سال اول با رتبه 87000 و سال دوم با رتبه 75000 کشوری برای هرکسی کافی بود تا قید درس را بزند و برای همیشه با بهترین دانشگاههای کشور، خداحافظی کند. اما من کسی نبودم که تسلیم سرنوشت شوم
نام و نام خانوادگی: رسول حاتمی
نام استان و شهر : کرمانشاه
رتبه 864 انسانی منطقه 2 و 2236 کشوری کنکور انسانی
میانگین تراز : 6042
سالهای حضور در کانون : 1398 سال (یازدهم) - 1402 آزمون
شغل مادر : کشاورز
شغل پدر : کشاورز
مصاحبهگر: الهام یافته
شما چند سال کانونی بودید و از چه سالی و در چند آزمون شرکت کردید؟
من جمعاً چهار سال کانونی بودم و در حدود 40 آزمون شرکت کردم.
خودتان را قبل و بعد از ورود به کانون مقایسه کنید؟
قبل از ورود به کانون درس را زیاد جدی نمیگرفتم اما بعد آن فضای رقابتی کانون باعث حرکت من به سمت درس شد.
چطور عضوکانون شدید و در آزمونها شرکت کردید، ادامه دادید؟
با معرفی یکی از دوستانم و تشویق ایشان، وارد کانون شدم و ادامه دادم.
آیا طبق برنامه کانون درس میخواندید؟
تمام سعی من همین بود که طبق برنامه کانون پیش بروم اما گاهی نیز نمیرسیدم و جا میماندم.
روشهای درس خواندنتان چطور بود؟چه روشهایی ویژهی خودتان بود و چه روشهایی را مثل بقیه درس میخواندید؟
من اکثر دروس را به روش معروف به پس خبا میخواندم که در کتاب روانشناسی یازدهم هم بدان اشاره شده است، یعنی پیشخوانیهای متعدد و خودپرسشیهای پیدرپی را انجام بدهیم.
چند ساعت مطالعه میکردید؟
من از فروردین 1402 تا روز کنکور به مدت 105 روز، به طور میانگین روزی 6 ساعت مطالعه میکردم.
موقعی که مدرسه میرفتید چطورمطالعه میکردید؟
بنده دوسال پس از فارغ التحصیلی این رتبه را کسب کردم بنابراین مدرسه نمیرفتم. اما کار میکردم و در کنار کار، درس را هم میخواندم.
در دوره نزدیک به کنکور ساعت مطالعهتان تغییری نکرد؟
در روزهای منتهی به کنکور، بیشتر میخواندم و بصورت فشرده، دروس را مرور میکردم.
چقدر تست میزدید و چقدر روخوانی میکردید؟ چند درصد؟
بیش از 50 درصد وقتم را مشغول تست زدن بودم به طوری که اکثر روزها حداقل 150 تست را در گزارش کارم داشتم.
آیا این تمرکز روی تست باعث نمیشد از مفهومی درس خواندن جا بمانید؟
تا حدودی بله، اما در زمانهای مشخصی، سراغ مفهوم هم میرفتم.
برخی میگویند کسانی که تست میزنند محفوظات آنها قوی میشود و دانششان سطحی است و یادگیری عمیق ندارند، شما نظرتان چیست؟
به نظر من بستگی به دقت فرد دارد. اگر موضوعات را با دید کل نگر و جامع ببیند و بین تستهای مختلف ارتباط ایجاد کند، یادگیری عمیق هم اتفاق خواهد افتاد.
تحلیل آزمونها را چه وقت انجام میدادید؟ ابتدا سراغ کدام دسته از سوالات میرفتید؟این تحلیل را چگونه انجام میدادید؟
همیشه در روز آزمون تحلیل آن را انجام میدادم. سوالات غلط و نزدهام را بررسی میکردم و همان موقع برای بازخوانی و رفع اشکال آنها برنامهریزی میکردم.
در مورد روشهای درس خواندنی که خواست خودتان بود میتوانید توضیح بدهید؟
در مورد اکثر دروس روشهای توصیه شده توسط مشاورم را به کار میگرفتم. اما در برخی نیز تماشای ویدئوهای آموزشی بسیار مفید بود.
