نام و نام خانوادگی: سارا کریمی
رتبه کنکور: 340 سهمیه 5 درصد
نام شهر و استان: شهرستان مهر (دهستان ارودان )، فارس
میانگین تراز:6057
عیار کانونی: 3سال
شغل مادر: خانه دار
شغل پدر: کارگر
درصدهای کنکور 1402 :
زیست: ۶۰ فیزیک: ۵۴ شیمی: ۵۰ ریاضی: ۱۸.۸۹ زمینشناسی :۲۲.۲۳
تراز کنکور:10090
تراز سوابق تحصیلی: 8876
مصاحبهگر: سکینه صمیمی
شما چگونه با کانون آشنا شدید؟ فرد خاصی توصیه کرد؟ آیا فردی در خانواده شما عضو کانون بوده یا هست؟ چه نتیجهای کسب کردند؟
با وجود اینکه سال دهم دورهی کرونا بود و مجازی بود، اکثر همکلاسیهایم در کانون ثبت نام کرده بودند، من نیز در کانون ثبت نام کردم. خواهرم زمانیکه سال دوازدهم بود در کانون ثبت نام کرد و ایشان دانشگاه باهنر کرمان قبول شدند.
چند سال و چه سالهایی دانشآموز کانون بودید؟
سه سال و از دهم تا دوازدهم عضو کانون بودم.
در چند آزمون اصلی و چند آزمون هدیه شرکت کردید؟
در همهی آزمونهای اصلی شرکت کردم و غیبتی نداشتم و آزمونهای هدف گذاری و مشابه پارسال را نیز شرکت میکردم.
دستاورد شما از شرکت در آزمونهای کانون چه بود؟
شرکت در آزمونها بر روی با برنامه بودن و ایجاد حس رقابت و البته منظم شدن مؤثر بود.
شما تا چه حد خود را یک دانشآموز کانونی میدانید؟
تا حد زیادی خود را یک کانونی میدانم. به تمام برنامههای کانون پایبند بودم و در همهی آزمونها شرکت کردم و با برنامهی راهبردی کانون پیش میرفتم و از بعضی منابع کانونی هم استفاده میکردم، مانند کتابهای سه سطحی زیست، شیمی.
چرا این تعداد آزمون شرکت کردید؟ خسته نشدید؟
چون کانون باعث استمرار و پیوستگی در درس خواندن میشد، قطعاً خسته میشدم، جمعههایی که میتوانستم صبح بیشتر استراحت کنم باید برای آزمون آماده میشدم ولی خوب باید از همه ی اینها برای رسیدن به هدفم می گذشتم.
آیا در آزمونهای هدفگذاری شرکت میکردید؟ انگیزهتان چه بود؟ فایده آزمونهای هدفگذاری برای شما چه بود؟
بله همه را شرکت میکردم. بعضی وقتها که فراموش میکردم، فردا یا روزهای بعدی آن را انجام میدادم و آمادگیام را میسنجیدم که باعث میشد بفهمم در کدام مبحث و کدام درس مشکل دارم تا بتوانم در یک هفته آن را جمعبندی کنم.
از کدام یک از کارنامه های جعبه ابزار کارنامه استفاده می کردید؟ دلیل استفاده از هر کدام را ذکر کنید.
از کارنامهی هدف گذاری و اشتباهات بیشتر استفاده میکردم. چون اکثراً به خاطر اشتباهات ساده بود که سوالات را نادرست جواب میدادم این کارنامهها باعث میشد تمرکز و دقتم بیشتر شود.
مطابق برنامهی راهبردی درس میخواندید؟ چگونه شخصی سازی میکردید، توضیح دهید که روشتان چگونه بود؟
مطابق برنامهی راهبردی درس میخواندم. اما اگر بعضی وقتها از برنامهی آزمون عقب میافتادم خودم میخواندم و اگر جلو افتاده بودم همان قسمتی که خوانده بودم را آزمون میدادم. در این دو هفتهی تمام سعیام این بود که به برنامهی آزمون کامل برسم و برای اینکه در طول سال برایم مشکلی پیش نیاید، همان مقدار بودجه را کار می کردم و تست میزدم.
