آیا میتوانید فردی را که امروز صبح به شما روزنامه فروخت به درستي شناسایی کنید؟ اگر با سر و صدای دزدی بیدار شوید و فقط برای لحظهای كوتاه او را ببینید چه؟ آیا مطمئنید که میتوانید در صف شناسایی[1]، او را بشناسید؟ تا به حال چند نفر به خاطر شناسایی مطمئن اما اشتباه، فقط به جرم اینکه شبیه مجرم بودهاند، به زندان افتادهاند؟ و چند نفر فقط به این دلیل که یک یا چند شاهد عینی نتوانستند آنها را شناسایی کنند، از مجازات گریختهاند و جان به در بردهاند؟
روانشناسی تشخیص هویت توسط شاهد عینی یکی از مهمترین حوزههای روانشناسی کاربردی و حد مشترک روانشناسی و حقوق است. وکلا، قضات، پلیس و روانشناسان بهخوبی میدانند که چه بسیارند افراد درستکاری که به علت شناسایی اشتباه مجرم شناخته شدهاند. آنها از اهمیتی که تشخیص هویت برای هیئت منصفه دارد باخبرند؛ خصوصاً اگر شاهد، فهیم و مطمئن بهنظر برسد و در سخنوری مهارت داشته باشد.
هیئت منصفه بیش از حد به سخنان شاهد عینی اهمیت میدهد. شهادت از سوی شاهد عینی باعث میشود که درجهی محکومیت از 20 درصد به 70 درصد برسد. بسیاری از افراد نمیدانند که عوامل زیادی وجود دارد که میتواند بر بازسازی حادثه و صحنهی جرم در ذهن ما اثر منفی بگذارد. شناخته شدهترینِ این عوامل، شرایط دید نامناسب، کوتاه بودن زمان رویارویی با حادثه و فشار روانی است. عوامل دیگری نظیر توقعات، جهتگیریها، رفتارهای قالبی و پرسشهای جهتدهنده نیز میتوانند به گزارشهایی دور از واقعیت منجر شوند.
به نظر میرسد که به یاد آوردن شاهد عینی، کاملاً به نحوهی پرسیدن سؤال بستگی دارد.
س. فیسک و س. تیلور، 1991
شاهد. عوامل متعددی وجود دارد که فقط به شاهد مربوط میشود: جنسیت، سن، نژاد و همینطور خصوصیات اخلاقی و تحصیلات. حتی شاید عواملی چون نحوهي تربيت، نگاه به مردم و جامعه، و نظر در مورد حادثه، مهمتر از عوامل پیشین باشند. همهی این عوامل میتوانند بر چگونگی شهادت و یادآوری حادثه تأثیر بگذارند. زنان نسبت به مردان متوجه چیزهای متفاوتتری میشوند؛ هرچند که مدارکِ دال بر تأثیر جنسیتی در صحّت شهادت، اندک است. افراد مسن نیز قدرت بینایی کمتر و حافظهی ضعیفتری دارند که این هم بر درستی یا نادرستی شهادت اثر میگذارد. امروزه میدانیم که جوانان بهترین گواهان هستند. علاوه بر اینها، ما در تشخیص هویت افرادی که از نژاد خودمان هستند، موفقتر عمل میکنیم.
عوامل محیطی. عوامل محیطی زیادی به حادثهای که در موردش گواهی داده میشود، مربوط میشوند؛ از جمله نوع جرم، پیچیدگی، مدت زمان حادثه و دخیل بودن فرد در حادثه. علاوه بر اینها، عوامل سادهای مثل میزان تاریکی هوا، زمان وقوع و تعداد افراد حاضر در صحنه نیز اهمیت دارند. هر قدر شاهد عینی اضطراب بیشتری داشته باشد، درستی میزان یادآوری کاهش مییابد. افزون بر اینها، "اثر تمرکز بر سلاح" نیز وجود دارد: اگر تفنگ یا چاقویی در حادثه وجود داشته باشد، تمام توجه شاهد را معطوف به خود میکند و واضح است که قدرت شناسايي شاهد عینی کاهش مییابد.
همهی روشهایی که ادعای بازپخشهای حافظه را دارند، ناقص هستند. (مثالِ بارزِ این روشها هیپنوتیزم است.) ... نظریهی ضبط صوت نادرست است.
