کردم که آن ها را هم بررسی کنم. دفتر جداگانه ای داشتم که نکات درسی و مشاوره ای را در آن یادداشت می کردم و بعد تحلیل مواردی که گفتم، خلاصه نکات آزمون را در آن یادداشت می کردم که این دفتر را قبل از هر آزمون مرور می کردم.


برنامه ریزی را چگونه انجام می دادید؟

همان روز جمعه برنامه ی دو هفته را طراحی می کردیم. این کار را از همان سال دهم انجام می دادم. برنامه ی راهبردی را نگاه می کردم و به پیشروی ها دقت می کردم.  در یک برگه مشخص می کردم باید چه مطالبی را بخوانم و باید برای چه مطالبی تست کار کنم. تمام کارهای مربوط به دو هفته را هم مشخص می کردم. این موارد را هم مشخص می کردم که چه روزی باید کار کنم. سعی می کردم تا چهارشنبه هفته اول خواندن هایم در پیشروی ها را تمام کنم. خواندن یعنی درس به همراه تست آموزشی. از پنج شنبه هفته اول شروع به تست زنی آن هم به میزان زیاد می کردم. شاید روزی 300 تا 400 تست. روز جمعه اول هم دفترچه آزمون سال قبل را دانلود کرده و کار می کردم تا ببینم چه وضعیتی تا الان دارم. و دوباره تست زدن را تا چهارشنبه قبل آزمون ادامه می دادم.  از چهارشنبه  تا غروب پنج شنبه به دوره مواردی مثل شکل های زیست، آیات و احادیث، کلمات و تاریخ ادبیات،...می پرداختیم. اگر فرصتی هم داشتیم به مباحث آزمون بعد می پرداختیم. ما یک عادتی داشتیم که شب قبل از آزمون تست های سخت را کار می کردیم که باعث می شد روحیه خودمان خراب شد. برای همین تصمیم گرفتیم که شب آزمون تست های آسان که مربوط به آزمون فردا هم نباشد کار کنیم.

مجله ی آزمون را مطالعه می کردید؟

حسین قیم:

من تا قبل از شهریور امسال که خانه را جابجا کنیم تمام مجله های آزمون که از سال دهم داشتیم را داشتم  و همه ی مطالب آن را می خواندم.


در نهایت چه توصیه ای برای دانش آموزان دارید؟

حسن قیم:

اگر می خواهیم مسیر درستی برای پیشرفت درست کنیم نباید زیاد درگیر رتبه و تراز بشوید. ممکن است با تلاشی که دارید در یک آزمون رشد و در یک آزمون افت کنید.من عادت داشتم از سال دهم درصدهایم را در یک دفتر جداگانه درس به درس و خیلی مرتب یادداشت می کردم. که بتوانم هر لحظه روند درصدهایم را ببینم. درصدهایم را تحلیل می کردم . مثلا اگر در درسی 80% بودم نگاه می کردم و به دنبال کشف دلایلی بودم که چرا در آن 20% مشکل دارم..بعد کشف راهکار به دنبال برطرف کردن آن می رفتم. من از افت درصدهایم در هیچ آزمونی ناراحت نمی شدم بلکه خوشحال می شدم که می توانم راهکاری برای بهنر شدن کشف کنم. و این باعث می شد مسیر پیشرفت را بهتر طی کنم.

حسین قیم:

دوست داشتیم این مورد را بیان کنیم که فعال بودن و نوشتن کامنت در صفحات کانون اصلا ربطی به نتیجه کنکور شما ندارد. مثلا غیر ما خانم ستاری در سال 95 پر کامنت بودند ولی تک رقمی شدند . آقای شایان پوربابایی در سال 92 هم جزو افرادی بود که در سایت کانون کامنت می گذاشتند. ارتباط داشتن بچه ها در سایت کانون بر خلاف اپ های دیگر به رشد شما کمک هم خواهد کرد. و مورد بعدی این که سعی نکنید تمام وقت خودتان را به دیدن ویدئوهای درسی یا کلاس درس خارج از مدرسه بپردازید. سعی کنید تعداد کلاس ها کمتر و به جایش سعی و تلاش خودتان را افزایش دهید. البته توجه کنید که حضور در سایت مدیریت شده باید باشد.

  

گفت وگوی حمید آقالوئی با دوقلوهای قیم/ بخش اول                        

Menu