آیا روش بازیابی (RETRIEVE) را میشناسید، اگر این روش را میشناسید، آن را چگونه یاد گرفتید؟
بله چند باری، در دوران جمع بندی به ویژه استفاده کردم تا روی مباحثی که ضعف دارم یا فراموش کردم کار کنم و مرور کنم.
روش مطالعهی شما چگونه بود؟ آیا با روش بازیابی درس میخواندید یا دوبارهخوانی میکردید؟
بستگی داشت اگر زمان کافی بود و میتوانستم دوباره خوانی میکردم. ولی زمان جمع بندی و زمانی که وقت کم داشتم با روش بازیابی پیش میرفتم.
در کدام درسها بیشتر از روش بازیابی استفاده کردید؟ و تأثیر این روش برای شما چه بود؟
معمولاً در درس زیست بازیایی میکردم چون هم اشتباهات برایم مشخص میشد و هم درسی بود که هر روز به مرور نیاز داشت، البته برای ریاضی هم استفاده میکردم تا بتوانم بعضی از فرمولها را مرور کنم.
روشتان برای تحلیل آزمونها چگونه بود؟ آیا همهی سؤالات را تحلیل میکردید یا فقط سؤالات غلط یا بدون پاسخ را بررسی میکردید؟
من همهی سوالات را تحلیل میکردم به ویژه درس زیست را که از هیچ نکتهای نمیشود چشم پوشی کرد. سوالاتی که حل نکرده بودم اول حل میکردم، بعد پاسخنامه را چک میکردم و به سوالاتی که اشتباه پاسخ داده بودم بیشتر دقت می کردم و سوالات جدید را در دفتری می نوشتم که بعداً قبل از آزمونها مرور کنم. اگر روشی متفاوت با پاسخنامه داشتم هر دو روش را چک میکردم و روشی که مناسبتر بود را انتخاب میکردم.
آیا در طول سال تحصیلی دچار افت تراز شدید؟ چگونه با این مسئله مواجه شدید؟ چه تصمیمی گرفتید؟ خانواده چه کمکی به شما کرد؟
بله واقعاً روزهایی بود که نتیجه تلاشم را نمیگرفتم و به شدت تراز و درصدهایم پایین بود که خیلی ناراحت میشدم و برای مدتی احساس نا امیدی میکردم، اما بعد که سراغ پاسخنامه میرفتم، اشتباهاتم را میفهمیدم و نکات جدید را یاد میگیرفتم، حالم بهتر میشد و تمام تلاشم را برای آزمون بعدی میکردم. من حدوداً نیمهی مهر سال دوازدهم به شدت مریض شدم و بعد از مریضیام حدود چند ماه نمیتوانستم درس بخوانم و احساس خستگی داشتم و خیلی ناراحت بودم اما توانستم بعد از کنکور دی، خودم را جمع و جور کنم. خانوادهام همیشه به من انگیزه میدادند و قطعاً هر چه دارم به خاطر خانوادهام است آنها کاملاً به من اعتماد داشتند.
پشتیبان تحصیلی شما در منزل چه کسی است؟ پدر و مادر یا خواهر و برادر؟ چه کمکی به شما میکنند؟
پشتیبان تحصیلیام تمام اعضای خانوادهام بودند. سال کنکور آنها هم به اندازه من سختی کشیدند و تمام تلاششان را برای فراهم کردند تا بهترین شرایط را برای من ایجاد کنند. خواهرم که همیشه به من اطمینان داشت، پدرم هر کتاب و جزوه ای را که نیاز داشتم را برایم فراهم میکرد و مادرم نیز هر چیزی را که میخواستم برایم انجام میداد و به من امید میداد.
