چرا عدهای جان خود را به خاطر دیگران به خطر میاندازند، حال آن که "دیگران" رنج و تلاش این افراد را در هنگام خطر از یاد می برند؟ چرا عدهای از فداکاری برای خانواده خوشحال میشوند، اما برای دوستانشان چنین احساسی ندارند؟ آیا خودخواهی واقعی وجود دارد؟
ما، در زندگی روزمره، در تبادلات یا معاملات اجتماعی سهیم هستیم و بهصورت متقابل داد و ستد میکنیم. برخی افراد داوطلبانه به دیگران کمک میکنند تا به منافع شخصی خود برسند. برخی نیز داوطلبانه کارهایی را بهمنظور یادگیری مهارتهایی و افزایش فرصتهای شغلی خود یا پذیرفته شدن از سوی گروهی؛ کاستن از عذاب وجدان یا افزایش عزت نفس و نشان دادن ارزش شخصی خود انجام میدهند.
سامری خَیّر[1]: آیا کسی شخصیت دقیق و کاملاً مشخصی برای افراد نیکوکار و بشردوست توصیف کرده است؟ در تحقیقی که صورت گرفت، افراد خاصی که به دلیل فعالیتهای نوعدوستانهشان معروفند، شناسایی شدند. هدف از این تحقیق پیدا کردن نقطهی مشترک بین این افراد بود. این تحقیق نشان داد که مهمترین عامل در طول زندگی، تجربهی ضربهی روانی حاصل از دست دادن زود هنگام یک عزیز (مانند پدر یا مادر) و بلافاصله مواجه شدن با یک فرد رهاننده است. این تحقیق همچنین بیان میدارد که نوعدوستی راهی برای مقابله با احساس دردناک وابستگیِ همراه خشم و ناراحتی ناشی از دست دادن آن عزیز در زندگی است.
کمک و نوعدوستی[2]
تفاوتی بین کمککردن و نوعدوستی وجود دارد. ماهیت دومی این است که فرد نوعدوست برای کمک خود از هیچ کس و جایی انتظار قدردانی ندارند.
روانشناسان دربارهی رفتار اجتماعیِ مثبت صحبت میکنند که به معنی هر عملی است که با هدف کمک به دیگران است. انگیزه ممکن است نوعدوستانه باشد یا نباشد که منجر به کمک به دیگران میشود، حتی اگر برای فرد هزینههایی هم داشته باشد. برای بعضیها به معنی انجام دادن کاری بدون خوشقلبی است، چرا که احساس همدلی آنها برای یک فرد، صرفاً بهدلیل نیازی است آن فرد دارد.
شخص نوعدوست از جامعه برای خود و خویشان نزدیک خود انتظار عمل متقابل دارد.
اندرو مارول ۱۶۵۰
همه ما شاهد خودروهایی بودهایم که با سرعت از کنار رانندگانی که در جاده دچار مشکل شدهاند، میگذرند، اما برخی هم متوقف میشوند و کمک میکنند. چرا عدهای بیشتر از دیگران کمک میکنند؟ شواهدی از تفاوت جنسیتی در این مورد وجود دارد، اما بهنظر میرسد که بیشتر مربوط به نوع کمک است تا مقدار کمک. مردان در رفتارهای اجتماعیِ دلیرانه، خشن و قهرمانانه غالب هستند، حال آن که زنان بیشتر پرورنده و مراقباند.
مردم تمایل دارند به افرادی از فرهنگ خود کمک کنند. بنابراین ما تمایل بیشتری به کمک کردن به کسانی داریم که به طور مشخص از ملیت، مذهب، زبان و جمعیت خودمان هستند تا دیگران. مطالعات فرهنگی نشان میدهد که کشورهایی که فرهنگ جمعگرا[3] دارند، نسبت به کشورهایی که فرهنگشان فردگراست[4]، بیشتر به هم کمک میکنند.
یکی دیگر از یافتهها به کلمهی اسپانیایی (simpatico) اشاره دارد که به معنی "دوستانه"، "مفید" و " مؤدب" است. برخی مطالعات نشان دادهاند که مردم کشورهای اسپانیایی زبان و آمریکای لاتین بیشترین حد از نوعدوستی را از خود نشان میدهند.
گناه، خودآزاری و خشونت عواملی اساسی هستند که موجب سخاوتمندی و نوعدوستی میشوند.