امسال برای هر سه رشته درس ریاضی خیلی دشوار شد، شما در کنکور تیر توانستید خودتان را مدیریت کنید؟
نمیتوان انکار کرد که غافلگیر شدیم، اما به نظر من برنده آن کسی بود که با مدیریت صحیح زمان و انرژی، توشه خود را از ریاضی برداشت و سراغ دروس دیگر رفت. من نیز همین کار را کردم و اصلاً خودم را درگیر این درس نکردم و طبق راهبرد از پیش تعیین شده خودم و مشاور، پیش رفتم.
درباره رشتهای که قبول شدهاید و تصورتان را از رشته دانشگاهی قبل از کنکور توضیح دهید؟
رشتهی مدیریت در نظر من، رشتهای جالب و مهم میآمد. اکنون که در دانشگاه تهران شروع به تحصیل کردهام، این تصور بسیار زیباتر و حقیقیتر شده و از انتخابم خیلی راضی هستم.
در دانشگاه کسی هست که عضو کانون بوده و اکنون با شما هم کلاس باشد؟
بله، خیلی از دوستانم در دانشگاه، به مدد حضورشان در کانون فرهنگی آموزش قلمچی اینجا هستند.
هدف و خواستهتان از رفتن به این رشته چیست؟
ارتقاء سطح دانش و تواناییام در مدیریت و تجارت و به طور کلی دنیای اقتصاد، چیزی است که من در این دانشگاه و رشته جستجو میکنم و مطمئنم به جایی بیشتر از تصورات خودم هم دست پیدا خواهم کرد.
در آینده میخواهید چه کار کنید؟
برای چهار سال آینده تمام تمرکز خود را روی تحصیلات صرف خواهم کرد. پس از آن نیز هنوز مشخص نیست ولی احتمال بسیار در مقطع ارشد در یکی از گرایشهای مدیریت ادامه تحصیل خواهم داد.
در چه مسیری میخواهید پیش بروید؟
تحصیل و تجربه، درک استاد بزرگ، ارتباطات و مشارکت با هم کلاسیها، که انشاالله نتیجه فوق العادهای در پی خواهد داشت.
فکر میکنید مهمترین عامل نتیجه شما چیست؟
تلاش و ایستادگی در مسیری که میدانستم مهمترین چیز است، همچنین بازگشت به مسیر بعد از هر لغزش هم خیلی مهم است، کما اینکه بارها خسته شدم و میخواستم مسیر را رها کنم، اما تحمل کردم تا به نتیجه مطلوب رسیدم.
راجع به کلاسها نظرتان چیست؟ کلاسهای آنلاین را بیشتر ترجیح میدهید یا کلاسهای حضوری را ترجیح میدهید؟
بلا شک کلاسهای حضوری، چرا که تعامل واقعی در کلاس واقعی محقق میشود و تعامل استاد و دانشجو، شاید همان نقطه افتراق بین مدرسه و دانشگاه است.
در مورد شکستها و افتهای احتمالی بگویید. اگر احیانا یک جایی نتیجهتان خوب نمیشد چه کار میکردید؟ اگر یک زمانی هم خیلی خوب میشد مغرور نمیشدید که روی درس خواندنتان اثر منفی بگذارد؟
دقیقاً همینطور است. همانطور که گفتم، لغزشها بسیار بودند، شاید دهها بار به توقف و دست کشیدن از مسیر فکر کردم، اما یک چیز برای من عیان و غیرقابل اجتناب بود و آن هم اینکه من هر طور شده باید به چیزی که از صمیم قلب میخواهم برسم. این چیزی بود که برای من قابل معامله و مذاکره نبود و بالاتر از هر اصلی، همین اصل قرار میگرفت.
نکتهای هست که خودتان بخواهید به عنوان صحبت پایانیتان مطرح کنید؟
سال اول با رتبه 87000 و سال دوم با رتبه 75000 کشوری برای هرکسی کافی بود تا قید درس را بزند و برای همیشه با بهترین دانشگاه های کشور ، خداحافظی کند. اما من کسی نبودم که تسلیم سرنوشت شوم. با وجود همه سختیهایی که داشتم، با وجود اینکه مجبور بودم هم کار کنم و هم درس بخوانم، آن هم به دور از آغوش گرم خانواده، سختی را به جان خریدم و هر طور که شد، حقم را گرفتم. حالا کمتر از شش ماه از آن دوران سخت، من در بهترین دانشگاه ایران و یکی از بهترین دانشکدههای جهان، مشغول به تحصیل و بهره برداری از ثمره تلاشم هستم.
در یک کلام: اگر من توانستم ، پس شما هم می توانید... با تشکر