دوقوهای قیم در یک نگاه:
حسن قیم
گروه آزمایشی : تجربی
رتبه تجربی در منطقه : 3 / رتبه زبان در منطقه : 86
تعداد آزمون : 62 /سابقه در کانون : 3 سال /میانگین تراز کانون : 7410/ نام مدرسه : متوسطه 2 پسرانه استعداد هاي درخشان شهيد بهشتي
رشته ی قبولی: پزشکی دانشگاه تهران
حسین قیم
رتبه تجربی در منطقه : 12 / رتبه زبان در منطقه : 18
تعداد آزمون : 62 /سابقه در کانون : 3 سال /میانگین تراز کانون : 7387 / نام مدرسه : متوسطه 2 پسرانه استعداد هاي درخشان شهيد بهشتي
رشته ی قبولی: پزشکی دانشگاه تهران
شهر: اهواز
شغل و تحصیلات پدر: دکترای مهندسی شیمی، استاد بازنشسته دانشگاه
شغل و تحصیلات مادر: لیسانس الهیات، فرهنگی بازنشسته
خواهر : دانش آموز کانون ، کارشناسی ارشد عمران چمران اهواز
برادر اول: دانش آموز کانون، پزشکی دانشگاه ایران
برادر دوم: دانش آموز کانون، پزشکی دانشگاه شیراز
فکر می کنید در طول مسیر نقاط ضعفی هم داشتید ؟
حسن قیم:
می دانیم که دوران جمع بندی، دوران مهم و سرنوشت سازی است ولی متاسفانه من نتوانستم در این دوران به قدر کافی و درست جمع بندی را انجام دهم و نکته ی دیگر این که به دلایلی من درس ها را اردیبهشت ماه به اتمام رساندم . دوست داشتم درس ها را زودتر تمام کنم. اگر سریع تر کار می کردم درس ها را قبل اردیبهشت به اتمام می رساندم. به همین دلیل آن طور که باید و شاید زمان برای جمع بندی نداشتم. شاید برای شما جالب باشد ولی ما دو نفر کنکوری خواندن را در انتهای آبان شروع کردیم.
حسین قیم:
ما از سال دهم، سال 97، به کانون آمدیم. ابتدا فکر می کردم چون برادرهایم در آزمون ها حدود رتبه ی 300 کشوری می گرفتند اگر ما همین حدود رتبه را کسب کنیم منطقی است. اولین آزمونی که دادم رتبه ی 120 کشوری کانون شدم و طبعا خیلی خوشحال شدم . در آن آزمون زودتر از جلسه خارج شدم و سوالات را دوباره چک نکردم . یادم است تعدادی سوال نزده را هم رها کرده بودم. بعد از آمدن از جلسه آزمون پشیمان شدم که چرا خروج زودهنگام داشتم. اما حسن تا آخر آزمون در حوزه مانده بود و توانست رتبه 41 کشوری را در آن آزمون کسب کند. آزمون دوم حدود بین رتبه 40 تا 50 را کسب کردیم و آزمون سوم نقطه عطف ما بود که که متوجه شدیم می توانیم رتبه ی بهتری هم در آزمون ها کسب کنیم.
چه اتفاقی در آزمون سوم افتاد که فرمودید نقطه عطف شما بوده؟
حسین قیم:
در 2 آزمون اول ریاضی را 100 نزده بودم . ریاضی های کانون معمولا در آن زمان کمی ساده تر از الان طراحی می شد. معلم ریاضی ما گفت که چرا در این دو آزمون نمره کامل نگرفته ای؟ و قول 100 را از من گرفتند که من در آزمون سوم به درصد 100 رسیدم. در منزل دوباره سوالات را چک کردیم. من 2 غلط داشتم یکی در درس زیست و یکی هم درشیمی و حسن فقط یک غلط در درس فیزیک داشت. در بقیه درس ها تعداد زده و نزده و غلط هایمان یکی بود. نتیجه آن آزمون به این صورت شد حسن رتبه ی 1 و من رتبه ی 8 کشور شدم.
حسین فکر می کنی چه نفاط قوتی داشتی که به این نتیجه ختم شد؟
حسین قیم:
یک مطلب را ذکر کنم و این که تعداد کلاسی که غبر مدرسه می روید، باید متعادل و حتی کم باشد که فرصت فعالیت و تلاش شخصی هم داشته باشید. مطلب جالب این که ما هر سال، آزمون ها را خوب شروع نمی کردیم. به نظرم علت اصلی این امر این بود که همزمان با مدرسه 4 درس اختصاصی را به کلاس می رفتیم. درست از زمانی که این کلاس ها به اتمام می رسیدند، چون وقت بیشتری برای مطالعه داشتیم، ترازهایمان رشد می کرد و رتبه ها بهتر می شد. یادم است من تا اسفند 99 رتبه ی تک رقمی کشوری در آزمون ها نداشتم. ( البته حسن چند بار تا اسفند رتبه تک رقمی کشوری شده بود) . بعد از عید که زمان بیشتری داشتیم در اکثر آزمون ها رتبه ی تک رقمی کسب می کردیم. به نظرم نقطه قوت من و حسن این بود که با توجه به زمان، وقتی خودمان دست به قلم می شدیم و کار می کردیم نتیجه بهتری می گرفتیم.
