وقت ناهار بود. آیدین بههمراه خانواده سر سفره مشغول خوردن غذا بودند.
مامان: آیدینجان، پسرم، امسال چه برنامهای برای تابستان داری؟
آیدین: مادرجان، امسال با توجه به تعطیلی چندماههی مدارس و وضعیت پیشآمده احساس کردم که خیلی کمکاری داشتهام. میخواهم در تابستان با شرکت در آزمونهای برنامهای کانون، یک بار دیگر درسهای سال قبل را با دقت و تمرکز بیشتری مرور کرده و اشکالاتم را برطرف کنم. همچنین با نیمنگاهی به دو درس مهم سال بعدیام، چندین گام جلوتر باشم. با پشتیبانم هم صحبت کردهام و قرار گذاشتیم کتاب تابستان را بهزودی تحویل بگیرم.
مامان: پسرم، خوشحالم که مسیر موفقیتت را ادامه میدهی و در تابستان تلاش و سختکوشی را با بازیکردن و تفریح در کنار هم انجام میدهی. مطمئنم با برنامهریزی درست، روزهای طلایی و هیجانانگیزی در انتظارت خواهد بود.