به نام خالق دانایی
در بحث انواع اضافۀ آرایههای ادبی، نباید اضافۀ اقترانی را با اضافههای تشبیهی و استعاری اشتباه گرفت. یکی از نشانههای اضافۀ اقترانی این است که میتوان بین مضاف و مضافالیه واژۀ (به نشانه) قرار داد. به دو مثال زیر توجه کنید:
مثال: سر ارادت ما و آستان حضرت دوست / که هرچه بر سر ما میرود ارادت اوست
سر ارادت: سر به نشانۀ ارادت (اضافۀ اقترانی)
ما را به چشم کرد که تا صید او شدیم / زان پس به چشم رحمت بر ما نظر نداشت
چشم رحمت: چشم به نشانۀ رحمت (اضافۀ اقترانی)
باید توجه داشت که اگر بتوانیم واژۀ (به نشانۀ) بین مضاف و مضافالیه بیفزاییم، الزاما ترکیب مورد نظر اضافۀ اقترانی نخواهد بود. نکتۀ مهم این است که اضافۀ مورد نظر نباید اضافۀ تشبیهی یا استعاری باشد یا به عبارتی هیچگونه تشبیهی (چه ظاهری و چه باطنی) بین مضاف و مضافالیه نتوان ایجاد کرد. به مثال زیر دقت کنید:
مثال: چاه زنخ چو کردهای مسکن یوسف دلم / دلو عنایتی فرست یوسف چاه خویش را
ممکن است بگوییم که میتوان بین اضافۀ (دلو عنایت) واژۀ (به نشانه) قرار داد، و اضافۀ مذکور را اقترانی دانست، حال آنکه رابطۀ تشبیه بین مضاف و مضافالیه برقرار است. عنایت به دلوی تشبیه شده است. پس اضافۀ مورد نظر تشبیهی است.
و به عنوان نکتۀ پایانی برای تشخیص اضافۀ اقترانی میتوان گفت که در غالب موارد، مضاف در اضافۀ اقترانی، یکی از اعضای بدن است. (سر ارادت، چشم رحمت، زبان شکر، چشم امید، دیدۀ منت و...). یادتان نرود که برای تشخیص نوع اضافه باید آن را در جملۀ مورد نظر بررسی کرد و نه بهصورت تنها.
شاد و پیروز باشید
محمدجواد قورچیان / مسئول درس ادبیات گروه آزمون