گفت و گوی زهرا رفیق شیرزن با قهرمان پیشرفت زینب حیدری فیروز

اگربخواهم دقیق بگویم 16 اسفند سال 1399 ازدواج کردم و 17 اسفند کتاب هایم را تحویل گرفتم و بصورت جدی شروع کردم...

گفت و گوی زهرا رفیق شیرزن با قهرمان پیشرفت زینب حیدری فیروز

زینب حیدری فیروز در یک نگاه                      

رتبه سال ۹۶رشته ریاضی  : ۳۵۰۳ 

رشته قبولی دانشگاهی درسال 96: مهندسی کامپیوتر دانشگاه مازندران

رتبه سال ۹۹ علوم انسانی: ۱۱۷۹

رتبه سال ۱۴۰۰ علوم انسانی: 684

رشته قبولی دانشگاهی درسال 1400 : فرهنگیان /ساری

شغل و تحصیلات پدر: سیکل، کشاورز

شغل و تحصیلات مادر: ابتدایی، خانه دار

شهرمحل سکونت: بابل


درصدهای کنکور 1400: ادبیات 59 ، زبان 69، دینی 76، زبان 0، ریاضی 35، اقتصاد 94، ادبیات اختصاصی 64، عربی اختصاصی 50، تاریخ و جغرافیا 0 ، علوم اجتماعی 70، فلسفه و منطق 48، روانشناسی 93


ازچه زمانی برای کنکور 1400 اقدام کردید ؟

اگربخواهم دقیق بگویم 16 اسفند سال 1399 ازدواج کردم و 17 اسفند کتاب هایم را تحویل گرفتم و بصورت جدی شروع کردم.


مهم ترین انگیزه برای اینکه دوباره کنکور بدهید چه چیزی بود؟

 رشته دبیرستان من ریاضی بود و سال 96 که برای باراول کنکوردادم رتبه ام3503 شد ودر رشته مهندسی کامپیوتر شروع به تحصیل کردم اما علاقه شخصیم به دبیری و دانشگاه فرهنگیان باعث شد سال سوم دانشگاه انصراف بدهم و تصمیم بگیرم که ازطریق کنکور انسانی برای فرهنگیان اقدام بکنم. البته  در سال 99 که رتبه 1179 کنکور انسانی را کسب کردم با وجود انتخاب رشته حتی دعوت به مصاحبه نشده بودم البته این احتمال رو درنظر می گرفتم و برای همین تصمیم گرفتم دوباره کنکور 1400 را شرکت بکنم.

گفت و گوی زهرا رفیق شیرزن با قهرمان پیشرفت زینب حیدری فیروز

فکرمیکنید دلیل اینکه سال 99 نتیجه مطلوبتان را نگرفتید چه چیزی بود؟

سال ۹۹ علی رغم زمان محدود و حجم زیاد درس ها از عملکرد خودم راضی بودم هرچندکه بهتر می توانست باشد ولیکن استرس های وارده به من بابت تعویق کنکور و خستگی روحی مهمترین عامل نتیجه نگرفتنم در کنکور سال ۹۹ بود.و هنگامی که رتبه ام را دیدم بالاتر از حد انتظارم بود و همان موقع تصمیم گرفتم یک بار دیگر تلاشم را بکنم چرا که من خودم را از صفر به این رتبه رسانده بودم ومطمئن بودم می توانستم بهتر ازاین باشم.


آیا خانواده و همسرتان موافق دوباره کنکور دادن شما بودند ؟

بله خانواده و همسرم مشوق و همراه بنده بودند.


آیا از خانواده تان کسی بوده که در آزمون های کانون شرکت کرده باشد؟ 

بله . من 4 خواهر دارم که دو خواهرم خانه دار هستند و دو خواهر دیگرم که ادامه تحصیل دادند ، دبیرهستندو هردویشان  درآزمون های کانون شرکت می کردند( ما خانوادتا کانونی هستیم )

خواهر بزرگترم منیژه حیدری در سال 1391 رتبه281 درکنکور انسانی را کسب کردند و درحال حاضر دبیر درس عربی می باشند.خواهر دیگرم ماریا حیدری رتبه حدود 7000 درکنکور تجربی را داشتند که ایشان هم درحال حاضر دررشته تربیت معلم مشغول هستند.


بزرگترین چالش سال کنکورتان را چه چیزی می دانید؟ 

من متاهل هستم و علاوه بر درس خواندن مسئولیت های زیادی داشتم. بزرگترین چالش من رسیدگی به مسئولیت های خودم درکنار مدیریت زمان وغلبه بر خستگی های ناشی از انجام فعالیت های روزمره یک خانم ازجمله پخت و پزو.... در کنار درس خواندن بود. من تا سال گذشته نامزد بودم و تمامی مسئولیت های زندگی به عهده مادرم بود ولی درسال کنکورم که وارد زندگی مشترک شدم تمامی مسئولیت ها به عهده من بودو البته نگاه به یک دختر در خانواده بسیارمتفاوت بود تا اینکه درجایگاهی همسر و یا تازه عروس باشم و این موضوع چالش اصلی من بود.