کدام درسها نقطه قوت شماست؟ روش مطالعه این درسها چگونه است؟ در مدرسه یا آزمونها چه نمرهای برای این درسها کسب میکنید؟
نقطهی قوت من درس زیست بود که بیشترین زمان را به آن اختصاص میدادم و بیشترین تعداد تست را کار میکردم. هر روز زیست در برنامهام بود و هر نکتهی جدیدی از آزمون یاد میگرفتم در کتابم یادداشت میکردم و معمولاً در آزمونهای کانون درصدهای 60 تا 100 را داشتم.
در طول این سالها درسی بوده که ضعیف باشید اما با تغییر روش، آن را به نقطه قوت تبدیل کرده باشید؟ کدام درس؟ چه کاری کردید؟
بله شیمی به عنوان نقطهی ضعفم بود. یکی از دلایلش به علت پیچیدگی بعضی سوالها بود. من سریع پاسخنامه را چک میکردم، اما بعد روی تک تک سوالها کار کردم، به حفظیات کتاب توجه زیادی کردم و سعی کردم آزمونهای زمان دار را بیشتر انجام بدهم. یکی از انگیزههای اصلیام یاد گرفتن روش تستی استیکیومتریها بود که به شدت سرعت و تمرکزم را بالا برد. البته من هر شب روتین تستی برای درس شیمی قرار میدادم.
به طور میانگین و در بازههای مختلف چند ساعت تست میزدید یا مسأله حل میکردید و چند ساعت صرف مطالعه و روخوانی میکردید، در طول سال و در ماههای مختلف این نسبت چه تغییری کرد؟
من معمولاً تعداد تستهایم را محاسبه نمیکردم و سعی میکردم بیشتر تمرکزم روی کیفیت باشد. اما ماههای اخر، در دوران جمعبندی، روزانه میانگین ۲۰۰ تست بود و ساعت مطالعهام در طول روزهای مدرسه ۶ تا ۸ ساعت و روزهای تعطیل به ۱۲تا ۱۳ ساعت میرسید. ماههای آخر به دلیل فشردگی زیاد برنامه، روزانه بالای ۱۵ ساعت مطالعه داشتم. البته بعضی روزها هم بود که نمیتوانستم زیاد درس بخوانم.
کدام بازهی زمانی در موفقیت تحصیلی شما نقش پررنگتری داشته است: تابستان، پاییز، دیماه، نیمسال دوم، دوران طلایی نوروز، خردادماه و امتحانات نهایی یا دوران جمعبندی؟ دلیل این موضوع چیست؟
برای من بهترین بازه، بازهی بعد از عید تا کنکور بود. به دلیل نداشتن مدرسه ساعت مطالعهام بالاتر بود و دغدغهام دیگر فقط کنکور بود و توانستم چند کلاس جمع بندی هم شرکت کنم.
کدام نقش آزمون های کانون برای شما پررنگ تر بود: نقش برنامه ای، آموزشی یا سنجشی؟
برای من بهترین بخش، بخش سنجشی بود، چون بعضی وقتها برنامهام متغییر بود، بهترین راه برای سنجش آمادگیام و تایید درست بودن مسیرم، همین آزمونها بود.
سال گذشته کانون روی کشف دو سؤال ساده در هر آزمون تمرکز داشت، آیا شما میتوانستید سؤالهای ساده آزمون را تشخیص دهید؟ آیا این مهارت و توانایی در طول سال بهبود پیدا کرد؟
بله به مرور زمان میتوانستم تشخص بدهم کدام سوالها آسان یا کدام سوال برای دور اول مناسب نیست .
در جلسه کنکور آیا توانستید سؤالهای سادهتر را تشخیص دهید؟
بله در جلسهی کنکور به ویژه برای زیست سوالهایی که برای دور اول برای پاسخگویی مناسب نبود را رد کردم و به سوالات آسانتر و تکراریها پاسخ دادم. من حتی مسائل پیچیده فیزیک و شیمی را برای دور بعدی گذاشتم.
به طور میانگین در هر آزمون تعداد اشتباههای شما چند تا بود؟
من متاسفانه تعداد اشتباهاتم زیاد بود، معمولاً حدود ۱۸ تا.
