تشبیه و شخصیت‌بخشی، نگاه به گذشته‌ی پایه‌ی هفتم

در این قسمت، دو آرایة ادبی «تشبیه» و «شخصیت‌بخشی» را مرور می‌کنیم.

تشبیه و شخصیت‌بخشی، نگاه به گذشته‌ی پایه‌ی هفتم

 

در این قسمت، دو آرایة ادبی «تشبیه» و «شخصیت‌بخشی» را مرور می‌کنیم.

1. تشبیه: گاهی برای بیان مطلبی، کسی یا چیزی را به کسی یا چیزی دیگر مانند می‌کنیم. مثلاً می‌گوییم موی پیرمردی، مثل برف شده است. در این بیان، علّت تشبیه، سفیدی است. مثلاً جملة «علم مانند درخت است» تشبیه دارد. دقّت کنید ممکن است به‌جای این جملة کامل، تشبیهِ «درختِ علم» در کلام آورده شود که در این‌صورت هم تشبیه انجام شده است، «باید بتوانی از درخت علم، میوه بچینی». 

2. شخصیت‌بخشی: گاه برای چیزی که در واقعیت شخصیت انسانی ندارد، شخصیت انسانی در نظر می‌گیریم. مثلاً می‌گوییم «ابر می‌گرید و می‌خندد از آن گریه چمن». این کار «شخصیت‌بخشی» نام دارد. دقّت کنید اگر بگوییم «ابر مانند انسان می‌گرید»، ابر را به انسان تشبیه کرده‌ایم. اگر بگوییم «ابر می‌گرید» دیگر تشبیهی در کار نیست، بلکه شخصیت‌بخشی است. «انسان‌نمایی»، «انسان‌انگاری»، «جان‌بخشی» و «تشخیص» از دیگر نام‌های این آرایة ادبی است.

 

تشبیه و تشخیص را در ابیات زیر بررسی کنید:

 

ای طایران قدس را عشقت فزوده بال‌ها                   در حلقه سودای تو روحانیان را حال‌ها

در لا احب الآفلین پاکی ز صورت‌ها یقین                  در دیده‌های غیب بین هر دم ز تو تمثال‌ها

افلاک از تو سرنگون خاک از تو چون دریای خون       ماهت نخوانم ای فزون از ماه‌ها و سال‌ها

کوه از غمت بشکافته وان غم به دل درتافته             یک قطره خونی یافته از فضلت این افضال‌ها

ای سروران را تو سند بشمار ما را زان عدد                دانی سران را هم بود اندر تبع دنبال‌ها

Menu