گفتوگو با محمدحسین امیری، رتبهی 4 الکتروتکنیک سال 99 از اصفهان
با آزمونهای کانون، نقاط قوت و ضعفم را شناختم
محمدحسین امیری در یک نگاه
شهر: اصفهان
هنرستان: ماندگار ابوذر اصفهان
رتبه: 4 الکترونیک
سالهای حضور در کانون: دوازدهم بهمدت یک سال
تعداد آزمون: 17 آزمون
تحصیلات و شغل پدر: کارشناسی مدیریت، کارمند فولاد مبارکه
تحصیلات و شغل مادر: دیپلم، خانهدار
معدلت در سال نهم چند بود؟
20
با این معدل چه شد که هنرستان را انتخاب کردی؟
به رشتهی برق علاقهمند بودم. از طرفی متوجه این موضوع بودم که تمام صنایع دنیا به سمت برق تمایل پیدا کردهاند و با دانستن این موضوع، علاقهام به این رشته بیشتر شد و با مشورت با دوستان و آشنایان و مشاوران مدرسه، به این نتیجه رسیدم که ادامهتحصیل در هنرستان به نفعم است؛ چون هم درس میخوانیم و هم کار یاد میگیریم و این برایم بهتر است.
خانوادهات با انتخاب هنرستان موافق بودند؟
وقتی علاقهام را به این رشته دیدند، مخالفتی نکردند. البته پدرم قبل از این تصمیم، با مهندسان و همکاران خودش دربارهی این رشته مشورت کرده بودند و تصمیم گرفتیم بهجای رفتن به رشتهی ریاضی، از طریق هنرستان به هدفم برسم.
آیا در هنرستان هم دانشآموز درسخوانی بودی؟
در هنرستان با دوستانی آشنا شدم که درسخوان بودند و تا سال آخر بین ما رقابت برای بهترشدن وجود داشت. یکی از دوستانم، آقای عرفان عابدیان، رتبهی 15 الکتروتکنیک و آقای ابوالفضل جهانبخش، رتبهی 30 الکتروتکنیک کنکور امسال شدند.
آیا در زمان تحصیل کار هم میکردی و درآمد داشتی؟
در طول سال خیر؛ چون درس میخواندم. در تابستان دهم در زمینهی برق صنعتی کار میکردم و حقوقی دریافت نکردم و بیشتر میخواستم کار را یاد بگیرم. در تابستان سال یازدهم سیمپیچی را یاد گرفتم. مدتزمانی هم در شرکتی برای تعمیر سنگ فرز و تعمیر دریل مشغول به کار بودم. البته در انتهای دورهی کاری، از طرف شرکت هدیهای به من دادند.
از چه زمانی به کانون آمدی و در چند آزمون کانون شرکت کردی؟
سال دوازدهم به کانون آمدم و در 17 آزمون شرکت کردم.
چرا در آزمونهای کانون شرکت کردی؟
ما هنرستانیها معمولاً با تستزدن آشنا نیستیم و در آزمونی شرکت نمیکنیم. در سال چهارم متوجه این نیاز شدم. بعد از شرکت در آزمونها، با نمونهسؤالات آشنا شدم و متوجه شدم که تستهای خوبی دارد. نقاط قوت و ضعفم را شناختم. همچنین در کانون، مدیریت زمان را یاد گرفتم.
واکنش تو به غیرحضوریشدن آموزش چه بود؟ در عملکردت چه تأثیری گذاشت؟
در مطالعهی درسیام تأثیر خاصی نگذاشت؛ ولی در سال آخر، بهدلیل بهتأخیرافتادن کنکور نگرانیهایی داشتم. من خودکار بودم و درسها را میخواندم؛ ولی مهمترین لطمه را از بابت تعطیلشدن کلاسهای کارگاهیمان خوردم.
هر روز چند ساعت درس میخواندی؟ چگونه برنامهریزی میکردی؟
تا قبل از عید، بهطور میانگین روزی 5 ساعت و بعد از عید روزی 8 ساعت مطالعه میکردم. با توجه به برنامهی دوهفتهای کانون برنامهریزی میکردم. ابتدا چند بار برنامهریزی کردم و بعد از مدتی ایرادات برنامهام مشخص شد و آنها را برطرف کردم. روزهایی که به مدرسه میرفتم، به دلیل کمبود زمان، دو تا یک ساعت و نیم برای اختصاصیها و یک ساعت و نیم هم برای عمومیها در نظر میگرفتم. روزهایی که به مدرسه نمیرفتم حدود پنج تا یک ساعت و نیم برای مطالعه در نظر میگرفتم.
کدام درسها نقطهقوت تو بود؟ روش مطالعهات در این درسها چگونه بود؟
تمام اختصاصیها نقطهقوتم بودند. درسهای اختصاصی کارگاه داشتند. هم کارگاهها و هم مطالعهی درسها باعث شد در آنها قویتر باشم. در درسهای حفظی، بعد از مطالعهی هر صفحه، نکاتی را که به نظرم میرسید، در دفتری جداگانه یادداشت میکردم و در درسهایی که فرمول زیاد داشت، زیاد تست کار میکردم.
از چه منابع مطالعاتی استفاده میکردی؟
کتابهای جامع آبی اختصاصیها برای هر سه سال را داشتم. مهمترین ویژگی این کتابها این بود که خلاصهنویسی و نکات تستی همهی مباحث را داشت. از کتاب زرد هم استفاده کردم و در دوران جمعبندی جایگاهم را با سایرین مشخص میکرد و باعث میشد برای کنکور آمادهتر شوم.
پدر و مادرت چه نقشی در موفقیت تو داشتند؟ چه کارهایی برایت کردند؟
از پدر و مادرم تشکر میکنم که در تمام لحظات، حامی من بودند و همیشه در همهی زمانها از لحاظ روحی به من کمک کردند.
برنامهات برای آینده چیست؟ آیا میخواهی در مقاطع بالاتر ادامهتحصیل دهی؟
هدف اصلیام این است که این رشته را تا دکترا ادامه دهم و هدف شغلیام این است که شرکتی داشته باشم که در زمینهی سیستم های کنترل، خدمات ارائه دهد.
چه صحبتی با دانشآموزان هنرستانی داری؟
اغلب هنرستانیها شاید بهاشتباه به شبامتحانیبودن معروف شدهاند. پیشنهاد میکنم درسها را بهمرور و در طول سال بخوانند و همهی مطالب را برای امتحانات یا بعد از عید نگذارند.