هنگام بررسی آزمونها به کدامیک اولویت بیشتری میدادید؟
قطعاً بررسی اشتباهات اولویت اول من بود. من ابتدا، دوباره سوالها را حل می کردم و بعد پاسخنامه را چک میکردم.
آیا در کلاس های مدرسه شرکت کردید؟ نقش مدرسه در موفقیت شما چگونه بود؟
بله، قطعاً بودن در جو مدرسه انگیزهای برای ادامه دادن و درس خواندن بود. بودن در کنار دانشآموزهایی که هم سطح یا بهتر از من بودند، خیلی به من کمک میکرد .
در کارنامه ابتدا به سراغ دیدن نمره کدام درسها میروید؟ ایرادات هر درس را چگونه برطرف میکنید؟
اول به سراغ زیست میرفتم، به هر حال برای تجربیها مهمترین درس زیست است. بعد از آن اولویتم شیمی بود، چون معمولاً به خاطر کمبود زمان درصدهای پایینی میگیرفتم اما به مرور با حل تستهای زیاد و تمرین مدیریت زمان، توانستم مشکلم را برطرف کنم.
کدام یک از کتابهای کانون را استفاده میکنید؟ این کتابها چه ویژگیهایی دارند؟
سه سطحیها که واقعاً کمک خیلی زيادی به کنترل زمان و مرور درسهایم کرد.
شما خود را در کانون چه نوع قهرمانی میدانید؟
قهرمان پیوستگی، من در هر شرایطی آزمونها را شرکت میکردم.
بهترین درس شما در کنکور کدام است؟روشهای مطالعهی خود را در این درس به صورت آیتموار بنویسید.
درس زیست، گوش دادن به آموزهای صوتی، خواندن جزوه، رفتن به کلاس، حل تستهای بسیار از کتابهای مختلف و شرکت در آزمون های کانون.
اگر در آزمون تیرماه نسبت به آزمون دی ماه پیشرفت قابل ملاحظهای داشتید، توضیح دهید که در طی ماههای بین این دو آزمون چه برنامهای اجرا کردید؟
بهترین برنامهی من دواران ۳ ماه آخر بود که نتیجهی تیر را برایم بهتر کرد. توانستم بیشتر و بهتر درس بخوانم و آزمونهای جمعبندی زیادی را انجام دادم.
امسال سؤال های درس ریاضی در کنکور دشوار بود. آیا شما توانستید در مورد این سؤالها و سؤالهای دشوار درسهای دیگر خودتان را مدیریت کنید؟ زمان را مدیریت کنید؛ سؤالهای سادهتر را پیدا کنید و به سؤالها به صورت تصادفی پاسخ ندهید. لطفاً در این مورد توضیح دهید.
بله اتفاقاً هر چه سوالات را رد میکردم برایم ناآشنا بود. حقیقتاً من خیلی برای درس ریاضی تلاش کرده بودم و توقع داشتم اکثر سوالها را بتوانم جواب بدهم، ولی نتوانستم. تصمیم گرفتم فقط سوالهای ساده را حل کنم و از بقیه صرفنظر کنم. من از آزمونهای کانون یاد گرفتم که تصادفی جواب دادن درصدهایم را بدتر میکند، پس تصمیم گرفتم فقط به آنهایی که مطمئن هستم، پاسخ بدهم.
کدامیک از روشهای مدیریت زمان را استفاده کردید: روش دو خودکار، روش ضربدر و منها، روش زمانهای نقصانی و روش استراتژی بازگشت؟ در چه زمانی از سال از کدام روش استفاده کردید؟ این روشها در جلسهی کنکور چه کمکی به شما کرد؟
روشی که از آن استفاده میکردم، روش ضربدر منها بود. چون برایم مشخص میکرد چه سوالی را میتوانم پاسخ دهم، چه سوالی طولانی است و چه سوالی اصلاً نمیتوانم جواب بدهم که این باعث کنترل زمانم میشد.
