زهرا غنیآبادی، رتبهی 8 حسابداری کشور از تهران:
کلید موفقیت پیوستگی در درسخواندن است
زهرا غنیآبادی در یک نگاه
شهر: تهران
نام هنرستان: زینبیه
رتبهی کنکور: 8 حسابداری کشور
سالهای حضور در کانون: دوازدهم بهمدت یک سال
تحصیلات و شغل پدر: سیکل،برقکار
تحصیلات و شغل مادر:سیکل،خانهدار
معدلت در سال نهم چند بود؟
19.64
چه شد که هنرستان را انتخاب کردی؟
این رشته را دوست داشتم و از طرفی متوجه شدم به بازار کار دلخواهم نزدیکتر است.از ابتدا به حسابوکتاب علاقه داشتم و دوست داشتم در آینده حسابدار بانک یا حسابدار شرکت شوم. آن چیزی که در هنرستان آموزش میبینیم، بخش عمدهای از رشتهای است که در آینده با آن سروکار داریم.تفاوت انتخاب رشته در هنرستان با سایر رشتهها زیاد است. مثلاً در سایر رشتهها ممکن است چیزی بخوانید که ارتباطی با رشتهی دانشگاهی شما نداشته باشد؛ ولی در هنرستان مستقیم دربارهی رشتهی دانشگاهی و شغل آیندهمان آموزش میبینیم.
خانوادهات با انتخاب هنرستان موافق بودند؟
خانواده از ابتدا علاقهام را میدانستند و اختیار انتخابرشته را برعهدهی خودم گذاشتند.فقط یادآوری کردند که اگر مطمئنم در آینده بازار کار خوبی دارد،آن را انتخاب کنم.ابتدا مشاوران و معلمان مدرسه با توجه به معدلم اصرار میکردندرشتهی دیگری را انتخاب کنم؛ ولی وقتی پافشاریام را دیدند، متوجه شدندبه هنرستان علاقه دارم و هدفم را انتخاب کردهام.
آیا در هنرستان هم دانشآموز درسخوانی بودی؟
در هنرستان هم درسخوان بودم و دوستان خوبی داشتم که همهی آنها درسخوان بودند.این دوستان یا جدید بودند یا کسانی بودند که از دوران دبستان با هم همکلاسی بودیم.دونفر از دوستانم،مهدیس تدین،رتبهی 48 و غزل لطیفی رتبهی 56 را در رشتهی حسابداری کنکور امسال کسب کردند.
در چند آزمون کانون شرکت کردی؟
در 20 آزمون شرکت کردم.
چرا در آزمونهای کانون شرکت کردی؟
وقتی تست کار میکردم، دوست داشتم بدانم وضعیت درسیام در قیاس با سایر بچهها به چه صورتی است.متوجه شدم تعدادی از دوستان در آزمونهای کانون شرکت میکنند.بنابراین من هم در آزمونها شرکت کردم. مهمترین ویژگی آزمون برای من، دریافت کارنامهی آن بود. باعث میشد ایراداتم را بشناسم.به تحلیل آزمون هم میپرداختم.در تحلیل آزمون، ابتدا به سراغ سؤالات خاص و مهمی میرفتم که در حین برگزاری با آن مواجه شده بودم و سپس غلطها و نزدههارا تحلیل میکردم.
واکنشت به غیرحضوریشدن آموزش و دوران کرونایی چگونه بود؟ در عملکردت چه تأثیری گذاش؟
در عملکردم از لحاظ درسی تأثیر خاصی نگذاشت.ابتدا بیشتر از لحاظ روحی و انگیزشی دچار مشکل شدم.وقتی مدرسه میرفتم یا بهصورت حضوری امتحان میدادم،انگیزهی بیشتری داشتم؛ ولی غیرحضوریشدن باعث شد برای جبران انگیزه، ساعت مطالعهام را افزایش دهم.
هر روز چند ساعت درس میخواندی؟ چگونه برنامهریزی میکردی؟
در سال آخر بهطور میانگین، روزی هشت ساعت درس میخواندم.برنامهریزیام روزانه بود؛ یعنی روز قبل برنامهی روز بعد را تهیه میکردم. سعی میکردم هر روز بتوانم تعداد بیشتری از درسها را در برنامه بگنجانم. برنامهریزیام مطابق با برنامهی آزمون و درسهای مدرسه بود.
کدام درسها نقطهقوت تو بودند؟ روش مطالعهات در این درسها چگونه بود؟
تمام درسهای اختصاصی نقطهقوتم بود. برای این درسهاهم زمان زیادی میگذاشتم و هم آنها را مفهومی میخواندم. تا زمانی که درسهای اختصاصی را متوجه نمیشدم، آنها را کنار نمیگذاشتم. درعمومیها ضعیف بودم. قبل از شرکت در آزمونهای کانون، متوجه این نقطهضعف نشده بودم. بعد از شرکت در آزمونها متوجه شدم که باید این ایراد را برطرف کنم.روش مطالعهام در عمومیها تغییر کرد و به این صورت شد که نسبت به قبل، زمان بیشتری برای عمومیهاصرف کردم.
از چه منابع مطالعاتی استفاده میکردی؟
از کتابهای آبی درسهای اختصاصی یازدهم و دوازدهم استفاده کردم. تستهای این کتابها هم از مباحث تئوری و هم از مباحث عملی، سؤالهای خوبی داشت.
پدر و مادرت چه نقشی در موفقیت تو داشتند؟ چه کارهایی برایت کردند؟
با توجه به تحصیلات والدینم، انتظار کمک علمی از آنها نداشتم؛ ولی فضایی در خانه ایجاد کرده بودند که بتوانم در مسیر علمی قدم بگذارم و از هرگونه کمک برای تهیهی منابع دریغ نمیکردند.
برنامهات برای آینده چیست؟
دوست دارم رشتهی حسابداری را تا مقطع دکترا ادامه دهم.
چه صحبتی با دانشآموزان هنرستانی داری؟
هنرستانیها باید بدانند کلید موفقیت پیوستگی در کارهاست. یک هفته کم نخوانند و یک هفته زیاد؛ بلکه ساعت مطالعهشان را پیوسته در طول سال حفظ کنند.