گفت‌وگو با محمد مهدی ابوترابی، رتبه‌ی 10 ریاضی کشور کنکور 98

از سال یازدهم شروع به مطالعه جدی کردم و از سال دوازدهم به فکر رتبه خوب و دو رقمی بودم. ولی بعد از عید با توجه به نمرات و وضعیت درسی و آزمون هایم به فکر کسب رتبه یک رقمی افتادم.

گفت‌وگو با محمد مهدی ابوترابی، رتبه‌ی 10  ریاضی کشور کنکور 98

از شهر تهران،   دوازدهم ریاضی ،      رتبه 10 کشوری و رتبه 5 منطقه 1  در کنکور سال 98

4 سال دانش آموز کانون،             مدرسه: علامه حلی 10 


ازچه سالی در آزمون های کانون شرکت کردی؟  

سال نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم . 59 آزمون در کانون شرکت کردم.

میانگین تراز شما در آزمون های کانون چقدر بود؟   

در تابستان به طور میانگین 7635 بودم ولی از اول مهر ترازم بالاتر رفت و میانگین ترازم از اول سال  7916 شدم.

پایین ترازت در آزمون های کانون چقدر بوده است؟  حدود 750

از چه زمانی شروع به مطالعه جدی برای کنکور کردی؟

از سال یازدهم شروع به مطالعه جدی کردم و از سال دوازدهم به فکر رتبه خوب و دو رقمی بودم. ولی بعد از عید با توجه به نمرات و وضعیت درسی و آزمون هایم به فکر کسب رتبه یک رقمی افتادم.

حدس می زدی چه رتبه ای در کنکور بیاوری؟

 چون عمومی ها در کنکور سخت بود و اختصاصی ها آسان بود و من هم در اختصاصی ها بهتر عمل کرده بودم،‌ فکر می کردم رتبه ای بین 20 تا 30 بیاورم. ولی وقتی دیدم رتبه ام 10 شده خیلی خوشحال شدم و حس خیلی خوبی داشتم.

درصد هایت در کنکور چگونه بود؟

ادبیات 62%   دین و زندگی 84%  زبان انگلیسی  68% 

ریاضی 100%   فیزیک  97%   شیمی 96% 

چقدر با برنامه مدرسه و برنامه راهبردی هماهنگ بودی ؟ و چه روشی برای هماهنگی بین برنامه مدرسه، برنامه آزمون ها و برنامه شخضی ات داشتی؟

من طبق برنامه راهبردی درس می خواندم، چون در سال دوازدهم مدرسه ما در بیشتر درس ها جلوتر از برنامه راهبردی بود  هیچ وقت عقب نمی ماندم. حتی  اگر در یک یا دو درس از برنامه کانون عقب تر بودم، خودم آن ها را پیش خوانی می کردم و نمی گذاشتم که از برنامه عقب بیفتم. برنامه درسی  من اینطور بود که تا قبل از عید تمام درسها را طبق برنامه مدرسه خواندم و تمام کردم.

از اول عید تا آخر فروردین جمع بندی درس های پایه را انجام دادم.

 از اول اردیبهشت تا اول خرداد درس های دوازدهم را جمع بندی کردم و در آزمون های کانون و مدرسه شرکت می کردم.  البته آزمون دادن از همان ابتدا جز برنامه همیشگی من بود در روزهای جمعه یک هفته در میان آزمون های کانون را می دادم ودر جمعه هایی که آزمون نداشتم مدرسه از ما آزمون می گرفت.

از عید به بعد تمام اشکالات و نکاتی که فکر می کردم مهم است در یک دفتر نکته و اشتباهات که درست کرده بودم می نوشتم و یک هفته قبل از کنکور این دفتر را که حدودا 20 صفحه شده بود را خواندم.

 از اول  خرداد  نیز یک روز یا دو روز یکبار آزمون های سال قبل را امتحان می دادم.

در سال دوازدهم موقع امتحانات نهایی چه کار میکردی؟

من به قصد امتحان نهایی درس نمی خواندم و برای کنکور و طبق برنامه آزمون و مدرسه می خواندم و نگران امتحان نهایی و نمره اصلا نبودم .فقط روز قبل از امتحان نهایی یک مرور کلی در هر درس داشتم و با این وجود معدل خیلی خوبی هم کسب کردم.

چه کار خاصی را بعد از هر آزمون انجام می دادی که برایت خیلی موثر بود؟

بعد از هر آزمون تحلیل آزمون را انجام می دادم که به نظرم مهمترین بخش است و از خود آزمون مهمتر است. اینگونه نقاط ضعف و اشکالاتم را متوجه می شدم و بیشتر روی آن ها وقت می گذاشتم.

آیا وقتی ترازت در آزمون ها کم می شد ناراحت و بی انگیزه نمی شدی؟

خیر. دو سه بار ترازم  کمتر شد ولی ناراحت نمی شدم چون کم شدن ترازم به دلیل عقب افتادن و جا ماندن از برنامه آزمون نبود. بلکه به خاطر شرایط روحی ای بود که در آن روز بداشتم مثلا حالم بد بود.  وگرنه درس ها را طبق برنامه آزمون و کامل خوانده بودم.

آیا به سایت کانون مراجعه می کردی؟

بله همیشه نفرات برتر در سایت در هر آزمون را نگاه می کردم. 

کارنامه آزمون خود را چه زمانی دریافت می کردی؟

همان روز آزمون تا کارنامه ها می امد ،‌کارنامه ام را دریافت می کردم و نقاط قوت و ضعف و اشکالات خودم را مشخص می کردم تا روی آن ها بیشتر کار کنم. 

