با اين وجود، برخي مطالعات نشان ميدهد که کوددهي آهني در درازمدت ميتواند باعث بروز شرايط کماکسيژني شود که براي حيات دريايي خطرناک است، و يا آغازگر شکوفايي انواعي از پلانکتونها شود که براي برخي از ميکروارگانيزمها مضرند. اما مطالعه جديد شواهدي براي اين نگرانيها به دست نياورده است. در عوض، نتايج اين بررسي نشان ميدهد که اغلب پلانکتونها در آبهاي سرشار از آهن به کف دريا سقوط ميکند و در رسوبات اقيانوس دفن ميشود؛ که در درازمدت باعث حذف کربن از چرخه آب و هوا ميشود.
دادههاي موجود نشان ميدهد که کوددهي آهني ميتواند حدود 10 درصد از انتشار فعلي دياکسيد کربن را به دام بياندازد، اما کريستين کلاس که در اين مطالعه شرکت داشته است ميگويد: «پخش آهن نميتواند راهحلي براي مشکل دياکسيد کربن فراهم کند. با توجه به بسياري از ترديدها و عوارض جانبي بالقوه اين روش، قبل از استفاده از اين روش در مقياس بزرگ آزمايشات بيشتري بايد انجام شود.»
آتشفشانهاي مصنوعي: علاوه بر کوددهي آهني، برخي از دانشمندان ساختن آتشفشانهاي مصنوعي را پيشنهاد کردهاند که ذرات سنگين گوگرد -مشابه خاکستر آتشفشاني- را درون جو پخش کند. همانند خاکستر آتشفشانهاي واقعي، اين ذرات نور و گرماي خورشيد را به درون فضا پس ميزند.
با اين وجود، نميتوان گفت که هيچکدام از اين رويکردها در آينده نزديک قابل استفاده است. با اين حال، متخصصان بايد به طور جدي تمام گزينهها از جمله اصلاح آب و هوا را مد نظر قرار دهند. ساموئل ترنستروم، عضو هيئت مديره پروژه مهندسي زمين ميگويد: «هيچ توجيهي براي غفلت وجود ندارد، ما بايد درباره مهندسي زمين بيشتر بدانيم.»
مزارع جلبک دريايي: بر خلاف مزارع دفن زباله، مزارع جلبک دريايي به عنوان چاهکهاي کربن از جايگاه برجستهاي در ميان دانشمندان برخوردار هستند. نيمي از فتوسنتز دنيا –فرايندي که با استفاده از نور خورشيد دياکسيد کربن را به انرژي تبديل ميکند- در اقيانوسها انجام ميشود. اما بخش اعظم اين فرايند توسط گياهان ريز دريايي موسوم به فيتوپلانکتونها انجام ميشود که قابل کشت و زراعت نيستند.
دفن زغال در خاک: شايد کهنه و کثيف به نظر برسد، اما سنت کهن آمازوني ساختن زغالزيستي ميتواند نجاتبخش آب و هواي زمين باشد. زغالزيستي -زغال چوب غني و بسيار متخلل که از گرما دادن پسماندههاي کشاورزي به دست ميآيد- زمانيکه به خاک باز ميگردد، ميتواند کربن را براي صدها تا هزاران سال در خاک به دام بياندازد. در مقابل، ظرفيت نگهداري کربن درختان محدود است؛ چرا که اگر درخت بريده شده و يا بميرد، گازهاي گلخانهاي حبس شده در آن فرار ميکند.
کشتيهاي ابرساز: با طرحي که يادآور کشتيهاي بخار اقيانوسپيماست، کشتيهاي ابرساز ميتواند کمکي براي تلاشهاي مهندسي زمين در مقابله با تغييرات آب و هوايي باشد. اين ابزارها که نيروي خود را با استفاده از انرژي باد فراهم ميکنند، مه نازکي از نمک اقيانوسي را به درون هوا ميپاشند که باعث به وجود آمدن ابرهاي اقيانوسي ميشود. چنين ابرهايي چگالتر و سفيدتر از ابرهاي معمولي هستند، بنابراين ميزان بيشتري از گرماي خورشيد را به درون فضا منعکس ميکنند. سقفهاي سفيد: بازتابندهتر ساختن سقف خانهها از طريق رنگآميزي آنها به رنگ سفيد ميتواند يکي از سادهترين روشهاي مهندسي زمين باشد. به گفته محققان آزمايشگاه ملي لورنس در دانشگاه برکلي کاليفرنيا، سقفهاي تيره بين 10 تا 20 درصد نور خورشيد را بازتاب ميکنند، در حاليکه سقفهاي روشن موسوم به سقفهاي خنک بين 70 تا 80 درصد پرتوهاي خورشيد را بازتاب ميکنند. علاوه بر اين، سقفهاي سفيد يک لطف اضافه را به همراه خود دارند: فضاي داخلي ساختمانهايي با سقف بازتابنده خيلي گرم نميشود، در نتيجه نياز به تهويه مطبوع کمتري دارند و از اين طريق نيز به کاهش انتشار گازهاي گلخانهاي کمک ميکنند.
سبز کردن بيابان: به گفته متخصصان، سبزکردن بيابان ميتواند راهي براي به دام اندختن گازهاي گلخانهاي بيشتر همانند دياکسيد کربن باشد؛ يکي از ايدههاي مهندسي زمين که هم اکنون در آفريقا در حال انجام است. براي مثال، 13 کشور آفريقايي اقدام به ساخت ديواره عظيم سبزي از درختان کردهاند که در عين بلعيدن کربن، گسترش صحراي آفريقا را کند ميکند.
با اين وجود، مککراکن ميگويد که اگر انتشار گازهاي گلخانهاي با سرعت سرسامآور فعلي افزايش يابد، يک بيابان سرسبز نيز نميتواند ظرفيت به دام انداختن کربن کافي براي مقابله با آن داشته باشد. اما در دنيايي با کربن کمتر، بيابانهاي سبز استراتژي خوبي براي پايين نگه داشت انتشار کربن است.