گفتگو با مینا کرمی ، از تراز 6014 تا تراز 6743

​دوستانم و هم کلاسی هایم کانونی بودند، چون مرتب آزمون می‌دادند و از ترازشان حرف می‌زدند و همین که دیدم کانونی‌ها برنامه دارند و با جدیت اهداف شان را دنبال می‌کنند من هم شرکت کردم. در واقع من این رقا

گفتگو با مینا کرمی ، از تراز 6014 تا تراز 6743


مینا کرمی

 نام شهر و استان : فراشبند  ، استان فارس

 رتبه منطقه و کشوری:  358 منطقه 3 و کشوری 1387

 رشته و دانشگاه قبولی : امور تربیتی دانشگاه فرهنگیان باهنر شیراز 

 میانگین تراز : 6360

 تعداد سال های حضور در کانون  : یک سال

 تعداد آزمون ها : 20 آزمون 


مصاحبه گر : مریم حضرتی 

 

شما چگونه با کانون آشنا شدید؟ فرد خاصی توصیه کرد؟ آیا فردی در خانواده شما عضو کانون بوده یا هست؟ چه نتیجه ای کسب کردند؟

دوستانم و هم کلاسی هایم کانونی بودند، چون مرتب آزمون می دادند و از ترازشان حرف می زدند و همین که دیدم کانونی ها  برنامه دارند و با جدیت  اهداف شان را دنبال می کنند من هم شرکت کردم. در واقع من این رقابت بین کانونی ها را دوست داشتم و می خواستم که منم وارد رقابت  شوم.

  

  1. دستاورد شما از شرکت در آزمون های کانون چه بود؟

من با شرکت در این آزمون ها اول  فهمیدم تلاش هایم کم است و دوم اینکه فهمیدم چه قسمت هایی ضعف دارم. مثلا درس ادبیات را کاملا اشتباه می خواندم و همچنین در تست زنی ضعیف هستم.چون آزمون های کانون بر اساس برنامه پیش می رفت و در پایان هر برنامه آزمون می توانستم بفهمم در چه مبحثی چقدر قوی شدم یا برعکس.

 

 پشتیبان تحصیلی شما در منزل چه کسی است؟ پدر و مادر یا خواهر و برادر؟ چه کمکی به شما می کنند؟

در خانواده خیلی حمایت می شدم. واقعا موفقیت من برای شان مهم بود و هر وقت خسته یا نا امید می شدم تلاش می کردند حالم خوب شود. من از این بابت از همه آنها ممنونم.


آیا در آزمون هدف‌گذاری و مشابه پارسال هم شرکت می کنید؟ دلیل آن چیست؟

آزمون هدف گذاری زیاد شرکت نمی کردم ولی تست های آزمون های مشابه پارسال را درست مثل کنکور با گرفتن زمان می زدم و  بعد هم تحلیل می کردم. این آزمون ها چون قبل آزمون واقعی بود برایم مثل مرور بود.

 

مطابق برنامه‌ی راهبردی درس می خوانید؟ چگونه برنامه‌ریزی می کنید؟

بله . دقیقا مطابق برنامه راهبردی پیش می رفتم. بعد هر آزمون برنامه آزمون بعد را می نوشتم و بعد به صورت روزانه برنامه ریزی می کردم مثلا می گفتم چهارشنبه هفته اول : مطالعه فصل شش فلسفه ،تست ریاضی مبحث دنباله ها ، مرور فصل پنج دینی و.....

 

کدام درس ها نقطه قوت شماست؟ روش مطالعه این درس ها چگونه است؟ در مدرسه یا آزمون ها چه نمره ای برای این درس ها کسب می کنید؟ 

نقطه قوت من به صراحت می توانم بگویم که درس فلسفه بود. من ابتدا فلسفه را خیلی پایین می زدم‌. سپس فلسفه را وارد برنامه روزانه کردم و هر روز مبحثی از آن را می خواندم و مرور می کردم ،به مرور زمان نقطه قوت من شد. ابتدا  20درصد می زدم و بعد شد 80درصد .بعد از فلسفه با تلاش خودم تمام نقاط ضعف را تبدیل به نقاط قوت کردم.

 

در طول این سال ها درسی بوده که ضعیف باشید اما با تغییر روش، آن را به نقطه قوت تبدیل کرده باشید؟ کدام درس؟ چه کاری کردید؟

بله. قطعا کسی را پیدا نمی کنید که در ابتدا در تمام دروش مهارت کافی داشته باشد. همان طور که گفتم فلسفه ضعیف بودم. ولی این درس را به برنامه روزانه خودم اضافه کردم و هر روز بخشی از آن را می خواندم. تست زیادی از فلسفه زدم. واقعا می توانم بگویم اگر در درس های حفظی ضعیف هستید تست و مرور خیلی کمک تان می کند.