زیگموند فروید ۱۹۳۰
بخشی از مطالعات نشان دادهاند که احساس خوب، عمل خوب در پی دارد. مطالعات مختلف نشان دادهاند که وقتی افراد احساس خوبی دارند، تمایل بیشتری برای کمک به دیگران دارند. دادن یک هدیه کوچک به فرد یا نواختن قطعهای موسیقی شاد و دلپذیر و تمجید از فرد باعث میشود که او به دیگران بیشتر کمک کند. از طرفی شواهدی هم مبنی بر کمک در وضعیت بد برای تسکین وجود دارد که نشان میدهد مردم وقتی ناراحت و پریشان هستند به دیگران کمک میکنند تا احساس بهتری پیدا کنند یا از اندوهشان کم شود. همچنین افرادی که احساس گناه میکنند، بیشتر کمک میکنند تا از عذاب وجدان خود بکاهند. در کل، عوامل موقت که بر خُلق و خوی ما تأثیر میگذارند، میتوانند در کمک کردن ما به دیگران نیز تأثیر داشته باشند.
اندیشههای پیروان فروید روانکاوها همیشه به دنبال معانی عمیق در رفتار هستند، بهویژه زمانی که در برخی رفتارها تضادهایی اساسی میبینند. آنها رفتارهای بشردوستانهی مشابهی را با انگیزههای متفاوت بررسی میکنند. برخی رفتارهای سخاوتمندانه به این دلیل است که فرد کمکگیرنده را یک قربانی میدانند. برخی از افراد نوعدوست هم در حقیقت به شخصیتهای گذشتهی زندگیشان کمک میکنند؛ مثل والدین یا معلمانشان.
پیروان فروید همچنین معتقدند که نوعدوستی میتواند عاملی دفاعی در مقابل ضربهای منفی باشد؛ سندرمی روانی برای مقابله با عذاب وجدان، اضطراب یا خصومت. بنابراین یک کودک محروم ممکن است به یک حامی سخاوتمند تبدیل شود. به جای احساس ناتوانی در کمک به اطرافیان، به آنها کمک میکند و به این ترتیب هم کمککننده و هم دریافتکنندهی کمک محسوب میشوند.
عدهای ممکن است با بخشیدن به دیگران، با احساس گناه خود دربارهی طمع و حسادت مقابله کنند. برخی هم با قرض بالا آوردن در مقابل این حس تسلیم میشوند. بهعلاوه، بهطور متناقض، پیروان فروید درمورد شکلگیری کمک مبتنی بر واکنش خصومت صحبت میکنند. بدین ترتیب که کمککننده با کمک خود، خشونت خود را هم بروز میدهد.
روانشناسی تکاملی کمک کردن. یکی از اصول بسیار اساسی این رویکرد، مفهوم "انتخاب خویشاوند" است. احتمال کمک شما به افرادی که ژنهای مشترک بیشتری با آنها دارید، بیشتر است. به این ترتیب شما با کمک به کسانی که ژنهای شما را دارند، بقای ژنهای خود را تضمین میکنید. قانون "اهمیت زیستی" در رفتار انسان نهادینه شده است و یک امر آگاهانه نیست.
من زندگیام را برای دو برادر یا هشت پسر عمویم میدهم.
جان برتون ساندرسون هالدین 1974
با این که تکاملگرایان به "هنجار متقابل" اشاره میکنند که رفتاری دو طرفه با فرض بر این است که کمک به دیگران احتمال کمک گرفتن از آنها را افزایش میدهد. در واقع این فقط کمک کردن است تا رفتاری بشردوستانه. با این حال افرادی که هنجارها و فرهنگهای جامعه را یاد میگیرند و تمرین میکنند، بهتر باقی خواهند ماند؛ چون فرهنگ، مهارتهای بقا و رفتارهای تعاملی را آموزش میدهد. بنابراین مردم بهطور ژنتیکی برای یادگیری هنجارهای فرهنگی نوع دوستی برنامهریزی شدهاند.
زمینه و تصمیمگیری. عوامل موقعیتی ممکن است از عوامل شخصی مهمتر باشند. مردم ساکن شهرهای کوچک یا حومهی شهر نسبت به شهرنشینان تمایل بیشتری برای کمک کردن دارند. فرضیهی "بار اضافی شهری[5]" بیان میکند که افرادی که در شهرهای پرجمعیت و شلوغ زندگی میکنند خودشان را صرف خودشان میکنند و کمتر از مردم روستایی به دیگران کمک میکنند چرا که مردم شهر همواره در معرض هجوم مشغلههای متعددی هستند.