بدترین رتبه ای که در آزمون ها در این 3 سال گرفتم، آخرین آزمون حضوری کانون بود. فکر کنم 27 بهمن 98 بود. که 180 کشوری شدم. بعد این نتیجه و غیرحضوری شدن آزمون ها تا کنکور، سعی کردم هر شب برای خودم برنامه ریزی کنم. تمام کارهایی را که از صبح انجام داده بودم؛ حجم مطالعه، تعداد تست، درست و غلط بودن تست ها،...را در برگه ای یادداشت می کردم. این کار باعث شد که روند رو به رشدی داشته باشم. یادم می آید در سال یازدهم بعد عید 9 بار تک رقمی کشوری کانون شدم که دو بار آن ا کشور بود.
حسن قیم:
یادم است که حسین هر شب این برنامه را می نوشت و حتی یادم است که شب کنکور هم برای روز کنکور خودش برنامه نوشت.
درصدهای کنکور 1400 حسن قیم:
ادبیات 84 ،عربی 95 ، دینی 89، زبان 89، زمین شناسی 67، ریاضی 54 ، زیست شناسی 82 ، فیزیک 89 و شیمی 96
درصدهای کنکور حسین قیم:
ادبیات ،69 عربی 100 ، دینی 89، زبان 89، زمین شناسی 74، ریاضی 45 ، زیست شناسی 81 ، فیزیک 92 و شیمی 69
فکر می کردید این رتبه را بگیرید؟
حسن قیم:
من مصاحبه های زیادی را خواندم. مثلا مصاحبه آقای براتی. می گفتند من روز کنکور مطمئن بودم که رتبه ی 1 کشور می شوم ولی بعد کنکور به شک افتادم. من قبل کنکور تلاشم را کرده بودم و مطمئن بودم که تک رقمی می شوم ولی بعد کنکور دوباره همان شک به سراغ من هم آمد.
حسین قیم:
شاید فکر می کردم که بهتر شوم ولی نتیجه ها که آمد خدارا شکر کردم.
شما با هم درس می خواندید؟
مصاحبه ی برادران طاهری فرد مربوط به سال 94 را که هر دو تک رقمی شده بودند، را خوانده بودیم. این برادران با هم درس می خواندند ولی من هیچ وقت درک نکردم با هم خواندن به چه معنا است. ما جدا درس می خواندیم ولی اگر ایرادی داشتیم یا اگر به نکته ی خاصی بر می خوردیم، سریع با هم تعامل می کردیم.
همراهی خانواده در مورد تحصیلات به چه معناست؟
بزرگترین شانس ما دو تا این بود که خانواده قبل ما سه تجربه ی دانش آموز کنکوری داشتند و با این مسیر ناآشنا نبودند. برای همین هر راهنمایی و مشاوره ای که مادر می گفت، می دانستیم که بر اساس تجربه ایشان ، درست است. به نظرمان اعضای خانواده یکی از بهترین مشاوران در این زمینه هستند. و نتیجه ای که گرفتیم مشخص کرد که هیچ اشتباهی در همراهی و مشاوره اعضای خانواده نبوده است. پدر بر کار ما نظارت داشت. ایشان در امر تحصیلات روحیه کمال طلبی را داشتند و همیشه انتظار دارند که ما بهترین باشیم . همین الان هم انتظار دارند در دانشگاه همیشه جزو دانشجویان تاپ رشته ی خودمان باشیم . ولی نقش اصلی همراهی در این مسیر توسط مادرم انجام می شد. یکی از کارهایی که مادرمان انجام می داد این بود که هر ماه یک بار چیدمان زمانی مطالعه روزانه را بر اساس حجمی که ما انتخاب کرده بودیم را، انجام می دادند. اگر بخواهیم همراهی خانواده را به صورت کل توصیف کنیم باید گفت که خانواده فضای درس خواندن را برای ما مهیا کرده بودند.
من هر وقت به سایت مراجعه می کردم کامنت های شما دو نفر را می دیدم؟!
یک مورد را نمی دانم بگویم یا نه ! ولی ما هر وقت کلاس آنلاین هم داشتیم به سایت هم مراجعه می کردیم!. دلیل این امر هم این بود که عمده تفریح و سرگرمی ما سایت کانون بود. البته علاوه بر سایت کانون، برخی از مطالب سایت های دیگر را هم می دیدیم. معمولا با صفحه شخصی به صفحه مقطع مراجعه می کردیم و تا جایی که امکان داشت به سوالات دانش آموزان پاسخ می دادیم. البته از تابستان سال 99 بیشتر در سایت حضور داشتیم. در سایت با جشن نخبگان آشنا شدیم و شاید یکی از آرزوهای ما این بود که جشن برگزار می شد و ما هم در جشن حضور داشته باشیم.