 

بالاترین درصدی که درکنکور زدی چه درسی بود ؟ راهکارت برای این درس به چه صورت بود؟

درس روانشناسی را93درصد زدم و درس اقتصاد را 91 درصد. لازم به ذکرهست که بگویم سال گذشته روان شناسی راهمین حدود زدم ولی اقتصاد را از 60 درصد به 91 رساندم.

درس روانشناسی با تکیه بر دقیق خواندن و تست های مکرر واما درس اقتصادکه سال گذشته مسئله هایش برایم زمان بر بود امسال با تمرین و تکرار فراوان تست ها به مسئله ها مسلط شده بودم.


نقطه قوتت در دروس عمومی کدام درس بود؟ آیا راهکار خاصی برای مطالعه این درس داشتی؟

نقطه قوتم درس دینی بود که 73 درصد زده بودم، پارسال در این درس کم کاری کردم ولی امسال توجه بیشتری به دروس عمومی داشتم  البته روش بسیارمهمی که واقعا تاثیرگذار بود این بود که از شب اول عید یعنی ازفروردین یک آزمون عمومی ازکتاب زرد عمومی کانون را تست می زدم و کامل به بودجه بندی اشراف پیدا کرده بودم چرا که بسیاری ازسوالات تکراری بودند.


ازچه سال وارد کانون شدید ؟ وآیا بخاطر اینکه خواهرانتان در آزمون های کانون شرکت می کردند شماهم آزمون ها را ثبت نام کردید؟ 

فکر می کنم از سال دوم دبیرستان وارد کانون شدم و بله خواهرانم مشوق بنده برای شرکت در آزمون های کانون بودند.


مهم ترین ویژگی آزمون های کانون را که برایتان موثر بود توضیح دهید؟

برنامه راهبردی کانون. با توجه به اینکه هیچ پیش زمینه ای از رشته انسانی نداشتم اما همه دروس را توانستم بخوانم و به مرور هم رسیدم.


آیا برنامه شخصی خاصی داشتی که بتوانی برایمان بگویی؟ مثلا ساعت های مطالعه ات به چه صورت بود؟

بله من از ساعت 6صبح که همسرم سرکار می رفتند شروع به مطالعه میکردم تاحدود ساعت 2 ظهر و یک ساعت برای ناهار و...وقت می گذاشتم و بعد ازساعت 3مجدد تا 8 شب که همسرم به منزل برگردند  مطالعه می کردم وگاها شب ها درحد 40 دقیقه برای جمع بندی و تست وقت می گذاشتم. زمان بندی مطالعه من به این صورت بود که بعد از هریک ساعت و چهل و پنج دقیقه 15 دقیقه استراحت می کردم، چیزی که جالب است وبرایتان می گویم این است که من در15 دقیقه های استراحتم  به دلیل کمبود خواب واقعا می خوابیدم.


آیا تایمی که برای دروس اختصاصی و یا عمومی می گذاشتی مشخص بود؟ 

باتوجه به این که در دروس اختصاصی رشته انسانی دروس عمومی هم آمده، مثلا عربی که هم درس عمومی وهم درس اختصاصی به حساب می آید، و یا بخش هایی از ادبیات ، من تایم خیلی خاصی را متمایزنکرده بودم اما می توان گفت 70درصد زمانم برای دروس اختصاصی سپری می شد.

شیوه ات برای برنامه ریزی با فاصله زمانی 2هفته آزمون به چه صورت بود؟

بعد از ظهر هر ازمون با استفاده از برنامه راهبردی منابع ازمون را یادداشت می کردم و طی یک برنامه ریزی حداکثر تا یکشنبه هفته دوم تمامی مباحث را کامل می خواندم و از روز یکشنبه رفع اشکال و مرور داشتم و سه شنبه سوالات ازمون غیر حضوری را  حل میکردم تا نقاط ضعف خودم را شناسایی کنم و سعی می کردم آنها را برطرف بکنم. در نهایت چهار شنبه و پنج شنبه تمامی مباحث دوباره مرور می شد. ضمن اینکه با توجه به مسئولیت های شخصی زندگی  خودم بعد از ظهر جمعه رو به کارهای منزل اختصاص میدادم (اماده کردن غذا برای طول هفته، مرتب کردن؛ استراحت و....)


تحلیل آزمونت را از چه زمانی شروع می کردی؟

تحلیل ازمون من از صبح ازمون شروع می شد ، گام به گام و همراه هر سوال، علاوه بر پاسخ دادن به سوالات سعی می کردم عملکرد خودم را انالیز کنم. نقاط ضعف خودم را شناسایی کنم و گاها حتی  در خود برگه ازمون نکته ها را یادداشت می کردم مثلا این که روش خواندن اشتباه بود و یا زمان کمی صرف مطالعه این مبحث کرده بودم.همچنین بعد از ازمون صبح شنبه تمامی سوالات راتک به تک چه درست چه بی پاسخ و چه نادرست بررسی می کردم. والبته هنگام بررسی ازمون کتاب مربوط به هر درسی راهمراه داشتم و در صورت لزوم حاشیه نویسی می کردم ویا قسمتی که اشتباه داشتم را علامت گذاری می کردم تا توجه بیشتری بکنم.