هرچه فردی در محیطی بیشتر زندگی کند و با مردم آن محیط بیشتر آشنا شود، بیشتر تمایل به کمک کردن دارد. هرچه جابهجایی ساکنان بیشتر باشد، جمعیت پایداریِ کمتری خواهد داشت و در نتیجه احتمال کمک به یکدیگر هم کمتر خواهد بود. مردم در یک رابطهی جمعی بیشتر برای آیندهی دراز مدت اجتماعشان سرمایهگذاری میکنند و به همین دلیل تمایلشان به کمک کردن بیشتر میشود.
بدون شک معروفترین یافته در این زمینه که تا حدی نامعقول است، "اثر تماشاگر[6]" است که بیان میکند هیچ امنیتی در جمعیت زیاد نیست؛ به این معنی که هرچه تعداد تماشاگران در شرایط اضطراری و احتیاج به کمک، افزایش یابد، احتمال کمکرسانی افراد کمتر خواهد بود.
این تحقیق منجر به وسیعتر شدن مدل تصمیمگیری پنج مرحلهای برای مداخلهی تماشاگران شد و بیان میکند که مردم قبل از این که برای کمک اقدام کنند، این پنج مرحله را طی میکنند.
* باید بهطور کامل از رویداد با خبر شوند. مثلاً کسانی که عجله دارند یا با تلفنشان صحبت میکنند یا به نوعی توجهشان به چیز دیگری است، ممکن است به راحتی متوجه موقعیت اضطراری نشوند.
* باید صحنهی نیاز به کمک را بهعنوان موقعیتی اضطراری تفسیر کنند. بسیاری از موقعیتهای اضطراری گیجکنندهاند. مردم به اطرافیانشان برای یافتن سرنخ نگاه میکنند و اگر دیگران را خونسرد و بیقید ببینند، تمایلی برای کمک نخواهند داشت. شرایط مبهم منجر به سوءتعبیر و ابهام میشود.
* باید در مواردی خود را مسئول بدانند. باید بپذیرند که این مسئولیت آنهاست تا کمک کنند نه دیگران و باید آن را به انجام برسانند.
* باید احساس کنند که میدانند چگونه باید کمک کرد. مردم به دلایل زیادی که فقط خودشان درک میکنند و صلاح میبینند، کمک نمیکنند. بیاطلاعی از کارکرد خودرو سبب میشود تا مردم به رانندههایی که در جادهها دچار مشکل شدهاند، کمک نکنند.
* باید مصمم به کمک کردن باشند. مردم به دلایل مختلف از کمک کردن امتناع میکنند. ممکن است به دلیل یادآوری خاطرهای خجالتآور از داوطلبشدن برای کمک و ناکام ماندن بهخاطر فقدان مدیریت موقعیت، از کمککردن امتناع کنند.
در جوامعی که قوانین خاصی حاکم است، ممکن است نگرانی دربارهی مفاد قانونیِ کمک کردن در شرایط خاص (کودکان کم سن، لباسهای پاره) وجود داشته باشد یا بهصورت ساده، هزینهها (صرف وقت، شاید مالی) برای کمککننده بالا باشد.
چکیدهی مطلب-آیا چیزی به عنوان نوعدوستی وجود دارد؟-گاهشمار
تقلید از سامری خَیّر مطالعات پس از جنگ دربارهی امدادگران یهودیان در آلمان نازی مطالعات مداخلهی تماشاگر انتشار کتاب ژن خودخواه[7]، توسط ریچارد داوکینز تلاش خیریهها برای یاریگرفتن از افراد نوع دوست | 100 سال پیش دههی 1950 1968 1980 دههی 1990 |
[1] The Good Samaritan
[2] altruism
[3] collectivistic
[4] individualistic
[5] The urban overload hypothesis
[6] The bystander effect
[7] The Selfish Gene
----------------------------------
برای مشاهده قسمت های قبلی این مقاله به لینک زیر مراجعه نمایید:
برای مطالعه مطالب مشابه عضو کانال اخبار آموزشی مترجمان کانون شوید:
https://t.me/MotarjemaneGhalamchi
---------------------------------