از کدام مطالب سایت استفاده می کردید؟
معمولا همه ی مصاحبه ها را می خواندیم. شاید به جرات بگوییم حتی یک مصاحبه از برترها را از سال 91 تا الان از دست ندادیم. یکی از مصاحبه های عالی که به خاطر داریم مصاحبه با آقای بهنام دانش بود. کار دیگری که در سایت انجام می دادیم به تگ ها هم دقت می کردیم. مثلا مصاحبه های سال 94 را از تگ ها پیدا می کردیم. یک مطلب را هم بگوییم که وقتی مصاحبه ای بارگذاری می شد اول کامنت های زیر آن را می خواندیم تا بازخوردها را ببینیم و بعد به سراغ خود مصاحبه می رفتیم. کار دیگری که در سایت می کردیم این بود که کامنت های صفحه شخصی برترها را هم می دیدم . شاید این مطلب برای شما جالب باشد که این جستجوها در سایت باعث شد که کشف کنیم بالاترین تراز در تاریخ آزمون ها تا الان برای آقای پدرام افشاری با تراز 8979 است که درسال 91 کنکور دادند و رتبه 4 کشوری کنکورتجربی را کسب کردند. ایشان نقره المپاد شیمی را هم داشتند. بیشترین تعداد رتبه 1 کشوری کانون در آزمون ها را هم خانم الهه خضری با 12 رتبه 1 کشوری سال 95 داشتند. از بخش های دیگر سایت، شوخی های کامنتی، عکس های شما، علم و دانش، سلامت، دیدنی ها،فناوری، نجوم، دوربین شما،...را هم می خواندیم. البته مطالب برخی از مواردی که ذکر شد در سایت کم شده است. گاهی اوقات مطالب علمی جالب در سایت باعث می شد که کنجکاو شوم و مقاله هایی مشابه با مطلب را در اینترنت بخوانم.
موبایل داشتید؟
ما موبایل نداشتیم و بعد کنکور اقدام به تهیه موبایل کردیم. تمام زمان هایی که به سایت مراجعه می کردیدم از لپ تاپ استفاده می کردیم.
به چه دلیل به کانون آمدید؟
به نظرم کنکور و کانون از هم جدا نیستند. من تا حالا ندیدم فردی بگوید که برای آمادگی در کنکور در آزمون های کانون شرکت نکنید. مطمئن هستم اکثر دانش آموزانی که هدف دارند و حرفی برای گفتن دارند کانون را انتخاب می کنند. با توجه به این که سه فرزند ارشد خانواده همه کانونی بودند ما با کانون آشنایی داشتیم. به یک مطلب از مصاحبه جناب قلم چی با یک دانش آموز برتر هم که جایی خوانده بودیم اشاره کنم : از دانش آموز برتر سوال پرسیده بودند که به نظر شما از چه سالی باید در آزمون ها شرکت کنیم؟ دانش آموز برتر گفته بودند اگر کنکور باشد دوم دبیرستان و اگر کنکور نباشد از دوم دبستان .
مهم ترین ویژگی کانون از نظر شما چیست؟
حسن قیم:
مهم ترین بخش تاثیرگذار برای من خود آزمون ها بودند . بعد آزمون تحلیل آزمون و پاسخ نامه ی سوالات. من فیلم تحلیل رتبه های برتر را نمی دیدم ولی توصیه می کنم افرادی که نمی توانند به خوبی سوالات را حل و تحلیل کنند حتما این بخش را ببینند. علاوه بر آزمون برنامه ی راهبردی آزمون ها مثل یک راهنما و نقشه ی راه برای درس خواندن و منابع به حساب می آید. همین طور کتاب های کانون، کتاب های مفیدی بودند.
حسین قیم:
غیر از مطالبی که حسن به آن اشاره کرد به نظرم سایت کانون فوق العاده است و اصلا قابل قیاس با سایت های درسی دیگر نیست. اگر کانون بتواند در صفحه ی شخصی یک لینک برای فرد قرار بدهد که کامنت هایی که در سایت گذاشته را ببیند، خیلی عالی می شود. من یادم می آید در سال گذشته شما خیلی طرفدار سال ششمی ها بودید و از کامنت های این بچه ها در شوخی ها استفاده می کردید.
ساعت های مطالعه شما در3 سالی که عضو کانون بودید به چه صورت بود؟
حسین قیم:
ساعت مطالعه سال به سال بیشتر می شد. سال دهم تراز من 7500 بود و روزی حدودا 6 ساعت درس می خواندم. در سال یازدهم با تراز 7700 روزی 8 ساعت می خواندم و در سال آخر روزی 10 ساعت و میانگین ترازم به دلیل غیرحضوری بودن آزمون ها به 7300 رسید.
حسن قیم:
سال دهم با تراز 7600 روزی 5 ساعت مطالعه داشتم. در سال یازدهم تا قبل کرونا 5 ساعت و بعد از کرونا به روزی 7 ساعت با تراز 7700 رسید. و سال آخر با میانگین 7400 روزی حدودا 12 ساعت مطالعه می کردم. اما در طول سال ساعت مطالعه به مرور کمی تغییر کرد . مثلا تا آذر ماه روزی 10 ساعت، تا ایام امتحانات 12 ساعت، در ایام امتحانات 10 ساعت ...