ایام عید و جمع بندی را چگونه گذراندی؟

ایام عیدم با توجه به اینکه  تازه عروس بودو و طبق آداب و رسوم  به منزل خانواده خودم و همسرم دعوت می شدم اما روشم به این صورت بودکه یک دفتر خودآموزی جداگانه برداشته بودم و بخش های مهمی که درکنکور پرتکرار بود و بخش هایی ضعف داشتم را برای مرور بیشتر یادداشت می کردم مثلا در درس علوم فنون ویژگی متون ساسانی با سایر متون دوره های دیگر مقایسه و نکته برداری می کردم و البته هرشب یک آزمون عمومی ازکتاب زرد میزدم.

ایام جمع بندی هم با روش3روز یکبار از40 روز قبل کنکور شروع کردم و دریک هفته آخر دیگرکنکوری نمانده بود که نزده بودم و فقط زمانم را به تورق سریع اختصاص دادم.


آیا از سایت کانون استفاده می کردی ؟ و بیشتر علاقه مند به کدام مطالب بودی؟

بله از سوالات  ازمون های غیر حضوری که پنج شنبه هفته اول برگزار می شد استفاده می کردم و همچنین مصاحبه با رتبه های  برتر ازمون در  کشور و مخصوصا شهرخودمان. اتفاقا قهرمانان پیشرفت را همیشه دنبال می کردم.

فکرمی کردید چنین رتبه ای را کسب کنید؟

بله انتظار چنین رتبه و حتی بهتر از این رتبه را داشتم. متاسفانه روز کنکور با وجود موجود بودن امکانات در شهرم صندلی من در یک راهرو گرم و شلوغ و در جایی آفتاب گیر بود و با توجه به ماسک و پوششم در روز کنکور این مسئله باعث بهم ریختگی من شد که با اصرار من جایگاهم را تغییر دادند از این بابت روز کنکور بر خلاف سال های گذشته به من فشار عصبی زیادی از طرف حوزه آزمون تحمیل شد که قاعدتا نباید اینطور می بود.و اما خوشبختانه توانستم  فشار های وارده را مدیریت کنم و سعی کردم کمترین تاثیر را از محیط بپذیرم و عملکرد خوبی داشته باشم.


خاطره ای از روز  اعلام نتیجه کنکورت داری؟

من درروز نتیجه کنکور چون که درخانه تنها بودم از شدت استرس سطح آدرنالینم بالا بود زنگ خانم همسایه ام را زدم و گفتم می خواهم بغلت کنم و خیلی خوشحال بودم.


زینب عزیزم چیزی هست که لازم باشه بگویی و من بهش اشاره نکردم؟ و توصیه ای برای دانش آموزان دارید؟

چشم از پنجره بردارمنجی درآینه هست..من معتقدم آدم اگرهدفی را ازصمیم قلبش دنبال بکند حتما راهش را هم پیدا می کند. وتیکه کلام من این است که : آری شودولیک به خون جگرشود ...می خواهم به دوستانم بگویم تمام تلاشتان را بکنید چرا که واقعا به شیرینی لبخندنتیجه کنکور می ارزد وباعث افتخار هست

مصاحبه کننده: زهرا رفیق شیرزن


قهرمان پیشرفت، فاطمه عباس پور، از رتبه ی 800 به رتبه ی 377

قهرمان پیشرفت، فاطمه قدسی ، از رتبه ی 10065 تا رتبه ی 1186

قهرمان پیشرفت، رئوف رستمی قاری قشلاقی ، از رتبه ی 3864 تا رتبه ی 529

قهرمان پیشرفت، محمد امیرامینی، از رتبه ی 3582 تا رتبه ی 37

قهرمان پیشرفت، محمدرضا تاجیک، از رتبه ی 857 تا رتبه ی 75

قهرمان پیشرفت، محمد جهانگیری، از رتبه ی 8531 تا رتبه ی 507

قهرمان پیشرفت، ایوب کریم نژاد، از رتبه ی 13310 تا رتبه ی 1242

قهرمان پیشرفت، فاطمه ترابی، از رتبه ی 11300 به رتبه ی 2414

قهرمان پیشرفت، سید یونس خاکباز، از رتبه ی 2212 به رتبه ی 703

قهرمان پیشرفت، طاها سالاری نژاد، از رتبه ی 9000 به رتبه ی 1007

قهرمان پیشرفت، حمیدرضا یادگاری، از رتبه ی 3700 به رتبه ی 1426

قهرمان پیشرفت، محمدرضا افشاری، از رتبه ی 9101 به رتبه ی 367

قهرمان پیشرفت، الهام توده زعیم، از رتبه ی 12948 به رتبه ی 1333

قهرمان پیشرفت، علیرضا عارفی پور، از رتبه ی 4250 به رتبه ی 1257

Menu