 

روزی چند ساعت درس می خوانید؟ چند درصد زمان خودتان را به تست زدن اختصاص می دهید؟

من اوایل شش ساعت مطالعه داشتم. بعد فهمیدم که کم است چون آن ترازی که می خواستم را کسب نمی کردم. کم کم زیاد کردم که درآبان ماه به ده ساعت در روز های مدرسه و دوازده ساعت در روزهای تعطیل رسید. تعطیلات عید هم چون خیلی عقب بودم سیزده چهارده ساعت مطالعه داشتم. اوایل تست کمتر می زدم و بیشتر سعی می کردم مطالب را یاد بگیرم بعد ها که متن درس را حفظ شدم تعداد تست هایم بیشتر شد‌.

 

در کارنامه ابتدا به سراغ دیدن نمره کدام درس ها می روید؟ ایرادات هر درس را چگونه برطرف می کنید؟

 در کارنامه، اول سراغ درس هایی می رفتم که آزمون قبلش درصد پایین تری زده بودم . در واقع می خواستم ببینم حالا که بیشتر از آن درس خوانده ام و تست زدم موفق شده ام یا نه. سپس به سراغ درس هایی می رفتم که مهم تر بودند مثل ریاضی،علوم و فنون و ادبیات

 

 آیا اعضای خانواده کارنامه‌ی شما را می بینند؟ اگر افت داشته باشید برخورد آن ها با این افت چگونه است؟

 بله می‌دیدند. اگر افت داشتم سعی می کردند که به من آرامش بدهند. واقعا ناراحت کننده بود که افت تراز داشته باشید. اگر هم پیشرفت کرده بودم تشویقم می کردند 

 

دفتر برنامه ریزی دارید؟ تکمیل این دفتر چه کمکی به شما از لحاظ درسی و غیر درسی کرده است؟

بله داشتم. هنوز هم استفاده می کنم. مهم ترین فایده ای که دفتر برنامه ریزی دارد این است که باعث می شود به برنامه هایت برسی و بدانی کدام برنامه الویت دارد.

 

کدام یک از کتاب های کانون را استفاده می کنید؟ این کتاب ها چه ویژگی‌هایی دارند؟

کتاب های آبی قلمچی که اکثرا برای مرورآخر برنامه راهبردی استفاده می کردم و کتاب جمع بندی زرد قلمچی که مروری بر تمام کتاب ها قبل از کنکور بود.

 

فکر می کنید مهم ترین ویژگی که شما دارید و باعث می شود خوب درس بخوانید، چیست؟

مهم ترین ویژگی که باعث شد خوب درس بخوانم هدفم بود.من واقعا می خواستم که دانشگاه آن رشته ای که می خواهم قبول شوم. هر وقت خسته می شدم هر وقت ناامید می شدم چیزی که باعث می شد دوباره شروع کنم فکر کردن به هدفم بود. گذشته و حال برایم مهم نبود.  من برای آینده می جنگیدم .این را فراموش نکنید که یک جنگنده هیچ وقت نباید نا امید شود.

 

آیا در برنامه ریزی زمانی را به استراحت و تفریح اختصاص می دهید؟ چه کارهایی می کنید؟

 بله. حتی کامپیوتر هم برای کارکرد بهتر نیاز به استراحت دارد. هیچ وقت نباید استراحت را حذف کرد. من یک ساعت ظهر و یک ساعت شب قبل از شروع مرور برنامه هایم (شب بعد شام معمولا برنامه روزانه رو مرور می کردم.) استراحت می کردم. در این زمان اتاق را مرتب می کردم به خودم می رسیدم . با خانواده ام حرف می زدم.آخر هفته ها (جمعه عصر ها ) هم کاملا استراحت می کردم

 

آیا خواندن و نوشتن را قبل از دوران مدرسه یاد گرفتید؟ چه کسی به شما یاد داد؟ 

 بله. قبل از رفتن به مدرسه پدرم به من یاد داده بود. من صدا ها و نحوه نوشتن کلمات آسان را بلد بودم.

 

قبل از دوران دبستان پدر و مادر برای شما کتاب می خواندند؟ چه کتاب‌هایی؟ الان مطالعه غیردرسی دارید؟

بله. بعضی از شب ها همیشه برایم داستان هایی که می خواستم را می خواندند. همچنین اگر متنی روی کتاب یا روزنامه می دیدم که برایم جالب به نظر می آمد برایم می خواندند.در حال حاضر که  دانشگاه می روم و کنکوری نیستم خیلی کتاب های غیر درسی می خوانم دوران کنکور هم کتاب غیر درسی می خواندم ولی بیشتر کتاب های انگیزشی و روان شناسی.

 آیا برای درس خواندن با دوستان صمیمی خود در ارتباط هستید؟ در مورد چه چیزی با هم گفت و گو می کنید؟ وضعیت درسی دوستان شما چگونه است؟

بله من و دوستانم برای درس خواندن با هم ارتباط داشتیم. اکثرا موفقیت های همدیگر را به هم می گفتیم و یا اگر کسی از ما افت تراز داشت به هم امید می دادیم. دوران کنکور مثل سفر می ماند و داشتن یک همراه خوب  در این سفر خیلی می تواند کمک کند.

 

 

Menu