کدام درس در جلسهی کنکور شما را غافلگیر کرد؟ واکنش شما به این موضوع چگونه بود؟ چقدر توانستید خودتان را مدیریت کنید؟
درس ریاضی و تا حدودی زیست. من قبل از کنکور به خودم گفته بودم:" که برای درصد پایین برو و زیاد از خودت توقع نداشته باش."تا اگر سوالها سخت بود کنترلم را از دست ندهم.
در طول سال چقدر به رتبه فکر میکردید؟ خانواده شما چه انتظاری از شما داشتند؟استرس و نگرانی ناشی از فکر کردن به رتبه را چگونه مدیریت میکردید؟
من سال دوازدهم خیلی به آن فکر میکردم. خانواده هم زیاد چیزی نمیگفتند، اما توقع رتبهی سه رقمی را از من داشتند که نزدیکیهای کنکور این فکر کردن به رتبه خیلی من را آزار میداد و استرس میگرفتم، اما سعی کردم کمتر به آن فکر کنم و فقط روی تلاشهایم و آن ۳ سالی که به سختی گذراندم تمرکز کنم.
استفاده شما از گوشی و فضای مجازی در چه حدی بود؟ آیا مدیریتی برای این مسئله داشتید؟
سال دهم تقریباً زیاد از فضای مجازی استفاده میکردم. اما سال یازدهم و دوزادهم تمام پیام رسانها راحذف کردم و فقط گاهی موسیقی گوش میدادم.
برنامه شما برای مطالعه درسهای دهم و یازدهم چگونه بود؟
سالهای دهم و یازدهم مجازی بود و من فقط سعی کردم خودم دهم و یازدهم را بخوانم. برای هر درس فقط از یک کتاب تست میزدم و اصولی و مفهومی هر درس را یاد میگرفتم و کمتر درگیر زمان و تعداد تست بودم.
فکر میکنید مهمترین ویژگی که شما دارید و باعث میشود خوب درس بخوانید، چیست؟
اراده و تلاش زیاد، من اگر به اینجا رسیدم اول که لطف خدا بوده و دوم تلاشهای زیاد خودم. خیلی جنگیدم و تلاش کردم و برای هدفم خیلی مصمم بودم.
آیا در برنامه ریزی زمانی را به استراحت و تفریح اختصاص میدهید؟ چه کارهایی میکنید؟
استراحت و تفریح خاصی نداشتم. بیشتر سعی میکردم وقتم را با خانوادهام بگذرانم و گاهی وقتها تلویزیون ببینم.
آیا برای درس خواندن با دوستان صمیمی خود در ارتباط هستید؟ در مورد چه چیزی با هم گفت و گو میکنید؟ وضعیت درسی دوستان شما چگونه است؟
بله من به خاطر خوابگاهی بودنم با دوستان خیلی خوبی آشنا شدم و معمولاً با هم رقابت سالمی داشتیم که هر کدامشان الان در دانشگاههای خوب مشغول تحصیل هستند.
نمرههای امتحان نهایی و تراز سوابق تحصیلیتان چند شد؟
معدل کتبی نهایی ۱۸.۲۱ شد و تراز سوابق تحصیلیام ۸۸۷۶ شد.
فکر میکردید چنین رتبه ای کسب کنید؟ خاطره لحظه اعلام نتایج را برای ما تعریف میکنید؟
حقیقتاً زیاد مطمئن نبودم، نزدیک اعلام نتایج انقدر استرس داشتم که میگفتم شاید اصلاً چیزی را که میخواهم قبول نشوم، ولی من ساعت ۵ صبح نتایج را دیدم، تازه بیدار شده بودم و ده بار آن صفحه را نگاه کردم. چون همه خواب بودند، منتظر ماندم که بیدار بشوند تا به آنها خبر بدهم. آنها پس از مطلع شدن از رتبهی من خیلی خوشحال شدند و آن احساس افتخاری که داشتند برایم خیلی با ارزش بود.