هنری گلیتمن، 1981
عوامل اجتماعی.عواملی اجتماعی به محدودیتها و مقررات دادگاه و وضعیت اجتماعی بازپرس مربوط میشوند. انتظارات مردم نیز تأثیرات بهسزایی دارد. جهتگیریهای اجتماعی، تعصبهای پنهان و نگرشهای سیاسی، همگی از عوامل مؤثر هستند. زبان مورد استفاده در دادگاه نیز میتواند بسیار تأثیرگذار باشد. در یک تحقیق معروف، برای تصادف دو خودرو، عبارات گوناگونی به کار برده شد: "ضربه زدن"، "به هم خوردن"، "تماس داشتن"، "اصابت کردن"، "در هم کوبیده شدن". این کلمات بازیابی حادثه را تحتتأثیر قرار داد. بر این اساس، وقتی کلمهی کوبیده شدن به کار برده شد، افراد بیشتری اظهار داشتند که شیشهی شکستهای را دیدهاند؛ در حالیکه هیچ شیشهی شکستهای وجود نداشت. در مقابل، کلمهی "ضربه زدن" این حس را کمتر ایجاد میکرد.
مسائل مربوط به بازجویی. عوامل بسیاری در ارتباط با روشها و ابزارهای بازجویی مثل صفهای شناسایی، چهرهنگاری و تصاویر ترسیم شده توسط هنرمندان وجود دارند. یک مورد خیلی ساده ولی مهم، مثل صف شناسایی را در نظر بگیرید. اولین پرسشی که به ذهن میرسد این است که آیا مظنون بین کسانی که به صف شدهاند، وجود دارد یا نه؟ بررسیها نشان داده است که وقتی مجرم واقعی حضور ندارد، فردی که پلیس به او مشکوک است، در حالیکه واقعاً مجرم نیست، به احتمال بیشتری مجرم شناخته خواهد شد. اگر به شاهد گفته شود که مجرم واقعی ممکن است در میان این افراد باشد یا اصلاً حضور نداشته باشد، در مقایسه با زمانی که شاهد گمان میکند مجرم حتماً آنجاست، احتمال خطا بهطرز چشمگیری کاهش مییابد.
مسئول صف شناسایی ممکن است خیلی راحت و ناخودآگاهانه برخی اطلاعات مربوط به پرونده را فاش کند و بدین طریق بر شهادت شاهد اثر بگذارد. به همین دلیل پیشنهاد میشود که مسئول صف شناسایی با پرونده ارتباطی نداشته باشد. همچنین اگر شاهد، فردی را از میان افرادی که بهعنوان صفپرکن در صف شناسایی حضور دارند، انتخاب کرد، اشتباهش به وی گفته شود. البته این اشتباه در عین حال نشان میدهد که این صفپرکن چهرهی مجرم واقعی را در ذهن شاهد تداعی کرده است. اگر مجرم بلندقد، کچل، لاغر و عینکی توصیف شده باشد، همهی صفپرکنها باید چنین ویژگیهایی داشته باشند؛ زیرا احتمال بیشتری وجود دارد که افرادی با این ویژگیها، چه گناهکار و چه بیگناه، توسط شاهد شناسایی شوند. افزون بر این، وقتی کل افراد صف شناسایی به یکباره به شاهد نشان داده شوند، در مقایسه با وقتی که به ترتیب نشان داده شوند، درصد خطا بالاتر میرود.
زمانی که مردم شهادت عینی میدهند، همواره درجهای از شک در گفتهشان وجود دارد. هرچند اعتماد آنها به گفتهشان بعدها و در روز محاکمه بیشتر میشود، تا جایی که "شاید" و "احتمالاً" به "واضح است که ... " تبدیل میشود. بنابراین به منظور کاهش خطا پیشنهاد میشود که نخستین باری که شاهد دربارهی مجرم اظهار نظر میکند، درجهی اعتماد وی نسبت به سخنان خودش ثبت شود.
کارهای تحقیقاتی. در آزمایشی قدیمی، کلیپی از تصادف دو خودرو به افرادی نشان داده شد و به دو لحن مختلف از آنها خواسته شد سرعت خودروها را تخمین بزنند: وقتی دو خودرو با هم تماس داشتند و وقتیکه دو خودرو در هم کوبیده شدند. پاسخ شرکت کنندگان در حدود 32 تا 41 مایل بر ساعت بود و بهطور مستقیم به فعل مستعمل بستگی داشت. سؤالهای جهتدار، نتايج تكرارپذيري داشتند؛ به طوریکه اندکی تغییر در کلمات، تأثیر شگرفی بر اظهارات داشت. "چیزی را دیدی که ..." در مقایسه با " آن چیز را دیدی که ..." فقط یک مثال از چنین تأثیرهایی است که یک کلمه میتواند بر پاسخ شاهد داشته باشد.