هفته قبل از کنکور چه کار کردی؟

دو هفته قبل از کنکور یک سری حفظیات مثل هر سه کتاب دین و زندگی ، تاریخ ادبیات و قسمت های حفظی درس ها را خواندم و آزمون می دادم و در هفته آخر از  هر روز آزمون از خودم  می گرفتم.

در دروه عید چه برنامه ای برای تفریح و مطالعه داشتی؟

من در دوره عید  3 روز  یعنی 28 و 29 اسفند و روز اول فروردین استراحت و تفریح کردم البته به مسافرت نرفتم. از روز دوم فروردین دوباره شروع به خواندن جدی  درس ها و جمع بندی دروس پایه کردم.

در طول سال چه روزهایی استراحت می کردی؟

روزهای جمعه استراحت می کردم.  استراحتم به این صورت بود که همه جمعه ها آزمون می دادم.  یک هفته آزمون کانون و هفته دیگر آزمون هایی که مدرسه از ما می گرفت.  بعد از هر آزمون، تحلیل آزمون را انجام می دادم  و بقیه زمان جمعه را استراحت می کردم.

چقدر با دوستانت مطالعه می کردی؟

در اردوهای مطالعاتی که با مدرسه می رفتیم با هم مطالعه می کردیم ولی در حالت عادی من خودم تنهایی و در خانه مطالعه می کردم. من و دوستانم با هم رقابت داشتیم ولی رقابتمان مثبت بود و هر کداممان با توجه به نقاط قوت و ضعف خودمان برنامه ریزی می کردیم.

آیا در طول دوران مطالعه احساس خستگی کردی؟ در این زمان ها چکار می کردی؟

بله اوایل خرداد احساس خستگی کردم. ولی یکی دو روز استراحت کردم و بعد از آن چون کنکور نزدیک بود دوباره شروع به خواندن کردم.

در دوران کنکور ، درصدهای رقبایت در آزمون ها چقدر برایت مهم بود؟ 

من سعی می کردم به بهترین  خودم برسم و به بقیه فکر نمی کردم و خودم را با خودم مقایسه می کردم.

ساعت مطالعه ات و تفریحاتت رو چگونه تنظیم می کردی؟

قبل از عید که به مدرسه می رفتم و در خانه  20 الی 30 می خواندم ولی بعد از عید که دیگر مدرسه نمی رفتیم حدود 60 الی 70 ساعت درس می خواندم. جمعه ها نیز مخصوص آزمون، تحلیل آزمون و استراحتم بود.

در آزمون ها با چه روشی رفع اشکال و تحلیل آزمون را انجام می دادی؟

بعد از هر آزمون سراغ سوال هایی که غلط زده بودم و یا نزده بودم ویا با شک و بدون اطمینان جواب می دادم می رفتم و آن ها  را بررسی می کردم و همانجا همه را یاد می گرفتم.

در تابستان کمترین درصدت در چه درسی بود؟

کمترین درصدم در تابستان در ادبیات بود که حدود 20 تا 30% جواب می دادم. از مهر برای این درس زمان زیادی گذاشتم و آن را به حدود 70 الی 80% رساندم.

از کدام یک از کتاب های کانون استفاده می کردی؟

کتاب سه سطحی را برای همه اختصاصی ها داشتم که از این کتاب ها به عنوان منبع جمع بندی پس از عید استفاده کردم. به ویژه سوال های دشواتر که خوب بودند. تعداد تست ها برای این دوران خوب بود و پاسخ ها هم قابل فهم بود. بهتری کتاب سه سطحی، سه سطحی فیزیک پایه و دوازدهم بود.

از کتاب های آبی ، کتاب آبی هندسه پایه خیلی خوب بود. همینطور کتاب آبی آمارو احتمال.

از چه زمانی به انتخاب رشته فکر کردی؟

از سال آخر به رشته های مختلف فکر می کردم و بیشتر به دو رشته برق و کامپیوتر فکر می کردم چون درس هایی که باید در این دو رشته در دانشگاه بگذرانیم به روحیات من می خورد.

چه رشته ای را می خواهی انتخاب کنی ؟ به چه دلیل؟

رشته کامپیوتر را می خواهم انتخاب کنم. اولا چون درس هایی که باید در این رشته بگذرانم مثل ریاضی ، فیزیک، برنامه نویسی و الگوریتم خیلی به روحیه من می خورد و دوما به خاطر بازار کار این رشته تصمیم دارم این رشته را انتخاب کنم.

پدر و مادرت چه کمکی به شما می کردند؟

با تشویق و انگیزه دادن به من کمکم می کردند. موقع هایی که نمی خواستم در آزمونی شرکت کنم آنها به من  خیلی انگیزه می دادند و کمک می کردند

چه توصیه ای برای دانش آموزان کنکوری امسال داری؟

از همان ابتدای سال کار خود را جدی بگیرند و به آینده موکول نکنند تا بعد از عید فشار درس ها روی آن ها زیاد نشود.

در تمام درس ها هم عمومی و هم اختصاصی با برنامه مدرسه پیش بروند.

به نظرم در تابستان هم درس های پایه و هم پیش خوانی را در برنامه خود داشته باشند البته اگر در تابستان  تمرکز اصلی روی درس های پایه باشد خیلی کمک می کند.


بخش دوم مصاحبه مربوط به روش های مطالعه محمد مهدی ابوترابی در درس های عمومی و اختصاصی لست.


Menu