بسیاری از شهود کاملاً آمادهاند که به پلیس کمک کنند و وقتی جنایت یا درگیری بزرگی روی داده باشد، این انگیزه دو چندان میشود. شهود بر این باورند که پلیس فقط زمانی صف شناسایی را برقرار میکند که مظنونی جدی داشته باشد. هرچند شاهدها تمام تلاششان را برای یافتن مجرم واقعی بهکار میگیرند، اما زمانی که مردد هستند یا زمانی که هیچ یک از افراد حاضر در صف شناسایی با حافظهی آنها نمیخواند، معمولاً کسی را شناسایی میکنند که مطابقت حداکثری با حافظهشان دارد و این انتخاب معمولاً نادرست از آب در میآید.
احتمالاً هیئت منصفه از عواملی که درک شاهد را از واقعه محدود میکند (مثل اثر تمرکز بر سلاح) یا عواملی که بعدها بر حافظهی شاهد تأثیر میگذارد (مثل آگاهی قبلی از هویت مظنون) آگاهی ندارند. شاید به همین خاطر باشد که مروری بر 205 پروندهای که در آنها بازداشتهای اشتباه صورت گرفته، نشان میدهد که 52 درصد از این بازداشتها به دلیل خطای شهادت شاهد عینی بوده است.
عواملی که باید در نظر گرفته شوند.
وکلا و هیئت منصفه اغلب تشویق میشوند که پیش از توجه زیاد به شهادت شاهد عینی، موضوعاتی را مدنظر قرار دهند.
آیا شاهد فرصت کافی برای دیدن فرد مورد نظر را داشته است؟
آیا شاهد و متهم یکدیگر را می شناسند؟
آیا شاهد و متهم از یک نژاد هستند؟
حادثه چه مدت پیش روی داده است؟
متهم از چه طریقی (صف شناسایی یا تصاویر) شناسایی شده است؟
شاهد در اولین جلسهی شناسایی چقدر مطمئن بوده است؟
مطالعات نشان داده است که هر نوع اظهاری که با اطمینان خاطر و با جملات مثبت بیان شود، دقیقتر و به حقیقت نزدیکتر است. میدانیم که هر چه بیشتر از زمان وقوع حادثه گذشته باشد، کمتر به خاطر میآوریم. همچنین میدانیم که صحنههای روشن، برجسته یا جدید، همیشه بهتر از صحنههای عادی به حافظه سپرده میشوند. روشهای گوناگونی مثل "مصاحبهی شناختی" ابداع شدهاند که به شاهد کمک کنند تا حادثه را بهتر بهیاد بیاورد. این مصاحبه ما را تشویق میکند تا کارهایی را انجام بدهیم؛ مثل تعریف کردن ماجرا از اول تا آخر، از آخر به اول، از زوایای گوناگون تعریف کردن یا گزارش دادن همهی جزئیاتی که به یاد میآید؛ هرچند که این جزئیات بیاهمیت باشند.
چکیدهی مطلب-شناسایی شاهد عینی اغلب نادرست است.-گاهشمار
ویلیام جیمز دربارهی حافظهی انگاری سخن گفت. مطالعات روی یادآوری واقعه شروع شد. (تشکیل) کمیتهی قانونی انگلیس (Deviln) دربارهی شهادت شاهد عینی. لفتوس، شهادت شاهد عینی مصاحبهی شناختی ابداع شد. | 1890 1904 1976 1979 1988 |
[1]. صف شناسایی: صفی است که به خواست پلیس ایجاد میشود و در آن مظنونان در کنار افراد عادی قرار میگیرند و از شاهد عینی میخواهند که مجرم را در میان آنان شناسایی میکند. (م)
----------------------------------
برای مشاهده قسمت های قبلی این مقاله به لینک زیر مراجعه نمایید:
برای مطالعه مطالب مشابه عضو کانال سایت انگلیسی کانون شوید:
---------------------------------